علیرضا رضاخواه– تصمیم جماعت اخوان المسلمین برای بازنگری در رای اولیهاش مبنی بر عدم معرفی نامزد در انتخابات ریاست جمهوری مصر، و عزم این گروه برای در اختیار گرفتن اولین دولت پس از مبارک، چرخشی اساسی در رویکرد با سابقهترین جنبش اسلامی منطقه خاورمیانه محسوب میشود. چرخشی که موافقتها و مخالفتهای گستردهای را هم در داخل و هم در خارج از تشکیلات اخوان المسلمین به همراه داشت.
مخالفین غیر اخوانی این تصمیم که بیشتر از متعلق به جریانهای سیاسی سکولار مصر بودند، انحصار گرایی اخوانی و جریانهای اسلام گرا را تهدیدی برای موجودیت خود در عرصه سیاسی این کشور میدیدند. جریانهای اسلامی، ترکیبی از نمایندگان سلفی حزب نور و نمایندگان اخوان، کنترل هر دو مجلس قانون گذار در مصر را در اختیار گرفتهاند.
فقدان اعلان فرضیه تقسیم قدرت از سوی اخوان سبب شد، تا بسیاری تصمیم این جماعت برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری را ناشی از تمامیت خواهی اسلام گرایان مصر تفسیر کرده و با آغازپروژه اسلام هراسی مخالفت خود را با این تصمیم اخوانیها اعلام کنند.
از سوی دیگری جریانی سنتی و محافظه کار در درون تشکیلات اخوان المسلمین نیز با این رویکرد مخالف بودند. گروهی به رهبری عبدالمنعم ابوالفتوح معتقد بودند با توجه به پیچیدگی ساختاری اخوان المسلمین و تمرکز گرایی نیمه دموکراتیک حاکم بر رفتار تشکیلاتی این گروه بهترین نوع مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری برای اخوان حضور غیر مستقیم و حمایت از یک نامزد مورد اعتماد است. از همین رو بود که ابوالفتوح از شورای مرکزی اخوان استعفا داد و به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرد. مخالفت اخوانیها محدود به این نگاه نیست، گروه دیگری به رهبری محمد مهدی عاکف مرشد سابق اخوان المسلمین، معتقدند راهبری کشور در مرحله گذار و در شرایطی که از یک سو ارتش ساخت منسجمی نداشته و از برقراری امنیت در این کشور عاجز است و از سوی دیگر وضعیت نابسامان اقتصادی نارضایتیهای مردمی را تقویت کرده است از لحاظ تاکتیکی امری اشتباه است.
عاکف اخیرا در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی العربیه تصریح کرد: «وقتی از خواست قلبی خود مبنی بر دوری جستن اسلامگرایان از سمت ریاستجمهوری سخن گفتم، منظورم این بود که راهبری کشور در شرایط فعلی، امری بسیار دشوار است. زیرا ارتش با وظایف سنگینی که بر دوش گرفته است، خسته به نظر میرسد، امنیت در جامعه از بین رفته است، اقتصاد کشور از هم پاشیده است و صنعت توریسم و نظام آموزشی ما نیز وضع بهتری ندارند.» مرشد سابق اخوان افزود: «در یک کلام، اوضاع دشواری است و اگر یک اسلامگرا رییسجمهوری شود، دو حالت دارد؛ اگر موفق شود، خودش محبوب میشود، اما اگر مدیریت او موفق نبود، خواهند گفت که اسلامگرایان ناموفق و خطاکارند.»
در این راستا رهبر سابق اخوانالمسلمین اعتقاد دارد که میزان محبوبیت این گروه کاهش یافته است. او میگوید: «تشکیلات اخوانالمسلمین، بسیاری از هواداران خود را از دست داده است. وقتی در انتخابات پارلمان ۱۰میلیون رای میآوریم، ولی در انتخابات ریاستجمهوری تنها پنجمیلیون رای را از آن خود میکنیم، معلوم میشود پایگاه اجتماعی تشکیلات ما ضعیف شده است.»
این در حالی است که در مقابل جبهه مخالفان حضور اخوان در انتخابات ریاست جمهوری مصر، تجدید نظر طلبی اخوانیها در رابطه با موضع اولیه ایشان هواداران جدی نیز به همراه دارد. اخوانیها که در یک تصمیم مدبرانه و مال اندیشانه تاکتیک حضور خاموش در اعتراضات علیه نظام مبارک را دنبال میکردند تا بهانهای برای سرکوب قیام مردم مصر به دست مبارک ندهند از سوی جوانان و جریانهای سکولار لیبرال و چپ به محافظه کاری بیش از حد، فرصت طلبی و عدم همراهی با انقلاب متهم میشدند. فشار شاخه جوانان اخوان از یک سو و پیش بینی احتمال بازگشت اقتدار گرایی نظامی و دیکتاتوری امنیتی از سوی بازماندگان رژیم مبارک از سوی دیگر باعث شد تا اخوان با قبول تمامی مخاطرات موجود ریسکی به بزرگی سابقه این جنبش در مصر را قبول کرده و برای حفاظت از دست آوردهای انقلاب ۲۵ فوریه وارد صحنه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شود.
نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر و موفقیت مهندسی شده احمد شفیق آخرین نخست وزیر مبارک، کسی که همچنان مبارک را یک اسوه برای ملت مصر میداند، نشان داد برآوردهای اخوان المسلمین درست بوده است. ائتلاف قبطیها، عربستان و جریان نظامی با هزینه کرد میلیاردها دلار، خرید رای و ارتشاء توانست احمد شفیق را به دور دوم انتخابات برساند. هم اکنون مصر در آستانه یک تصمیم تاریخی قرار دارد، ادامه فرآیند انقلاب و یا بازگشت به دوران سیاه دیکتاتوری. تصمیمی که خردمندی اخوان و برگزیدن گفتمان و شعاری کارآمد از سوی این جماعت، در دور دوم رقابتهای انتخابت ریاست جمهوری نقش مهمی در شکل گیری آن دارد.
منبع: روزنامه خراسان
Sorry. No data so far.