آخرین کتاب “رضا امیرخانی” که چندی پیش و همزمان با نمایشگاه کتاب تهران با عنوان “نفحات نفت” رونمایی و عرضه شده بود، هماکنون به چاپ سوم رسیده است.
این کتاب که کمتر از دو ماه از چاپ نخست آن میگذرد، سعی دارد در نوشتاری بلند، فرهنگ و مدیریت نفتی را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.
«نفحات نفت» که در 232 صفحه و هفده فصل نوشته شده است، فصولی با عناوین “مقدمه”، “درآمد”، “قانان”، “بی کار آفرین”، “منطقه آزاد!”، “نه عامه پسند، نه خاصه پسند؛ فقط داستان مسئول پسند”، “کدام استقلال، کدام پیروزی”، “صنعت دولتی شدن نفت”، “حزب در پیت!”، “ریاست نفتی”، “آن چه خوبان همه دارند، ما هم داریم!”، “جمهوری اسلامی پاکستان”، “اقتصاد مورد نظر در دسترس نیست چیست”، “افق”، “توسعه چینی و هندی و ژاپنی و مالزیایی و…”، “زمین صاف، زمین گرد” و “مقصد، مدیر سه لتی نیست” را در بر گرفته است.
امیرخانی خود چندی پیش و در گفتوگویی با خبرنگار شبکه ایران، در ارتباط با پرداختن این نویسنده به مسائلی چون “فرهنگ نفتی” عنوان کرده بود: « …مباحث مورد پرداخت در “نفحات نفت” از جمله مواردی است که معمولا به صورت همگانی نوشته نمیشود. علاوه بر این، نفت و حواشی آن در زمره مسائل آکادمیک قرار میگیرد که بر این اساس هم باید به زبان همگانی نوشته شود. علاوه بر این، موضوع “نفت” تاکنون نه بصورت آکادمیک نوشته شده و نه به شکل همگانی که این خود موجبات گردآوری این کتاب را فراهم آورد…»
نویسنده “نفحات نفت” در بخشی از متن کتاب آورده است: «… حالا لیگی داریم که شماره پیراهنهاش را به لاتین مینویسند، در آسیا سهمیه خوبی دارد و فدراسیونش هم به لطفِ نفت برترین فدراسیونِ قاره میشود و باشگاههاش هم قیافه باشگاههای خصوصی و حرفهای دارند و… اما… حقیقت تلخ آن است که نفت با نفت بازی میکند و این وسط بخشِ خصوصی هیچکارهحسن است. حتا اگر پای بخشِ خصوصی هم به لیگ باز شود، باز هم در مقابلِ شیرِ نفتی که میتواند بیحساب و کتاب باز شود، چه قدرتی میتواند داشته باشد؟!
وای به حال مدیریتی که نتواند از بیست میلیون هوادار، سالی یک دلار بگیرد و یک تیم را با بیست میلیون دلار درآمدِ آسانِ سالانه اداره کند…
رقابتِ شیوخ در قالبِ باشگاههای امارات را نوشتم، رقابتِ مافیا در ایتالیا را نیز، رقابتِ سیاسی در اسپانیا را نیز، رقابتِ اقتصادی در انگلیس را نیز؛ در این ملک معاونِ تربیت بدنیِ رئیس جمهور وقت، با دستِ چپ، دست راست را میگیرد و خودش با خودش مچ میاندازد و چهل میلیون نفر مینشینند و این مچاندازیِ نفسگیر را میبینند و کف میزنند…».
نیاز به یادآوری است که رمانهای منِ او، ارمیا، بیوتن، مجموعه داستانِ ناصر ارمنی، داستانِ بلندِ ازبه، سفرنامه داستانِ سیستان، مقاله بلندِ نشتِ نشا و گزیده یادداشتها به نام سرلوحهها از دیگر آثار منتشر شده “رضا امیرخانی” است.
از سوی دیگر، امیرخانی اخیرا به افغانستان سفری داشته که هماکنون مشغول نوشتن سفرنامهای در ارتباط با سفر خود به این کشور است که گویا در آینده نزدیک به چاپ خواهد رسید.
Sorry. No data so far.