انتشار پاسخ مقام معظم رهبری به یک استفتا درباره شرایط التزام به ولایت فقیه چنان با واکنش شتابزده رسانه های معاند و مخالف نظام روبرو شد که گویی آنها افق های متفاوتی در سپهر فقاهت شیعه را کشف کرده اند! واکاوی دلایل جوسازی رسانه های غرب به این فتوا را محمد باقر قالیباف با خبرگزاری مهر درمیان گذاشته است.بخش های مهم این مصاحبه از پیش رویتان می گذرد:
* در فتوای رهبر معظم انقلاب هیچ حرف جدیدی در این حوزه نسبت به نگاههایی که حضرت امام به این موضوع داشتند وجود ندارد. نه تنها موضوع جدیدی مطرح نشده ، بلکه احساس می کنم شاید نگاه فقهی حضرت آقا در حوزه ولایت مطلقه فقیه نسبت به حضرت امام (ره) یک ملاحظه مکرری در مورد انطباق اختیارات شخص ولی فقیه از جهت موازین فقهی فراهم کرده است.
* من خاطرم هست وقتی اصل ولایت فقیه در قانون اساسی در اصل 110 آمد ، حضرت امام یکجا به این موضوع این گونه اشاره کردند که درست است که در قانون اینگونه آمده است، که من هم قبول دارم ، اما اختیارات ولایت فراتر از بحث قانون است و عین همان ولایت رسول الله و ولایت مطلقه است.
* حضرت امام بر این اعتقاد هستند که حتی ما مکلفیم برای بدست آوردن قدرت مثل وقتی که قدرت در اختیار ما هست تلاش بکنیم. چون امام در اختیار داشتن قدرت سیاسی را مقدمه ای مهم برای اقامه احکام الهی می دانستند.
* واقعا هیچ اتفاق یا فتوای متفاوتی از دیدگاه امام و حتی سایر مراجع بزرگ شیعی چه در قرن اخیر و چه قرن های سابق نیفتاده است. حتی برخی مراجعی که نقدهایی بر نظریه ولایت فقیه هم داشته اند ، خود قائل بوده اند که هر گاه مجتهد عادل جامع الشرایطی در جایگاه حاکمیت قرار گرفت ، حکم او (و نه فتوا در حوزه احکام فردی و شرعی مقلدین) برای همه لازم الاتباع است.
* به نظرم رهبر معظم انقلاب قائل به اختیاراتی خارج از چارچوب موازین فقهی نیستند و سقف این اختیارات نیز صرفا تحکیم حدود شرعی ، رعایت مصلحت ها ، حفظ نظام اسلامی و منافع عمومی است.
* فتوای حضرت آقا از دو جهت مورد کم محبتی و بی محتبی قرار گرفت که واکاوی آنها بسیار مهم است. اولین جفا از سوی نیروهای خارجی و در واقع اپوزیسیون نظام و مخالفین نظام ولایی صورت گرفت که البته از آنها که پز روشنفکری و دلسوزی هم می دهند جز این انتظاری نیست. این گروه یک موضوعی که طبیعی بوده و نسبت به گذشته هم بسط بیشتری پیدا نکرده را به غلط جنجالی، دیکتاتور آمیز، مخالف دموکراسی و مبانی جمهوریت مطرح کردند و غیر عقلانی و عجولانه به پاسخ رهبری به استفتاء درباره “التزام به ولایت فقیه” واکنش نشان دادند و آن را مورد هجمه قرار دادند تا بهره برداری سیاسی کنند.
* متاسفانه بعضی در داخل کشور و نظام که خود را هم در دایره دفاع از حکومت دینی و ولایت می بینیند ، عکس العملی مناسب و روشنگرانه ، نه خودشان و نه رسانه هایشان نسبت به این فتوا و جنجالهای گروه اول نشان ندادند.
* این افراد همانهایی هستند که به عنوان مثال در جاهای مختلف تا یک حرفی و صحبتی مطرح می شود با شتاب و پر سر و صدا می گویند فلانی ضد ولایت فقیه است.
* حضرت آقا با فتوای اخیرشان در واقع خیلی شفاف و روشن برای خیلی از دستگاهها از جمله شورای نگهبان و آنهایی که می خواهند اظهار نظر سیاسی کنند مانند احزاب و گروهها نظر فقهی خودشان را صریح اعلام کردند و میزان اینکه شخصی طرفدار ولی فقیه هست یا نیست را خیلی روشن مطرح کردند. ایشان در این فتوا خیلی شفاف اعلام کردند که میزان، صرفا تبعیت از حکم حکومتی ولایت فقیه است . این خیلی نکته مهمی است.
* یعنی اگر فردی از احکام حکومتی رهبری اطاعت کرد ولی بنا بر استدلال و برهان عقلی و شخصی نتوانست این رهنمودها را از دید خودش بپذیرد، با توجه به فتوای خود رهبری نمی توانیم مصداقا به او بگوییم که ضد ولی فقیه است. در واقع رهبری تاکید کردند این میزان و ملاک نیست. کسانی را ما می توانیم ضد ولایت فقیه بدانیم که مخالف با حکم حکومتی ولی فقیه باشند نه همه دیدگاههای رهبری. فتوای ایشان ضامن حقوق یک شهروند نظام اسلامی است و لذا شخصی که مقلد مرجع دیگری است ملزم به تبعیت از فتاوای همان مرجع است.
* ایشان با این نگاه در واقع عمق و گستره بیشتری به جغرافیای خودی ها دادند و این از جهت سیاسی همین نکته ای است که شما به آن اشاره کردید. من زمانی خدمت ایشان بودم که بحث خودی و غیرخودی مطرح شد و فرمودند عده ای از دوستان ما بحث خودی و غیر خودی را بد تفسیر کردند و بد فهمیدند. ما حالا می فهمیم که این بحث خودی و غیر خودی که آقا می فرمودند به چه معنی است و چه شعاعی دارد.
* نه تنها عده ای از مدعیان اصولگرایی و طرفداری از ولایت ، بلکه طیفی از مدعیان اصلاح طلب پیروی از خط امام هم هستند که این نوع فتوا به ذائقه شان خوش نمی آید و احساس می کنند آن نگاههای بسته و زمختی که خودشان دوست دارند به نوعی به خطر افتاده است. این مدعیان پس از فتوای مقام معظم رهبری درباره “التزام به ولایت فقیه” هیچگاه به میدان نیامدند تا موضوع را به درستی برای جامعه مخصوصا برای جوانان باز کنند که واقعا فقه شیعه، نگاه حکومت دینی، نظر فقهی حضرت امام و نظر فقهی مقام معظم رهبری چقدر عرصه سیاسی و جمهوریت را باز می کنند. حال آنکه حکم حکومتی را همه می پذیرند. همه مراجع حکم حکومتی صادر شده از ولایت مجتهد جامع الشرایطی که قدرت در ید دارد را بدون استثناء در عصر غیبت حکم نافذ می دانند.
* ما توقعمان این بود که همه رسانه ها که به هر حال مدعی دفاع از افکار امام (ره) هستند و آنهایی که مدعی دفاع از افکار ولایتند یکپارچه به میدان بیایند و دفاع کنند که متاسفانه اینگونه نشد و مورد دستاویز دشمنان خارجی و افراد فرصت طلب در داخل قرار گرفت. دشمنانی که سر و صدایی بیخودی به راه انداختند و یک موضوع روشن مسلم فقهی را که از قبل بوده و حتی به عبارتی دامنه آن از حوزه نفوذ قدرت محدودتر هم شده است را با جوسازی نادرست وارونه جلوه دادند.
* اگر این فتوا به درستی برای جامعه ما باز شود و واقعا مورد بحث همه صاحبنظران از جهت شرعی، سیاسی و ساختاری قرار گیرد نقطه عطفی است برای وحدت ملی ما . و برای درک مخصوصا نسل امروز انقلاب از اختیارات ولی فقیه و از پویایی فقه سنتی ما که فقه سنتی شیعه چقدر پویا است و این همان نکته ای است که حضرت امام نیز بر روی آن تاکید داشتند.
* گله مندی ما از برخی دوستان در داخل است. من نمی خواهم پیش داوری کنم اما شاید فتوای اخیر برای بعضی ها که سکوت کردند ، از بعد سیاسی خوش نیامد. آنهایی که تا امروز به هر کسی فورا برچسب ضد ولی فقیه می زدند و بر این مبنا هم تصمیم گیری می کردند، به افراد در عرصه سیاسی اجازه ورود می دادند یا بر این اساس افرادی را در افکار عمومی تقویت و برخی را تضعیف و حذف می کردند.
* شنیده ام شخصی به این مضمون به حضرت امام (ره) گفته بود که فلانی شما را قبول ندارد که امام (ره) فرمودند مگر من اصول دین هستم که من را قبول دارد یا ندارد که مبنا قرار می دهید. رهبری نیز چندی پیش در صحبتی که با دانشجویان داشتند فرمودند چه کسی گفته از ولایت فقیه انتقاد نکنید. چه کسی همه آنچه شخص ولی فقیه می گوید الا و لابد باید مورد پذیرش قرار گیرد. این سخنان از تلویزیون هم پخش شد و گواه دیدگاه والای ایشان در ترویج فرهنگ نقد پذیری است.
* امام و مقام معظم رهبری اینقدر موضوع را باز می بینند اما یک قشر اندکی در حوزه سیاسی می خواهند مرتب با این حربه آدمها را از درون نظام حذف کنند، آنها استفاده ابزاری کنند. ما در واقع از این بخش و از اینگونه رفتارها گله مندیم و آسیب می بینیم
* دوست داشتن نسبت به یک امری یا میل داشتن ولایت فقیه نسبت به یک کاری مادام که حکم حکومتی نیست، حجیتی شرعی برای انجام آن کار بوجود نمی آورد. اگر ایشان دستور حکومتی دادند آن موقع برای همه حجیت پیدا می کند و همه مکلف می شویم آن را اجرا کنیم .در موارد عادی انتظار رهبری این است که ما باید به عقلمان، تحلیلمان، نگاهمان و به آن چیزی که فردای قیامت و امروز جامعه از ما سئوال می شود رجوع کنیم. معنای فتوای رهبری پویایی عقلانیت است نه تعطیلی آن. ما باید بیندیشیم تا پاسخی داشته باشیم که با چه حجتی این کار را انجام داده ایم. این نکته خیلی مهمی است یعنی ما از این فتوا این را برداشت می کنیم که فقه شیعه واقعا چقدر پویا است.
Sorry. No data so far.