روزنامه فرانسوي فيگارو خبري را از عبدالله پادشاه عربستان منتشر كرد كه در نوع خود بيسابقه است؛ ملك عبدالله در ديدار با “اروه مورن” وزير دفاع فرانسه در روز پنج ژوئن (15 خرداد) گفته است: «دو كشور در جهان هستند كه شايستگي و لياقت موجوديت را ندارند، يكي ايران و ديگري اسرائيل.»
هرزگوييهاي پادشاه عربستان درباره ايران نشاندهنده ضمير بيمار فردي است كه نه جايگاه خود را ميداند و نه مقام سخن را. چرا كه اگر او اندكي – تنها اندكي – فهم مناسبي از اسلام و سيره حضرت رسول(ص) داشت به عنوان يك مسلمان، همكيشان خود را در برابر «كافر مسلم حربي» اينگونه مورد تعريض قرار نميداد.
اين نشان ميدهد كه او نه تنها از حكومتداري چيزي نميداند كه فاقد درك اسلامي و انساني از موقعيت خود و موقعيت اسلام است. رنجي كه او و ديگر سران عرب از موقعيت ويژه انقلاب اسلامي با رهبري امام خميني(ره) در 30 سال گذشته ميبرند قابل درك است زيرا پرچم رهبري كشورهاي اسلامي را از دست آنها ستاند و آنان را به همان گوشه حرمسراها و لعبتكدههاي خود نشاند.
كينه آنها كينه منافع نيست كه آنان از بابت منافع مادي در 30 سال گذشته به واسطه تحريمهاي غرب و آمريكا بر عليه ايران حسابي پروار شدند و آخور آباد كردند، كينه آنها، كينه قدرت سياسي و رهبري هويت اسلامي است. عربستان وقتي ميبيند بهرغم حسابهاي انباشته از دلارهاي نفتي نميتواند سياستهاي خود را در لبنان، عراق، افغانستان و در جاي جاي خاورميانه پياده كند و همه جا ايران بسان خاري در چشم آنان عمل ميكند و طرحها و ترفندهاي آنان را باطل ميسازد، به عقده حقارتي دچار ميشود كه راهي جز درشتگوييهاي نامعقول ندارد تا بتواند حداقل ضمير آشوبزده خود را تسكين دهد.
اكنون همه ميدانند كه ملك عبدالله براي تضعيف دولت شيعه عراق هزينه تروريستها در اقصي نقاط دنيا را ميپردازد تا با آمدن به عراق و ناامن كردن آن و حمله به مراكز و اماكن مقدس شيعيان به تفرقه و نقار در بين ملت عراق و سرنگوني حكومت قانوني شيعيان بپردازد. ملك عبدالله از طريق يكي از برادرانش و با تشكيل بنيادي به ظاهر خيريه در مصر، اردن و كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس و پاكستان و افغانستان به تروريستها كمك ميكند تا با رفتن به عراق به امور خرابكارانه بپردازند تا بتوانند از اين طريق صلاحيت دولتمردان شيعه را زير سوال ببرند.
او از اين راه و با كمك علماي وهابي به افرادي كه با اين كارها آسيب ميبينند وعده بهشت! و به خانوادههاي آنان وعده دلارهاي بسيار ميدهد. ملكعبدالله و برادرانش رسما «بارانداز تروريست» درست كردهاند و براي مقابله با نفوذ شيعيان از هيچ اقدامي فروگذار نميكنند. اگر اين شاه واشنگتني و ديگر سران عرب به جاي مقابله با شيعيان به فكر اتحاد مسلمانان بودند اكنون وضعيت غزه و فلسطين بدين شكل نبود دشمنان اسلام تا بدين پايه گستاخ نميشدند. اما در تفكر منجمد سران عربستان حمله به شيعيان اوليتر از اتحاد و يكپارچگي اسلامي است و اين را عملا و علنا هم مطرح ميكنند و شيعيان را به چالش ميكشند. مخصوصا از نوع شيعه ايراني كه در 30 سال گذشته با وجود آن همه دشمني اعراب نه تنها به زانو در نيامد بلكه توانست قدرت خود را هم گسترش بدهد و بسياري از دولتهاي عربي را به چالش بكشد. حجم كمكهاي مادي و معنوي شيوخ عربي به صدام نه چيزي است كه آنها پنهان كنند و نه مسئلهاي است كه از چشم ايرانيان دور مانده باشد. آنهمه كمك براي چه چيزي صورت گرفت؟ آيا آن زمان هم مسئله هستهاي در كار بود؟ آيا ايران انقلابي كه خود هزار بحران دروني داشت منافع آنها را تهديد كرده بود؟ چرا شيوخ عرب سياستهاي خود را براساس ساعت واشنگتن تنظيم ميكنند؟
يادش به خير امام خميني(ره) ميگفت اسلام اينها، «اسلام آمريكايي» است، آنوقتها هنوز ابعاد اين سخن امام به عينه آشكار نشده بود ولي حالا چيزي نيست كه در پرده مانده باشد و كسي نداند كه «اسلام ناب آمريكايي» يعني چه.
با اين حال و مزيد اطلاع ملك عبدالله بايد گفت افتخار ايران و ايراني اين است كه با همه اختلافها و گرايشها و سليقهها و گروهها در برابر دشمن وطن و متجاوزان به خاك پاك ايران لحظهاي درنگ نخواهند كرد و جواب شايستهاي به كساني كه آرزوي حذف موجوديت ايران را دارند خواهند داد. زيرا اين مردم مفتخرند كه خود حاكم خود باشند نه ايالت اسلامي غيرمختار آمريكا.
آقاي عبدالله حداقل از سرنوشت صدام كه او نيز همين آرزو را داشت درس بگير و محملات خود را واگويه نكن.
Sorry. No data so far.