علیرضا جهانشاهی طلبه عدالتخواهی که چندین سال است به مبارزه با مفاسد اقتصادی شهرش پرداخته است و به خاطر این مبارزه، دو راهپیمایی طولانی انجام داده و حتی حاضر به تحمل دوبار زندان (مجموعا در حدود یک سال) و در نهایت با نظر رهبر انقلاب آزاد شد و الان هم بیش از دو ماه است که در حرم حضرت عبدالعظیم(علیهالسلام) بستنشین شده است، طبیعتا حرفهای بسیاری برای گفتن دارد که در این مختصر نمیگنجد.
هفته نامه پنجره در جدیدترین شماره خود آورد: شب میلاد امام زمان(عج) به آنجا رفتم تا مصاحبهای نیمساعته از او بگیرم. اما آنقدر حرف بود که تا نزدیک اذان صبح در حرم ماندگار شدم و چند ساعت مصاحبه گرفتم.
دو ماه است که اینجا هستید. بعد از دو ماه، خواسته شفاف و عملیاتیتان چیست؟
-روزهای اول که به اینجا آمده بودم، انتظارم این بود که مسئولین بیایند و به ماجرای زمینخواری سیرجان رسیدگی بکنند و آن را حل کنند. اما بعد از چند روز به این نتیجه رسیدم که گویا نشستن من در اینجا به قصد آمدن مسئولین و حلکردن مسئله توسط آنها، انتظاری واهی است.
وقتی بیشتر فکر کردم و به ابعاد مسئله توجه کردم، متوجه شدم که گویا نشستن من در اینجا برای آمدن مسئولین نیست، بلکه بیشتر برای این است که بچهحزباللهیها وارد کار بشوند و بعد در اثر عمقی که این کار پیدا میکند و در اثر گسترشی که در اذهان عمومی پیدا میکند، به مرحله بعدی برسد و مسئولین بیایند و این ماجرا را حل بکنند. البته منظور من از حضور بچهحزباللهیها، لزوما حضور فیزیکی نیست، بلکه منظورم این است که آنان بیایند پای کار و وارد صحنه بشوند تا به واسطه حضور فرزندان انقلاب و حضور مردمی، مسئولان در شرایطی قرار بگیرند که این ماجرا به نتیجه برسد.
نتیجه ملموسی که شما بهدنبال آن هستید، چیست؟
-نمیتوان این را بهراحتی در چند کلمه گفت. اما میتوانم به چند تعبیر اشاره کنم. یک تعبیر اینکه هدف ما در این مسئله، جلوگیری از ظلم و مفاسد اقتصادی و غیراقتصادی است که در درون نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاده که نمیبایست اتفاق میافتاد و این اتفاقات از جنس این انقلاب و این نظام نیست.
بهعنوان مثال مفاسد اقتصادی ممکن است در بسیاری از نظامهای دیگر، یک واقعیت پذیرفتنی بوده و راهکارهای خاصی برای مبارزه با آن نیز پیشبینی شده باشد. اما ماهیت و ذات نظام اسلامی و انقلاب اسلامی اینگونه نیست که مفاسد اقتصادی و مفاسد دیگر در آن رخ بدهد.
بهنظر میرسد اینها مفاسدی وارداتی باشند، چراکه از جنس نظام ما نیستند، اینها مشکلاتی هستند که از بیرون به ما تحمیل میشوند. البته منظورم از «بیرون»، لزوما خارج از کشور نیست، بلکه منظورم این است که چنین مشکلاتی از «بیرون از ماهیت نظام و انقلاب» به ما تحمیل شده است. حالا ما بهعنوان بچههای انقلاب و بچههای حزبا… نباید این مفاسد را بپذیریم و تحمل کنیم. ما نباید این مفاسد را یک امر عادی تلقی کنیم.
بالفرض اگر یکی از مسئولین، با اختیار تام بخواهد با همدلی با شما همکاری کرده و این موضوع را بررسی کند، چه کاری باید انجام دهد تا شما احساس کنید به هدفتان رسیدهاید و از اینجا بروید؟
-این بحثی بسیار مفصل است که خلاصهای از آن را عرض میکنم. اگر اینگونه شود، میگویم در سیرجان چنین اتفاقی افتاده و شما بیایید به این بیعدالتی رسیدگی کنید. من از اصل ظلمی که اتفاق افتاده اطلاع دارم و انتظار دارم یک یا چند نفر از مسئولین بیایند در این ماجرا و جلوی این مسئله را بگیرند.
مستنداتی برای این زمینخواریها دارید؟
-بله. ما 100 درصد مستنداتش را داریم. اتفاقا جالب اینجاست که در این ماجرا هیچکدام از مسئولین حتی یکبار از ما نپرسیدند اصل حرفمان چیست تا بعد بهجایی برسد که ما بخواهیم مستنداتی ارائه بکنیم.
جرم من در اولینبار که محکوم شدم «تشویش اذهان عمومی» بود، نه «نشر اکاذیب». این در حالی است که من ادعاهایی داشتم و دارم. اگر این ادعاها قابلاثبات نبود، جرم من میشد «نشر اکاذیب». اما تا به حال در تمام این موارد، حتی یکبار نیز چنین چیزی در اتهامات من نیامده. چراکه قضیه اینقدر واضح و روشن است که آنها نمیخواهند باز شود.
اگر بخواهم بهطور خلاصه خواستهام را از این بستنشینی بازگو کنم، میگویم که من میخواهم حداقل یک نفر از مسئولان بیاید و به حرف و مطالبه ما اعتنا کند و آن را بررسی کند.
یعنی اولین مطالبه من، رسیدگی به زمینخواری سیرجان و حل آن نیست، بلکه این است که یک مسئول بیاید و در ابتدا حرف ما را بشنود و بررسی کند. و بعد از آن، مسئله را پیگیری کند و پای آن بایستد تا مشکل را حل کند.
Sorry. No data so far.