دوشنبه 19 جولای 10 | 12:05

شهيد شيخ راغب حرب: كسي كه با امام خميني بيعت نكند، راه هدايت را گم كرده است

هر كسي كه بميرد و در گردنش بيعتي نباشد نادان و ناآگاه مرده است.كسي كه با اين مرد بيعت نكند، راه هدايت را گم كرده است.


شكي نيست كه شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان شيخ راغب حرب يكي از معدود رهبران جنبش اسلامي است كه به امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران عشق مي‌‌ورزيد و ايشان را رهبري خردمند و واجب الاطاعه مي‌‌دانست. ياران و نزديكان شيخ راغب نقل كرده‌‌اند كه ايشان به‌‌قدري شيفته شخصيت امام خميني (ره) شده بود كه همواره در همه سخنراني‌‌ها و خطبه‌‌هاي نماز جمعه براي طول عمر امام و موفقيت انقلاب اسلامي و تداوم آن دعا مي‌‌كرد.

شيخ راغب حرب از جمله كساني بود كه با شنيدن خبر پيروزي انقلاب اسلامي خود را متعهد ديد با امام خميني (ره) بيعت كند، و يكي از اولين شخصيت‌‌هاي لبناني بود كه با ارسال تلگراف براي امام، با انقلاب اسلامي بيعت كرد و بارها تأكيد كرده بود كه بر مسلمانان واجب است كه با رهبران مسلمان خود بيعت كنند و پيوسته حديث منسوب به حضرت رسول الله (ص) را قرائت مي‌‌كرد كه مي‌‌فرموده‌‌اند: هر‌‌كسي بميرد و بيعتي در گردنش نباشد مانند افراد نادان و گمراه مرده است. ايشان همواره تاكيد مي‌‌كرد كه در يك مرحله تاريخي و معاصر امام خميني زندگي مي‌‌كند. و اين امام معيارها و ارزش‌‌ها و راهكارها را براي مسلمانان مشخص كرده است، معيارهاي ايمان و نفاق را مشخص نموده است. شيخ راغب بارها گفتار استاد شهيد آيت‌‌الله سيد محمد باقر صدر درباره امام خميني (ره) را به مردم به ويژه به روحانيون لبناني گوشزد مي‌‌كرد. مرحوم شهيد صدر به شاگردان و مريدان خود توصيه كرده بود كه در امام خميني ذوب شوند، آنگونه كه ايشان در اسلام ذوب شده است.
شهيد راغب حرب سه هفته پيش از يورش نظامي اسرائيل به لبنان در سال 1982 در جريان خطبه نماز جمعه حسينيه روستاي جبشيت، شيعيان لبنان را به جانبداري و همبستگي همه‌‌جانبه با انقلاب اسلامي ايران و امام خميني (ره) فراخواند. از رخدادهاي انقلاب اسلامي با شفافيت سخن ‌گفت و به تلاش‌‌هاي مذبوحانه عوامل استكبار جهاني براي تضعيف انقلاب اسلامي و رهبري انقلاب به شدت حمله كرد. هرچند كه اين تلاش‌‌ها به نام اسلام و زير لواي آن صورت گيرد.
شيخ شهيد گفته است: آگاهي و شناخت انسان از مسائل و مشكلات زندگي و تلاش براي برطرف نمودن اين مشكلات هر قدر هم كه بزرگ باشد، هر قدرتي هر اندازه بزرگ بوده باشد موجب مي‌‌شود ضعيف و نا كارآمد گردد. مهمترين ناآگاهي كه مسلمانان دچار آن شده‌‌اند، ناآگاهي نسبت به شناخت دين و خدا و قرآن و هويت و مفاهيم اسلامي‌‌شان است. ايشان اسلام راستين و اصيل و حقيقي را با اسلام آمريكايي و اسلام درباريان مورد مقايسه قرار مي‌‌دهد و تاكيد مي‌‌كند كه اسلام آمريكايي چيزي از مشكلات مسلمانان را حل نمي‌‌كند.
برادران مسلمانمان در ايران كه در حال حاضر درگير جنگ تحميلي از سوي همه كشورهاي دنيا و همه قدرت‌‌هاي استكباري هستند و با قدرت‌‌هاي جهاني روبرو هستند، اگر خواسته باشيم ميان برادران ايراني و خودمان مقايسه كنيم ميان خانواده و خودمان در اين كشور و ديگر كشورهاي جهان و ميان آنهايي كه خداوند پيروزي را به طور مداوم بر آنان نازل مي‌‌كند مقايسه كنيم، مشاهده مي‌‌كنيم آنان خداوند را خوب شناختند. ولي ما خداوند را خوب نشناختيم. دين خود را خوب شناختند ولي ما دين خود را خوب نشناختيم. پيامبر (ص) را شناختند ولي ما پيامبر‌‌مان را نشناختيم. امامان را شناختند ولي ما امامان خود را نشناختيم، ما گواهي مي‌‌دهيم كه خدايي جز خداي يگانه نيست ولي رفتارمان و عملكردمان بر خلاف آن گواهي مي‌‌دهد. رفتارمان مي‌‌گويد كه خدايان زيادي غير از خداي يگانه وجود دارد. گواهي مي‌‌دهيم كه حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده خداست ولي رفتارمان گواهي مي‌‌دهد كه به جاي رسول خدا (ص) طاغوتيان و ستمگران پيامبران ما هستند. چرا بايد اينطور باشيم؟ براي اينكه در عقل و دل ما اشكال‌‌هايي وجود دارد و شناخت ما آلوده به جهل است. ما خداشناس نيستيم لذا نمي‌‌دانيم چگونه با آن تعامل كنيم… چگونه او را عبادت كنيم… چگونه از او اطاعت كنيم… از معصيت او پرهيز كنيم… به هر بهانه‌‌اي شده مي‌‌خواهيم از واقعيت‌‌هاي دردناك و تلخ زندگي فرار كنيم… اما هرگاه يكي از برادران ايراني ‌را مي‌‌بينيم، ملاحظه مي‌‌كنيم كه همه صفات خدا و ارزش‌‌هاي الهي را به خوبي درك مي‌‌كند.
روزي از طريق راديو به سخنان خطيب نماز جمعه تهران گوش مي‌‌دادم. ايشان نقل مي‌‌كرد كه با چند تن از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جبهه جنگ تحميلي ديدار كرده است. ايشان چگونگي تيراندازي رزمندگان را شرح مي‌‌داد و مي‌‌گفت كه اين خدا بود كه نشانه‌‌گيري رزمندگان را هدايت مي‌‌كرد. من با شنيدن اين سخنان احساس كردم كه نور خدا آنچنان در قلب رزمندگان ايراني نفوذ كرده كه مي‌‌توانند آيات و معجزات خدا را به راحتي درك كنند. آنان با تمام وجود آيه “ما رميت إذ رميت ولكن الله رمي ” را درك كرده‌‌اند.
شهيد راغب حرب خطاب به نمازگزاران روستاي جبشيت افزود: بايد اعتراف كنيم كه چيزي نمي‌‌دانيم… علماي ما نيز بايد اعتراف كنند كه چيزي نمي‌‌دانند… من يك بار كه به ايران رفته بودم و در نماز جمعه شركت كرده بودم با تمام وجود حس كردم كه ملت‌‌هاي عرب، از خدا و پيامبر و امامان، شناخت كافي ندارند. اما در ايران مردم را ديدم كه با چشم يقين به مفاهيم اسلامي نگاه مي‌‌كنند. در حالي كه ما هنوز جايگاه مرجعيت ديني را نمي‌‌دانيم. ولي امر را نمي‌‌شناسيم. گويي همه چيز نزد ما بيهوده است.
وي افزود: كسي كه مي‌‌خواهد با زبان حق سخن بگويد احساس غربت مي‌‌كند. نمي‌‌دانم اين نا آگاهي تا چه وقت ادامه خواهد يافت؟ چرا براي خارج شدن از اين وضع موجود تلاش نمي‌‌كنيد؟ چرا فرزندانتان را به مساجد نمي‌‌آوريد تا چيزي ياد بگيرند؟ ما چند روزي ميان شما هستيم بعد هم مي‌‌رويم و ديگران هم همينطور… درباره برادرانمان در ايران چه مي‌‌توانم بگويم؟ واقعاً نمي‌‌توانم پيروزي‌‌هاي آن‌‌ها را شرح دهم.. پيروزي‌‌هاي چشمگير آنان زبان را بند مي‌‌آورد. به ياري خداوند به زودي پيروزي‌‌هاي جديد و آمارهاي تكان دهنده درباره آنان خواهيد شنيد.
شيخ راغب حرب در ادامه خطبه نماز جمعه جبشيت نفاق را مشكل دوم جامعه اعراب معرفي كرد و گفت: من خيلي درباره منافقين صحبت كرده‌‌ام. منافق نمي‌‌تواند در فضاي علم زندگي كند. دوست دارد در فضاي ناداني و ناآگاهي به سر برد. ابو الحسن بني صدر اين منافق بزرگ اگر چه پشتيبانان بزرگي داشت اما نتوانست در ايران زندگي كند. خداوند ماهيت او را آشكار ساخت. مردم ايران بصيرت و نيت پاك داشتند. در حالي كه نفاق در ميان ما فراوان است، مدعيان ما منافق هستند آنان پشت پرده ناداني ما پنهان مي‌‌شوند. آيا لبنان در چهل سال گذشته يك حاكم غير منافق به خود ديده ‌است؟ ناآگاهي و نفاق موجب شده افراد پست و فاسد بر ما حكومت كنند. آزادگان را به بردگي بكشند. بايد با آگاهي و علم و اخلاص به اسلام بازگرديم. بايد مصلحت خود را بدانيم، چه كساني پست‌‌هاي حكومتي را در دست گرفته‌‌اند؟ چه كساني ولي امر ما هستند؟ ما بايد بدانيم هر كسي به فردي غير از امام خميني اين بنده رستگار خدا، پيروي كند گمراه است. از دو هفته پيش اتفاقي افتاد كه ممكن بود براي امام و انقلاب خطرناك باشد و هفته پيش درباره آن صحبت كردم و اكنون بايد درباره آن صحبت كنم زيرا بسياري از اين مسئله ناراحت مي‌‌شوند. در طول تاريخ بيشتر ستمگران و مزدوران درباري لباس تقوي بر تن داشتند. اما تقوي چيزي نيست كه ما آنرا نشناسيم… ما حد و مرز تقوي را مي‌‌دانيم… تقوي يعني ترس از خدا و توجه به آنچه كه فقط نزد خداست و احترام به اولياء الله است..
شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان اضافه كرد: چه مي‌‌شود درباره گروهي صحبت كنيم كه بر امام عادل خود خروج كرده‌‌اند؟ حتي اگر اين گروه عالم بوده باشند. ما چون جايگاه ديني امام خميني (ره) را نمي‌‌شناسيم به بيراهه مي‌‌رويم. ما به اين بهانه كه نمي‌‌دانيم نائب الامام است از ايشان اشكال مي‌‌گيريم. مي‌‌گوييم او يك روحاني معمولي است. اما مسئله چيز ديگري است. مسئله خروج يك انسان بر رهبر عادل مسلمانان است. با نام عمامه مي‌‌خواهند اسلام را خفه كنند، آيا استعمار غير از روحاني نماها براي خفه كردن اسلام توان ديگري مي‌‌تواند داشته باشد؟
او هشدار داد: عمامه‌‌اي كه صاحب آن به امام خميني لبيك نگويد به زمين مي‌‌اندازيم و مي‌‌سوزانيم. وقتي به مردم مي‌‌گويم هر كسي كه بميرد و در گردنش بيعتي نباشد نادان و ناآگاه مرده است. با چه وسيله‌‌اي يك روحاني را توجيه كنم كه ناآگاه نميرد؟ من نمي‌‌خواهم درباره يك نظريه و يا يك طرز فكر صحبت كنم. وقت آن رسيده كه ببينيم حدود خدا كجاست… اين است حدود خدا… رهبر بزرگ ما حضرت مهدي موعود (عج) و نايب بر حق ايشان امام خميني (ره) است. كسي كه با اين مرد بيعت نكند، راه هدايت را گم كرده است. ما به استعمارگران مي‌‌گوييم: اسلامي كه نتوانستيد با موشك و توپ خفه‌‌اش‌ كنيد نخواهيد توانست با عمامه آن را خفه كنيد. ما تا زماني با ولايت فقيه بيعت مي‌‌كنيم كه بر اساس دين خدا و خط پيامبر حركت كند. اين ديدگاه شخصي نيست بلكه ديدگاه اسلام است.
شيخ الشهداي مقاومت اسلامي با اين نگرش و با اين اخلاص به امام خميني و انقلاب اسلامي نگاه مي‌‌كرد. انقلاب را سر آغاز اولين گام براي پايان دوران غربت و طلوع فجر آزادي مي‌‌دانست. رسالت و هدف انقلاب را در پرتو رسالت و اهداف پيامبران و امامان مي‌‌دانست. از پيروزي‌‌هاي پي در پي نيروهاي اسلام در جبهه‌‌هاي حق عليه باطل ابراز خرسندي مي‌‌كرد. همواره مشتاق بود در اولين فرصت به سرزمين ايران سفر كند. در جريان چند همايش اسلامي و سياسي به ايران آمد و با امام خميني (ره) ديدار كرد. هرگاه به لبنان باز مي‌‌گشت اخبار متنوع و خاطرات دلنشين همراه مي‌‌برد. خاطرات خود را براي مشتاقان و طرفداران جمهوري اسلامي تعريف مي‌‌كرد.
بي ترديد مي‌‌توان شهيد راغب حرب را در آن مرحله سفير و سخنگوي انقلاب معرفي كرد. چرا كه مردم لبنان و ملت‌‌هاي منطقه را پيوسته به طرفداري از انقلاب اسلامي و پايبندي به خط مشي اسلام اصيل و رهبري انقلاب فرا مي‌‌خواند. خود را نماينده و زبان حال انقلاب مي‌‌دانست. با استدلال‌‌هاي قوي و منطقي توانست تا حد زيادي مردم را پيرامون انقلاب و رهبري خردمند و شجاع آن گردآوري كند.
پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ايران وضعيت مسلمانان در بسياري از كشورهاي اسلامي، از جمله در لبنان نابسامان و ناپايدار بود. مسلمانان راهكار سياسي روشن و خط مشي مشخصي براي خود كه جايگاه‌‌شان را در قالب تحولات جهاني مشخص كند نداشتند. مسلمانان نه فقط در زمينه دگرگوني تحولات جهان تأثير گذار نبودند بلكه همواره تحت تأثير اين تحولات قرار مي‌‌گرفتند. در بسياري اوقات موضع‌‌گيري‌‌هاي مسلمانان خودسرانه، ناپخته و انفعالي صورت مي‌‌گرفت. براي مثال كساني كه با جريانات چپ مخالفت مي‌‌كردند ناخودآگاه به دامان راستگرايان كشيده مي‌‌شدند و يا بالعكس. فرد مسلمان در ميان اين دو جريان سرگردان بود. راه‌‌هايي را جستجو مي‌‌كرد تا آزادي و آينده‌‌اش را تأمين كند. تا آن زمان يك رهبري اسلامي كه بتواند آرمان‌‌ها و خواسته‌‌هاي مسلمانان را تأمين نمايد، و جامعه را رهنمون سازد وجود نداشت. اما ديري نپاييد كه جهان اسلام پس از سالها ضعف و از هم پاشيدگي از نعمت عظيم رهبري الهي بهره‌‌مند شد و معادلات سياسي بين المللي را دگرگون كرد.
با وجودي كه شيخ راغب حرب يكي از شاگردان متعهد شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر به شمار مي‌‌رفت و از اوضاع جوامع اسلامي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي شناخت داشت. اما به تنهايي توان ايجاد دگرگوني در جامعه لبنان را نداشت. چرا كه تعداد جوانان انقلابي كه بتوانند با ايشان همراه شوند اندك بود. شيخ راغب حرب از چند سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران يكي از پيشگامان و نظريه پردازان نهضت جهاني اسلام به شمار مي‌‌رفت. انديشه‌‌ها و شعارهايي كه مطرح مي‌‌كرد، با شعارهاي انقلاب اسلامي از جمله لزوم برقراري حكومت اسلامي، وحدت مسلمانان، آزادي قدس و جنگ با عوامل استكبار جهاني و تشكيل جبهه جهاني مستضعفان مطابقت داشت.
هنگامي كه از امام خميني (ره) ياد مي‌‌كرد ايشان را “امير مسلمانان ” مي‌‌ناميد. هميشه به مردم توصيه مي‌‌كرد كه اسلام تنها راه‌‌حل رهايي از مشكلاتي است كه بيگانگان بر سر راه آنان قرار داده‌‌اند. اين جمله معروف از او به‌‌جا مانده كه مي‌‌گويد: “هيچ طرحي براي آينده سازي پذيرفتني نيست مگر در سايه اسلام “. او پيوسته رهنمودهاي هدفمند ارائه مي‌‌داد و از طريق آن سعي مي‌‌كرد اسلام را در دل و فكر مردم جا بيندازد و مردم را شيفته آن سازد تا همه جوانب زندگي آنان را فرا گيرد. به همين دليل اولين كسي بود كه به پيام انقلاب اسلامي پاسخ مثبت داد، و با آن همگام شد. از پيروزي‌‌هاي پي در پي در جبهه‌‌هاي جنگ تحميلي خوشحال مي‌‌شد. شيخ راغب به حق يكي از اولين بيعت كنندگان با امام خميني (ره) بود. در يكي از خطبه‌‌هاي نماز جمعه جبشيت كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايراد كرد گفت : من از تريبون اين حسينيه حمايت كامل خود را از انقلاب اسلامي ايران اعلام مي‌‌كنم. با امام خميني (ره) امير مسلمانان بيعت مي‌‌كنم.
شيخ راغب حرب معتقد بود كه امام خميني (ره) آرزو و آرمان مسلمانان را در زمينه برپايي حكومت اسلامي برآورده ساخته است. جمهوري اسلامي ايران نخستين گام براي تحقق حكومت يكپارچه اسلامي است كه همه كشورهاي اسلامي را آزاد و متحد خواهد ساخت. ايشان همواره تاكيد مي‌‌كرد كه ما بخشي از ايران و ايران بخشي از ماست. با رسانه‌‌هاي مزدور كه واقعيت‌‌ها را وارونه جلوه مي‌‌دادند مبارزه مي‌‌كرد.
شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان معتقد بود كه اسلام دو بار در غربت به‌‌سر برده است. اولين دوره غربت اسلام قبل از فتح مكه بوده است. دومين دوره غربت اسلام در پي فروپاشي حكومت عثماني به دست كشورهاي استعمارگر و از هم پاشيدگي جهان اسلام آغاز شده است. اما با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و برپايي نظام جمهوري اسلامي غربت اسلام پايان يافت.
شيخ شهيد آنقدر با انقلاب اسلامي پيوند خورد كه در همه مناسبت‌‌ها از مردم ايران و رهبري انقلاب آن تجليل مي‌‌كرد. براي اين كه مردم را بر خط مشي آن تربيت كند هميشه از انقلاب به عنوان نشانه راه و سرمشق ياد مي‌‌كرد. به ويژه كه مي‌‌گفت نقش مشابهي در انتظار اوست و اين كه ما در جبهه مقابله با استكبار جهاني و توطئه‌‌هاي آن هستيم، و در ابتدا بهتر است از تصوير زيبايي كه از خوشحالي و افتخار خود نسبت به پيروزي انقلاب ابراز كرد آشنا بشويم به طوري كه از آن به فجر نور تعبير كرد. هنگامي كه از تهران ديدن مي‌‌كرد و از برپايي دولت اسلامي سخن مي‌‌گفت تأكيد مي‌‌كرد كه دولت اسلامي يك آرزو در خيال ما بود كه در عصر حاضر تحقق يافت. ما بر اساس آيات قرآن و شريعت اسلامي و سنّت پيامبر انتظار پيروزي انقلاب اسلامي را داشتيم. انسان زماني كه يك چيزي را كه دوست دارد و براي تحقق آن جانفشاني مي‌‌كند، آن را در بهترين حالت و زيباترين شكل مي‌‌بيند. هرگاه كه تصوّر او تحقق پيدا كرد امكان ندارد از دسترس او پنهان شود.
شيخ راغب مي‌‌افزايد: در رابطه با موضوع حكومت اسلامي بايد گفت آنچه كه تصوّر مي‌‌كرديم بدون هيچ كم و كاستي نمايان شد. به راستي كه انقلاب اصالت و زيبايي تجسّم فكر را پديدار كرد. اين انقلاب در معرض چندين توطئه قرار گرفته، كه اگر لبنان در معرض يكي از آنها قرار مي‌‌گرفت مسلماً فرو مي‌‌پاشيد. ولي با اين وجود انقلاب پايدار ماند، و در همي عرصه‌‌ها توانست به پيروزي برسد.
شيخ الشهيد پايداري ملت ايران در برابر تحريم‌‌هاي اقتصادي آمريكا و متحدانش را ستودني خوانده و همواره تأكيد مي‌‌كرد كه ملت ايران با رهنمودهاي رهبري و با فداكاري جوانان مسلمان فعال در عرصه‌‌هاي كار و توليد و كشاورزي و صنعت قدم گذاشت و توانست در مدت كوتاهي بسياري از نيازهاي خود را بر آورده سازد. چرا كه ملت ايران يك ملت زنده است. در مقابله با شرايط سختي كه در آن به‌‌سر مي‌‌برده‌‌ايم ما را به اعتماد به نفس تشويق كرد. از اعتماد به سازمان‌‌هاي بين‌‌المللي همچون شوراي امنيت و اتحاديه عرب بر حذر مي‌‌ساخت. به ما مي‌‌گفت بر خداي يگانه تكيه كنيد. اين خداي بزرگ است كه به ما وعده پيروزي داده است. ايشان مي‌‌گفت: به امام روح الله خميني (ره) نگاه كنيد كه چگونه با اعتماد بر خدا و با اخلاص در برابر نيروهاي كفر و شرك ايستاده است. و خداوند پيروزي و عزت را نصيب او ساخت، اين بنده صالح و درستكار كه همه دنيا خواستند او را ذليل كنند ولي خداوند عزت را براي او ارزاني داشت و عزيز گرداند و هيچ كس نتوانست بر او غلبه كند.
شيخ راغب همچنين همواره مخالفت خود را با جنگ ظالمانه‌‌اي كه صدام به نمايندگي از سوي آمريكا بر ضد جمهوري اسلامي تحميل كرده بود و حمايت و پشتيباني كامل خود را از انقلاب اسلامي در برابر گروهك‌‌هاي ضد انقلاب بيان مي‌‌كرد. گرچه سخن گفتن در سايه اشغالگران صهيونيست آزاد نبود، و ابراز عقيده و بيان، شجاعت مي‌‌طلبيد.
از سوي ديگر رژيم بعثي در مناطق مختلف لبنان مزدوراني را استخدام كرده بود كه بر ضد نيروهاي مؤمن دست به جنايت مي‌‌زدند. اما با اين وجود شيخ راغب ديدگاه‌‌هاي خود را به طور آشكار بيان مي‌‌كرد. با صلابت و سربلندي و شهامت ايستادگي كرد. از جمله نظراتي كه در مورد جنگ تحميلي ابراز مي‌‌كرد ديدگاه امام بود كه گفته بود “الخير في ما وقع “. شيخ خاطر نشان مي‌‌ساخت كه پرچم نبوي هيچ وقت به زمين نخواهد افتاد، و تا زماني كه امام مهدي (عج) آن را به دست گيرد همچنان سربلند و برافراشته خواهد ماند.
بطور خلاصه مي‌‌توان گفت كه شيخ الشهيد تريبون حسينيه جبشيت و ساير تريبون‌‌هاي منطقه را به مراكز تبليغ براي انقلاب اسلامي تبديل كرده بود. با ارائه ديدگاهها و موضع گيري‌‌هاي برجسته و آشكار و صادقانه با يأس و نا اميدي و مخدوش كردن انقلاب و رهبري آن مبارزه مي‌‌كرد. با آزادي سرزمينهاي ايران و شكست‌‌هاي پي در پي نيروهاي متجاوز، موضع شيخ و ساير طرفداران انقلاب اسلامي شكوفا مي‌‌شد. شيخ در مواضع خود قاطعانه‌‌تر سخن مي‌‌گفت. پيروزي‌‌هاي سپاهيان اسلام در جبهه‌‌هاي جنگ را مانند پيروزي‌‌هاي مسلمانان صدر اسلام توصيف مي‌‌كرد. هميشه سعي مي‌‌كرد از اخبار و رويدادهاي روزانه ايران آگاه شود. آنچه را كه مي‌‌شنيد و يا دريافت مي‌‌كرد به مردم منتقل مي‌‌ساخت. شيخ راغب ايرانيان را مردمي خستگي‌‌ناپذير و شجاع معرفي مي‌‌كرد كه هيچگاه ناتوان نمي‌‌شوند، و از موضع اصولي خود عقب نشيني نمي‌‌كنند. سپس سيماي با عظمت و مظاهر پيشرفته ايران را به قرآن و آفريدگار هستي ربط مي‌‌داد. هميشه مي‌‌گفت اين انقلاب زير سايه خدا برپا شده و شكل گرفته است .
به هرحال شهيد شيخ راغب همه امكانات و توانايي‌‌ها و موهبت‌‌هاي فكري خود را در راه نصرت انقلاب اسلامي به كار گرفت. از مواضع عادلانه آن به شدت دفاع كرد. پيوسته از دشمنان انقلاب اسلامي بيزاري مي‌‌جست. خواه دشمنان خارجي بودند يا رژيم‌‌هاي منطقه يا احزاب و گروهك‌‌هاي مخالف داخلي كه هميشه آنان را مورد سرزنش و نكوهش قرار مي‌‌داد. با صراحت و بي پروا نام آنها را مي‌‌برد بدون اين كه از كسي يا از چيزي بترسد. به عقيده ايشان انقلاب اسلامي ثمره جهاد مؤمنان و ثمره خون اولياء و صالحان و تجسم آرمان مستضعفان و محرومان است و بايد به آن ارج نهاد و در حفظ و تقويت آن كوشا بود.
به راستي مي‌‌توان گفت شيخ راغب حرب يك انقلاب متحرك مانند انقلاب اسلامي ايران بود كه دغدغه مسلمانان و مستضعفان را با خود حمل مي‌‌كرد.

ويژه نامه پاسداشت مبارزات مقاومت اسلامي لبنان در سالگرد جنگ 33 روزه

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.