شبكههاي ماهوارهاي كه تا يك دهه پيش براي بسياري از خانوادههاي ايراني خط قرمز محسوب ميشدند و از سويي نظارت سختگيرانهاي در فروش، نصب و نگهداري آنتنهاي ماهوارهاي وجود داشت، اكنون در بين خانوادهها جا باز كرهاند و به صورت مهماناني ناخوانده و با چهرهاي بزككرده اما با ماهيتي خطرناك و خانمانسوز وارد حريم خانواده ايراني شده است.
آنچه در طول ساليان اخير اين وضعيت را به آستانه هشدار و وضعيت قرمز رسانده، ورود شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان به اين عرصه كارزار بوده، شبكههاي فارسي زباني كه تنها و تنها كيان خانواده ايراني را هدف قرار دادهاند؛ شبكههاي ماهوارهاي براي متلاشي كردن بنيان مستحكم خانواده ايراني كه در طول تاريخ ايرانزمين همواره عنصر قدرت و برتري ما در تمام عرصههاي خطير و سرنوشتساز بوده، اكنون وارد عرصه شدهاند.
اما به راستي راهكارهاي مقابله، مواجهه و مصونيت در مقابل اين هجمه سنگين رسانهاي چيست، علت گرفتار شدن ما در وضعيت فعلي چه بوده، چرا رسانههاي ما نتوانستهاند محتوايي درخور براي مقابله با اين شبكههاي ماهوارهاي و جذب مخاطبان ايراني ارائه كنند؟
اين موارد، سؤالاتي است كه ما در گفتوگو با «نادر طالبزاده» فيلمساز و منتقد سينما به بررسي آن پرداختهايم؛ طالبزاده متولد 1332 تهران، داراي مدرك كارشناسي ادبيات انگليسي از دانشگاه «راندولف ميكن» و كارشناسي ارشد كارگرداني سينما از «دانشگاه كلمبيا» است. وي فعاليت هنري خود را سال 1359 در سيماي جمهوري اسلامي ايران با ساخت فيلمهاي مستند آغاز كرد. طالبزاده در كارنامه خود نويسندگي و كارگرداني مجموعههايي از جمله «مسيح» و «بشارت منجي» را ثبت كرده و اخيرا نيز فيلم مستند «تقلب واقعي» وي در شبكه انگليسي زبان PRESS TV به نمايش در آمد. آنچه در ادامه آمده حاصل گفتگوي ما با طالبزاده است.
فارس: آقاي طالبزاده در ابتداي بحث چه پاسخي را ميتوان براي علت جذب مخاطبان ايراني به شبكههاي ماهوارهاي و مخصوصا شبكههاي فارسي زبان ارائه داد؟
طالبزاده: آنچه كه در شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان شاهد هستيم، موضوعاتي است كه براي مخاطبان ايراني جذابيت دارد؛ در ايران خط قرمزهايي داريم كه نميتوانيم به سراغ آنها برويم و در اين زمينه با يكسري خلأهايي در توليد برنامه چه در مورد مخاطباني كه برنامههاي قبل از انقلاب را ديدهاند و چه مخاطبان جوان امروز، مواجه هستيم و نتيجه اينكه رسانههاي ما در مواجهه با هجمهها و شيطنتهاي رسانههاي خارجي، دچار چنين وضعيتي شدهاند البته شبكههاي ماهوارهايي و صاحبان آنها كار خودشان را انجام ميدهند، طبيعي است كه صاحبان اين شبكهها به مقابله و دشمني با ايران و جمهوري اسلامي بپردازند و يكي از اين روشها همين برنامههايي است كه توسط اين شبكهها در حال توليد و پخش است.
فارس: تحليل شما از وضعيت فعلي رسانههاي كشورمان و توان رسانهاي ما براي مقابله با تهاجم رسانهاي شبكههاي مختلف ماهوارهاي چيست؟
طالبزاده: اين روند فعلي، ما را به فكر «جسارتهاي رسانهاي» انداخته است؛ كارهايي كه بايد 20 سال پيش در رسانه خودمان شروع ميكرديم و برنامههاي گفتوگومحور كه مخاطب را جذب ميكرد را توليد و ارائه ميكرديم اما رسانههاي ما در حالت نيمهتعارفي قرار دارد و بسياري از برنامههاي ما 20 سال از زمان عقب است؛ اين وضعيت ما را مجبور ميكند كه به فكر خلاقيتهاي رسانهاي بيافتيم.
در اين صحنه نبرد، دشمن ما را به لبه پرتگاه رسانده، پرتگاهي كه 10 كيلومتر عمق دارد و در صورت سقوط، مرگ را به همراه خواهد داشت؛ اينجاست كه ما به فكر چاره ميافتيم و وضعيت فعلي ما شبيه چنين صحنه نبردي است كه يا بايد حمله كنيم و اين غول رسانهاي را به زمين بزنيم و يا در مقابل آن تسليم به مرگ شويم.
فارس: يعني به نظر شما وضعيت كنوني و هجمه رسانهاي شبكههاي ماهوارهاي براي ما يك فرصت محسوب ميشود و نه يك تهديد؟
طالبزاده: بله؛ بنده احساس ميكنم كه اين تهاجم يك فرصت خوبي براي بروز جسارتهاي رسانهايي است و زمان بروز اين جسارتها فرا رسيده است و رسانهها ما بايد بهروز و متحول شوند.
فارس: آيا در طول اين مدت هجمه رسانههاي خارجي، ما اقدام و عكسالعمل درخور توجهي داشتهايم؟
طالبزاده: متاسفانه در اين زمينه كار خاصي انجام ندادهايم.
فارس: پس شما چگونه اين فضاي تهاجمي را يك فرصت تلقي ميكنيد؟
طالبزاده: اكثر رسانههاي ما در حال حاضر دولتي هستند و اين رسانهها رقيبي ندارند اما در فضاي فعلي، رقيب رسانههاي داخلي ما همين رسانههاي بيشاخودم ماهوارهاي و شبكههاي خارجي شدند كه با زبان فارسي وارد ميدان شدهاند.
فارس: آيا شما راهاندازي شبكههاي خصوصي را به عنوان يك راهكار براي مقابله با شبكههاي ماهوارهاي پيشنهاد ميكنيد؟
طالبزاده: بله، تاكنون شبكههاي خصوصي يا ابتكاراتي كه در شبكههاي دولتي و رسانه ملي محقق شود را نداشتهايم؛ اين كه در فضاي فعلي، چنين سؤالات و دغدغههايي مطرح ميشود، حكايت از آن دارد كه مراكز توليد فكر ما متوجه اين تهديد و تهاجم شدهاند و به فكر چارهجويي افتادهاند؛ اين يك اتفاق خوب و مبارك است.
اوضاع كنوني ما شبيه زماني است كه در ابتداي انقلاب، كشورمان مورد تهاجم قرار گرفت و عراق با پشتيباني جهان غرب و بسياري از كشورهاي جهان به ايران حمله كرد؛ اگر اين تهاجم در آن مقطع زماني نبود، قدرت دفاعي و توان نظامي كه در حال حاضر صاحب آن هستيم را هرگز به دست نميآوريم؛ در آن تهاجم آموختيم كه چگونه اسلحه و سلاحهاي سنگين مورد نياز خود را توليد كنيم و چطور از كيان سرزمين خود دفاع كنيم؛ وضعيت فعلي ما نيز در فضاي رسانهاي امروز شبيه به تهاجم آن زمان رژيم بعث به ايران است.
در طول ساليان گذشته هرچه بنده و دلسوزان عرصه رسانهاي كشورمان توصيه كرديم، فايدهاي نداشت اما الان دشمن آمده و ما را به لبه پرتگاه رسانده، بايد خلاقيت به خرج بدهيم و در اين صحنه به اميد خدا حتما موفق خواهيم شد و من شكي در اين خصوص ندارم و مطمئن هستم كه ميتوانيم توليدات خوبي در عرصه رسانهاي و در مواجهه با شبكههاي ماهوارهاي داشته باشيم.
فارس: با اوصاف و توضيحاتي كه بيان كرديد، ما نيازمند يك پروسه زماني 6-5 ساله هستيم كه بتوانيم در اين عرصه كارزار و تهاجم شبكههاي ماهوارهاي، توليدات مناسبي جهت مقابله داشته باشيم، آيا در طول اين مدت ضربات بيشتري نخواهيم خورد؟
طالبزاده: اصلا اين طور نيست، خيلي سريع ميتوانيم در اين هجمه رسانهاي، مقابله و دفاع مناسب داشته باشيم؛ مگر در زمان جنگ و پس از آغاز تهاجم ارتش بعث، 5 يا 6 سال صبر كرديم كه بتوانيم دفاع كنيم؛ خيلي سريع و پس از اشغال خرمشهر، توانستيم آن شهر را آزاد كنيم و ساير اراضي اشغالي را از دست دشمن خارج كرديم؛ در آن مقطع زماني همه وارد صحنه شدند و آن پيروزيها به دست آمد.
فارس: در موضوعي كه به عنوان مثال از زمان جنگ تحميلي از آن ياد كرديد، موضوع اشغال خاك و بازپسگيري سرزمينهاي اشغالي توسط جواناني بود كه در خانوادههايي با بنيههاي محكم اعتقادي و مبتني بر آموزههاي ديني رشد كرده بودند و توانستند در عرصه جهاد و تهاجم نظامي، سرزمينهاي اشغال شده را از دشمن بازپس بگيرد اما در عرصه نبرد رسانهاي و فرهنگي كه هماكنون با آن مواجه هستيم، دشمن وارد حريم خانوادهها شده و در اين نبردي كه دشمن بنياد خانواده را هدف گرفته، كدام نيروي انساني و با كدام توان و بنيه اعتقادي ميتواند وارد عرصه شود تا جلوي اين هجمه رسانهاي را سد كند؟
طالبزاده: بايد به يك نكته دقت داشت كه شبكههاي ماهوارهاي كه تهاجم شديدي را عليه بنيان خانواده ايراني آغاز كردهاند، به لحاظ محتوايي چيزي براي ارائه ندارند، پشت اين شبكهها فكري وجود ندارد، همان چيزهاي كه در تمام كشورهاي دنيا مانند پاكستان، سوريه، تركيه، هند و … پخش ميشود در اين شبكهها نيز نشان داده ميشود اما نكته در اينجاست كه جامعه ما به چنين برنامههايي عادت ندارد لذا چنين برنامههايي براي مخاطب ايراني جذاب است چرا كه اين برنامهها به زبان فارسي ارائه ميشود و موضوعاتي را مطرح ميكند كه مخاطبان ما قبلاً شاهد آنها نبودهاند و مخاطبان ما جذب اين برنامهها ميشود البته از آن تاثير هم ميپذيرند، خانوادهها نيز به همان ميزان متلاشي ميشوند و بسيار براي خانوادهها خطرناك است و اين همان موضوعي است كه بنده عرض كردم كه اين غول بيشاخودم ما را به لبه پرتگاه رسانده است.
در طول ساليان گذشته هرچه فرياد زديم كه اين قدر راحت ننشينيد و يك كاري بايد كرد، كسي گوشش بدهكار نبود. 17 سال پيش به مدير وقت سازمان صدا و سيما پيشنهاد كرديم كه برنامههاي زنده گفتوگومحور با حضور يك كارشناس ـ مجري توليد شود؛ بايد برنامههاي جدي در خصوص مسائل مهم جامعه توليد شود، چرا كه مردم دوست دارند حرفهاي جدي، بهروز و مهم جامعه را در رسانه خود ببينند، جاي چنين برنامههايي در رسانههاي ما خالي است و از سوي ديگر بايد توجه داشته باشيم كه نوع توليداتي كه ما در حوزه سريالها و فيلمها داريم، از جنسي نيست كه به درد مردم امروز ما بخورد و ما در اين خصوص احتياج به يك تحول عظيم داريم.
فارس: برخي از كارشناسان حوزه رسانه برخلاف نظر شما، معتقدند كه علت جذب بسياري از مخاطبان داخلي به شبكههاي ماهوارهاي، نوع و محتواي بسيار جدي برنامههاي توليد داخل است، به اين معنا كه آنچه در رسانه ملي ما توليد و در اختيار مخاطب قرار داده ميشود غالبا از جنس برنامههاي جدي و در قالبهايي نظير سخنراني، ميزگرد، تحليل، خبر و … است و اين برنامههاي جدي در كنار خلأ برنامههاي سرگرمكننده باعث رانده شدن مخاطبان ما به سمت شبكههاي ماهوارهايي شده است، نظر شما در اين خصوص چيست؟
طالبزاده: به نظر من برنامههاي رسانه ملي ما چندان رسانهاي نيست يعني با آنچه بايد باشد بسيار فاصله دارد، 70 درصد از توليدات ما منطبق بر اصول حرفهاي رسانهاي نيست و بنده كه اين موضوع را عرض ميكنم، فردي هستم كه دائماً شبكههاي مختلف را رصد ميكنم؛ با چنين توليداتي نميتوانيم مقابله درخور و جدي داشته باشيم؛ در همين فتنه اخير پس از انتخابات شاهد بوديم كه دشمن چگونه از طريق توليدات رسانهاي خود توانست به ما ضربه بزند كه البته به واسطه حضور مردم در صحنه، طرح و برنامههاي آنها به شكست انجاميد اما رسانههاي آنها دستبردار نيستند چرا كه آنها يك چيزي را توليد و صادر كردند كه براي مخاطبان ما جذاب بوده و مردم پاي آن نشستهاند و در حال توسعه دادن برنامههاي جذاب براي مخاطبان ايراني هستند؛ اين سؤالاتي كه شما از بنده ميپرسيد مانند آن در طول هفته از سوي افراد مختلفي از من سؤال ميشود، همه سؤال ميكنند كه چه بايد كرد؟! اين اتفاق خوبي است كه افتاده، در گذشته ما ميدويديم و التماس ميكرديم كه به خاطر خدا كمي در اين حوزه كار و فكر كنيد اما در فضاي فعلي همه آمدهاند و سؤال ميكنند كه چه بايد كنيم، علت اين اتفاق همان تهاجمي است كه عرض كردم.
در حال حاضر بنياد خانواده ما را به توپ بستهاند و با خمپاره دارند آن را متلاشي ميكنند، موشك زمين به زمين رسانهاي به سمت ما شليك ميكنند و اين فضا نيازمند خلاقيت رسانهاي است و در اين فضا با ايمان كامل و تكيه بر آموزههاي ديني و اعتقادي خودمان و با استفاده از معماري اسلامي ميتوانيم يك تحويل بزرگ در عرصه رسانهايي كشورمان ايجاد كنيم و من مطئن هستم كه در اين عرصه ما پيروز ميدان خواهيم بود.
فارس: اين حقيقت كه شبكههايي مانند فارسي وان هيچ محتواي درخور توجه و جدي ندارند، شكي در آن وجود ندارد اما از سوي ديگر بايد توجه داشت كه چنين شبكههايي هيچ حريم اخلاقي و خط قرمزي براي خود قائل نيستند و انواع و اقسام شگردهاي غيراخلاقي و صحنههاي نامتعارف را براي جذب مخاطب به كار ميگيرد در حالي كه ما در حوزه توليدات خودمان، مجبور به رعايت بسياري از خطوط قرمز هستيم، آيا اين امر باعث بسته شدن و محدوديت ميدان عمل ما در مقابله با چنين شبكههايي نميشود؟
طالبزاده: بنده اصلا تصور نميكنم كه دست ما در مواجهه با شبكههاي ماهوارهاي بسته باشد، فكر ميكنم كه رسانههاي ما كمكار هستند و در حال حاضر تنها 10 درصد از توان خود را به كار گرفتهاند، خلاقيتهاي بالقوه عظيمي در بين تودههاي جامعه ما وجود دارد كه از آن استفاده نشده است؛ زمان حاضر زمان بيدار شدن است، دشمنان ما با دست خود كمك ميكنند كه ما بتوانيم رسانههاي انقلاب اسلاميمان را قوي كنيم؛ شبكههايي مانند فارسي وان، بيبيسي فارسي يا VOA را در نظر بگيريد، شبكه VOA قبل از فتنه اخير در حد يك برنامه استوديويي و آنالوگ ضعيف بود و چيزي براي ارائه و تحليل نداشت اما در صحنه فتنه پس از انتخابات آنها متوجه شدند كه يكسري مخاطبان داخلي در ايران دارند و يك اقليتي در داخل ايران پاي كار ميآيند و نقشههاي آنها را اجرا ميكنند، اين واقعيت باعث شد كه آنها شبكه خود را ارتقا دهند و به سطح بالاتري برسانند.
10 سال پيش جلساتي را در معاونت سينمايي وزارت ارشاد داشتيم و بحثهايي در خصوص ماهواره مطرح بود، نتيجه آن جلسات اين شد كه ما بايد ماهوارهاي داخلي با 40 يا 50 شبكه با نظارت صدا و سيما داشته باشيم اما اين تصميم در آن مقطع زماني عملي نشد.
فارس: علت عملي نشدن آن چه بود؟
طالبزاده: يك عدهايي آمدند و گفتند كه آقا ماهواره چيست، 50 كانال بدهيم به شبكههاي ماهوارهاي، مگر ميشود اما اين موضوع در حال حاضر به صورت جدي در حال بحث است چرا كه ما امروز خطر را كاملاً احساس كرديم.
فارس: با توضيحاتي كه تاكنون ارائه كرديد، ميتوان نتيجه گرفت كه شما با برخوردهاي سلبي با شبكههاي ماهوارهاي مخالف هستيد، در اين خصوص چه توضيحي داريد؟
طالبزاده: معتقدم كه نميشود كنار نشست، بايد برخورد ايجابي داشت؛ ايران در بسياري از عرصهها حرف اول را ميزند اما در رسانه بسيار عقب هستيم، حضرت امام(ره) در اين خصوص خيلي شاكي بود و مقام معظم رهبري نيز در اين خصوص گله دارند؛ رسانههاي ما، رسانههاي دولتي و بسيار كند هستند و در روند كنوني جهان كه رسانهها بسيار سريع عمل ميكنند، نميتوانند وارد رقابت با رقيبان خارجي شوند.
فارس: آيا شما با شكل و شمايلي كه هماكنون آنتنهاي ماهوارهها در كشور و در سطح شهرها و حتي روستاها شيوع پيدا كرده و اكثر خانوادهها حتي خانوادههاي مذهبي نيز گرفتار آن شدهاند، موافق هستيد؟
طالبزاده: بايد براي اين وضعيت ابزار جايگزيني را پيدا كرد، بايد ماهوارهاي راهاندازي كنيم كه كنترل آن به دست خودمان باشد و در حوزههاي مختلف ورزشي، مستند، سينمايي، سريال، خبر و … برنامههاي مورد نياز مخاطبان را ارائه كند و در عين حال كنترل شده باشد چرا كه ما در خانواده خودمان ترجيح ميدهيم كه فرزندمان برنامههايي ببيند كه در آن صحنههاي مستهجن جنسي نباشد؛ من راغب هستم كه در خانهام ماهوارهاي باشد كه 50 كانال را دريافت كند و به نيازهايم پاسخگو و از سوي ديگر نظارت لازم نيز بر محتواي برنامههاي آن وجود داشته باشد.
فارس: در توليد محتواي مناسب براي چنين برنامههايي، چه بخشهايي از بدنه حاكميت و جامعه بايد بيشتر نقش داشته باشند و چه بخشهايي كمكاري بيشتري داشتهاند؟
طالبزاده: جواب قطعي به اين سؤال نميتوان داد؛ در حال حاضر كشورمان در حالت تهديد قرار گرفته، همه ما مورد تهديد قرار گرفتهايم، افراد عادي، دانشگاهي، عوام و تحصيلكرده همه در معرض اين تهاجم قرار دارند، در نظر داشته باشيد كه سريالهاي درجه يك آمريكايي بسيار زود با زيرنويس فارسي در اختيار مخاطبان ايراني قرار ميگيرد، برنامههايي مانند 24، سريال لاست، فرار از زندان و … به سرعت در جامعه ايراني تكثير ميشوند و اين سريالها جذابيت بسيار بالايي دارد و اين همان طرحي است كه نتانياهو 10 ـ 12 سال پيش براي جوانان مسلمان عرب طراحي و ارائه كرد و شبكههاي MBC توليد شدند و كشورهايي مانند عربستان و كويت اين MBCها را درست كردند؛ در حال حاضر آنها قصد دارند همين طرح را در مورد ايران اجرا كنند، آنها سوراخ دعا را پيدا كردهاند، من از سويي ناراحت ميشوم به خاطر اينكه اوضاع ما به اين مرحله رسيده و از سوي ديگر خوشحال هستم كه رسانههاي ما در فضاي فعلي از حالت خفتگي خارج ميشوند و مجبور هستند كه كاري كنند؛ در چنين فضايي ديگر طرحهاي دولتي جوابگو نيست البته منظورم از طرحهاي دولتي، معناي عام و منفي آن است؛ ممكن است در آينده نزديك ما به سمت تلويزيونهاي خصوصي حركت كنيم، اگر ما 50 شبكه داخلي داشته باشيم شما خواهيد ديد كه آيا مخاطبان ما به اين شبكهها جذب خواهد شد يا نه، بسياري از مخاطبان ايراني در آن زمان ديگر به سراغ شبكههاي ماهوارهاي نخواهند رفت.
گفتوگو از جابر رامندي
Sorry. No data so far.