تریبون مستضعفین- شعری از شاعر جانباز هرمزگانی مرتضی نصیری.
تمام درصدم برای تو
فکر می کنی به چه می اندیشم؟
سوسنگرد را پس نگرفتم ، که تو گرد بلند کنی!
دیروز من سقز پاک می کردم
تا تو آدامس عسلی بجوی
نهر بلامه را هورت کشیدم
تا آب معدنی دماوند را در خانه ات لوله کشی کنند
دشمن چزابه را برایم تنگ کرد
مرصاد را یک سره دویدم
تا تو راحت مرسی را تلفظ کنی؟
چه کسی پایش را سر پل ذهاب جا گذاشت تا تو پنج بار کربلا بروی؟
امیدیه ی اهواز را ناامید نکن
به آبادانی بیندیش
جنگ هنوز به پایان نرسیده است!
مترسک پشت پنجمین ستون است!!|
هنوز در شیپور دستور، محاصره ی اقتصادی می نوازند
چای تعطیلات گیلانت را بنوش
بگذار کیک زرد را در بشقابت بچینیم
نوه ات را با ماهواره ی خودمان به دور خورشید بفرستیم
فرزندت به راحتی اهرام ثلاثه را ببیند
و میدان لوء لوء ، نگین انگشتر دخترت باشد
باور کن غزه برای شخم زدن خوب نیست و
زنگبار را ضد زنگ زده اند
درست نیست سایه نشین ها به آفتاب بخندند
جنگ را با عینک ریموند ببینند
و عکس جنگ را در پی ام سی نشان بدهند.
Sorry. No data so far.