«باز امشب هوس گریه پنهان دارم
میل شبگردی در کوچه باران دارم»
نوشتن از آدمی که سالها از رفتنش میگذرد سخت است، نوشتن از کسی که شاگردان بسیاری داشته و دارد سخت است.
همه چیز از مهربانیهایش شروع شده است و گرنه امروز پس از ۱۷ سال به سراغش نمیرفتیم وگرنه این همه شعر در کتابهای مختلف به او تقدیم نشده بود!
احمد زارعی از جمله چهرهای تاثیر گذار شعر انقلاب و دفاع مقدس است. شاعری که در همان دوره کوتاه حضورش در جلسات شعر حوزه هنری شاعران بسیاری را شیفته خودش کرد و بر بسیاری از بزرگان شعر امروز مستقیم یا غیر مستقیم تاثیرگذار بود. زارعی در زمینه فعالیتهای اجرایی ادبی هم کارهایی از جمله انتشار مجلات ادبی، برگزاری کلاسهای فلسفه هنر، برگزاری کلاسهای زبان انگلیسی برای شاعران، پایه گذاری کنگره شعر دفاع مقدس را در کارنامه دارد. هرچند که به دلیل سفر زودهنگام و عدم نشر آثار به صورت صحیح این شاعر و منتقد ادبی در مه قرار گرفت و کارهای هر ازگاه دوستانش هم نتوانست او را دقیق معرفی کند، و به نوعی این شاعر و منتقد ادبی توانمند در غربت فراموشی آدمهای این روزها قرار گرفت.
۱۹ دی ماه هر سال شاید برای دوستان شاعر زارعی رنگ دیگری داشته باشد، رنگ کوچ و رنگ غربت!
روزهای کودکی
احمد زارعی در سال ۱۳۳۷ در قائنات بیرجند به دنیا آمد و در سه سالگی به همراه خانوادهاش به شهر مشهد مهاجرت کرد. قبل از ۶ سالگی به مدرسه رفت. دوره دبیرستان را در دبیرستان فیوضات مشهد به پایان رساند و سال ۵۴ با رتبه ۴۵ در دانشگاه تهران قبول شد. در رشتهای که به گفته دوستانشان رشته پزشکی بوده است.
اما سرنوشت داستان دیگری را برایش نوشته بود. «در یکی از کلاسهای دانشگاه یکی از دختران همکلاسیاش کنار احمد زارعی مینشیند، او بلند میشود و دو سه صندلی عقبتر میرود. همین مساله با توجه به شرایط آن روزگار موجب درگیری در دانشگاه میشود، در نتیجه وی از دانشگاه اخراج میشود.» بعد از آن ماجرا، با زحمات بسیار پدرش، او میان انتخاب دو دانشگاه سنندج و زاهدان مخیر شد و زارعی تحصیل رشته ادبیات فارسی در دانشگاه سنندج را انتخاب کرد.
از دانشگاه تا سنگر
در کردستان تا زمان انقلاب به طور پراکنده مبارزه داشت. در سال ۵۷ هم انجمن اسلامی را تشکیل داد و بعد از حدود یک ماه جریانات کردستان را شروع کرد. در محاصره باشگاه افسری حضور فعالی داشت و سختیهای بسیاری را تحمل کرد. زارعی جزو بنیانگذاران سازمان پیشمرگان کرد هم بوده است.
علیرضا قزوه در کتاب «وه چه عطر شگفتی…» مینویسد که؛ «در روزگاری که دلار هفت تومان ارزش داشت، کومولهها برای سر احمد یک میلیون تومان جایزه گذاشته بودند.»
زارعی در هشت سال دفاع مقدس هم در شورای فرماندهی کردستان به همراه شهید همت، سردار رحیم صفوی و شهید صیاد شیرازی حضور داشت.
زارعی به گفته همسرش جزء اولین کسانی بوده که قضیه حلبچه را اطلاع میدهد، و بعید به نظر نمیرسد که همین ماجرا باعث میشود که از سال ۶۵ به بعد عوارض آن روزها در بدنش باقی بماند که یکبار هم در سال ۶۷ تشدید شود و پس از آن هم ادامه داشت.
بعد از سال ۶۵ چند تن از دوستانش برای کار در وزارتخانههای مختلف از وی دعوت کردند. از امور خارجه هم بارها پیشنهاد همکاری داشت، که زارعی نپذیرفت و در سپاه ماندگار شد.
پس از جنگ
پس از پایان جنگ به عنوان معاون تبلیغات سپاه پاسداران انتخاب شد و سپس معاونت پژوهشی حوزه هنری را برعهده گرفت. احمد زارعی با اینکه میتوانست در آن روزگار با توجه به سابقه مبارزاتیاش پستهای بسیار خوبی را در تهران بگیرد، به مشهد آمد و بنیانگذار جلسات مرتب و پربار شعری در این شهر شد و هم زمان مدرک کارشناسی ارشد خودش را در رشته زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۷۲ از دانشگاه فردوسی مشهد اخذ کرد.
در آستانه
«هیچگاه بدین گونه شهادت را نزدیک به خود و در درون خود احساس نکردهام. در میان قفسه سینهام، میان گوشهای قلبم، و در مغز شقیقههایم. بوی همه برادران شهیدم را میشنوم. بویی آشنا ولی مرموز، نه مرموز که ناشناخته نزدیک به عطر گل سرخ، نزدیک به عطر لالههای وحشی میان بیابان که همیشه بغل بغل آنها را میچیدم و سرشار از لاله به خانه در دامن مادرم و در آغوش مادرم که بوی دوران کودکیم و شیرخوارگیم را میداد فرود میآمدم. وه چه عطر شگفتی…» (آخرین نوشته احمد زارعی)
به گفته دوستانش از همان سالهای پس از جنگ به دنبال گمشدهای میگشت و برای ماندن میلی نداشت که پلنگ خشمگین در مدار بسته قفس شهر جانش به ستوه آمده بود. سرانجام در ۱۹ دی سال ۷۲ در بیمارستان خاتمالانبیا، بر اثر عوارض شیمیایی دار فانی را وداع گفت.
شیری در قفس ۹۰۲
در سال ۱۳۷۳ کتاب «وه چه عطر شگفتی…» توسط دوستان احمد زارعی که دربرگیرنده اشعار و خاطرات و سوگ سرودههای دوستان وی بود منتشر شد.
در سال ۱۳۸۹ هم محمد حسین جعفریان و محمدکاظم کاظمی دو تن از شاگردان احمد زارعی مجموعهای از اشعار وی را که سالها به محاق فراموشی سپرده شده بود را با عنوان شیری در قفس ۹۰۲ از سوی انتشارات سوره مهر حوزه هنری منتشر کردند.
Sorry. No data so far.