شاعر: احسان مرادی
سوال خستگی بیجواب بعضیها
خدا کند که بیاید به خواب بعضیها
دریغ ضجهی مظلوم بیکسان گم شد
میان تنبک و تار و رباب بعضیها
به خون و گریهی این پابرهنگان افسوس!
همیشه میچرخد آسیاب بعضیها
خدا نصیب شکمهای سنگ بسته کند
پیاز و سنگک و دوغ و کباب بعضیها
حساب بعضیها را سوا کنید از ما
و پاک دامنمان از ثواب بعضیها
شبی که تیغ عدالت غلاف می درّد
و خیس خواهد شد رختخواب بعضیها!
کسی پر از هیجان و امید می آید
و بعد از آن شود آشفته خواب بعضیها
و مافیای زر و زور زیر پاهایش…
افول خواهد کرد آفتاب بعضیها
تپق به جان رجزخوانی کلاغ افتد
به نطقهای پر از آب و تاب بعضیها
بیا زلال حقیقت بیا که خشک لبیم
فرو نخورده عطش را سراب بعضیها
بهار 90
Sorry. No data so far.