هفتهنامه پنجره
اي جماعت نه اگر بيش كمي عار كنيد
كي شما روزه گرفتيد كه افطار كنيد
نگران حالتان بوديم آقاي تاجزاده؛ تا همين چند وقت پيش، پشت سرهم توي سايتهاي خبري و روزنامهها كه با اين همه استبداد و اختناق در اختيار داريد، ميخوانديم حال شما وخيم است و همسرتان نگران احوال شريف شدهاند. از شما چه پنهان، ما هم وقتي دير به منزل ميرويم، خانواده نگران ميشوند. اما هرچه باشد، شما و دوستانتان در زندان بوديد و غير از خانواده، ما هم نگران شده بوديم كه مبادا دژخيمها و جلادهاي جمهوري اسلامي بلايي به سرتان بياورند.
عكسهاي بهياد ماندني
اما خدا را شكر، خدا را صدهزار مرتبه شكر كه پسر محسن ميردامادي، داماد شد و عكسهاي مراسم منتشر شد. ديديم بهبه! همه آنها كه ما نگران وخامت حالشان بودهايم، مثل شاخ شمشاد توي عروسي نشستهاند و بهريش هواداران نگرانشان ميخندند. حالا ما هوادارتان نبوديم، نگران كه بوديم. اما هزار ماشاءالله هيچ طبعتان عوض نشده و هنوز شوخطبعي قديم را داريد، عرض ميكنم، اگر اجازه بدهيد عرض ميكنم كه بقيه خلايق از اين كوه نمك كه در وجود حضرتعالي و دوستانتان مستتر است، بيبهره نمانند.
راحت دروغ بگوييد
جناب تاجزاده، شهامت شما جاي تحسين دارد. آنقدر راحت دروغ ميگوييد كه انگار هيچكس سالهاي اسبتداد هشت ساله شما و دوستانتان در زمان رياستجمهوري محمد خاتمي را يادش نيست. فكر ميكرديم چنانكه مهندس سبز ميگويد، شما را در زندان به داغ و درفش و غل و زنجير بر بدنهاي برهنه بستهاند؛ اما ظاهرا حال و هول به راه بوده و بازجوها به جاي اينكه تفتيش عقايد راه بيندازند و مخالفان را به چارميخ بكشند، جلسههاي مناظره راه انداختهاند و – خودتان گفتهايد – به شما فرصت دادهاند آنچه نميدانند به آنها آموزش بدهيد. حبذا، احسنت! و چه بحثها كردهايد درباره اينكه شما چقدر خوبيد و توتاليترها چقدر بدند و الهي شامپو برود توي چشم تكتكشان. آخ كه چه دردناك است وقتي شما از ضرورت انتقاد از حكومت حرف ميزنيد. اگر شما يادتان رفته، محض يادآوري بهخاطرتان ميآورم كه سركوب گسترده معلمان كه با ضرب و جرح آنان همراه بود و عدهاي از آنها را براي چند سال به زندان فرستاد، در دوره رياستجمهوري خاتمي اتفاق افتاد، چون تعدادي معلم حرف گوش نكن اعتراضهايي داشتند و حقوق عقبافتادهشان را ميخواستند و… پاداش كساني هم كه به عطاءالله مهاجراني و عبدالله نوري اعتراض كرده بودند، بازداشت دهها نفر از ميان خانهها و انتقال به بازداشتگاه براي كسب اعتراف در زمينه حمله به دو وزير دولت وقت بود، نبود؟ در همان دوره تصدي شما در معاونت وزارت كشور بود كه چند جوان به جرم اعتراض به حرفهاي خلاف قانون فائزه رفسنجاني در ستاد حمايت از شهردار وقت تهران، ساعتها در بازداشت وزارت كشور بودند، وسايلشان ضبط شد و بعد از ساعتها، نيمهشب در خيابان رها شدند.
شدت ماجرا چنان بود كه پليس حاضر نشد كساني را كه بازداشت كرده بوديد، بدون اتهام از شما تحويل بگيرد. يادتان نيست؟ كمي بعد از بازداشت غلامحسين كرباسچي، شهردار متخلف تهران بود. حتي ميگفتند همان روزها و روزهايي در تيرماه 1378 در آشپزخانه وزارت كشور براي كسانيكه خيابانهاي پايتخت را به هم ريخته بودند، غذاي گرم تدارك ديده ميشد. راست ميگفتند؟
آقاي تاجزاده، خاطرتان هست چقدر آشفته بوديد كه چرا پليس مستقر در وزارت كشور چند جوان دانشجو را از شما تحويل نميگيرد كه ببرد آنجا كه عرب ني انداخت؟ عيبي ندارد. حالا سالها از آن وقت گذشته و كسي نميداند روشهاي اعتراف گرفتن و تهمت زدن به ديگران را لااقل تا پايان دولت خاتمي در سال 84 هم حفظ كرديد و ميتوانيد ژست دموكراتيك به خودتان بگيريد. راحت باشيد! روزگار ما را ببينيد كه راديكالترين چهرهاي سياسي كه تندترين واكنشها را با مخالفانشان ميكردند، حالا از مسالمت حرف ميزنند.
ضرورت افزايش حق رأي پايتخت
شايد سرتان به مباحثه و تدريس به بازجوهاي زندان گرم بوده و نديدهايد يكي از دوستان سبزتان نظريهاي جديد داده كه تلاش ميكند در انتخاباتي كه بعد از اين برگزار ميشود، سهم بيشتري به ساكنان تهران و در ميان آنها به ساكنان نقطههاي ويژهاي از پايتخت اختصاص يابد تا شأن كيفيت رأي آنها در نظر گرفته شود. حالا مخاطب پنجره فكر ميكند شوخي ميكنيم، نه، ما هم اول فكر ميكرديم شوخي است، اما نبود. حتي اينكه اعتراض در دل همه ملت ايران است، حتي آنها كه در راهپيمايي 9دي 1388 شركت كردهاند، و اعتراض خود را با شعارهاي تندي عليه دروغگويان سبز نشان دادهاند، اين هم شوخي نبود. راهپيمايي مسالمتآميز هواداران شما – كه ادامه اهانتهاي مكرر به اقشار عمدهاي از ملت ايران است – حمله به مركز نظامي و آتش زدن مسجد را هم با خود داشت آقاي تاجزاده؛ و اينها از ياد حماسهسازان نهم دي 1388 نخواهد رفت.
راست ميگوييد نظامي كه امام خميني(ره) ميگفت، نظامي نيست كه خطيب جمعهاش بگويد «طبيعي است كه عدهاي زير چرخهاي توسعه له خواهند شد» و هركس نميتواند با اين وضعيت زندگي كند، از كميته امداد كمك بگيرد. نظام مورد نظر امام خميني، تورم 49 درصد نداشت و هواداران آزادي در آن به ساحت همه اعتقادهاي مردم توهين نميكنند.
آرزوهاي خوب آدمهاي كوچك
درباره انتخابات در كشورهاي عراق و افغانستان و لبنان و فلسطين گفتهايد و ادعا كردهايد انتخاباتي بهتر از ايران داشتهاند. اين سخن پنهاني نيست. سال گذشته همين روزها بود كه دوستانتان بر طبل باطل كردن رأي 40 ميليوني مردم ميكوبيدند و هي گفتند هيئتي از سازمان ملل بيايد و بر انتخابات جديد نظارت كند. استاد فرهيخته كه از پاكترين و سرآمدترين قشرهاي سياسي هستيد، چه آرزوهاي خوبي داريد، آرزوي تبديل كردن سرزمين ايران به وضعيتي كه افغانستان و عراق دارند و نظاميان مسلح آمريكايي سر كوچههايش رژه ميروند. چه آرزوهاي خوبي داريد.
دل آدم كباب ميشود وقتي در مذمت سركوب، سخن ميگوييد. يادش به خير مردمي كه به دستور وزير كشور دولت خاتمي در سبزوار كشته شدند، چون گفته بودند «رأي من كجاست؟» و به تقلب آشكار مسئولان دولتي مرد گفتوگو با تمدنها اعتراض كرده بودند. يادشان به خير روحشان قرين رحمت حق كه نه شما و نه بيبيسي مقدس و صداي پاك آمريكا حتي دقيقهاي به يادشان نيفتاديد و نيفتادند.
اكثريت يك پنجم شمالي تهران!
از قانوناساسي حرف ميزنيد و تعداد اصلهاي آن كه قبول نداريد و زيرپا ميگذاريد، كمكم براي خودش رقمي ميشود. از دموكراسي حرف ميزنيد و اگر همين مكانيزم نتيجهاي غير از مطلوب شما بدهد، خيابانهاي پايتخت را به آشوب ميكشيد و آتش به پا ميكنيد و البته كه «هيچ اقدام غيرقانوني انجام ندادهايد». آقاي تاجزاده؛ اين «جنبش سبز اكثريت ملت ايران» كه ميگوييد، كجاست كه حتي در روزهاي اوج و رونقش، غير از بخشهاي يك پنجم شمال پايتخت به جاي ديگري سرايت نميكند؟ مردم شريف شهرها و روستاهاي ايران، كجاي اين جمع نخبه قرار ميگيرند كه از آنها سخن ميگوييد؟
يادتان نيست؟
آي كيف ميكنيم از اين همه پررويي كه تازه بعد از حماسهاي كه هواداران همين جنبش اشرافيت در عاشوراي حضرت ارباب در اهانت و هتك حرمت آن عزيز كاينات به بار آوردند، بازهم درباره اين روز سخن ميگوييد. ايول، حبذا، احسنت! يعني خود شما نميدانيد كه آنچه به سر جمع زيادهخواه سبز آمد، بعد از اين روز بود؟
شوراي نگهبان بد است
راست ميگوييد، شوراي نگهبان كه به آن دشنام ميدهيد، بد است، اخ است و الهي شامپوي تند برود توي چشم تكتك اعضايش، اما در انتخابات دوم شوراي شهر كه تا سلطنتطلبها و اعضاي نهضت آزادي هم در آن كانديدا بودند، چه كرده بوديد كه مردم به دوستان شما در بيشتر شوراهاي شهر رأي ندادند و در گام بعد، از مجلس شوراي اسلامي بيرونتان انداختند؟
با ايمان و آرمان مردم چه كرديد كه در انتخابات سال 1384 توصيههاي خاتمي و همين مهندس سبز را كنار گذاشتند و نه به مصطفي معين و نه به اكبر هاشمي رفسنجاني رأي ندادند؟ نكند محمد خاتمي هم به نفع احمدينژاد تقلب كرده بود؟ اي نامرد! پس برويد يقهاش را بگيريد و رهايش نكنيد كه اصل خيانت را او در حق شما كرده است.
كدام امامخميني؟
آقايان شريعتمداري و منتظري را كه از آنها تكريم ميكنيد، همان امام كه پزش را ميدهيد، كنار گذاشت و نوه امام، سيدحسين خميني از سوي خود معظمله از دخالت در هر حوزه سياسي منع شد. يادتان نيست؟ مهندس بازرگان را همان امام، پدر منافقين خواند. نخواند؟ يا قرار است هرچه دوست داريد به جوانترها بگوييد و از همه توقع داشته باشيد به «دروغهاي واقعي» ايمان بياورند؟ حق با شماست، نبايد يك سبك از زندگي را به شهروندان تحميل كرد و نبايد هر كس را در زمره اشراف نيست، از قبيله مردم بيرون راند. پس چرا خودتان اين كار را ميكنيد؟
به دروغ ادامه بدهيد
از راههاي اثبات جهالت، اصرار به دروغ است. آنچه همه مردم ديدند، از نسبت دروغ به منتخب مردم تا عزاداري براي تابوتهايي كه در آنها مردهاي نبود، تا شركت در مراسم ختم مردههايي كه يكييكي زنده شدند؛ جاي شما خالي بود در مراسم سعيده پورآقايي كه بسيجيها به طرز وحشيانهاي او را كشته بودند، با اسيد سوزانده بودند و… اما ناگهان زنده شد و مهندس سبز و شيخالاسلام كروبي به روي خودشان نياوردند كه پاي چه دروغ وقيحانهاي را امضا كردهاند.
كيهان دوره خاتمي چه ميكرد؟
به ادبيات كيهان تاختهايد، آفرين، اما نگفتهايد كيهان دوره رياست سيدمحمد خاتمي با انسان فرزانهاي مثل سيدمرتضي آويني و هركس كه با توهم توسعه مخالف بود، چه ميكرد. لطفا كمي توضيح بدهيد. درباره روزنامه جمهورياسلامي هم و برخوردش با آويني كه به حرفها و كارهاي رييسجمهور سازندگي و وزير ارشاد او خاتمي، قدري انتقاد داشت. بگوييد با او چه كردهايد؟
سانسور مردم در صدا و سيما
صدا و سيما، ميلي است. شك نداريم. اگر اينطور نبود، شعارهاي نهم دي مردم ايران را به نفع شورش اشرافيت سانسور نميكرد و ميگذاشت اين وجه بزرگ واقعيت را ببينيد. آنوقت نميتوانستيد هر جمع گستردهاي از مردم را تحقير كنيد، چون به شريعت اشراف سياسي اعتقاد ندارند و جرئت نميكرديد بگوييد اكثريت ملت ايران ما هستيم كه سرمان در سفارت دولت فخيمه انگلستان است و پايمان بين اتباع دولت فرانسه كه اتفاقي بين اوباش پيدا ميشوند.
راست ميگوييد، اشراف فرهنگ و هنر هم در اردوگاه اشراف سياست و اقتصاد بهسر ميبرند. فلان هنرمندي كه نسبتي با مردم سرزمينش ندارد، بايد هم هوادار «آپارتايد رسانهاي» شما باشد كه ٢٠ روزنامه دارد و از خفقان و اختناق حرف ميزند.
غلام كبيري، بچه شاه عبدالعظيم، شهرري
«حسين غلام كبيري» را ميشناسيد؟ نبايد هم بشناسيد. مردم ساده روزگار را نميشناسيد. حشر و نشر شما كه البته با ندا آقاسلطان و كاسپين ماكان است و «حسين» بچه شاه عبدالعظيم است، شهرري. ولش كنيد اصلا حتما جزو همان «جوات مواتها» بوده و اينجور آدمها بميرند بهتر است، بلكه بتوانيد اكثريتي را پيدا كنيد كه ادعايش را داريد. بله، بكشيد اينها را. اما اگر قرار بود بچههاي انقلاب با كشتن كم شوند، شاه و صدام از شما جلوتر بودند.
ديگر همش نزنيد
بگذاريد درباره آزاديهاي دوره خاتمي حرفي نزنيم كه صداي مردم سبزوار درخواهد آمد كه در يك ماجراي ساده، خونشان را به زمين ريختيد و صداي هر مخالفي را در دانشگاه خفه ميكرديد. يادتان نيست؟ ما يادمان هست كه بهترين سالهاي جوانيمان در خفقان دوران گفتوگوي تمدنها گذشت. اگر دوست داشتيد، دوباره دربارهاش حرف ميزنيم.
اي جماعت نه اگر بيش كمي عار كنيد
كي شما روزه گرفتيد كه افطار كنيد
اگر از سال 1370 وضعيت انتخابات در كشور اسفبار است، كه دوبار انتخاب خاتمي و دوستان شما براي مجلس ششم و تأييد مهندس سبز در همين دوره است، كار را خراب نكنيد، بگوييد همه چيز گل و بلبل بود و هيچوقت مردم از فشارهاي اقتصادي دوره رفسنجاني و آپارتايد دولتي دوره خاتمي به ستوه نيامدند. بلكه با حرفهاي ديگرتان تطبيق كند.
سبك زندگي مردم غايب ايران
مردم بيرسانهاي كه نه آنها را ميشناسيد و آدم حسابشان ميكنيد، با شما آشنايند. با سبك زندگي دروغيني هم كه در تلويزيون تبليغ ميشود، آشنايند و البته نسبتي با آن ندارند. سبك زندگي اكثريت ملت ايران – كه شما را با آنها كاري نيست – در تلويزيون جمهوري اسلامي اصلا ديده نميشود و همين شما را به اين بدمستي ميكشاند كه از هر ننگي براي خودتان افتخار بتراشيد و كثافتكاري سياسي داماد لرستان و فرزند آذربايجان را سند افتخار اقليت اشرافي بدانيد، اگر نه وزن هر كسي معلوم ميشد و گمان نميكرديد بايد خون كساني كه با ادعاهاي دروغ به كشتن دادهايد، علم انتقام از حكومتي كنيد كه صهيونيستهاي مهربان و بريتانياي عزيز و آمريكاي دوست داشتني هم مثل شما با آن دشمناند
Sorry. No data so far.