براستی چرا وضعیت به گونهای شده که از دیدگاه برخی بیماران، مرگ بهتر از تحمل هزینههای سنگین بیمارستانی است؟!سومین ماه از سال ۹۱ هم در حال گذر است اما هنوز خبری از تعرفههای جدید نیست. مطبهای خصوصی، درمانگاهها و مراکز دولتی هم هرکدام ساز خودشان را میزنند. این مشکل تنها به نظام سلامت بر نمیگردد بلکه عوامل متعددی دست به دست هم میدهند که این اتفاق به وقفه بیافتد.
بودجه نظام سلامت با ورود به سال جدید تصویب نمیشود و بعد از تصویب شدن هم در مقابل بیخبری مسولین وزارت بهداشت بالا و پایین میشود وبه وزارتخانهای دیگر تعلق میگیرد. یک روز خبر میرسد که مقداری از بودجه نظام سلامت به وزارت راه داده شده در حالیکه وقتی از وزارت بهداشت حقیقت ماجرا را جویا میشویم ابراز بیاطلاعی میکند و کمیسیون بهداشت مجلس هم تنها جوابی که میدهد این است که این مسئله خلاف قانون است و ما پیگیری میکنیم و روزی دیگر خبر میآید که خدمات در بیمارستانهای دولتی به لطف مجلسیها رایگان میشود.
در این نظام سلامت چه میگذرد؟! تاکی باید منتظر اجرای طرح عظیم پزشک خانواده بمانیم. بودجهها صرف شود، دعواها راه بیافتد، دغدغهها پیش آید، دست آخر هم اجرایش از ماهی به ماه دیگر به تاخیر بیافتد. مگر همین پزشک خانواده نیست که تمام مشکلات بیماران را حل کرده، زیرمیزیها را از بین میبرد و هزینههای درمانی مردم را کم میکند، پس گره کار کجاست که اجرا نمیشود.
چند نرخی بودن تعرفه خدمات پزشکی در مطبها و بیمارستانهای غیر دولتی از یکسو و کمبود امکانات پزشکی و خدمات درمانی در مراکز دولتی که مردم را وا میدارد که جان و سلامتیشان را از مراکز خصوصی طلب کنند، از سوی دیگر، موجب شده تا نیاز به یک خانه تکانی در نظام سلامت بیش از پیش احساس شود.
رنج بیماری خانوادهها را تحت تاثیر قرار میدهد و فشاری که بار سنگین درمان و خدمات آن در پی دارد مشکلات آنان را را دو چندان میکند. با این حال شورای عالی بیمه هنوز هم ناز میکند و نمیدانیم به کدام دلیل تشکیل جلسه نمیدهد. جلسهای که قرار بود در روزهای پایانی اردیبهشت ماه تشکیل شود. تعیین تعرفه که به سختی اجرای طرحی مانند پزشک خانواده نیست که نیاز به سالها تامل داشته باشد!
دعوای مکرر وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی بر سر تعیین تعرفهها همچنان ادامه دارد گرچه حق تعیین تعرفهها برای وزارت بهداشت به صورت یک قانون درآمده اما سازمان نظام پزشکی این مسئله را نپذیرفته و درسالهای اخیر نرخهای خود را برای خدمات درمانی اعلام کرده است. بنابر این با وجودی که دو سازمان مختلف هر کدام به گونهای دایعه دار حق تعیین تعرفههای پزشکی و خدمات درمانی هستند هیچکدام تا به حال دست به اقدامی جدی در تعیین تعرفهها نزدهاند و برخی پزشکان نیز ازاین وضعیت سوءاستفاده کرده و به صورت خودسرانه و سلیقهای تعرفههای درمانی را بالا و پایین میکنند و به بهانه گرانی تمام هزینههایشان، مهر سکوت بر دهان بیماران میزنند.
دراین میان وزیر بهداشت ودرمان که خود به تمام مشکلات نظام سلامت واقف است در صحن علنی مجلس نهم میگوید: سرانه هزینه سلامت در جمهوری اسلامی ایران رو به افزایش است. براساس تحقیقی که در وزارت بهداشت داشتیم در ایران مردم ۵۴. ۸ درصد هزینههای سلامت را از جیب خودشان میپردازند، بیمههای دولتی ۱۸. ۶ اعتبارات را تامین کرده، منابع دولتی تامین ۲۰ درصد اعتبارات را بر عهده دارند و بیمههای خصوصی ۷. ۳ درصد اعتبارات را تامین میکنند و تنها کشوری که نسبت به ایران هزینه بالاتری را مردمش پرداخت میکنند، پاکستان است.
دستجردی ابراز امیدواری میکند که بتواند براساس برنامه پنجم توسعه، تعرفههای پزشکی را هر ساله قبل از شروع سال جدید تایید و تصویب کند. اما گمان میرود که مقام اول نظام سلامت اولا فراموش کرده که یکپارچگی در تصمیم گیری و اعتباربخشی در این حوزه وجود ندارد و دوما طبق بررسیهای انجام شده افزایش میزان تعرفهها زمانی بر مردم فشار نمیآورد که پوشش بیمه نیز افزایش یابد و شرکتهای بیمه گر با وزارت بهداشت به توافق برسند که متاسفانه در کشور هنوز این امر محقق نشده است.براستی چرا وضعیت به گونهای شده که از دیدگاه برخی بیماران، مرگ بهتر از تحمل هزینه سنگین بیمارستانی است؟!
Sorry. No data so far.