دیروز (سه شنبه) در استانبول، مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی برای چهارمین بار در ۴ ماه اخیر ملاقات میکنند تا برآورد دیپلماتیک کلاسیک خود از ادامه یا متوقف کردن مذاکرات بیشتر را ارائه دهند. شاید آنها برای این نکته توافق کرده باشند اما آنچه در هفته اخیر روی داده، اخبار واقعی است: درحالی که تحریمها هنوز برنامههای هستهای ایران را متوقف یا کند نکردهاند، دولت اوباما تصمیم گرفت آنها را ضعیفتر کند. به این ترتیب، نظام تحریمهای ایران مانند نظام مالیاتی آمریکا، مملو از راههای گریز است.
به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال، این نظام به اندازهای ضعیف است که هر ۲۰ شریک تجاری بزرگ ایران اکنون از آن مستثنی شدهاند. به بیانی دیگر اکنون الگویی جادویی از تحریمها ظاهر شده است. آنها به نظر واقعی میرسند و دولت هم از قدرت این تحریمها سخن میگوید اما زمانی که پای چین، هند یا ۱۸ کشور دیگر مستثنی از تحریمها به میان میآید، تحریمها مانند دود به هوا میروند.
در قانون تحریمهای دولت اوباما، راههای گریز زیادی وجود دارد. برای مثال در صورتی که دولتی به میزان قابل توجه از واردات نفت خود از ایران بکاهد، وزارت امور خارجه میتواند آن را برای دورهای که تا ۶ ماه قابل تمدید است از تحریمها معاف کند. این در حالی است که تعریف میزان کاهش واردات نیز به صلاحدید دولت واگذار شده است. برای مثال در هفته گذشته تفاوت در صلاحدید دولت برای کاهش میزان واردات نفت از ایران آشکار شد. هند با کاهش ۱۱ درصدی واردات نفت از ایران از تحریمها معاف شد و این در حالی بود که ژاپنیها پس از کاهش ۲۲ درصدی واردات نفت از ایران مشمول قانون معافیت از تحریمها شدند. سپس نیز چین به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت از ایران پس از کاهش ۲۵ درصدی واردات نفت، از تحریمها معاف شد.
اما مشکل اینجاست که کاهش واردات نفت چین از ایران موضوعی اتفاقی بوده است و نه اقدامی در جهت کمک به ایزوله ایران. واردات نفت چین از ایران در ماههای فوریه و مارس حدود ۵۰ درصد کاهش یافت و دلیل آن تاخیر در آغاز اجرای یک قرار داد بود که بر سر قیمت آن اختلاف نظر وجود داشت. زمانی که این مشکل حل شد، واردات نفت چین از ایران در ماههای آوریل و می۳۴ درصد بیشتر شد و در ماه میو ژوئن نیز چین ۳۵ درصد بیشتر از زمانی که اختلاف نظر بر سر قیمت وجود داشت، از ایران نفت وارد کرد.
وزیر امور خارجه چین نیز همواره تاکید دارد تمامی اقدامات انجام شده قانونی و توجیه پذیر بوده و هیچ یک از قطعنامههای شورای امنیت را نقض نکرده است. این در حالی است که برآورد دولت اوباما از اقدامات چین این است که با نظام تحریمها علیه ایران همراه شده و از استراتژی دوسویه دیپلماسی و فشار علیه ایران حمایت میکند. ادعایی که پس از سالها مشکل آفرینی چین در تحریم ایران و فروش قطعات حساس هستهای از طریق چین به ایران مطرح میشود.
البته نمیتوان از این واقعیت غافل شد که ایران این روزها فشار بیشتری را حس میکند. اتحادیه اروپا که تا کنون یک پنجم تجارت نفتی ایران را تشکیل میداد، دیگر از ایران نفت خریداری نمیکند. واردات نفت کره جنوبی از ایران نیز به صفر رسیده است و در مجموع اینگونه برآورد میشود که در مقایسه با سال قبل، صادرات نفتی ایران ۴۰ درصد کاهش یافته است. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا هفته گذشته اعلام کرد این کاهش صادرات برای ایران هزینهای ۸ میلیارد دلاری در هر فصل به همراه دارد که ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی را شامل میشود.
اما آیا این هزینه برای متوقف کردن برنامههای هستهای ایران کافی خواهد بود؟ حکومتی که بین ۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد و با وجود کاهش ۴۰ درصدی فروش نفتی، درآمد نفتی آن ۴۰ میلیارد دلار برآورد میشود.
این تصور وجود ندارد که تحریمها به تنهایی موجب توقف برنامههای هستهای ایران میشود اما اینکه تحریمها به طور کامل و جدی اجرا نشوند اما در عین حال ادعای تاثیرپذیری آنها وجود داشته باشد، خطرناک است. چرا که جامعه بین المللی در حالی آرام مینشیند که سانتریفوژهای ایرانی با سرعت میچرخند. این استراتژی اوباما است که گمان میرود تا پایان فصل انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ادامه داشته باشد. استراتژی که آسودگی خیال تهران و پکن را فراهم کرده و دوستان نزدیک آمریکا در اسرائیل را در موضع ضعف قرار میدهد.
Sorry. No data so far.