دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد: پایین بودن قیمت حاملهای انرژی و منظور نکردن هزینههای واقعی مربوط به آن در بودجه دولت، مشکلات عدیدهای را از جمله افزایش کسری بودجه، بالابودن مصرف انرژی و توزیع ناعادلانه آن میان گروههای مختلف درآمدی ایجاد میکرد و به همین دلیل طی سالهای اخیر به موضوع اصلاح قیمت حاملهای انرژی به عنوان راهی برای گذار از این مشکلات توجه شد.
در این پژوهش، تاثیر اجرای این سیاست بر تقاضای خانوارهای شهری و روستایی (تقاضا برای کالاهای انرژی و غیرانرژی) ارزیابی شده است. این بررسی میتواند در نحوه تخصیص یارانههای نقدی و اجرای بهتر سیاست اصلاح قیمت حاملهای انرژی موثر باشد.
در گزارش حاضر یکی از مشکلات پیش روی اقتصاد کشور به هنگام اجرای سیاست اصلاح قیمت حاملهای انرژی «تاثیر اصلاح قیمت حاملهای انرژی بر تقاضای انرژی و کالاهای غیرانرژی در بخش خانوار» مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تحلیل و برآورد الگوی مخارج برق، گاز طبیعی و بنزین خانوارهای شهری و روستایی کشور، از دادههای پیمایشی بودجه خانوار که هر ساله توسط مرکز آمار ایران تهیه میشود، استفاده شده است. روند برخی متغیرهای قیمتی و هزینهای خانوارهای شهری و روستایی طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۷ نشان میدهد:
شاخص قیمت کالاهای غیر انرژی طی سالهای مورد برسی، روند صعودی دارد و نرخ رشدی معادل ۱۶/۴ درصد را تجربه کرده است، اما با توجه به اینکه نرخ رشد شاخص قیمت کالاهای انرژی معادل ۱۱/۷ بوده در این دوره قیمت نسبی کالاهای انرژی نسبت به کالاهای غیرانرژی کاهش یافته است. همین مسئله در خانوارهای روستایی نیز مشاهده شده است.
مخارج کالاهای انرژی خانوارهای شهری و روستایی روندی افزایشی داشته است.
سهم مخارج کالاهای انرژی گروه درآمدی پایین از کل درآمد خانوار نسبت به گروههای درآمدی متوسط و بالا بیشتر است و سهم مخارج انرژی طی سالهای اخیر در تمامی گروههای درآمدی تقریبا با یک روند مشابه کاهش یافته است. همچنین، سهم مخارج کالاهای غیرانرژی از کل درآمد خانوار در گروه درآمدی بالا و متوسط بیش از گروه درآمدی پایین بوده و این میزان طی سالهای پایانی دوره مورد بررسی در هر یک از گروههای درآمدی افزایش یافته است. بنابراین به نظر میرسد هر چند مخارج انرژی خانوارهای با درآمد بالا و متوسط، بیشتر از مخارج انرژی خانوارهای کم درآمد است، ولی به دلیل بالاتر بودن درآمد آنها، سهم مخارج انرژیشان کمتر است.
مخارج برق و بنزین خانوارهای شهری از خانوارهای روستایی بیشتر است. در حالی که هزینه گاز طبیعی خانوارهای روستایی بیش از خانوارهای شهری است.
مخارج برق و بنزین خانوارهای شهری در هریک از گروههای درآمدی، بیشتر از خانوارهای روستایی است، اما مخارج گازطبیعی در گروههای متوسط و بالای درآمدی در خانوارهای روستایی بیشتر از خانوارهای شهری است. که بهتر است به این مسئله به هنگام اجرای سیاست اصلاح قیمت حاملهای انرژی توجه شود.
نتایج حاصل از تاثیر تعدیل قیمت حاملهای انرژی (در اینجا برق، گازطبیعی و بنزین) بر مصرف حاملهای انرژی و کالاهای غیرانرژی، کشش قیمتی تقاضای حاملهای انرژی و کشش قیمتی متقاطع، طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۷ بیانگر آن است که:
حساسیت خانوارهای شهری نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی در دهکهای پایین درآمدی، بیشتر از دهکهای بالای درآمدی است یعنی با افزایش قیمت حاملهای انرژی در دهکهای پایین درآمدی در خانوارهای شهری، مصرف حاملهای انرژی بیشتر از دهکهای بالای درآمدی کاهش مییابد.
حساسیت خانوارهای روستایی نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی در دهکهای بالای درآمدی، بیشتر از دهکهای پایین درآمدی است. به این معنا که با افزایش قیمت حاملهای انرژی در دهکهای بالای درآمدی در خانوارهای روستایی، مصرف حاملهای انرژی بیشتر از دهکهای پایین درآمدی کاهش مییابد.
حساسیت خانوارها نسبت به تغییرات قیمت برق در تمامی خانوارهای شهری و روستایی بیشتر از حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت گاز طبیعی و بنزین است.
حساسیت خانوارهای روستایی نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی در گروه درآمدی متوسط و بالا بیشتر از خانوارهای شهری است.
حساسیت خانوارهای شهری نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی در گروه درآمدی پایین، بیشتر از خانوارهای روستایی در گروه درآمدی پایین است.
کشش قیمتی تقاضای کالاهای غیرانرژی در اکثر خانوارهای شهری و روستایی بزرگتر از یک است و این بدین معنی است که با یک درصد افزایش در قیمت کالاهای غیرانرژی، مقدار تقاضا برای این کالاها بیش از یک درصد کاهش مییابد و به عبارت دیگر این کالاها با کششاند.
کشش قیمتی متقاطع کالاهای انرژی و غیرانرژی برای کلیه دهکها و گروههای درآمدی درخانوارهای شهری و روستایی، تقریبا صفر است و این بدین معنی است که با تغییر قیمت حاملهای انرژی میزان مصرف کالاهای غیرانرژی تغییر چندانی نمیکند.
با توجه به اینکه حساسیت خانوارهای روستایی نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی بیشتر از حساسیت خانوارهای شهری است، به هنگام افزایش قیمتهای انرژی، مصرف خود را بیشتر از خانوارهای شهری تعدیل خواهند کرد. این تعدیل در خانوارهای پردرآمد روستایی بیشتر از خانوارهای کم درآمد و درآمد متوسط خواهد بود.
حساسیت گروههای پایین در آمدی در خانوارهای شهری نسبت به تغییرات قیمت حاملهای انرژی، بیش از گروههای بالای درآمدی است و به هنگام افزایش قیمتهای انرژی، مصرف خود را بیش از گروههای بالا درآمدی تعدیل خواهند کرد.
نکته مورد توجه در مورد خانوارهای کم درآمد شهری این است که سطح درآمد و مقدار مصرف انرژی این خانوارها نسبت به سطح درآمد و مقدار مصرف انرژی خانوارهای روستایی با درآمد متوسط و بالا کمتر است. بنابراین انتظار میرود خانوارهای شهری با درآمد کم نسبت به خانوارهای روستایی با درآمد متوسط و بالا از افزایش سطح قیمتهای انرژی بیشتر متاثر شوند.
با توجه به نتایج به دست آمده، افزایش قیمت حاملهای انرژی (در اینجا برق، گازطبیعی و بنزین) مصرف این سه حامل را به میزان متفاوت کاهش داده و مصرف کالاهای غیرانرژی را تغییری نداده است. این نتیجه به این معنا نیست که تعدیل قیمت حاملهای انرژی بر هر یک از بخشهای خوراک، پوشاک، بهداشت، آموزش و… اثری ندارد، بلکه ممکن است بر مصرف جداگانه این بخشها اثر بگذارد اما برآیند مصرف کالاهای غیرانرژی را صفر کند.
بنابر مطالب گفته شده، سیاست تعدیل قیمت حاملهای انرژی، دارای تبعات بودجهای متفاوت خواهد بود و برای اتخاذ سیاست موفق در این زمینه با هدف کاهش تبعات آن بر توزیع درآمد و آثار بودجهای خانوارها، نمیتوان سیاست یکسانی به کار بست و باید سیاستهای متفاوتی با توجه به مناطق شهری و روستایی و دهکهای مختلف جامعه در نظر گرفته شود.
Sorry. No data so far.