تریبون مستضعفین– لباس روحانیت، یکی از مظاهر آشکار فرهنگ دینی است که بایستگی تلبس شایستگان بدین لباس مقدس، در جای خود اثبات خواهد شد و چرایی آن مورد کاوش قرار خواهد گرفت. آثار و فواید بسیار حضور طلبهها با لباس روحانیت در فضاهای مذهبی و اجتماعات فرهنگی و حتی رفت و آمدهای خانوادگی مشهود بوده و تقریبأ در برتری و بلکه لزوم تلبس به ان، در این فضاها اختلاف نظری وجود ندارد. اما با تغییر چهرهی شهرتها به موازات بروز دگرگونیهای فرهنگی و رواج برخی مظاهر بیدینی چون، بدحجابی، موسیقی، اختلاط زن و مردو… در برخی فضاها، دربارهی حضور داشتن یا حضور نداشتن طلبههای ملبس در فضاهای تفریحی مانند پارکها، رستورانها، تفرجگاهها و… بحثهایی در میان طلبهها در گرفته است. آنان که این حضور را جایز میدانند. معمولأ نیاز خانوادههای خود به تفریح و استفادهی ایشان از این فضاها را به عنوان دلیل ذکر میکنند و آنان که این کار را جایز نمیدانند، خواری لباس روحانیت و تناسب نداشتن بین حضور در این گونه فضاها با شأن روحانیت را بهانه میکنند.
برای رسیدن به نظر صحیح و معتدل که هم اهداف مورد نظر گروه اول را تأمین کند و هم اشکالات مورد نظر گروه دوم را دفع کند، باید ابتدا مبانی صحیح چرایی و حدود شئون تلبس به لباس روحانیت را روشن نموده و سپس به دقت و با نگاه واقعبینانه و به دور از تعصب و البته خالی از تسامح و تغافل، حضور در فضاهای مورد بحث را با مبانی پذیرفته شده، تطبیق داد تا راه درست از نادرست شناخته شود.
ضرورت تلبس روحانیون به لباس خاص
روحانیت، مجموعهای است که ارتباط مردم با آن، به دور از محدودیتها و سازوکارهای رایج در سیستمهای اداری و به صورت مستقیم و چهره به چهره، صورت میپذیرد. به گونهای که روحانیون همیشه در متن اجتماع و در بخشهای گوناگون زندگی مردم حضور داشته و وظایف صنفی خود را انجام دادهاند و البته مردم نیز همین انتظار را از روحانیون داشته و چنین جایگاهی برای ایشان قائل بودهاند بنابر آنچه گذشت، روشن است که لباس خاص روحانیون، در ایجاد زمینه برای برقراری ارتباط حداکثری این قشر با مخاطبین خود، نقشی تعیین کننده خواهد داشت. چرا اکه این لباس، معرف روحانی شخص و آمادگی او برای پاسخ دادن به پرسشهای مردم، انتقال مفاهیم دینی و انجام دیگر وظایف صنفی روحانیت است و اگر روحانی به این لباس، ملبس نباشد، شناخت روحانی و برقراری ارتباط با او، نیازمند وجود مکانی چون دفتر روحانی، مطلب یا چیزی شبیه به آن خواهد بود که چنین چیزی نه با نقش و جایگاه و وظایف روحانیت تناسب داره، و نه میتواند به ثمربخشی حداکثری این ارتباط، بینجامد.
حضور با لباس، در چه فضاهایی جایز است؟
با دقت در بحث پیش، روشن میشود که اساسأ سؤال مطرح شده در عنوان این بخش، سئالی غلط و بیمبناست. چرا که فضاهایی که در جامعه وجود دارد، به دو دسته تقسیم میشوند، نخست فضاهایی که یک طلبه- ملبس باشد یا نباشد- جایز نیست در آن حضور پیدا کند . دوم فضاهایی که حضور در آن برای یک طلبه به هر شکل جایز است و در هر دو فضا، ملبس بودن با نبودن او ربطی به مجاز یا غیرمجاز بودن حضورش ندارد. البته اثبات خواهیم کرد که حضور با لباس روحانیت در فضاهای نوع نوع دوم، بهتر و حتی گاهیلازم و ضروری است.
فضاهای تفریحی از کدام دستهاند؟
یکی از عواملی که باعث شده عدهای حضور روحانیون معصم در فضاهای تفریحی را اشتباه بدانند، این تصور غلط است که این فضاها ذاتأ فضاهایی غیر مذهبی و ضداخلاقی است. با این تصور، فضاهای تفریحی در دستهی نخست قرار خواهند گرفت. روشن است که این سخن تنها یک توهم است که منشأ آن، غلبهی مظاهر بیدینی در این فضاهاست. در حالی که این یک آسیب عارضی و رفع شدنی بوده و نسبتی با ذات این فضاها ندارد. در گام بعدی، به شناخت علتهای وجودی این آسیب و راهکار برطرف کردن آن خواهیم پرداخت.
چرا در فضاهای تفریحی، مظاهر بیدینی غالب شدهاند؟
به نظر نگارنده و به شهادت تجربهی ناچیز او، از میان عوامل گوناگونی که میتوان در پاسخ به این پرسش، بدان اشاره کرد- و البته ممکن است هر کدام تا حدی مؤثر باشند- باید پررنگ نبودن مظاهر دینی و فاصله گرفتن اقشار مذهبی جامعه به ویژه روحانیون از این فضاها را عاملی ریشهای و اساسی دانست و البته بقیهی عوامل نیز به همین مسئله باز خواهد گشت. به عنوان مثال، کوتاهی در عمل به فریضهی امر به معروف و نهی از منکر، یکی از پاسخهای این پرسش است که با دقت بیشتر، درخواهیم بافت که قطعأ حضور پررنگ روحانیون و دیگر اقشار مذهبی، زمینهی عمل به این فریضه را بسیار مساعدتر و تأثیرپذیری مخاطبین از آن را بیشتر خواهد کرد.
حضور روحانیون و تأثیر فراوان آن در حل مشکل
بنابر بحث گذشته، پر واضح است که برای مبارزه با غلبهی مظاهر بیدینی در این فضاها، میبایست روحانیون که هم از اقشار مذهبی جامعه به شمار میروند، و هم لباس مقدس ایشان، یکی از مظاهر دینی و شعائر مذهبی است، حضور پررنگتری در این فضاها داشته باشند، تا افزون بر اینکه دیگر اقشار مذهبی برای حضور در این فضاها، دفاع از عقاید، نمایاندن ارزشهای زندگی دینی و نیز انجام فریضهی امر به معروف و نهی از منکر، دلگرمی و جرئت بیشتری بیابند، افراد غیر مذهبی نیز در ارتکاب اعمال خلاف شئونات اسلامی در میان مردم، شرم و حیا و البته ترس بیشتری داشته باشد. البته از همه مهمتر، فعالیتهای تبلیغی، به ویژه تبلیغ چهره به چهرهی خود روحانیون است که اگر نظاممند و هدفمند دنبال شود، قطعأ به تغییر کامل این فضاها منجر خواهد خواهد شد.
تو هم تناسب نداشتن حضور در این فضاها با شأن روحانیت
از گفتههای پیشین، به روشنی میتوان درطیافت که منافاتی بین حضور روحانی ملبس در این فضاها نه از فضاهای حرام و ضد اخلاقی هستند و نه عرف جامعه، حضور روحانی در آن خلاف شأن او می داند.
بلکه یکی از فضاهای تبلیغی است که جای خالی روحانیون در آن به شدت احساس میشود. البته منشأ پیدایش این توهم نیز، نکتهای شایان ذکر یا خود دارد که در بخش بعد بدان اشاره خواهد شد.
صورت مسئله را پاک نکنیم!
توهمی که در بخش پیشین از آن سخن رفت، ناشی از اشتباه برخی از روحانیون در رعایت نکردن شئون لباس مقدس خود در این فضاها و همرنگ شدن با حکایت در پرداختن به برخی مسائل غیر شرعی یا بی تفاوتی در برابر مظاهر آن است. این مسئله ممکن است هرگز اتفاق نیفتاده باشد، اما ترس از روی دادن آن نیز از نظر برخی برای صدور حکم مجاز نبودن حضور در این فضاها کافی است. اما انکار کردنی نیست که این گفته نیز حرفی سطحی به دور از دقت و تأمل است که برای پاک کردن صورت مسئله و فرار از چارهجویی و درمان آسیبهای احتمالی، بدان تمسک شده و صحیح آن است که گفته شود، «حضور در این فضاها به شرط انجام وظایف، رعایت شئونات و همرنگ نشدن با جماعت، جایز و بلکه لازم است» و پاک کردن صورت مسئله یک فرصت تبلیغی مناسب را به بهانهی آسیبهای احتمالی برخاسته از مدیریت نادرست آن، از ما خواهد گرفت.
حرف آخر: فضاهای تفریحی از فضاهای مهم تبلیغی
اکنون به نظر میرسد که برای خوانندگان محترم این نوشتار، روشن شده باشد که فضاهایی مانند پارکها، تفرجکاهها و مانند آن، نه تنها خط قرمزی برای حضور روحانیون به شمار نمیرود، بلکه یکی از فضاهای مهم و مستعد تبلیغی است که مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته است. پس لازم است افزون بر پررنگ شدن حضور خانوادگی و دستهجمعی روحانیون در این فضاها، برنامهای هدفمند و کارشناسی شده برای تبلیغ و انتقال نعارف دینی، در این فضاها تهیه و اجرا شود. برنامهای که محورهایی همچون پرسش و پاسخ، حلقههایی معرفت، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، معرفی کتاب، مسابقات حضوری و برنامههایی از این دست، باید در آن اولویت داشته باشد.
Sorry. No data so far.