يك استاد دانشگاه با بيان اينكه فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف و يا حفظ حاكميت الهي بود، گفت: در حالي هدف مهمترين مقوم اصلاحات ديني است كه فتنهگران هدف خود را حذف خداوند از جامعه قرار دادند و بر همين اساس تئوريپردازي كردند.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، “reform “كه پيدايش آن بيشتر به دوران تولد كشور آمريكا برميگردد، در ادبيات علوم سياسي غرب و توسط نظريهپردازان اروپا تجزيه و تحليل شد؛ از آنجا كه اصلاحات راه تمامي انبياي الهي و ائمه اطهار بود مسلمانان نيز اصلاحطلبي يا عمل صالح را به طور فطري ميپسنديدند، برهمين اساس غربيها عزم كردند “reform “را در ايران به معناي اصلاحات معرفي كنند تا واژهها سرآغازي براي يك رويارويي باشد. در حالي كه غرب جنگ واژهها را در كشورمان به راه انداخته بود كه مردم كنجكاوي خاصي روي واژه اصلاحات پيدا كردند؛ بر همين اساس و براي روشنگري بيشتر در خصوص پيدا و پنهان اصلاحات و “reform “در ايران، با حجتالاسلام اشكوري از اساتيد حوزه و دانشگاه در گرماي 50 درجه شهر قم 2 ساعت به گفتوگو نشستيم كه حاصل آن از نظرتان مي گذرد.
حجتالاسلام عبدالمجيد اشكوري استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سؤالي در خصوص تعريف واژه اصلاحات در مفاهيم ديني و غيرديني اظهار داشت: وقتي ما در خصوص واژهها سخن ميگوييم، بايستي يك مطلب عمده را بيان كنيم كه واژهها در نظامهاي فكري مختلف داراي مفاهيم مختلفي ميشود.
وي با بيان اينكه مفاهيم در نظامهاي فكري يك سير تاريخي معنا دار دارد، افزود: ممكن است يك واژه در يك سير تاريخي مفاهيم و معناي مختلفي داشته باشد. برهمين اساس بايد گفت واژهها بر اساس سير تاريخ و نظامهاي فكري مفاهيم مختلفي پيدا ميكند و واژه يا مفهوم اصلاحات از اين قاعده مستثني نيست.
اين كارشناس مسائل ديني در ادامه گفت: در حالي كه واژه اصلاحات وارد ادبيات ملت ايران ميشود كه ابتدا بايد بررسي كرد كه منشأ اين واژه از كجا نشئت ميگيرد. اگر منشأ آن فرهنگ و تمدن غربي است، بايد گفت در فرهنگ و تمدن غربي يك سيري براي شكلگيري يك نظام فكري وجود دارد و اين نظام فكري امروز در غرب حاكم شده است و اين نظام فكري مفاهيم متفاوتي توليد كرده كه از جمله آن واژه اصلاحات است.
*اصلاحات در پايگاه نظام فكري غرب شكل گرفت
اشكوري با بيان اينكه واژه اصلاحات در غرب معنا و مفهوم خاص خودش را دارد، خاطرنشان كرد: متاسفانه بر اساس مفاهيم برگرفته از غرب واژه اصلاحات در كشور ما در دهههاي گذشته مطرح و وارد ادبيات سياسي كشورمان شد؛ در حالي واژه اصلاحات در ايران مطرح شد كه اصلاحات در پايگاه نظام فكري غرب و بر اساس سير تطور و تحول غرب براي صدور به ايران ساخته و پرداخته شده بود.
اين استاد حوزه با اشاره به مفهوم اصلاحات ديني، خاطرنشان كرد: اگر ما سراغ ادبيات قرآني برويم، عمل صالح را در اكثر سورههاي قرآن مشاهده خواهيم كرد چرا كه عمل صالح از واژههاي كليدي و محوري مطرح شده در قرآن است و اصلاحات در قرآن به معناي فكر و عمل صالح است.
اين استاد دانشگاه فكر صالح مطرح شده در قرآن را به معناي فعل و انديشهاي كه بشريت را به اهداف الهي ميرساند، دانست و گفت: اصلاحات در قرآن و اسلام به اين معناست كه خلأهاي موجود براي رسيدن به اهداف الهي را با عمل صالح و فكر صالح پر كنيم و به هدف نهايي برسيم.
*حركت تمامي انبياي الهي از آدم تا خاتم (ص) اصلاحي و اصلاحطلبانه بود
وي با بيان اينكه تنها هدف در اصلاحات قرآني و ديني مورد توجه قرار نگرفته است و مسير رسيدن به هدف نيز مهم است، تصريح كرد: اگر بگوييم كه هدف نهايي مسلمانان حاكميت الهي در روي كره زمين است، نميتوانيم مسير صراط مستقيم را براي رسيدن به اين هدف ناديده بگيريم. بنابراين هر فكر و انديشهاي كه اصلاحطلبان واقعي را به سمت هدف نهايي ميكشاند و يا يك خلأيي از خلأهاي موجود در راه هدف نهايي را پر ميكند در قرآن به حركت اصلاحي تعريف شده است.
اين استاد دانشگاه حركت تمامي انبياي الهي از آدم تا خاتم (ص) را اصلاحي و اصلاحطلبانه دانست و با بيان اينكه انبياي الهي همراه با ائمه اطهار يك هدف اصلاحي را در يك مسير اصلاحطلبانه و با اعمال صالحانه براي رسيدن به اهداف نهايي دنبال ميكردند، گفت: انقلاب اسلامي يك حركت اصلاحطلبانه ديني منطبق بر حركت انبياي الهي بود كه توسط افرادي صالح و در مسيري درست انجام شد.
اشكوري اصلاحات ديني را يك صفت كمالي توصيف كرد و افزود: در اسلام بشريت در هر نقطهاي كه قرار دارند، بدون ترديد مرحله بالاتري براي رسيدن به كمال وجود دارد و حركت كردن متداوم براي كمال بيشتر به معناي صفت كمالي اصلاحات ديني ناميده شده است. نميتوان حدي را براي كمال تعريف كرد و گفت كه ديگر اصلاحاتي نبايد صورت بگيرد بلكه اسلام معتقد است كه براي رسيدن به كمال بايد مداوم اصلاحات را در دستور كار قرار داد.
وي با بيان اينكه رفرم در غرب به معناي اصلاح ساختارهاي قدرت و حاكميت است، در پاسخ به سؤالي در خصوص تفاوت اصلاحات غربي و اصلاحات ديني بيان داشت: من هيچ علاقهاي ندارم كه اصلاحات ديني مندرج در قرآن و احكام اسلام را با آنچه در غرب به اسم اصلاحات ميشناسند و از آن سخن ميگويند، تطبيق دهم. چرا كه معتقدم غرب براي نظام فكري خود واژههايي را توليد كرده است اما مسلمانان واژه اصلاحات و يا عمل صالح را توليد نكردند بلكه براي رسيدن به اهداف نهايي به دستور قرآن عمل كرده راه اصلاحات را پيش ميگيرند.
اين استاد دانشگاه امر به معروف و نهي از منكر را از مشخصههاي اصلاحات ديني دانست و در پاسخ به سؤالي در خصوص اصطكاك اصلاحات ديني در ايران و اصلاحات مرسوم در غرب گفت: آنچه در غرب اتفاق ميافتد هيچ شباهتي به حركت در مسير حاكميت الهي ندارد و اگر بخواهيم اين مسئله را بررسي كنيم، بايد بگويم ليبراليزم به عنوان فرهنگ شيطان به معناي مفسدات غربي و نهضت بيداري اسلام بر اساس خدا محوري امروز هر دو به اسم اصلاحات با يكديگر در اسلام و غرب اصطكاك پيدا كردهاند.
*ليبراليزم شاكله مفسدات غربي و انديشه شيطان براي اداره دنياست
اشكوري معتقد است كه اگر روزي شيطان اداره دنيا را داشته باشد هيچ راهي جز تجزيه انديشه ليبراليزم براي اداره دنيا نخواهد داشت؛ چرا كه ليبراليزم اصالت تفكر و مباني ايدئولوژيك شيطان براي راهبري انسان در مواجهه با خداوند است.
وي با بيان اينكه اصلاحات علاوه بر هدف نهايي، مقومات مشخصي دارد در بيان چرايي اين گفته خود تأكيد كرد: اگر ما مقومات اصلاحات ديني را بشناسيم ميتوانيم تشخيص دهيم كه در كجا اصلاحات ديني با اصلاحات ضد ديني درگير خواهد شد.
اين استاد حوزه هدف را اولين مقومات اصلاحات ديني توصيف كرد و افزود: ما معتقديم كه يك نظام فكري يك هدفي را تعيين ميكند و ميگويد كه انسانها هر چقدر به اين هدف نزديكتر ميشوند عمل صالح انجام ميدهند و حركت خود را اصلاحطلبانهتر ميكنند.
اشكوري با طرح اين سؤال كه آيا هر هدفي مصلحانه است يا نه، گفت: نميتوان پذيرفت كه هر هدفي مصلحانه و براي رسيدن به هدف صالح و اصلح است چرا كه هدف صالح موضوع كلان فلسفه دين و سياست است و ما بايد اهداف را بررسي كنيم و هدف مصلحانه و اصلح را انتخاب كنيم تا به جاي اصلاحات در مسير مفسدات قدم برنداريم.
وي مسير را دومين مقومات اصلاحات ديني دانست و افزود: تنها براي اصلاحات ديني هدف مصلحانه كافي نيست چرا كه بايد دو نكته در مسيرهاي رسيدن به هدف مصلحانه مورد بررسي قرار گيرد. نكته اول اينكه مسير بايد منطبق با هدف مصلحانه باشد و دوم اينكه خود مسير بايد مصلحانه و اصلاحكننده باشد.
اين پژوهشگر مسائل فرهنگي با بيان اينكه رفتار مصلحانه مقوم سوم اصلاحات ديني است، يادآور شد: رفتار مصلحانه يعني فعلي كه متناسب با مسير و هدف باشد؛ رفتار مصلحانه در ادبيات ديني به معناي حسن فعلي است.
اشكوري با بيان اينكه حركت مصلحانه نيازمند حسن فعلي يا رفتار مصلحانه است، خاطرنشان كرد: فاعل يا فرد اصلاحطلب مقوم چهارم اصلاحات ديني است و در ادبيات قرآني به نام حسن فاعلي از آن ياد شده است. بايد توجه شود كه فرد اصلاحطلب چه كسي است و آيا خود او معنا و مفهوم اصلاحات را ميداند يا خير؟
اين استاد دانشگاه جامعه را پنجمين مقوم اصلاحات ديني دانست و اظهار داشت: در اصلاحات ديني بايد توجه كرد كه جامعهاي كه در حال حركت به اصلاحات ديني است، چه مشخصههايي دارد. البته منظور از جامعه شامل خانواده و يك اجتماع بزرگ و يك ملت اصلاحطلب ميشود.
*هدف،مسير، رفتار، فاعل و جامعه پنج مقوم اصلاحات ديني است
وي بعد از اينكه هدف، مسير، رفتار، فاعل و جامعه را به عنوان پنج مقوم اصلاحات ديني عنوان كرد، گفت: دو ايدئولوژي شيطاني و الهي وجود دارد كه هر دو اصلاحاتي را مدنظر دارد و اين در حالي است كه در ايدئولوژي شيطاني بر اساس يك نظام فكري اصلاحات و ضد اصلاحات تعريف شده است و در مقابل در ايدئولوژي خدامحوري اصلاحاتي براي رسيدن به حاكميت الهي به عنوان ايدئولوژي قرآن مطرح است و اين دو ايدئولوژي به عنوان ايدئولوژيهاي اصلاحطلبانه در جهان امروز در مقابل يكديگر قرار گرفته و اصطكاك پيدا كرده است.
اشكوري با بيان اينكه ابزار ايدئولوژي شيطاني براي مواجهه با اصلاحات ديني اصلاح اصول، موازين و احكام الهي به سوي مفسدات شيطاني است، ادامه داد: اصلاح طلب واقعي بايد مراقب باشد تا مفسدات غربي به اسم اصلاحات وارد ادبيات كشورمان نشود. آنچه كه امروز در غرب در حال رخ دادن است، گرچه از سوي تئوريسينهاي آنها اصلاحات نام گرفته اما قرآن چنين نظري نداشته و به اصلاحات غيرديني و ضد ديني، فساد گفته شده است.
اين فعال سياسي با بيان اينكه تعبير جنگ اصلاحات بين غرب و اسلام صحيح نبوده و واقعيت جنگ فساد و اصلاح بين مفسدان و اصلاح طلبان است، تصريح كرد: بدترين اتفاق ممكن در رويارويي فساد و اصلاح آن چيزي است كه در دهه 70 در انقلاب اسلامي رخ داد و مفسدان برچسب اصلاحات را به خود زده و ادعاي اصلاحطلبي ديني را مطرح كردند و در پاسخ به اصلاحطلبان واقعي آنها را متحجران مفسد ناميدند.
*برچسپ اصلاح روي فساد مهمترين مؤلفه جنگ نرم در دهه 70 بود
اشكوري برچسبزني را از جمله مؤلفههاي جنگ نرم دانست و گفت: جنگ نرم واقعي زمان رخ ميدهد كه جرياني بخواهد برچسب فساد را روي اصلاحات ديني كه توسط انبياي الهي انجام شده بود، بزند و در مقابل به اسم اصلاحات ديني افساد شيطاني را به جامعه تحميل كند.
وي با اشاره به اين آيه قرآن كه ميفرمايد؛ «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَتُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ» افزود: قرآن نويد داده بود كه منافقان فساد خواهند كرد و در پاسخ به اعتراضات خود را اصلاحطلب معرفي خواهند كرد و اين آيه قرآن به اهميت دقت و تأمل روي واژه اصلاحات ديني ميافزايد.
اصولگراي واقعي، اصلاحطلب و اصلاحطلبان واقعي اصولگرايان هستند
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه اصولگراي واقعي،اصلاح طلب ديني بوده و اصلاحطلبان واقعي اصولگرايان هستند، اضافه كرد: اصولگراي واقعي كسي است كه حركت اصلاح طلبانه در راه رسيدن به هدف نهايي را دنبال كند و اصلاحطلب واقعي كسي است كه اصلاح براي حفظ و تقويت اصول را در دستور كار خود قرار داده باشد و در حقيقت تعاريف اصلاحطلبي و اصولگرايي هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند بلكه اصلاح طلبي و اصولگرايي دو واژه متمم و كاملكننده يكديگر هستند.
اشكوري در پاسخ به اين سؤال كه آيا مطرح شدن مفهوم دموكراسي در راستاي مفسدات غربي عليه اصلاحات ديني بوده است يا نه، گفت: نظام فكري غرب واژه دموكراسي را توليد كرده است تا به اهداف نهايي خود برسد و به نظر من واژههايي چون دموكراسي تعريف شده در غرب متناسب با نظام فكري جامعه ما نيست.
وي با بيان اينكه مردم سالاري ديني نقطه مقابل اصلاحات ديني در مواجهه با مفسدات غربي است، خاطرنشان كرد: مردم سالاري ديني به اين معنا است كه كليه انسانها به عنوان امر واجب ناظر بر خود، بر ديگري و بر حكومت هستند و متقابلاً حكومت ناظر بر امور است تا هيچ رفتاري خلاف مصلحت بشري در جامعه صورت نگيرد اما در دموكراسي غربي مصلحت بشري در نظر گرفته نشده است و تنها نظر اكثريت حتي اگر خلاف مصالح بشري باشد، مورد اهميت است.
*دموكراسي غربي، عقل را ابزاري براي نفس ميداند
اين استاد حوزه گفت: در دموكراسي غربي اينگونه تعريف شده است كه انسانها به دنبال لذتهاي جنسي بروند و عقل را ابزاري براي خواهندگي بشر به كار بگيرد نه فراتر از خواهندگي بشر؛ اما در مردم سالاري ديني خود لذت جنسي از طريق عقل سنجيده ميشود و خود عقل ملاك انجام دادن يا ندادن فعل ميشود.
اشكوري با طرح اين سؤال كه مدعيان دموكراسي بايد پاسخ دهند كه در غرب عقل آزاد است يا نفس، گفت: در دموكراسي غرب، نفس آزاد است و عقل محدود. بر همين اساس معتقدم كه واژه دموكراسي واژه اصلاحطلبانه ديني نيست بلكه ابزاري براي رسيدن به مفسدات غربي در راستاي اهداف نهايي ايدئولوژي شيطان است.
* راي 22 ميليوني به اصلاحات ديني بود نه به محمد خاتمي
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا بيش از 22 ميليون ايراني به اصلاحطلبان رأي دادند يا به اصلاحات، گفت: آنچه به اسم اصلاحات ديني در ذهن مردم ايران نقش بسته بود، در رأي به آقاي خاتمي متجلي شد. اما بايد گفت كه جريان مدعي اصلاحات به دروغ خود را اصلاحطلب ناميد و روي نظريههاي غربي و مفسدات خود برچسب اصلاحات را زد و مردم مسلمان كه اصلاحات را هدف كلان انقلاب، رشد عدالتورزي و افزايش دينگرايي ميدانستند، به اين واژه زيبا رأي دادند.
اين استاد دانشگاه معتقد است كه جريان مدعي اصلاحات در ابتداي انقلاب اسلامي براي تحقق اهداف خود به طور عريان وارد صحنه شدند و شكست سنگيني خوردند كه نمونه آن شكست جبهه ملي و نهضت آزادي بود.
*جبهه ملي و نهضت آزادي منظورشان از اصلاحات را صريح گفتند
اشكوري با بيان اينكه جبهه ملي و نهضت آزادي با صراحت مواضع خود را اعلام كردند و از سوي مردم ايران طرد شدند، گفت: طرد جبهه ملي و نهضت آزادي از سوي مردم براي جريان موسوم به اصلاحات تجربه بزرگي شد و اين جريان مجبور به تغيير تاكتيك در مقابل ملت شد. به طوري كه حتي تئوريپردازهاي اين جريان گام به گام و به صورت محتاط حركت كردهاند تا از نگاه مردم در امان باشند.
وي با بيان اينكه عبدالكريم سروش به عنوان يكي از تئوريسينهاي جريان موسوم به اصلاحات اخيراً به خاطر اظهارات صريح در خصوص وحي، خداوند و قرآن بيشترين تنفر را نزد مردم يافته است، تاكيد كرد: برچسبي كه در دهه 70 روي مفسدات زده بودند، به مرور زمان براي مردم عيان شد و مردم متوجه شدند كه پشت جريان مدعي اصلاحات چه تئوريهايي پنهان شده است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با بيان اينكه متاسفانه تاكنون پشت پرده جريان موسوم به اصلاحات افشا نشده است، از اهالي رسانه كه يك روحاني و مبلغ را جزئي از آن ميدانست، خواست تا در خصوص تئوريهاي وارداتي غرب كه قرار است به اسم اصلاحات مطرح شود، افشاگري كنند.
اشكوري با بيان اينكه در جريان امروز موسوم به اصلاحات طيفهاي متفاوتي وجود دارند، گفت: جرياني كه امروز خود را اصلاحطلب معرفي ميكند جريان مقابل با اصلاحطلبان ديني است اما بايد گفت كه غرب اجازه نميدهد اتحاد جريان موسوم به اصلاحات در ايران دچار خدشه شود و بر همين اساس است كه هيچ گاه آقاي كروبي در خصوص مواضع مشخص سروش موضعگيري نميكند و در پاسخ به سؤالات متعدد بدون اينكه اشاره كند كه كدام نظر سروش را قبول ندارد تنها به اين جمله اكتفا ميكند كه انتقاداتي را به سروش دارم.
*سكوت برخي از اعضاي مجمع در مقابل شبههافكنيها از اصول اصلاحطلبي آنهاست
وي با بيان اينكه برخي از اعضاي مجمع روحانيون مفاهيم و تئوريهاي مدعيان اصلاحات را قبول ندارند اما هيچ گاه موضعگيري صريحي نميكنند، افزود: اسنادي موجود است كه برخي از اعضاي مجمع روحانيون شبهاتي را عليه اسلام و احكام قرآني وارد ميكنند كه ديگر اعضاي مجمع روحانيون آن را قبول ندارند اما آنچه مورد سؤال است، اين است كه چرا با وجود رؤيت شبههافكني ديگر اعضاي مجمع روحانيون سكوت را به موضعگيري ترجيح ميدهند.
اشكوري در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما شبهه مستندي از سوي اعضاي مجمع روحانيون مبارز براي ارائه داريد يا نه،گفت: به طور مثال آقاي اسدالله بيات زنجاني در تاريخ 8/ 6/ 1388 طي مصاحبهاي در پاسخ به اين سؤال خبرنگار روزنامه اعتماد كه آيا حاكميت سياسي پيامبر و اميرالمومنين (ع) نيازمند بيعت مردم بوده است يا نه، ميگويد بله، اگر اميرالمومنين علي (ع) منصوب حكومت بود، چرا گفت اگر مردم نميآمدند من هم نميآمدم. اگر خلافت ولايت و ولايت سياسي امري الهي و فوق بشري بود مگر دست حضرت علي (ع) بود كه قبول نكند، پس امامت اميرالمومنين منصوب است. اما حاكميت سياسي پيامبر واميرالمومنين دقيقاً بيعت مردم را ميخواهد.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه بيات زنجاني تعريف حاكميت سياسي اميرالمومنين را آغشته به دموكراسي غربي كرده و به جامعه ارائه ميكند،خاطرنشان كرد: اسدالله بيات فراموش كرده است كه مردم هنگام حضور در مقابل درِ خانه حضرت علي (ع) ايشان را براي امامت دعوت نكردند. بلكه به عنوان خليفه چهارم ميخواستند و بر همين اساس خلافت را از اميرالمومنين ميتوانستند بگيرند و بايد توجه كرد كه امامت به مردم مربوط نميشود كه به كسي بدهد يا از كسي آن را بگيرد.
وي با بيان اينكه يقين دارم كه شبهات بيات زنجاني مورد توافق همه اعضاي مجمع روحانيون نيست، من بعيد ميدانم كه امروز آقاي كروبي نظرات افرادي چون بيات زنجاني را قبول داشته باشد. اما متاسفانه ايشان حاضر نيست در مقابل شبههافكني همپيمانانش موضعگيري كند و اين بسيار بد و غيرقابل پذيرش است.
* مواجهه سروش با جوادي آملي نمونهاي از رويارويي اصلاحات و مفسدات غربي است
اشكوري با بيان اينكه امروز افرادي چون سروش با آيتالله جوادي آملي و مصباح يزدي درگير اصلاحات ديني و مفسدات غربي هستند، گفت: براي اينكه به جامعه بگوييم آقاي جوادي آملي در اصلاحطلبي واقعي صادق است يا آقاي سروش، بايد به توصيههاي اميرالمومنين در خصوص شناخت اصلاحطلب واقعي توجه كنيم؛ اميرالمومنين ميفرمايند؛ اصلاحطلب دروغگو دچار خودبزرگبيني شده در پاسخ به دعوت الهي براي حركت در مسير اصلاحات ديني ميگويند شما دچار تحجر شدهايد و در دامن سنت گرفتاريد. در حالي كه تئوريسينهاي مفسدات غربي زماني كه از سنت سخن ميگويند در دل اين واژه عقب افتادگي،تحجر و عدم فهم زمانه را مطرح ميكنند و به اسم فهم درست از زمان مدرنيته را كه خاستگاه غرب براي مقابله با اصلاحات ديني است مطرح ميكنند.
وي با بيان اينكه هواپرستي و بدعتگذاري از مشخصههاي مدعيان اصلاحات است، گفت: 18 تير سال ?? نمونه بارزي از هواپرستي جريان موسوم به اصلاحات بود و اين واقعه رويارويي واقعه اصلاحات و مفسدات در خيابانهاي تهران بود.
اين كارشناس مسائل سياسي در خصوص اينكه چگونه بايد مفسدات را از اصلاحطلبها تفكيك كنيم، گفت: منابع كافي براي شناخت اصلاحطلب واقعي در جامعه وجود دارد اما متاسفانه كافي نبودن و بهتر بگويم و كم بودن رسانه در كشور اجازه روشنگري واقعي از پشت پرده جريان موسوم به اصلاحات و اثبات اصلاحات واقعي را نميدهد. منظورم از رسانه شامل هر كسي كه بتواند سخن بگويد و مبلغ باشد، ميشود و در حقيقت هر كس كه بتواند انتقالدهنده پيام باشد يك رسانه است.
وي با بيان اينكه عبدالكريم سروش به عنوان يكي از تئوريسينهاي جريان موسوم به اصلاحات اخيراً به خاطر اظهارات صريح در خصوص وحي، خداوند و قرآن بيشترين تنفر را نزد مردم يافته است، تاكيد كرد: برچسبي كه در دهه 70 روي مفسدات زده بودند، به مرور زمان براي مردم عيان شد و مردم متوجه شدند كه پشت جريان مدعي اصلاحات چه تئوريهايي پنهان شده است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري دوره دهم اشاره كرد و گفت: جريان موسوم به اصلاحات زماني كه اهداف خود را از تمامي راهها دنبال كرد و نتيجه نگرفت باز هم روش خود را براي مقابله با حركت اصلاحطلبانه انقلاب اسلامي تغيير داد.
اشكوري تعصب، لجاجت، تكبر، هواپرستي و بدعتگذاري را از جمله علل حوادث پس از انتخابات دانست و گفت: نميتوان از نقش تئوريپردازيهاي تئوريسينهاي مفسدات غربي در كشور كه خود را اصلاحطلب معرفي ميكردند در فتنه اخير چشمپوشي كرد و به نظر من سهم افرادي چون حجاريان و سروش در فتنه اخير با كمتر كساني قابل قياس است.
وي در ادامه با بيان اينكه علامه محمد تقي جعفري ميگويد اكثر تئوريسينها و فيلسوفان غربي براي اينكه زشتترين حركات را زيبا جلوه دهند، فلسفهبافي ميكنند، گفت: در حوادث اخير تئوريسينهاي جريان موسوم به اصلاحات زشتترين حركات موجود را به زيباترين حركات تعبير كرده و براي اين كار فلسفهبافي كردند.
اين استاد دانشگاه افزود: برخي از فلسفهبافيهاي مدعيان اصلاحات در حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري به حدي زشت و شنيع بود كه انسان از گفتن آن شرم دارد.
*مدعيان اصلاحات خواستند خدا را حذف كنند تا همجنسبازي ديگر زشت نباشد
اين كارشناس مسائل ديني با بيان اينكه هيچ عملي به زشتي اين نيست كه انسان بخواهد خدا را از جامعه حذف كند، گفت: در حوادث اخير تئوريسينهاي موسوم به اصلاحات آخرين كار ممكن را براي مقابله با خداوند انجام دادند تا ديگر هيچ عملي زشت نباشد. آنها عليه حكومت الهي قيام كردند تا حكومت اسلامي را سرنگون كنند تا ديگر همجنسبازي كه بسيار كمتر از مقابله با حكومت الهي است، شنيع نباشد.
اشكوري افزود: ايدوئولوگهاي موسوم به اصلاحات كه فتنه اخير را سامان دادند، تلاش كردند تا به جامعه بفهمانند كه قيام عليه احكام الهي زيبا و باارزش است و به بخشي از جامعه گفتند كه قيام عليه احكام خداوند حق انسان است تا شورش و اغتشاش در خيابانها نه تنها شنيع و زشت نباشد بلكه براي اغتشاشگران امري با ارزش و زيبا باشد.
* فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف حاكميت الهي و حفظ حاكميت غيرالهي بود
وي با بيان اينكه فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف حاكميت الهي و حفظ حاكميت غيرالهي بود، تصريح كرد: در حالي هدف مهمترين مقوم اصلاحات ديني است كه فتنهگران هدف خود را حذف خداوند از جامعه قرار دارند و بر همين اساس تئوريپردازي كردند كه به نظر من مدعيان اصلاحات هيچ گاه قبل از انتخابات هدف خود را به جامعه نگفته بودند اما بركت انتخابات هدف آنها را براي مردم مشخص كرد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه موسوي و كروبي نمادي از جريان موسوم به اصلاحات براي مقابله با اصلاحات ديني بودند، گفت: آنچه غيرقابل پذيرش است عدم موضعگيري آقاي موسوي و كروبي در مقابل مدعيان حذف خداوند در جامعه اسلامي بود. آنها براي منافع خود و رسيدن به قدرت حاضر شدند هر عملي را بپذيرند و با هر فردي كه هر گرايشي دارد، متحد شوند.
اشكوري با بيان اينكه قطبنماي انسان مؤمن براي حركت در مسير اصلاحات ديني و سلاح مقابله با مفسدات غربي مدعي اصلاحات بصيرت است، گفت: دنياي امروز دنياي پيچيدگيها است و هر چقدر زمان بيشتر به جلو ميرود، پيچيدگيها بيشتر ميشود لذا بصيرت يعني فهم اين پيچيدگيها و رفتاري متناسب با پيچيدگيها براي حركت در مسير درست.
وي در پايان با بيان اينكه روشنگري در پيچيدگيهاي جهان امروز ضروري است، گفت: بايد به مردم گفت كه دشمن براي بدترين و زشتترين مفاسد فلسفهبافي ميكند تا مردم در پيچيدگيها، بصيرت لازم براي شناخت مسير درست از مسير غلط را داشته باشند.
گفتوگو از مهدي مشكيني
Sorry. No data so far.