پنج‌شنبه 22 نوامبر 12 | 18:22
گفتگو با نویسنده برگزیده پنجمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد

در «حافظ هفت» تخیل و مستندات خوب جوش خورده‌اند

تبدیل مستندات به رمان یک اتفاق نویی بود و همین کار را سخت می‌کند؛ چون از یک طرف مجبور هستی به مستندات وفادار باشی و از یک طرف باید به رمان و تخیل ذهن بپردازی. یعنی جمع بین تخیل و ذهن و مستندات که می‌تواند یک مقدار سخت و بعضی وقت‌ها ناممکن باشد.


به گزارش تریبون مستضعفین به نقل از شیرازنا، در حاشیه برگزاری نمایشگاه کتاب شیراز در غرفه‌ی آژانس خبری شیراز «اکبر صحرایی» گفتگویی با اکبر صحرایی، نویسنده نام‌آشنا و صاحب آثار موفقی چون تپه جاویدی و حافظ هفت انجام گرفت. اکبر صحرایی متولد شیراز است و تاکنون ۱۷ اثر تألیف کرده که پنج عنوان آن‌ها رمان است و جایزه‌هایی متعددی را در جشنواره‌های مختلف از جمله ادبیات انقلاب و دفاع مقدس از آن خود کرده است. از رمان حافظ هفت که درباره‌ی سفر رهبر معظم انقلاب به فارس است در مراسم جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد تقدیر شد. بخش‌هایی از این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

اکبر صحرایی

به کتاب «حافظ هفت» ایمان داریم
در «حافظ هفت» تخیل و مستندات خوب جوش خورده‌اند

قطعاً هر نویسنده‌ای که یک کتاب می‌نویسد به آن ایمان دارد و من هم به این کتاب ایمان داشتم به خصوص که یک نوع نوآوری در زمینه‌ی حوزه رمان ادبیات و حتی ادبیات معاصر بود؛ چرا چون شما کمتر می‌بینید و شاید اصلاً نبینید که یک شخص بیاید از مستندات تاریخی و روز یک شخصیت مهم کشوری استفاده کند و رمان بنویسد آن هم داستانی که حوادث داشته باشد. خب این اتفاق داخل حافظ هفت می‌افتد و این پیوند بین مستندات و تخیل ایجاد شده است که به قول شیرازی‌ها جوش خورده می‌شود.

«حافظ هفت» از لحاظ محتوا و فرم حرف جدیدی دارد
گزینش کتاب همیشه از مرحله پایانی در جشنواره‌ها سخت‌تر است

تبدیل مستندات به رمان یک اتفاق نویی بود و همین کار را سخت می‌کند؛ چون از یک طرف مجبور هستی به مستندات وفادار باشی و از یک طرف باید به رمان و تخیل ذهن بپردازی. یعنی جمع بین تخیل و ذهن و مستندات که می‌تواند یک مقدار سخت و بعضی وقت‌ها ناممکن باشد، به همین دلیل بنده روی بند بودم و همین اتفاق هم افتاد که بعضی‌ها می‌گفتند حافظ هفت در بخش رمان باشد و بعضی‌ها می‌گفتند در بخش خاطره و همین سبب شد که باز بماند.

در [پنجمین دوره جایزه ادبی] جلال هم همین اتفاق داشت می‌افتاد ولی بحمدالله متوجه شدند و بالاخره رفت در فضای رُمان جای گرفت.

همانطور که می‌دانید مرحله‌ی اول گزینش جوایز همیشه خیلی سخت‌تر از مرحله پایانی است چرا که در مرحله‌ی اول خیلی از کتاب‌ها دیده نمی‌شوند، داور‌ها هم هیچ وقت ۱۶۰۰ رمان نمی‌خوانند و نگاه روی اسم نویسنده و صفحه هست که معمولاً مشهور‌ترین و حرفه‌ای‌ترین را انتخاب می‌کنند.

ممکن بود این کار دیده نشود هرچند که این اثر پانزدهم ما در حوزه تألیف هست؛ بنابراین بنده امیدوار بودم چون این کار از نظر فرم حرف جدیدی داشت، از نظر محتوا هم به همچنین.

ناشر «حافظ هفت» به این کتاب کم لطفی کرد
تبلیغات بر روی این کتاب یک صدم بقیه کتاب‌ها هم نبود

یک مفهومی در فلسفه به کار می‌رود به نام قضاوت که معمولاً مشکل همه‌ی ما ایرانیان است که در مورد هم قضاوت می‌کنیم بعد می‌بینیم اشتباه است، فلسفه اعتقادی داخل این رمان گره می‌خورد و‌‌ همان اتفاقات می‌افتد!

در مجموع من امید داشتم که حافظ هفت جای خود را نشان دهد هر چند که ناشر کم لطفی کرد و شاید یک صدم بقیه کتاب‌ها روی این کتاب تبلیغ نکرد!

در شیراز دچار فقر اطلاعاتی هستیم
برای ما شیرازی‌ها همیشه مرغ همسایه غاز است!

متأسفانه در شیراز -که بخش شما را هم مهم می‌کند- وضعیت‌مان به شدت دچار فقر اطلاع رسانی است به خصوص روی داشته‌های خودمان و شهر شیراز و استان فارس. به عنوان مثال عرض می‌کنم از دیروز تاحالا صد خبرگزاری، روزنامه، مطبوعات و … از تهران و اکثر جاهای ایران غیر از شیراز به بنده زنگ زدند و در این مورد سؤال کردند اما شیراز هم می‌رود خبر از جای دیگر کسب می‌کند خبرهای دست دو و سه اما حاضر نیستند یک زنگ بزنند خبر ناب و دسته اول بگیرند! این خصوصیت ما شیرازی‌هاست که همیشه می‌گوییم مرغ همسایه غاز است و خود باوری نداریم!

 

شیرازنا: کتاب‌هایی که قبلاً در مورد سفرهای رهبری منتشر شده است سعی کردند مستند‌ترین حرف‌ها را بزنند فکر می‌کنید چقدر استفاده از تخیل می‌تواند برای معرفی یک شخصیت تاریخی موثر باشد؟

صحرایی: من فکر می‌کنم ادبیات و هنر (که تخیل حساب می‌شوند) در قلب واقعیات جای مهمی دارند، چنانکه ما در فیلم این اتفاق را می‌بینیم که بر علیه اعتقادات ما رخ می‌دهد که فیلم ۳۰۰ را می‌سازند و تاریخ ایران را تحریف می‌کنند. ادبیات نقش‌ش یک نقش اساسی و ماندگار است. ما مجبوریم برای اینکه یک واقعه تاریخی را جاودانه کنیم، آن را تبدیل کنیم به ادبیات، مثل شعر حافظ یا در داستان مصور مثل شاهنامه.

اگر بخواهیم حوادث تاریخ کنونی و دفاع مقدس ماندگار باشد باید آنها را شفاهی کنیم
نگارش کتاب زندگانی امام صادق (ع) را شروع کرده‌ام

ما اگر بخواهیم حوادث تاریخ کنونی و دفاع مقدس ماندگار باشد باید آنها را شفاهی کنیم؛ مثلاً در حوادث عاشورا کتاب آنچنانی -مثلاً ادبیات داستانی عاشورا، رمان عاشورا و … – نداریم که واقعه‌ی عاشورا را در ذهن زنده کند الا همین هنرهای نمایشی و شفاهی که از تعزیه باقی مانده است؛ ما نمی‌توانیم تعزیه را از عاشورا جدا کنیم چون که ما کتاب آنچنانی نداریم.

نه فقط عاشورا ما حتی رمان زندگی پیامبر و اهل بیت(ع) را هم ننوشته‌ایم؛ بنده خودم کتاب زندگانی امام صادق (ع) را شروع کرده‌ام ولی این ادبیات محض نیست اما حافظ هفت ادبیات محض هست.

ما برای اینکه بتوانیم برای نسل حامی الگو‌پردازی کنیم و در آینده بتوانیم یک واقعه‌ی فرهنگی تاریخی را انتقال دهیم ناچار هستیم به ادبیات تکیه کنیم و برای این کار لازم است حوادث ناب -که ما هم زیاد داریم- به ادبیات داستانی و رمان تبدیل شود و بعد هم به فیلم و سریال یعنی تبدیل به هنر هم شود. من فکر می‌کنم این اتفاق سخت‌تر از تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری است؛ چون در کار ما تخیل می‌آید اما ابزار و عناصر داستانی داریم که بسیار کاربرد دارد.

شما ممکن است یک کار تاریخی را چند صفحه آن را یکبار بخوانید و مابقی را مستمر بخوانید ولی رمان را یک دفعه می‌بینید یک دانش آموز به دست گرفته و تا تمام نکند‌‌ رها نمی‌کند، چرا؟! چون عناصر داستانی و شخصیت‌پردازی دارد.

حتی رهبری هم فرمودند که ما هنوز رمان دفاع مقدس نداریم به دلیل اینکه این امر تحقق پیدا نکرده و من فکر نمی‌کنم به غیر از تاریخ طبری، کتاب دیگری داشته باشیم.

شیرازنا: شما در کتاب حافظ هفت یک شخصیت مسیحی را هم در جریان کتاب قرار داده‌اید. آیا برای این بود که می‌خواستید کتاب جهانی شود و برای غیر ایرانی‌ها هم قابل استفاده باشد یا یک اتفاق عادی بود؟

صحرایی: اتفاقاً از عمد انتخاب شد: اول اینکه در جنگ تحمیلی -در داخل کتاب نیز اشاره شده است- که مسیحیان هم شهید و هم جانباز داشتند دومین دلیل اینکه در تهران منطقه‌ی بزرگی به ارامنه اختصاص دارد و سوم هم ینکه نزدیک‌ترین دین به اسلام، مسیحیت است و اعتقاد ما براین است که مسیح در کنار امام زمان (عج) ظهور می‌کند و این‌ها در جنگ همراه ما بودند. لذا به دلیل قرابت و نزدیکی فکر کردم که کتاب همه گیر شود و بیشتر مورد استقبال قرار گیرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.