آنچه این روزها این رسانهها درصدد القای آن هستند، وضعیت نامساعد حجاریان و فشار به دستگاههای امنیتی و انتظامی برای «آزادی» وی است. در اینباره این رسانهها به ترفندهای گوناگونی روی آوردهاند که به نظر میرسد محوریت آن القای «مظلومنمایی» برای مطالبه آزادی وی است. با وجود اینکه دكتر وجیهه مرصوصی، همسر حجاریان اخیرا در مصاحبهای تاکید کرده که وضعیت جسمانی حجاریان مناسب است و یک تیم و امکانات پزشکی كامل برای وی تدارک دیده شده، اما رفتار این رسانهها در قبال این موضوع، پیگیری رویه مطلوب خود بوده است. اما ماجرا حکایت از واقعیت دیگری دارد.
ملاقات در روز پدر
15 تیر ماه تعداد زیادی از اعضای خانواده و نزدیکان سعید حجاریان به ملاقات وی رفتند. آنچه شاهدان از فضای این ملاقات خبر دادهاند، عدم نگرانی حاضران در این ملاقات بودهاست.
حجاریان: به خانه نمیروم!
یک مقام قضایی به خبرنگار «وطنامروز» گفت: بهرغم شرایط خوب جسمی و روحی حجاریان در زندان و رفتار مناسب با وی و تدارک هرگونه امکانات پزشکی و رفاهی برای وی، به حجاریان پیشنهاد شد که از زندان مرخص شده و به منزل برود و در صورت لزوم، پارهای از بازجوییها در منزل وی انجام شود اما در کمال تعجب حجاریان این پیشنهاد را نپذیرفت و دلایل بسیار جالبی برای عدم پذیرش این پیشنهاد بیان کرد.
به گفته این مقام قضایی، حجاریان در توضیح دلایل عدم پذیرش این پیشنهاد گفته است، اگر به خانه بروم خانوادهام باید همه امور خود را تعطیل کنند و به من برسند اما اینجا چند نفر مراقب من هستند و به کارهایم میرسند.
اما دلیل دوم حجاریان برای مسؤولان پرونده، بسیار جالب، مهم و حائز اهمیتتر است. حجاریان در توضیح دلیل دوم خود گفته است که «اگر به خانه بروم، تامین جانی ندارم اما اینجا خیالم راحت است»
چرا؟
این اظهار نظر حجاریان ناگفتههای مهم بسیاری را در خود مستتر دارد. حجاریان که خود دارای سابقه طولانی امنیتی است، به خوبی میداند که در شرایط فعلی که سرویسهای غربی مترصد ایجاد ناآرامی در ایران هستند و فضای آرام فعلی آنها را مترصد ایجاد شوک روانی و شعلهور ساختن مجدد آشوبها کرده است، ممکن است از او به عنوان یک سوژه مناسب برای «ترور» و انتساب آن به نظام و فراهم ساختن بستر ناآرامی استفاده کنند. پیش از انتخابات نیز «وطنامروز» در گزارشهای متعدد از طرح سرویسهای امنیتی و جاسوسی غربی برای خرابکاری و ترور در داخل کشور خبر داده بود. در پی این دریافتها بود که با تصمیم نظام تعداد محافظان برخی چهرههای اصلاحطلب و پوشش حفاظتی برای حفظ امنیت این افراد افزایش یافت. یکی از موارد خرابکاری که توسط مأموران امنیتی کشف شد، دستگیری عاملان نفوذی در ستاد کروبی بود که درصدد بمبگذاری در برنامه انتخاباتی موسوی در تبریز بودند. با این شرایط، تلاش BBC فارسی و VOA برای آزادی حجاریان و در کنار آن تمایل حجاریان برای باقی ماندن در زندان، دریافتهای عمیقی را درباره توطئههای پیچیده بیگانگان برای هدف قرار دادن نظم، آرامش و امنیت عمومی به دست میدهد.
مدل پاکستان و لبنان برای ایران مدل موج سواری آمریکایی بر ترورهای خودساخته پیش از این در لبنان و پاکستان آزمایش شده بود، به گونهای که در پی ترور رفیق حریری در لبنان جریان 14مارس – مورد حمایت آمریکا- توانست با کمک رسانههای غربی، این ترور را به مخالفان داخلی خود یعنی حزبالله و دیگر اعضای 8 مارس نسبت دهد و با القای چنین دروغی، اقدام به خارج کردن نظامیان سوری از لبنان و تحت فشار قرار دادن حزبالله و مقاومت کرد و نهایتا توانست با همین حربه، قدرت را در اختیار گیرد. در سویی دیگر و در پاكستان، با ترور بینظیر بوتو، رئیس حزب مردم پاکستان که شانس پیروزی او در انتخابات پارلمانی پاکستان بسیار پایین بود، توانستند با موج سواری بر ترور بوتو و انتساب آن به رقبا، آصفعلی زرداری – همسر بوتو- را به قدرت برسانند.
سابقه امنیتی حجاریان
رد پذیرش ترخیص از زندان از سوی حجاریان و تحلیل وی از ریسک خطر آزادی، با توجه به سابقه حضور وی در نهادها و جایگاههای امنیتی، بسیار مهم و قابل توجه است. شاید اشارهای کوتاه به سوابق امنیتی حجاریان اهمیت این موضوع را شفافتر کند.
نخستین سابقه اطلاعاتی – نظامی حجاریان مربوط به اوایل انقلاب و همکاری با مسعود کشمیری – عامل انفجار ساختمان نخستوزیری و شهادت رجایی و باهنر– در عملیات «نقاب» بود. البته آنگونه که در کتاب «آسیبشناسی حزب مشارکت» آمده، حجاریان از دوستان نزدیک «تقی محمدی» بوده است. تقی محمدی از عوامل بمبگذاری ساختمان نخستوزیری بود که پس از دستگیری و قبل از اعتراف، «روز بعد جنازه او را کف سلول دیدند».
حجاریان در آن هنگام در دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری، معاون «خسرو تهرانی» در امور ضدجاسوسی بوده است. حجاریان همچنین پس از تأسیس وزارت اطلاعات به این وزارتخانه نقل مكان میكند.روحالله حسینیان در تاریخ 4/8/79 در گفتوگو با هفتهنامه یالثارات الحسین درباره حجاریان میگوید: «من و آقای محسنی اژهای به خاطر عملکردهای خشونتآمیز آقایان سعید حجاریان و علی ربیعی نتوانستیم آنجا بمانیم. چطور شده که یک مرتبه در جامعه همه چیز برعکس شده و ما مبدل به چهرههای خشن شدهایم و آنها چهرههای ملایم و ضدخشونت شدهاند؟!» بیشتر فعالیت اطلاعاتی حجاریان البته در دولت میرحسین موسوی صورت گرفت چرا که حجاریان پس از دولت موسوی، به تدریج خود را از وزارت اطلاعات جدا کرده و به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری پیوست که محمد موسویخوئینیها ریاست آن را برعهده داشت. حجاریان در آنجا به سمت معاون سیاسی موسویخوئینیها منصوب شد. حجاریان و تیم او در این مقطع پروژه توسعه سیاسی را در مرکز تحقیقات دنبال میکردند. پروژهای که خود وی اذعان دارد هاشمی رفسنجانی با آن اختلاف داشت: «آن زمان آقای هاشمی ذهنیت ما را نمیپسندید. پروژه ما پروژه بزرگی بود که آقای هاشمی نمیخواست و رها کرد»
تحلیل ترور کور
حجاریان به واسطه آشنایی با شیوههای بحرانسازی سرویسهای اطلاعاتی غربی میداند که این احتمال با هر درصدی که محتمل باشد، میتواند جان وی را در خطر قرار دهد و یا شاید با آگاهی از برخی واقعیتهای ناآرامیهای اخیر به این گزینه رسیده باشد. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که حجاریان پیش از این گفته بود: «اصلاحات مرده است و برای اینکه زنده شود، به خون نیاز دارد»
منبع : روز نامه وطن امروز
Sorry. No data so far.