تریبون مستضعفین– شمارهی ۴۸ مجله «همشهری ماه»، برای تیرماه ۸۹ منتشر شد.
بخش ویژهی این شماره به پروندهی جنجالی عباس پالیزدار با عنوان «متهم جنجالی» پرداخته است و مصاحبهای با او و چند نفر دیگر از افرادی که در جریان مسائل پیش آمده در سال ۸۷ بودند ترتیب دادهاست؛ گفتگوهایی با عباس پالیزدار، فاطم آجرلو و محمد دهقان.
سوالهای جهت دار و معطوف به جوابهای از قبل پیش بینی شدهی مصاحبه کننده طبق روال معمول راهبرد کلی نشریات همشهری و با هدف خاص سیاسی طراحی شده است که البته کمی از جذابیت مصاحبه نیز کاسته است.
قابل توجه است این گفتگو یا قسمتهای تقطیع شدهی آن، از اولین ساعات توزیع این نشریه، بارها و بارها مورد بازنشر در رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفتهاست.
متن کامل این مصاحبه در ادامه آمده است:
به من میگفت دل شیر داری . . .
عباس پالیزدار از چرایی اتهاماتش به مسئولان می گوید
همکاری شما با مجلس به چه زمانی باز می گردد؟
شروع همکاری بنده به مجلس هفتم باز می گردد که برای تحقیق درباره مشکلات صنعت و تولید کشور با برخی از نمایندگان مانند خانم آجرلو و آقای کاتوزیان همکاری و جلساتی داشتم و در نهایت هم به مرکز پژوهش ها برای شناسایی گلوگاه های مجلس که به امضای احمد توکلی رسیده بود فعالیت خود را آغاز کردم.
ولی مرکز پژوهش ها در آن مقطع ارتباط شما با این مرکز را تکذیب کرد.
همه اسناد و احکام بنده هست و مشخص است که چه کسی دروغ می گوید. الان نامه معرفی بنده به وزیر اطلاعات از طرف یکی از نمایندگان تهران هست. معرفی نامه بنده به 30 نهاد و ارگان موجود است.
چه زمانی همکاری شما در جریان تحقیق و تفحص از قوه قضائیه شروع شد؟
سال 83 با دعوت برخی از نمایندگان خانم آجرلو و آقایان زاکانی، محمد دهقان، کامران و کاتوزیان جلساتی برگزار کردیم و از آنجا از من خواسته شد که راه های دستیابی به اطلاعات مفاسد اقتصادی را ارائه کنم، بنده هم با توجه به این که می دانستم که سرنخ هایی از مفاسد اقتصادی در میان پرونده های قوه قضائیه وجود دارد پیشنهاد انجام تحقیق و تفحص از قوه قضائیه را به این نمایندگان ارائه دادم.
چطور شما را دبیر تحقیق و تفحص کردند؟
بعد از این که طرح در مجلس رای آورد خانم آجرلو و آقای دهقان از من خواستند که دبیری آن را بپذیرم. قبول نکردم و گفتم در جریان کارهای قبلی با شما در مرکز پژوهش ها که طرح هایی را برای شناسایی گلوگاه های مشکلات صنعتی و تولیدی کشور داشتیم ضرر مالی کردم و شما زیر پای من را خالی کردید. گفتم اینجا دیگر بحث مالی مطرح نیست بلکه ابرویی و جانی است و من با شما کار نمی کنم. خانم آجرلو قسم خورد با آیات قرآن و روح حاج احمد و حاج داوود آجرلو که تا آخر با تو هستیم. بچه های جنگ به حاج احمد آجرلو خیلی علاقه داشتند چرا که در حرف هایش خیلی راسخ بود. مرد بود. من هم فکر می کردم وی هم خواهر همان آدم است. از اول هم قرار گذاشتیم یا اصلاح یا افشا. اما زیر پای من را خالی کردند. البته این را هم بگویم که چند ماهی پس از تصویب طرح فوق آقای احمدی نژاد با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی وارد میدان شد و فضای خوبی برای انجام این کار در کشور به وجود آمد. در حقیقت من با فضایی که ایجاد شد،تصور کردم فرصت مناسبی برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است.
اما از قرار بحث دبیری شما در کمیته را تکذیب کردند؟
احکام بنده موجود است. عنوان حکم بنده هم دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از قوه قضائیه مستقر در سازمان بازرسی کل کشور بود.
سازمان بازرسی در جریان تحقیقو تفحص با شما همکاری کرد؟
بله،طبق قانون باید می کرد.
عطار( وکیل پالیزدار): یک روز حتی آقای نیازی به ایشان گفت خانم آجرلو خدا وکیلی شما دنبال تحقیق و تفحص حقیقی هستید یا قرار است کار سیاسی بشود و یک کار رسانه ای و از بیت المال هم هزینه ای بشود و بعد هم هیچی! خانم آجرلو خیلی ناراحت شد و گفت حاج آقا این چه حرفی است که می زنید؟! می خواهیم فرمان هشت ماده ای را دنبال کینم و … خانم آجرلو در ادامه به آقای نیازی گفت آقای احمدی نژاد با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی برنده انتخابات نهم شدند. الان مجلس و دولت، همه یک کاسه می خواهند با مفاسد مبارزه کنند. بعد هم به برادران شهیدش قسم خورد. آقای نیازی هم که به ظاهر جدیت ایشان را دید کمک کرد تا تحقیق صورت گیرد.
اما گویا قرار بود فقط از مباحث مالی قوه قضائیه تحقیق و تفحص شود؟
بله، ابتدای کار هم به گونه ای نشان دادیم که ما فقط به دنبال تحقیق از وضعیت مالی قوه قضائیه هستیم. لذا در جلسات اول از مسئولان سازمان بازرسی کل کشور درباره مسائل مالی سوال می کردیم لذا همین کار ما موجب شد که فضا علیه تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه شکسته شود. بعد آرام آرام بحث را به پرونده ها کشاندیم.
این کار به نوعی دور زدن قوه بود. آیا به صراحت از نماینده های مزبور این کار از شما خواسته شده بود؟
بله، به صراحت از من خواسته شد. ما جلساتمان را ضبط می کردیم.
شما صورت جلساتتان را دارید؟ مشروح جلساتتان با خانم آجرلو و آقایان دهقان و کامران را دارید؟
برخی ها صورت جلسه می شد. برخی هم نمی شد. وقتی کارها سنگین تر شد بسنده کردیم به ضبط صدای جلسات. البته هیچ کدام از اینها دست ما نیست. همه را گرفتند. به پیشنهاد دهقان و بقیه، رکوردری تهیه کردیم و از جلسات با سازمان بازرسی کل کشور هم ضبط صدا می کردیم. البته یه صورت پنهانی نبود. مثلا می گفتیم آقای فلانی می خواهیم جلسات را ضبط کنیم مراقب باش چه می گویی.
همدانی:اگر این صداها و اسناد در دستمان بود در جلسات دادگاه کمکمان می کرد. می گفتند آقای پالیزدار اسناد محرمانه را افشا کرده. اگر بود معلوم می شد کدام اسناد محرمانه بوده که منتشر شده است؟
چه اتفاقی افتاد که راه افتادید در دانشگاه ها سخنرانی کردید؟
هر چه به این نمایندگان گفتم چرا گزارش در مجلس قرائت نمی شد آنها به نزدیکی انتخابات مجلس اشاره می کردند و می گفتند الان زمان برای این کار مناسب نیست و بیشتر نمایندگان به دنبال کارهای انتخبات خود هستند. شما نگران نباشید گزارش قطعا در مجلس قرائت می شود. فقط باید تلاش کنیم نمایندگان عضو کمیته تحقیق و تفحص در انتخابات بعدی هم رای بیاورند تا کار محکم تر پیش برود. بلذا من هم همه تلاشم را کردم تا این نماینده ها در شهرشان رای بیاورند. بعد از انتخابات و در حالی که هنوز دوره مجلس هفتم تمام نشده بود،از چند تن از نمایندگان خواستم که گزارش تحقیق و تفحص بر اساس وعده ای که داده اند در مجلس قرائت شود. این بار بهانه دیگری آوردند و گفتند فضای کشور برای این کار اماده نیست.
یعنی چه آماده نیست؟
می گفتند ابتدا باید افکار عمومی برای این کار آماده شود لذا اینجا از من خواستند که به دانشگاه های مختلف رفته و در آنجا سخنرانی کنم و برای قرائت گزارش به اصطلاح آقایان فضا سازی کنم. در این رابطه هم هماهنگی ها از طرف این نماینده ها با جامعه اسلامی دانشجویان انجام شد و برایم به مجلس دعوت نامه فرستادند. برای شروع یک روز خانم آجرلو با من تماس گرفت و گفت هماهنگی لازم برای سخنرانی من در دانشگاه همدان انجام شده و فلان روز باید بروی همدان.
جایی گفتید که ایشان هم قرار بود با شما بیایید؟
بله، در مسیر هم که تماس می گرفتم می گفت در راه هستم. شما برو من خودم را می رسانم ولی همین که رسیدم دیگر از دسترس خارج شد. مجبور شدم خودم تنها سخنرانی کنم.
بعدا توجیه ایشان چه بود؟
وقتی با ناراحتی دلیل کارشان را خواستم گفت استاندار به تهران امده بود و معطل شدم. جالب اینجاست که این اتفاق در چند نوبت دیگر هم تکرار شد.
غیر از این نماینده ها از جایی و رسانه ای هم حمایت یا تشویق می شدید؟
یک بار مدیران یک روزنامه هم با من تماس گرفتند که چرا درباره مثلا آقای رضوانی و موسوی بجنوردی و چند نفر دیگر حرف نمی زنی؟ گفتم که من سندی ندارم که درباره اینها حرف بزنم. گفت بیا ما سند به تو می دهیم. گفتم اگر سند دارید خودتان بگویید. گفت شما بگویید اثرش بیشتر است. بعد گفت بیا با ما مصاحبه کن{..} بعد از دستگیری ما آن وقت اینها ضد من شدند و کلی علیه من مطلب نوشتند!
یعنی درباره همه کسانی که حرف زدید سند داشتید؟
درباره همه نه! درباره برخی اصلا سند نداشتم ولی به من می گفتند اسم اینها را بیاور ما سند داریم.
مثلا چه کسانی را می گفتند اسم بیاوری؟
خانم آجرلو بخصوص خیلی درباره خانواه هاشمی و شخص ایشان تاکید داشت که من حرف بزنم. درباره آقای ناطق نوری هم همین طور عنوان شد. من هم متاسفانه تحت تاثیر القائات همین ادم ها بعضی چیز ها را اضافه کردم در حالی که سندی درباره آنها نبود. به همین دلیل من از آقای هاشمی عذر خواهی کردم چرا که ایشان حتی شکایت هم نکرد.
ولی یک وبلاگ به اسم حمایت از شما راه افتناد که در آن نوشته بود نامه شما کذب است و شما تحت شکنجه یاران هاشمی هستید؟
کاملا دروغ است. من نمی دانم اینها چه کسانی هستند و از طرح این مباحث دنبال چی هستند.
جایی بوده که درباره اسنادتان هم بفهمید که اشتباه کردید؟
بله. وقتی رفتم خدمت آقای ناطق نوری و با ایشان صحبت کردم متوجه شدم که ایشان تنها یک دوره عضو هیات امنای بنیاد بوده و هیچ مسئولیت اجرایی هم در بنیاد نداشته است. آقای ناطق نوری ثابت کرد آقای ناطق ثابت کرد اطلاعی از ماشینها نداشته است. یا مطلب دیگری درباره آقای ناطق نوری تنها با استناد به اظهارات یکی از همین آقایان که هرگز ثابت نشده است، گفته بودم که از بیان این حرفها پشیمان هستم. البته یک اشکال دیگر هم در این میان وجود داشت که مربوط به من نبود و اگر مجلس و اعضای کمیته تحقیق و تفحص فضایی را فراهم میکردند تا با افرادی که اتهاماتی به آنها مطرح است گفتوگو شود، خیلی از ابهامات برطرف میشد. مثلا اگر فضایی فراهم میشد که با آقای احمد علمالهدی صحبت میکردم، سوءتفاهمها برطرف میشد و اصلا کار به شکایت نمیکشید. یا مطالبی که به آقای خزعلی منتسب شده بود. آیتالله خزعلی برای دفاع از خود و رفع ابهامات چندین ساعت وقت گذاشتند و در جلسات مختلف شرکت کردند. نتیجه این شد که متوجه شدیم ایشان هیچ رابطهای با این پرونده ندارد و اساسا در پرونده فوق تخلف مالی صورت نگرفته و همه امور طبق قانون اجرا شده است.
بعد از دستگیری نمایندگانی که قرار بود تا آخر با شما باشند چه کردند؟
جالب است که بگویم قبل از این که به دادستانی بروم با اعضای کمیته تحقیق و تفحص تماس گرفتم با … تماس گرفتم که ناگهان داد زد، پالیزدار این حرف ها چی بود که زدی؟با تعجب گفتم مگر قرارمان همین نبود؟ به .. هم زنگ زدم. تا گوشی را برداشت گفت پالیزدار مثل این که دلت آب خنک می خواد؟ گفتم شما نبودی که می گفتی از کسی ترس و واهمه ندارم.
جایی گفتید تصورتان این بود که کارها با هماهنگی دولت جلو می رود لذا با خیال راحت جلو می رفتید. چرا چنین تصوری شده بود؟
چون که بارها از طرف آقای احمدی نژاد و اطرافیان ایشان مطرح شده بود که بنده را به نوعی وارد سیستم اجرایی می کنند و بارها از من حمایت شده بود.
شما با خود آقای احمدی نژاد هم دیدار داشتید؟
بله. بعضی از مباحثی که ایشان درباره مفاسد می گفت من منتقل کرده بودم که نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود.
شما حس نمی کنید جریانی از سخنان شما در همدان به نفع خود سوء استفاده کرد؟
حس نمی کنم بلکه با تمام وجودم لمس می کنم. جریانی سوار صداقت من شد. آمدند همان حرف های من را تکرار کردند و در سخنرانی ها همان ها را گفتند ولی معلوم نشد چه کار کردند. اگر بحث ها درست بود چرا هیچ اقدامی نشد. چرا کار را دنبال نکردند؟ حتی به اندازه رکسانا صابری جاسوس هم از منی که به اصطلاح مورد اعتماد بودم حمایت نشد. حکم یک جاسوس از هشت سال صفر شد و رفت آن وقت فقط از حرف های من استفاده سیاسی شد.مگر ادعای مبارزه با مفاسد را نمی کردند می گویم اصلا عباس پالیزدار را مثلا نمی شناختید چطور همان حرف ها در جاهای مختلف اما عملا پیگیری برای درستی یا نادرستی ادعاها نکردند. اگر درست بود چه کردند؟ حداقل می آمدند می گفتند این حرف های که پالیزدار زده این مقدار درست است این مقدار نادرست است. چرا وسط کار از من تعریف می کنند و بعد انگار نه انگار.
شما از طریق ریاست جمهوری هم پیگیری می کردید؟
بله مرتب پیگیری می کردیم. پالیزداری که قبلا مرتب در حال رفت و آمد بود و روی سر بود هر چه پیگیری کردیم برای دیداری اصلا موفق نمی شدیم آقای شیخ الاسلام را هم ببینیم. جواب تلفن ما را هم نمی دادند.
آقای پالیزدار شما جایی گفته بودید احمدی نژاد دغدغه مبارزه دارد و در این راه تنهاست. با این مسائل آیا دغدغه مبارزه با مفاسد را در ایشان دیدید یا نه؟
من ندیدم. به نظرم وی{…}
برخی سایت ها گفته بودند که شما عضو رایحه خوش خدمت بودید؟
ببینید ستاد آقای احمدی نژاد در دوره اول دو قسمت بود؛ اول ستاد های مردمی تشکیلی شدند و بعد رایحه خوش خدمت امد. من عضو ستادهای مردمی بودم و زیر مجموعه آقای رضاخواه فعالیت می کردم.
از قرار معلوم برای شوراهای شهر تهران هم کاندیدا شده بودید؟
بله. از طرف همین ستادهای مردمی آقای احمدی نژاد نفر پنجم لیست قرار گرفتم که رای نیاوردم.
شما گفتید که قرار بود وارد دولت هم بشوید، جریان آن چیست؟
بله. من قرار بود وزیر صنایع در دولت نهم بشوم. برای این پست به آقای احمدی نژاد معرفی شدم.
چه کسی شما را معرفی کرد؟
خانم آجرلو و خانم پروین احمدی نژاد من را به کمیسیون مربطه که وزرا را بررسی می کرد معرفی کردند و بنده دفاعیه تهیه کردم و کتابچه برنامه های خود را نوشتم و چند جلسه هم آقای خوش چهره که در کمیسیون مربوطه بود با بنده گفت و گو کرد. اتفاقا کمیسیون روی بنده نظر مثبت داشت ولی در نهایت به مجلس معرفی نشدم.
بعد جای شما آقای طهماسبی معرفی شد.
بله. ایشان همکار بنده در مرکز پژوهش ها بودند و آدم محترمی هستند ولی با انتخاب وی من متحیر شدم.
مدیران یک روزنامه هم با من تماس گرفتند که چرا درباره مثلا آقای رضوانی و موسوی بجنوردی و چند نفر دیگر حرف نمی زنی؟گفتم که من سندی ندارم؛ درباره اینها حرف بزنم.
چرا؟
چون ایشان حتی نمی دانست از کجا باید موافقت اصولی بگیرد و از من سوال می کرد. با انتخاب وی من مطمئن شدم که
بنابر کار کردن نیست.
Sorry. No data so far.