جمعه 02 جولای 10 | 00:45

تورنتو و تهران، آیا حوادث قابل مقایسه‌ای اتفاق افتاده است؟

زمانی که که سران گروه بیست در تورنتوی کانادا جمع شده بودند تا فکری به حال اوضاع نابسامان اقتصاد جهانی بکنند ناآرامی هایی در این شهر اتفاق افتاد که شائبه شباهت آن با حوادث تهران را ایجاد کرد. اذهان بسیاری متوجه این موضوع شد که بی نظمی های تهران و تورنتو چه شباهت هایی با هم داشته اند؟


تریبون مستضعفین – مجتبی دانشطلب– زمانی که که سران گروه بیست در تورنتوی کانادا جمع شده بودند تا فکری به حال اوضاع نابسامان اقتصاد جهانی بکنند ناآرامی هایی در این شهر اتفاق افتاد که شائبه شباهت آن با حوادث تهران را ایجاد کرد. اذهان بسیاری متوجه این موضوع شد که بی نظمی های تهران و تورنتو چه شباهت هایی با هم داشته اند؟ و آیا اساسا این دو جریان قابل مقایسه با هم هستند یا خیر؟ مشخص است که نباید از اول دچار این همانی های گمراه کننده شد و به صرف دیدن تصاویر شلوغی و درگیری بین معترضین و پلیس یا برخوردهای خشن پلیس با تظاهر کنندگان حکم به شباهت مطلق کرد و نتایج ساده لوحانه و ناپخته ای از این نوع مقایسه ها گرفت.

حوادثی که از شنبه پس از انتخابات ایران شروع شد هر چند حدس هایی درباره آن زده شده بود اما ابعاد آن و رویکرد رادیکال سران آن ـ که مورد اطمینان بودند ـ قابل پیش بینی نبود و باعث غافلگیری اجزای حکومت شد. پیش بینی ها حاکی از این بود که همان تجمعات خیابانی در دوره تبلیغات انتخاباتی به تجمعات اعتراضی تبدیل خواهد شد و احتمال درگیری نیز بین طرفداران دو نامزد رقیب وجود خواهد داشت. بنابراین نیروهای انتظامی تدارک چنین معضلی را دیده بودند و هر چند نشانه هایی از آمادگی قبلی شان برای برخورد با بی نظمی های خیابانی دیده می شد اما همزمان آثار غافلگیری و دستپاچگی هم در حرکات و نوع برخوردهایشان مشهود بود.

در کانادا مخالفت با اجلاس گروه بیست از مدت ها قبل پیش بینی شده و اقدامات گسترده ای با هزینه هایی گزاف برای مقابله با آن در نظر گرفته بودند. بی بی سی با این عنوان که «اجلاس گروه ۲۰ تورنتو را به دژ امنیتی تبدیل کرد» نوشت: «دولت کانادا به دلیل نگرانی از امنیت هیات های شرکت کننده در این اجلاس و به منظور جلوگیری از حملات احتمالی به وسیله مخالفان گروه ۲۰، بیشتر از دوازده هزار پلیس و ۱۱۰۰ پلیس خصوصی را مامور حفاظت از محل برگزاری اجلاس و مناطق اطراف آن کرده است … دولت کانادا با به اجرا گذاشتن پرخرج ترین عملیات امنیتی در این کشور سعی دارد تا حد امکان امنیت اجلاس گروه ۲۰ را تامین کند»

هزینه این طرح امنیتی حدود یک میلیارد دلار بوده و برخی جزئیات آن از این قرار است: «پلیس تورنتو با خریداری سلاح های صوتی و ماشین آبپاش، افزایش تعداد دوربین های مداربسته امنیتی و خارج کردن نیمکت ها، مجسمه های برنزی و سایر اشیای قابل پرتاب از پارک ها، به استقبال از اجلاس گروه ۲۰ رفته است. یکی دیگر از تدابیر به کار گرفته شده، استقرار یک دیوار حفاظتی به طول شش کیلومتر در اطراف محل برگزاری اجلاس گروه ۲۰ در جنوب شهر تورنتو است. این دیوار که سه متر ارتفاع دارد، از صفحات مشبک فولادی با منافذ کوچک یا توری فلزی تشکیل شده است. هزینه احداث این دیوار امنیتی که تردد در ۸ خیابان اصلی شهر را مختل کرده، پنج و نیم میلیون دلار اعلام شده است.»

جمعیتی که روز شنبه پس از انتخابات به خیابان های تهران ریخت باعث تعجب و حیرت همگان شد و این سوال حتی در فیلم های ضبط شده از آن روز هم باقی مانده است که «با این جمعیت چه می خواهند بکنند؟» استعداد نیروهای پلیس و امکانات و برنامه آنها برای مقابله با چنین جمعیتی بسیار پائین بود. جمعیت در قلب شهر تهران شکل گرفته و ناگهان به طرف حساس ترین نقاط سیاسی و حکومتی حرکت کرده بود، بنابراین پلیس ضد شورش تنها موفق شد جمعیت را از یورش بردن به سمت این مراکز حساس منصرف کند و عملا کنترلی بر نقاط دیگر نداشت. عملیات پلیس برای بازگرداندن نظم و آرامش به شهر تهران در روز نخست ابدا موفقیت آمیز نبود.

علاوه بر جمعیت قابل توجه، آشوب های تهران گستردگی فراوانی هم داشت. شلوغی ها نه تنها در چند نقطه کانونی متمرکز می شد بلکه هر از گاهی از نقاط غیرقابل پیش بینی هم سر در می آورد. روز 25 خرداد ناگهان یک پایگاه نظامی در یک خیابان فرعی مورد حمله آشوبگران قرار گرفت و تیراندازی ها و تلفات ناشی از آن حوادث را وارد مرحله حاد خود کرد. از آن به بعد یک جنگ واقعی در خیابانهای تهران شکل می گیرد که هدف مستقیم آن براندازی و سرنگونی حکومت بود و ضمن آن اقدامات تروریستی (مانند بمب گذاری در مرقد امام) هم انجام شد. شعارهای ضدحکومت از همان دوران تبلیغات انتخاباتی هم شنیده می شد اما در هفته بعد از انتخابات وارد مرحله عملی شده و خیلی زود چهره رادیکال به خود گرفت و به اردوکشی و نزاع خیابانی علیه حکومت تبدیل شد.

در تورنتو جمعیت های اعتراض کننده حداکثر دهها نفر توصیف شدند و در بعضی خبرها شمار تظاهر کنندگان حدود دو هزار نفر اعلام شد. در تصاویر منتشر شده نیز جمعیت معترض از چندصد نفر تجاوز نمی کنند. معترضین نیز از یک طیف واحد نبودند و گروه های متعددی حضور سران گروه 20 را فرصتی برای ابراز وجود خود گرفته بودند. گروه هایی برای حمایت از حقوق زنان، محیط زیست، اصلاح قوانین مهاجرت، شرایط کار، مبارزه با فقر و … جمع شده بودند و نمی توان گفت تمام جمعیت را مخالفین سرمایه داری و سیاست های آمریکا تشکیل می داده اند. جمعیت زیاد پلیس و اقدامات محدود کننده اش به صورت تحریک آمیزی در آمده و به خودی خود پیام اینکه حادثه ای در راه است را منتشر می کرد. بسیاری معتقدند بعضی اقدامات تحریک آمیز پلیس کانادا تعمدی بوده و پلیس کانادا هم سابقه این گونه اقدامات را در پرونده اش دارد. پلیس در حالی که جمعیت معترض فریاد می زده اند «بگذاريد به راه‌پيمايي‌مان ادامه بدهيم» از ادامه راهپيمايي آنها به سمت مكان برگزاري اجلاس جي 20 ممانعت به عمل آورده است.

از میان جمعیت معترض تنها یک گروه آنارشیست سیاه پوش دست به اقدامات خشونت آمیز می زند. ایسنا در این رابطه نوشته است: «در جريان يك تظاهرات آرام در تورنتو در اعتراض به نشست گروه 20، گروهي از افراد مشكي پوش از جمعيت جدا شدند و به آتش زدن خودرو‌هاي پليس، شكستن شيشه‌ها با چوب بيس بال و چكش پرداختند كه به دستگيري بيش از 100 تن توسط پليس انجاميد… پليس براي متفرق كردن اين افراد كه سعي داشتند به سمت حصار امنيتي دور محل برگزاري نشست سران گروه 20 بروند، از سپر، باتوم و گاز اشك آور استفاده كرد. برخي از تظاهر كنندگان به سمت پليس بطري پرتاب مي‌كردند… موجي از خودرو‌هاي پليس به منظور تقويت امنيت، عازم تورنتو شده‌اند. هم اکنون حدود 19 هزار مامور از سراسر كانادا مسئول تامين امنيت تورنتو هستند.»

حوادث تورنتو صرفا اعتراضات مسالمت آمیزی بوده است که از دل آن عده معدودی رو به اقدامات خشونت آمیز آورده اند و به وندالیسم کوری منجر شده که بسیار زود هم فروکش کرده است. ناآرامی های تورنتو در مدت کوتاهی و پس از پایان اجلاس 20 فروکش کرده و آرامش سابق به شهر بازگشته است. اعتراض ها تنها محدود به حضور سران 20 کشور و زمان برگزاری اجلاس بوده است و هیچ حمله اساسی یا اعتراض ساختارشکنانه ای متوجه حکومت و دولت کانادا نبوده است، اما همین مقدار خشونت نیز برای سیاستمداران کانادا غیرقابل تحمل بوده و اظهارات تندی علیه آن داشته اند. سخنگوي نخست وزير كانادا فورا در این باره گفته است: «اوباشي كه خشونت‌هاي امروز را بوجود آوردند، به هيچ وجه مطابق شكل و نحوه‌ي زندگي كانادا نيستند.»

از خصوصیات جمعیتی و اجتماعی شهر تورنتو و تفاوت های آن با تهران نیز نباید غفلت کرد. تورنتو شهری است که جمعیت آن از 3 میلیون و جمعیت ناحیه آن از 6 میلیون فراتر نمی رود، تهران اما شهری است که جمعیت آن از 9 میلیون و جمعیت استانش از 14 میلیون هم فراتر رفته است. تورنتو از امن ‌ترین شهرهای کاناداست و آمار جرم در آن بسیار پائین است، در عوض تهران مرکز انواع جرایم و محل تکثیر انواع بی قانونی هاست. تهران یک شهر مهاجر پذیر با جمعیت بالایی از قشر تازه به دوران رسیده است که با گرایش از حاشیه به مرکز بسیاری از محدودیت های اجتماعی و فرهنگی را وانهاده و وارد محیط بازتری شده اند که از آن انتظار محدودیت های کمتری دارند. این مسئله تهران را از نظر جمعیتی به شهری بی قاعده تبدیل کرده که مردم از زندگی در آن به اندازه کافی احساس امنیت و آرامش نمی کنند.

طرح های پلیس برای افزایش امنیت اجتماعی (برخورد با اشرار محلی و اراذل و اوباش، برخورد با شبکه های توزیع مواد مخدر، جمع آوری معتادین، و حتی برخورد با پدیده ابتذال و بدحجابی) در شهر تهران متمرکز بوده است. شهر تهران شهر پر تنشی است و گاهی به محض اعمال قانون و محدودیت های اجتماعی واکنش های تندی در آن مشاهده می شود. به عنوان نمونه پس از اعلام سهمیه بندی بنزین در تابستان 86 شهرهای بزرگ دیگر شاهد آشوب و ناآرامی خاصی نبودند اما در شمال شهر تهران ناآرامی هایی شکل می گیرد که در جریان آن چند پمپ بنزین در آتش می سوزد. پس از انتخابات گویی یک سد در تهران شکسته می شود و تمام نافرمانی ها و معضلات حل نشده پیشین در یک جبهه تجمیع می شود که دامنه آن هشت ماه تمام به طول انجامد و هزینه های اقتصادی و سیاسی بسیاری نیز به کشور تحمیل می کند.

در تهران پلیس از امکانات کافی برای مقابله با شورش مانند ماشین های ضد شورش برخوردار نبود یا تعداد این ماشین ها آنقدر کم بود و به دلیل گستردگی و پراکندگی آشوب ها نمی توانست از آنها استفاده کند. بعد از چند ماه پلیس برای جبران این نقیصه از روش هایی مثل بستن محافظ به وانت های تویوتا و وارد شدن با سرعت میان جمعیت برای پراکنده کردن آنها (وظیفه تعریف شده برای ماشین های ضد شورش و آب پاش!) استفاده کرد. این تغییر کاربری بسیار پر خطر بود، چون این خودروها حفاظت مناسبی نداشتند یکی یکی به دست اغتشاشگران افتاده و در آتش می سوختند و خطر جانی برای سرنشینان آن هم به وجود می آمد. در یک مورد فرار این ماشین ها از میان جمعیت و حادثه در پی آن تبدیل به سوژه خبری و موجب انتقادات شدیدی به پلیس شد.

پلیس در تهران حتی از نظر نیروی انسانی ضعیف و کم جمعیت ظاهر شد، جمعیت پلیس ضد شورش و آموزش دیده در مقایسه با نیروهای وظیفه ای که به کار گرفته شده بودند ناچیز بود. با این وضع نیروهای انتظامی از همان روزهای نخست مجبور شدند از نیروهای بسیج برای بازگرداندن امنیت به شهر تهران کمک بگیرند که به دلیل فقدان امکانات کافی ضد شورش این تدبیر نیز نیروهای بسیجی را به طعمه آشوبگران تبدیل کرد و حوادثی برای آنها رخ داد که برخی کشته شدگان حوادث پس از انتخابات نیز از شمار همین نیروها هستند. تلویزین ایران تنها توانست از یک مورد از این خشونت ها تصاویری مستند تهیه و مکررا آن را پخش کند که می توان گفت تا حدودی روی افکار عمومی تأثیر گذاشته است.

به طور کلی حوادث تهران و تورنتو از نظر انعکاس رسانه ای متفاوت بوده اند. در تهران خبرنگاران خارجی برای پوشش دادن شرکت گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری حاضر بودند و حوادث ناگهانی و غیرقابل پیش بینی تهران به پاشنه آشیل سیاست آزادی خبرنگاران خارجی تبدیل شد. بسیاری از تصاویری که از ناآرامی های پس از انتخابات مخابره شد توسط خبرنگاران حرفه ای خارجی یا خبرنگاران ایرانی که برای سرویس های خارجی کار می کرده اند تهیه شده است. با ادامه پیدا کردن آشوب ها دولت مجبور می شود تا برای مجوز فعالیت خبرنگاران خارجی محدودیت ایجاد کند. در این میان شایعاتی شنیده شد که حتی خبرنگارانی هم که از صدا و سیما مجوز داشته اند به نفع گروه های آشوب طلب کار کرده اند و تصاویرشان را مخفیانه منتشر کرده اند. بنابراین علاوه بر غافلگیری خیابانی یک محاصره رسانه ای هم در مورد حوادث تهران اتفاق افتاد که با رخ دادن حوادث مشکوکی مانند شلیک به ندا آقا سلطان سخت ترین فشارهای ممکن بر حکومت ایران وارد شد.

در کانادا اما چندان خبری از خبرنگاران کشورهای خارجی که در صدد پوشش بی نظمی ها باشند نبوده است. به خصوص که خبرنگاران کشورهایی که با کانادا رابطه دوستانه ای ندارند (مانند ایران) غایب بوده اند و تصاویر منتشر شده متعلق به رسانه های همسو با دولت کانادا و آمریکاست. برای حضور این دسته از خبرنگاران یا مجوزی صادر نشده و یا اساسا اجلاس 20 را آنقدر مهم و جدی تلقی نکرده اند که خبرنگارانی را برای پوشش اصل و حواشی آن اعزام کنند. علت هر چه باشد تفاوت تهران و تورنتو در این یک مورد غیر قابل اغماض است، در تهران خبرنگاران بی بی سی و العربیه و …، که همه نگاه خصمانه ای نسبت به سیاست حاکم در ایران دارند، آزادانه از صحنه های آشوب گزارش تهیه می کردند اما چنین وضعیتی به هیچ وجه در کانادا اتفاق نیافتاد. در تورنتو حتی پليس اتوبوس حامل خبرنگاران و عکاساني که قرار بود در هتل محل مجلس شام گروه 20 حاضر شوند را به دليل نگراني از ناامنی بازگرداند و فرصت تهیه خبر را به آنها نداد.

پلیس تورنتو با خبرنگارانی هم که در صحنه آشوب ها حاضر شده اند با شدت و خشونت زیادی برخورد کرده است. در یک گزارش آمده است که پلیس تعمدا با آنارشیست های سیاه پوش کاری نداشته اما به تظاهرات مسالمت آمیز و خبرنگاران حمله کرده است! پلیس بعضی خبرنگاران را مورد ضرب و شتم قرار داده و هنگام بازداشت آنها رفتارهای خشونت آمیزی مانند کتک زدن و گرفتن مجوز خبرنگاری، تهدید به تجاوز، برهنه کردن برای بازرسی “کامل” بدنی و سرپا نگه داشتن چند ساعته برای ثبت نام انجام داده و آنها را در اتاق های تنگ بدون امکانات، با جمعیت زیاد و وضعیت غیر بهداشتی و بدون آب و غذا بازداشت کرده است. این اطلاعات تنها از مصاحبه های دو خبرنگار زن بازداشت شده، جسی روزنفلد (خبرنگار گاردین) و امی میلر (خبرنگار آزاد)، که آزاد شده اند به دست آمده است. تعرض جنسی به خبرنگاران زن از عجیب ترین این گزارش ها بوده است.

در تهران پلیس و عده ای از نیروهای خودسر برای جلوگیری از اقدامات خرابکارانه ای که مرکزیت آن در کوی دانشگاه تهران قرار گرفته بود دست به یک حمله شبانه به خوابگاه دانشجویان می زنند. در ایران سنگر بستن و تبدیل شدن کوی دانشگاه به منطقه جنگی و ناامن شدن عبور و مرور در اطراف آن چندان دیده نشده و مورد توجه قرار نمی گیرد اما در عوض حمله (غیرقانونی) به کوی دانشگاه مورد توجه زیادی قرار گرفت و به شدت محکوم شد. اعتراضات تا آنجا بود که رهبر ایران هم به عنوان شخص اول کشور وارد موضوع شد و موضع خودش را به صریح ترین وجه اعلام کرد و به انتقاد از بعضی نیروهای انتظامی و بسیج پرداخت.

در تورنتو یک روز بعد از حوادث خشونت بار نیروهای پلیس (به صورت کاملا قانونی!) وارد محوطه دانشگاه تورنتو شده و حداقل 70 دانشجو را بازداشت می کنند. پلیس تورنتو ادعا می کند که این حمله و بازداشت‌های صورت گرفته در جریان آن به خاطر برقراری امنیت اجلاس گروه 20 بوده است و بازداشت ‌شدگان هم دانشجو نبوده اند! دلایلی مثل همراه داشتن آجرپاره(!) و مواد اشتعال زا و پیدا شدن لباس گروه های معترض در سطل زباله های دانشگاه از مواردی بود که پلیس برای توجیه حمله خود به دانشگاه و بازداشت دانشجویان عنوان کرده بود.

در تورنتو درگیری ها محدود و تنها بین پلیس و عده ای از تظاهر کنندگان اتفاق افتاد اما در تهران این درگیری بین گروه هایی از مردم هم رخ می داد و این وضعیت را برای حفظ امنیت سخت تر می کرد. هر دو طرف در قدرت نمایی های خیابانی خود جمعیت های چندصد هزار نفری را به خیابان می کشاندند، گر چه طرف پیروز در هفته اول فقط یک بار از این حربه استفاده کرد اما این موضوع روند قدرت نمائی خیابانی را در ایران عوض نکرد. در همین یک تجمع که با عنوان جشن پیروزی برگزار شده بود نامزد برنده سخنانی گفت که اسباب اولین ترور رسانه ای را فراهم کرد. او آشوبگرانی را که اتوبوس ها را آتش زده و اموال عمومی را تخریب کرده بودن ددر مقابل 40 میلیون شرکت کننده در انتخابات قرار داد و آنها را مشتی «خس و خاشاک» دانست که به زودی اثری از آنها باقی نمی ماند، اما همین کلام توهین به “همه مخالفان” و دستاویز حملات بسیاری به رئیس جمهور و دولت شد.

در کانادا ابتدا شهردار تورنتو واکنش تندی نسبت به ناآرامی ها از خودش نشان داد و اظهار کرد که: «این تورنتوي هميشگي ما نيست و واکنش من به اين اقدامات خشم است! … همه شهروندان تورنتو بايد از اين رويداد غضبناک باشند.» شهردار تورنتو همچنین برای اشاره به آشوبگران از اصطلاح توهین آمیز و هم معنی اراذل و اوباش (Thug) استفاده کرد و جالب اینکه بعد از او نخست وزیر کانادا، استفان هارپر، هم از همان اصطلاح استفاده کرد. هارپر مسببان خشونت های تورونتو را عده معدودی از ارذال (a few thugs) خواند و از اقدامات آنها اظهار تأسف کرد و اضافه کرد که البته این مشکلی است که در سراسر جهان وجود دارد. در کانادا هرگز واکنش هایی مشابه آنچه علیه رئیس جمهوری ایران به خاطر خس و خاشاک خواندن آشوبگران رخ داد، اتفاق نیافتاده است.

حوادث تهران موضوع دخالت خارجی و اعلام حمایت بعضی از کشورهای قدرتمند بود که روابط خصمانه ای با ایران دارند. شباهت حوادث تهران با روندی که به انقلاب های مخملی شناخته می شود باعث جبهه گیری غرب به نفع این حوادث شد. رقبای منطقه ای ایران مانند عربستان نیز نهایت استفاده را از این حوادث کردند. این اتفاقات باعث امیدواری توأمان مخالفان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی شد و گروه های مسلح و تروریست برای دامن زدن به این اتفاقات تحریک شدند. در طی این حوادث گروه های تروریستی مانند سازمان مجاهدین خلق، جندالله، پژاک، سلطنت طلبان و … به نفع جریان اغتشاشات موضع گیری کردند و حمایت های سیاسی و رسانه ای خود را متوجه این جریان نمودند. شخصیت های سیاسی بسیاری نیز مانند رئیس جمهور آمریکا به نفع آشوب های تهران موضع گیری و حتی از شجاعت مردم ایران(!) ستایش کردند.

آنچه در ناآرامی های تورنتو تهدید شد و موجبات عصبانیت سیاستمداران کانادایی را فراهم کرد تنها احتمال بی کفایتی نیروهای امنیتی و پلیس این کشور در تأمین امنیت میهمانان بلندپایه و بعد توانایی آنها در حفظ آرامش در شهر تورنتو بود. با وجود هزینه گزاف یک میلیارد دلاری و اقدامات پیش بینی شده، دولت کانادا توقع داشت اجلاس سران 20 در نهایت آرامش برگزار شود. اینکه حکومت کانادا قادر است امنیت سران و آرامش تورنتو را حفظ کند مهم ترین دغدغه دولت کانادا بوده و همین حساسیت، برخورد خشن پلیس با تظاهر کنندگان و شمار زیاد بازداشت شدگان که تعداد آنها تا نهصد نفر هم اعلام شده است را توجیه می کند. شاید مهم ترین وجه تفاوت میان حوادث تهران و تورنتو همین اختلاف سطح سیاسی آنها بوده است؛ اعتراض هایی پراکنده با خواسته هایی عمدتا اقتصادی و محکوم به شکست در تورنتو که با اقدامات سوال برانگیز پلیس به خشونت کشیده شده، در برابر یک موج بزرگ که با رادیکالیسم سیاسی به جنگ شهری تبدیل شده و علاوه بر امنیت و اموال عمومی مسائل اساسی در سیاست را هم تهدید کرده است.

  1. ن
    4 جولای 2010

    ببین زور نزن مشابه سازی کنی. اونجا به کسی شلیک نشد. تجاوز هم نشد خوب……تازه در و دیوار پر از خبرنگار بود.
    البته تمام اینا بدلیل این بوده که اونا بسیجی جان بر کف نداشتن. خب ما براشون صادر می کنیم. در این زمینه هم خودکفا هستیم مگه نه؟ تازه همین صادرات کلی به آمارهامون کمک می کنه نه؟ منظورم آمارسازی بود!

  2. حسن
    25 جولای 2010

    خوشم میاد خودتونم میدونین که برخوردتون بعد از انتخابات با مردم انقدر بد بوده که الان لازمه یه همچین چیزائی در توجیه کاراتون بذارین.
    ولی اینا کجا و شلوغی های بعد انتخابات ما کجا…..
    کهریزک…اوین…اینا تو تالار افتخارات جمهوری اسلامی جاودانه می مونه

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.