یکشنبه 08 آگوست 10 | 09:41

انيميشن‌های كودكانه يا سلاح نرم صهيونيسم عليه جوانان؟

تاكنون مهمترين انيميشن‌هاي توليد شده در جهان در شركت هاي بزرگ انيميشن سازي هاليوود همچون والت ديزني، پيكسار، دريم وركز، ام جي ام و يا شركت‌هاي ژاپني تحت حمايت و هدايت سردمداران هاليوود نظير نيپون، تاتسونوكو، سوني و…. توليد شده است.


رضا سيف پور*

مقدمه
جنگ نرم مصاديق گوناگونی دارد. در يك تعريف كلي مي‌توان گفت: «جنگ نرم عبارت است از هر گونه عمليات جامع رواني يا تبليغات رسانه‌اي كه جامعه و گروه هدف را نشانه گرفته و بدون اعمال نظامي رقيب را به انفعال عقب نشيني و سرانجام شكست وامي‌دارد».
در اين تعريف، رسانه نقش بسيار بسزايي دارد؛ اما آنچه مهم است، اين كه اين تاثير گذاري بر افكار جامعه هدف تنها محدود و معطوف به يك دوره زماني كوتاه با اثربخشي فوري و كوتاه مدت نيست. از يك منظر مي‌توان گفت جنگ نرم بخشي از يك فرآيند پيچيده و دراز مدت در راستاي اجراي سياست «جهاني شدن» است.

همان گونه كه مي‌دانيم، «جهاني شدن» در سه حوزه قابل بحث و بررسي است: حوزه سياسي حوزه اقتصادي و حوزه فرهنگي. طبيعي است كه جنگ نرم نيز در هر سه حوزه فوق قابل بررسي باشد. مطابق نظريات جهاني سازي، هرچند اهميت اقتصاد و سياست در اين فرايند بسيار بالاست، بايد بيشترين تمركز بر مباني فرهنگي صورت پذيرد. سرآمد اين نظريه‌پردازان آقاي «مارشال مك لوهان» است. او عامل رسانه را در فرآيند درهم تنيدگي و يكپارچه شدن جهان و شيوع يك فرهنگ توده‌اي مشترك عاملي اساسي مي‌داند.
از آنجا كه فرهنگ پديده‌اي ناگهاني نبوده و شكل گيري آن در گستره طولاني و درازمدتي صورت مي‌پذيرد، به نظر مي‌رسد، داعيه داران فرهنگ جهان و در رأس آن، لابي صهيونيستي حاكم بر فرهنگ غرب ضمن آگاهي كامل از نقش رسانه به القاي تدريجي و مرحله به مرحله پيام از دوران كودكي كاملا آگاهند.

با اين نگرش، نبايد دوراز ذهن باشد كه مدعيان جهاني سازي در لواي «جنگ نرم رسانه اي»، برنامه ريزي طولاني مدتي را در نظر داشته باشند و از قابليت رسانه همچون خوراكي فرهنگي براي جوامع هدف از طفوليت تا بزرگسالي برنامه ريزي کنند.
اين نگرش مي‌تواند، مفهوم جديدي از جنگ نرم را در ذهن خلق كند و به اين ترتيب، مي‌توان پذيرفت كه تلاش صهيونيسم جهاني از سال ها پيش براي تحت كنترل درآوردن افكار عمومي جوامع و به ویژه، جامعه ايراني اسلامي ما آغاز شده و چه بسا ساليان بعد بروز نمايد.
يكي از اصلي ترين ابزارهاي اين جنگ نرم، انيميشن‌هاي رنگارنگ و جذابي است كه از سالها پيش تاكنون توليد شده وكودكان ما را مخاطب قرارداده است.

اهميت انيميشن در شكل گيري شخصيت كودكان
از اين اصل مهم بگذريم كه انيميشن يكي از ساختارهاي جذاب سينمايي است كه لزوما مخاطب آن كودكان نيستند و بسياري از انيميشن‌هاي جذاب و زيباي جهان، علاوه بر كودكان و شايد بيشتر از آنها بزرگسالان را مخاطب قرار مي دهند. با اين فرض، هرچند توليدات انيميشن مي‌توانند طيف گسترده‌اي از مخاطبان را به خود اختصاص دهند، ليكن انكارناشدنی است كه كودكان، بيشترين توجه و دلبستگي را به برنامه‌هاي انيميشن دارند و با مروري بر گذشته خود، اذعان خواهيم نمود كه انيميشن ها، نقش بسيار بسزايي درشكل گيري شخصيت ما داشته‌اند.

كودك از هنگامي كه به محيط خانواده پای مي‌گذارد، مورد حمايت والدين قرار مي‌گيرد. پدر و مادر تمام تلاش خود را مي کند تا هرگونه زمينه رشد و تعالي را براي او فراهم سازند. اهميت خانواده در جوامع شرقي و به ویژه ايران اسلامي، به گونه ای است كه به شدت مورد توجه جامعه شناسان و متخصصان غربي قرار گرفته است. آنها به اين باور رسيده‌اند كه رشد هر جامعه‌اي، مرهون ثبات خانواده بوده و از اين روی، تقويت بنيان خانواده و تربيت فرزند در كانون گرم خانواده را در دستور كار خود قرار داده‌اند و با اين تفكر در تلاشند به هر نحو ممكن كودكان جوامع مختلف را در نظام خانواده مطابق فرهنگ و نگرش مطلوب خود تربيت نمايند.

هم اکنون تلويزيون، دي وي دي و ماهواره به ملزومات اصلي زندگي خانواده‌ها و به ویژه خانواده‌هاي نوپا تبديل شده است و پدر و مادر‌ها – كه از اين امكانات به عنوان وسيله‌اي براي پر كردن اوقات فراغت خانواده و به ویژه كودكان استفاده مي‌كنند- تلاش دارند به خيال خود، برنامه‌هاي وي‍ژه‌اي را براي ايشان طراحي و تدارك ببينند. اغلب خانواده‌ها بي هيچ نگراني، كودك خود را در مقابل برنامه‌هاي انيميشن پخش شده از تلويزيون يا ماهواره قرار مي‌دهند و هر روز به عنوان جايزه يك سي دي انيميش به او هديه مي‌دهند تا مابقي ساعات خالي خود را نيز مقابل دستگاه سي.دي يا دي.وي.دي بگذراند.

جالب است به اين نكته توجه كنيم كه اين گونه برناله‌ها كه ويژه كودكان طراحي و توليد مي‌شوند، به لحاظ حرفه‌اي و صرف هزينه به مراتب پيشرفته تر و گرانتر از بسياري توليدات ديگر هستند؛ اما پرسش مهم اين است كه آيا هزينه‌هاي ميلياردي توليد اين انيميشن ها، تنها برای سرگرم كردن كودكان صرف مي‌شود؟ آياتا کنون به محتواي اين انيميشن‌ها توجه كرده ايم؟
به گفته محققان، كودك در سنين سه تا پنج سالگي فقط بيننده است و هنوز از قدرت تشخيص خوب و بد و تحليل كافي برخوردار نيست. برای همین، هر آنچه را مي بيند، به عنوان يك پديده خوب و در عين حال واقعي مي‌پذيرد. در اين ميان، ابزارهاي قدرتمند رسانه نيز به واقعي تر نشان دادن اين آثار كمك مي‌كنند. انيميشن‌هاي فوق حرفه‌اي موجود در بازار و پخش شده در رسانه‌ها كه حتي ذهن انسان بزرگسال را در تشخيص واقعيت و مجاز دچار ابهام مي‌كنند، به تدريج در ذهن كودكان رسوخ كرده و مباني تربيتي و فرهنگي او را در آينده شكل مي‌دهد.

اغلب اين مولفه‌هاي فرهنگي، متأسفانه با فرهنگ بومي و باور‌هاي ديني ما هماهنگي ندارند. برای نمونه، تقريبا در همه اين انيميشن‌ها – كه حتي در رسانه ملي نيز بارها پخش مي‌شوند و متأسفانه در انيميشن‌هاي ايراني نيز رسوخ كرده و ترويج مي‌شود – مي‌بينيم كه دختر‌ها و پسرها با هم دوست هستند. رابطه دختر و پسر در حالي در انيميشن‌ها (خواسته يا ناخواسته) گسترش مي‌يابد كه همين دختران و پسران چند سال بعد با سختگيري و جلوگیری شديد جامعه و خانواده در ممانعت از ارتباط آزاد بر پايه آموزه‌هاي ديني و عرف اجتماعي روبه رو مي‌شوند و اين يعني تقابل يا تضاد فرهنگي!

مگر بر اين باور باشيم كه فرهنگ برايند باور‌هاي اجتماع است و لاجرم كودكان امروز، با باور‌هاي خود فرهنگ و باور فرداي جامعه را شكل مي‌دهند و اين مي‌تواند همان هدف جنگ نرم در عرصه فرهنگي باشد كه نقطه نشانه آن افكار و باور‌هاي كودكان و نونهالان امروز جامعه است. كودك ما در انيميشن‌هايي كه به وفور از طريق تلويزيون ماهواره و ويديوكلوپ‌ها در اختيارش نهاده مي‌شود و حتي از سوي والدين در پاداش يك كار نيك دريافت مي‌كند! اغلب مواجه با خشونت ترس دلهره پرخاشگري و حتي متأسفانه تا اندازه ای سكس در سطوح گوناگون است و از آنجا كه هنوز تفكرات انتقادي و تحليلگري بر مبناي حقايق و داده‌ها در او شكل نگرفته، قطعا همه اينها را به عنوان مواردي معمولي سالم و قابل پذیرش مي‌پذيرد و اينها به تدريج باور‌هاي فكري و ايده آل‌هاي آينده او را مي‌سازد.

عوامل اثرگذاري انيميشن ها
انيميشن‌ها همواره از جذاب ترين ساختارهاي نمايشي به شمار می روند. با توجه به قابليت ها، ويژگي ها و اهميت اين نوع برنامه‌ها، هر روز شاهد رشد سريع توليدات كارتوني به لحاظ كمي و كيفي هستيم؛ اما راز موفقيت و اثرگذاري يك برنامه انيميشن چيست؟

1- داستان خوب: در درجه نخست، آنچه باعث جذابيت و اثرگذاري يك انيميشن مي‌شود، جذابيت و اثربخشي داستان آن است. اين موضوع هرچند در دهه‌هاي اخير، مورد توجه جدي متوليان رسانه قرار گرفته است، از قرن ها پيش انديشمندان اهميت آن را دريافته بودند.

افلاطون در كتاب جمهوريت خود مي‌گويد: نخستين وظيفه ما اين است كه سازندگان حكايت را تحت مراقبت قرار دهيم. اگر داستان خوبي ساختند، آن را بپذيريم و اگر بد ساختند، آن را رد كنيم. سپس پرستاران و مادران را وادار كنيم تا تنها حكايتي را كه پذيرفته ايم، براي كودكان نقل كنند و متوجه باشيم پرورشي كه روح اطفال به وسيله حكايت حاصل مي‌كند، به مراتب بيشتر از تربيتي است كه جسم آنها به وسيله ورزش پيدا مي‌كند.
به نظر مي‌رسد، دستورالعمل افلاطون در صدها سال پيش آنچنان آشكاراست كه ديگر نياز به هيچ توضيحي نباشد. اين اصل مهم را تهيه كنندگان و توليدكنندگان بزرگ انيميشن درجهان به خوبي پذيرفته‌اند و از آن در راستای القاي اهداف خود بهره مي‌برند؛ اما آيا ما هنوز به اين باور رسيده ايم؟!

2-شخصيت پردازي مناسب: يكي از مهمترين عواملي كه باعث موفقيت يك برنامه انيميشن مي‌شود، خلق شخصيت‌هاي مناسب توسط توليدكنندگان آن است. كاركتر (شخصيت) در يك انيميشن، مي‌تواند انسان حيوان شيئ و يا حتي يك نقطه و خط باشد. شخصيت پردازي مناسب، باعث مي‌شود كه مخاطب با آن كاركتر، ارتباط برقرار كند. در يك انيميشن موفق، شخصيت‌ها خود را به ويژگي هاي انساني نزديك مي‌كنند و به اين ترتيب، بيننده با آن شخصيت‌ها به هم ذات پنداري رسيده و از همينجاست كه ارتباط برقرار مي‌شود.
هيچ انيميشني حتي با برخورداري از يك داستان خوب، بدون داشتن شخصيت‌هاي مناسب و قوي، نمي‌تواند به اثري موفق تبديل شود؛ اين چيزي است كه توليدكنندگان ايراني تاكنون نتوانسته‌اند در آن به موفقيت چشمگيري دست يابند.

3- تكنيك‌هاي پيشرفته: تكنيك‌هاي ساخت انيميشن در جهان هر روز در حال پيشرفت و تكامل است، ليكن انتخاب تكنيك مناسب و متناسب با موضوع محتوا و مخاطب، از عواملي اصلي جذابيت و اثرگذاري يك برنامه انيميشن به شمار می رود.

بیشتر توليدكنندگان جهاني انيميشن با توجه به اين اصل و افزودن جاذبه‌هاي گوناگون تصويري در اثر خود تلاش مي‌كنند، هر چه بيشتر به جذابيت برنامه بيفزايند.
متأسفانه، هم اکنون تهيه كنندگان داخلي انيميشن از تكنيك هاي پيشرفته توليد انيميشن برخوردار نيستند.

پيام هاي پنهان و نهفته در برخي انيميشن‌هاي مشهور جهان
تاكنون مهمترين انيميشن‌هاي توليد شده در جهان در شركت هاي بزرگ انيميشن سازي هاليوود همچون والت ديزني، پيكسار، دريم وركز، ام جي ام و يا شركت‌هاي ژاپني تحت حمايت و هدايت سردمداران هاليوود نظير نيپون، تاتسونوكو، سوني و…. توليد شده است.

هاليوود از زمان تشكيل خود تاكنون به شدت تحت نفوذ تفكرات صهيونيستي بود و اين سرمايه داران صهيونيسم جهاني بودند كه افكار برنامه سازان آن را هدايت مي‌كردند. صهيونيسم حاكم بر هاليوود كه هر روز تلاش دارد تا دامنه سيطره خود را بر شركت‌هاي ديگر فيلم و انيميشن سازي با خريد سهام يا نفوذ بر افكار گسترش دهد هرچند اقتصاد و به دست آوردن درآمد را از مهمترين اولويت‌هاي خود معرفي مي‌كند، با مروري بر آثار توليدي آنها به ویژه در بخش انيميشن، اين باور به شدت تقويت مي‌شود كه در پس اين صنعت پول ساز، قطعا ايدئولوژي و تفكر خاصي نهفته كه قرار است به کمک سرمايه و تكنيك در جهان گسترش يابد.

آنچه مسلم است این که از سالها پيش تاكنون، لابي صهيونيسم در هاليود، سيطره خود را در عرصه توليدات كودك به شدت گسترش داده است. علاقه كودكان ما به داشتن تصاوير متعدد از شخصيت‌هاي كارتوني والت ديزني تا عروسك‌ها و اسباب بازي‌هاي شخصيت‌هاي آنها، آنچنان شديد است كه خريد آنها براي خانواده‌ها به يك عرف معمول و اجتماعي تبديل شده است.

به عبارت ديگر، شركت‌هاي انيميشن سازي، تنها برای همان ساعتی که کودکان ما انیمیشن تولیدی آنها را می بیند، برنامه ریزی نمی کنند، بلکه تلاش مي‌كنند تا فکر و ذهن کودک را حتی در رختخواب شبانه و بازی های کودکانه اش متوجه رفتار و موضوع مورد نظر خود نمايند. از این روی، می توان گفت نه تنها کودکان معصوم، بلکه والدین هم نمی توانند تصور کنند در پی این زیبایی ها و لطافت، ممکن است یک جهان بینی خاص و خارق العاده با اهداف بلند مدت نهفته باشد که می خواهد، چهره فرهنگ های خاص جهان را به چهره ای واحد و مطلوب سرمایه داران صهیونیسم بدل کند.

این نکته انکارناشدنی است که یهودیت صهیونیست به یاری سرمایه های هنگفت (و البته ‌اندیشه و برنامه ریزی دراز مدت) توانسته است در عرصه فرهنگ، گوی سبقت را از دیگر رقبای جهانی برباید و از این ابزار قدرتمند در راستای رسیدن به اهداف جهانی خود استفاده نماید؛ اما اين نبايد باعث شود كه متوليان فرهنگ جامعه و رسانه‌ها خود را بازنده بدانند و لااقل با تفسير وتبيين اين امور براي والدين وخانواده‌ها باعث ارتقاي سطح آگاهي عمومي جامعه شوند.
در این نوشتار تلاش خواهیم کرد برای نمونه و تنها در حد چند سطر، اشاره ای داشته باشیم به محتوای پنهان برخی از آثار مهم انیمیشن جهان که همه ما و دست کم کودکان و همه ما با آنها آشنا هستند و ساعت ها از زندگی معصومانه خود را با آنها گذرانده اند.

بی گمان نقد و تحلیل هر یک از این آثار که از قضا به لحاظ تکنیکی بسیار قابل تأمل و گفت وگو هستند، فرصت بسیاری را می طلبد و می توان درباره هر یک از آنها ساعت ها به بحث نشست، لیکن هدف این نوشتار اشاره ای به اصل موضوع و تلنگری برای مخاطب (والدین آن آثار و چشم پوشی از نقاط قوت تكنيكي موجود در آنها تنها به تحلیل محتوای کوتاهی از این آثار با هدف نمایان کردن ایدئولوژی نهفته در آن بسنده كنيم و بر این باوریم وقتی این آثار را در کنار یکدیگر قرار می دهیم، هر یک همچون اجزای یک پازل بزرگ خواهند بود که در جوار هم فرهنگ صهیونیسم جهانی را تقویت کرده و ذهن کودک امروز را برای پذیرش تفکرات سلطه طلب صهیونیسم جهانی در آینده آماده می سازد:

1- میکی موس:
نخستین شخصیت معروف شرکت والت دیسنی، یک موش کوچک و دوست داشتنی بود به نام «میکی موس».
مجموعه میکی موس سال هاست که تولید می شود و هم اکنون نیز شخصیت محبوب نسل دیروز و امروز به شمار می رود.
جالب است بدانیم از ديرباز یهودیان را با نام «موش کثیف» می شناختند. والت دیسنی به کمک میکی موس توانست در چند دهه کاری کند که این واژه جای خود را به «موش دوست داشتنی» بدهد و دیگر کسی نمی توانست برای یهودیان تصور «موش کثیف» را داشته باشد.
میکی موس معصوم که همواره مورد تهاجم رقبای خود قرار می گرفت و تنها به کمک زیرکی بر دشمنان پیروز می شد، نمادی شد از معصومیت قوم یهود! که باید تلاش کند با تنها سرمایه خود، یعنی زیرکی، خود را از دست دشمنان جهانی رهایی دهد.

2- تام و جری:
شخصيت «جري» در مجموعه تام و جری در واقع ادامه شخصیت میکی موس است. جری موش زبل و بد جنسی است که با شیطنت و ناجوانمردی همواره بر گربه ابله و احمق پیروز می شود. این پرسش که چرا برخلاف دنیای واقعیت، همواره این موش است که برگربه پیروز می شود، چیزی است که ناخودآگاه ذهن کودک و بزرگسال را به خود معطوف می دارد و از سوی دیگر، به تدریج این حس را در ذهن کودک نهادینه می کند که می توان با دغل و حقه بازی همیشه پيروز شد.
تام و جری علاوه بر اثرات خاصی که بر مخاطبان جهانی داشت، توانست حس اعتماد به نفس را در مخاطبان یهودی خود – که سالها از موش کثیف بودن در رنج بودند – نهادینه نماید. موش کثیف صفتی بود با بار معنایی ترسو بودن و منزوی که هیچ کدام از آنها در موش کوچک والت دیزنی دیده نمی شد.

3- لوك خوش شانس:
مجموعه لوك خوش شانس، داستان گانگستر سپيدپوستي است كه هيچ خانه و كاشانه‌اي ندارد؛ اما هميشه فرشته نجات سرخ پوستان بومي است و وجودش باعث مي‌شود كه افراد و قبيله‌هاي گوناگون، هيچ گاه وارد جنگ و دعوا نشوند. او به همراه اسب بذله گو و سگ شوخ طبعش هميشه به دنبال تبهكاران است و در پايان هر بخش، تنها به سوي غروب خورشيد مي‌رود؛ اما چرا غروب خورشيد؟!!
شايد اگر بدانيم غروب خورشيد در كتاب مقدس، نماد سرزمين موعود يهوديان است، به خوبي پاسخ اين پرسش را دريابيم. لوك خوش شانس سعي مي‌كند تا به خوبي معرف يهودي خوش برخورد و مهرباني باشد كه بدنبال سرزمين موعود و مادري خود است و در اين راه به رسالت خود يعني ايجاد امنيت براي دنيا عمل مي‌كند.

4- هاچ زنبور عسل:
خيلي از ما در دوران كودكي خود، مجموعه جذاب «هاچ زنبور عسل» را ديده ايم و بي هيچ تأملي، حاضر هستيم دیدن آن را به كودكان دلبند خود توصيه كنيم؛ اما خوب است بدانيم داستان هاچ زنبور عسل به كودكان يهودي مي‌فهماند كه بايد همواره به دنبال مادر ( نماد سرزمين موعود ) خود باشند و ديگران همچون موجودات مخوف اين انيميشن، همواره در اين راه، سد راه او هستند و البته در اين راه مي‌توان روي كمك برخي دوستان مو بور حساب كند.

نكته: گشتن به دنبال مادر تم غالب مجموعه‌هاي انيميشني است كه كشور‌هاي آسيايي و در رأس آنها ‍ژاپن به سفارش شركت‌هاي صهيونيستس هاليوود توليد كرده‌اند، همچون «دختري به نام نل»؛ «حنا دختري در مزرعه»، «باخانمان»، «چوبين» و غيره. همان طور كه گفتيم، مادر در فرهنگ يهودي، نماد سرزمين موعود يهوديان است. اين انيميشن‌ها هرچند با هدف بيشترين تأثير بر كودكان يهودي جهان ساخته شده اما به ديگر كودكان جهان نيز اين حس را القا مي‌كند كه تصاحب ديگر سرزمين ها با عنوان برگشتن به سرزمين مادري، حق مسلم قوم يهود است.

5- شير شاه:
شايد كمتر كسي فكرش را بكند، مجموعه سه قسمتي شير شاه بر پايه پيام‌هاي سياسي شكل گرفته باشد. در شير شاه به خوبي جنگ دو ابر قدرت برتر- جنگل ـ و آشتي نسل هاي آينده آنها ديده مي‌شود. اين اثر نمادي از جنگ سرد آمريكا و شوروي در سال هاي طولاني پس از جنگ دوم جهاني است كه سرانجام به آشتي نسلها و فروپاشي نظام كمونيسم پایان می یابد؛ اما يادمان نرود شير در فرهنگ يهودي نماد سلطه جهاني صهيونيسم است.
در تورات مي‌خوانيم:… و بقيه قوم يعقوب در ميان امت‌ها و قوم‌هاي ديگر مثل شير در ميان جانوران جنگل و مانند شير درنده در ميان گله‌هاي گوسفند خواهند بود كه هنگام عبور پايمال مي‌كنند و مي درند و كسي نمي‌تواند مانع آنها شود.

6- دامبو فيل پرنده:
«دامبو» بچه فيل زشتي است كه ابتدا مورد تمسخر و بي توجهي اطرافيان قرار مي‌گيرد؛ اما سرانجام مي‌تواند با تلاش خود را بالا بكشد (نمادي از قوم يهود كه در جوامع مختلف چندان مورد توجه نبودند). مادر دامبو عرقچيني شبيه به كلاه يهوديان بر سر دارد و به اين ترتيب از ديگر فيل ها متمايز مي‌شود. گناه او تنها اينست كه مي‌خواهد از فرزندش حمايت كند؛ اما زنداني مي‌شود. سرانجام، دامبو شايستگي خود را ثابت مي‌كند و در عملياتي پيروزمندانه، همه تحقير هارا پشت سر مي‌گذارد و پرچم سيرك را كه البته بي شباهت به پرچم اسرائيل هم نيست به اهتزاز درمي‌آورد. اين انيميشن اعتماد به نفس و خودباوري را به كود كان يهود هديه مي‌كند و به خوبي مظلوميت ساختگي يهود (صهيونيسم) را تداعي مي‌كند.

7- جوجه اردك زشت:
شخصيت گوشه گير و زشت جوجه اردك شبيه دامبو فيل پرنده است، به ویژه اينكه در پایان، همانند او به موفقيت مي‌رسد و تبديل به يك قوي بسيار زيبا مي‌شود. حركت اين قوي زيبا به سمت خورشيد در غروب هم همان نماي معروف انيميشن لوك خوش شانس را به ياد مي‌آورد. از اين روی، كارتون معروف جوجه اردك زشت نيز كه در اصل براي مخاطب يهودي توليد شده است، ذهن كودكان معصوم امروز را به سوي آرمانهاي صهيونيسم سوق داده و آنها را براي پذيرش تفكرات يهود در فردا آماده مي‌سازد.

8- گاليور:
در همان نگاه نخست به انيميشن معروف «گاليور» با يك سفيد پوست بلند بالا با مدل موها و لباس انگليسي ـ آمريكايي مواجه مي‌شويم كه از طريق درياها به سرزمين عجيب كوتوله‌ها (نماد مشرق زمين) پا نهاده و به آنها در مبارزه عليه دشمنانشان كمك مي‌كند. به اين ترتيب، اين موضوع در ذهن كودك شكل مي‌گيرد كه اين « انگلوساكسون ها» هستند كه بايد منجي هميشگي آنها باشند.

9- پرنس مصر:
هاليوود در عرصه انيميشن‌هاي مذهبي نيز به طور جدي ورود كرده است. اين انيميشن روايتگر زندگي حضرت موسي (ع) است. در اين كارتون بسيار پر هزينه به خوبي روايت تحريف شده هاليوود از دين و تمايل آن را به سكولاريسم مي‌بينيم.
در «پرنس مصر» به طرز ماهرانه‌اي منزلت عصمت و شأن اين نبي مكرم الهي تنزل مي‌يابد. هاليوود مشابه اين انيميشن برنامه‌هاي كارتوني ديگري مربوط به زندگي حضرت نوح (ع) وحضرت يوسف (ع) نيز توليد كرده است.

10- شرك:
هرچند «شرك (1)» انيميشني بسيار حرفه‌اي جذاب و دوست داشتني بود، كودكان در سري‌هاي دو وسه آن به طرز باور نكردني با مقوله سكس و معاشقه‌هاي طولاني روبه رو شدند. اين گونه تصاوير و صحنه‌ها به تدريج ذهن كودك را درگير موضوعاتي مي‌كند كه متناسب با سن او نبوده و وي را با بسياري ناهنجاري هاي شخصيتي رو به رو مي‌كند.

11- سري جديد سندباد:
در سري جديد انيميشن «سندباد (افسانه هفت دريا)»، ديگر اثري از آن فضاي زيباي شرقي نيست. از علي بابا و علاالدين هم خبري نيست. به جاي آن مخاطب با انبوهي از قول و ديو و خشونت و جملات ركيك روبرو مي‌شود و سندباد مهربان، تبديل به كسي شده كه با هفتاد ضربه شمشير خود، يك كشتي بزرگ را تصاحب كرده و دريا را از خون رنگين مي‌كند.

12- ناين (نه):
اين انيميشن را بايد برنامه استاندارد آموزش مباني «كابالا» براي كودكان و حتي بزرگسالان ناميد. در اين انيميشن به روشنی از فردي به نام «پاراسلوس» و كتاب معروف او نام برده مي‌شود. (پاراسلوس يك جادوگر و پزشك معروف فرقه منحط كابالا يا همان عرفان صهيونيستي است). در اين انيميشن ضمن تبليغ كاملا آشكار فرقه انحرافي كابالا بيننده به طور دقيق با فلسفه و مباني اين تفكر آشنا مي‌شود.

13- اي كيو سان:
آنچه در مجموعه جذاب انيميشني «اي كيو سان» به خوبي تبليغ مي‌شود، نقش تفكرات بودايي در پرورش ذهن انسان است. كودكان ايراني ناخود آگاه با ديدن اين مجموعه جذب تفكرات بودايي و نيز آداب و سنن و باورهاي آنها مي‌شوند كه اين تنها به دليل شخصيت جذاب مهربان و دوست داشتني قهرمان فوق العاده باهوش قصه يعني اي كيو سان است؛ اما چرا بودايي؟! (در اين باره در ادامه صحبت مي‌كنيم).

14- پانداي كونگ فو كار:
اين هم از انيميشن‌هاي زيباي توليد شده در سالهاي اخير است كه بسيار مورد توجه كودكان قرار گرفته و در آن كودك ايراني به خوبي با باور‌ها و ويژگي هاي خاص فرهنگ و آيين بودا و مذهب ذن آشنا مي‌شود. لازم به ذكر است، كونگ فو، بيش از آن كه يك ورزش باشد، يك مذهب و ايديولوژي است كه بر پايه باور‌هاي بودايي شكل گرفته است و در اين انيميشن به طور بسيار جذابي تبليغ مي‌شود.
نكته: در سال هاي اخير، جهان غرب دريافته براي ادامه حيات نياز به معنويت و نگاه فوق مادي به جهان دارد. از اين روی، مي‌بينيم در كشور‌هاي غربي، توجه به آيين‌ها و تفكرات شرقي روز به روز افزايش مي‌يابد؛ حتي گسترش روزافزون اسلامگرايي در جامعه غربي را مي‌توان از اين منظر بررسي نمود كه حاصل از به بن بست رسيدن تفكرات مادي گرايانه غرب است.
هاليوود اين مهم را به خوبي درك كرده و تحت هدايت سردمداران صهيونيسم خود، در تلاش است تا با گسترش فرقه‌هاي نوظهور آميزه‌اي از عرفان هاي بودايي و يهودي را در قالب معنويتي خود ساخته به مخاطبان دهد. اين نگرش باعث شده تا نقش بوديسم را در بیشتر آثار هاليوودي بسيار برجسته ببينيم.

15- فرار جوجه‌اي:
اين انيميشن يكي از آثار جذاب براي كودكان است. سرتاسر فضاي داستان و مزرعه كه با سيم خاردار گرفته شده يادآور اردوگاه‌هاي كار اجباري آلمان نازي و هلوكاست (يهودي سوزي) كذايي است كه سال هاست صهيونيسم در راستای اثبات آن مي‌كوشد. ناجي مرغ هاي قرباني (نمادي از يهوديان) خروس خلباني است كه آمريكايي بوده و سرانجام با نجات مرغ‌ها آنها را به سوي دشتي باصفا (يادآور سرزمين موعود يهوديان ) راهنمايي مي‌كند. اين انيميشن، يكي از بارزترين آثار كودكان در عرصه ترويج تفكرات صهيونيسم و ترويج هولوكاست است.

16 ـ ماتريكس:
انيميشن سه بخشی ماتريكس، دارای مسائل و مباحث متعددي است. محور اصلي اين انيميشن همانند نسخه اصلي آن، يعني سينمايي‌هاي ماتريكس ترويج عرفان بودايي است، آن هم بانگرش صهيونيستي آن اما در كنار اين هدف به خوبي موضوع آخرالزمان را آماج قرار مي‌دهد، به گونه ای كه دقيقا شيطان‌هاي روباتيك را در حالي نشان مي‌دهد كه از مكه و مدينه در حال حركت هستند. در بخشي از اين انيميشن شکارا نقشه هلال جغرافيايي شيعه را روي نقشه‌اي در سازمان ملل مي‌بينيم كه خرمگس زشتي بر آن نشسته و سپس قهرمان داستان با ضربه‌اي مگس را كشته و نقشه را پاك مي‌كند. اين كار به خوبي نشان دهنده توهين مستقيم توليدكنندگان برنامه به فرهنگ شيعه است.
همچنين به تصوير كشيدن ربات‌هاي شيطاني در حالي كه فرمانده آنها، شمشير بر دست سوار بر اسب سپيدي است و در پایان كشته مي‌شود، اهانت ديگري به باور‌هاي ديني شيعه در خصوص آخرالزمان به شمار می رود.

17 ـ مجموعه باربي:
باربي مجموعه انيميشن بسيار پر طرفداري است كه همراه با عروسك و لوازم جانبي اش سالهاست به عنوان نماد ابتذال، برهنگي و مصرف گرايي جهان غرب در اذهان كودكان رخنه كرده و آنها را براي پذيرش نمادهاي مبتذل فرهنگ غرب در بزرگسالي آماده مي كند. اين انيميشن و عروسك‌هاي آن با ده ها طرح و مدل در حالي كه لبخندي مليح بر لب دارد، به راحتي زمينه‌هاي الگوپذيري از پوشش، آرايش، رنگ مو، تناسب خاص اندام و به نوعي رفتار هوس انگيز را براي كودكان و نوجوانان فراهم مي‌سازد.
كارشناسان بر این باورند، هجوم نمادهاي باربي در جامعه، مي‌تواند اثرات مخربي بر نوجوانان داشته باشد به گونه ای كه در اروپا و آمريكا هم اكنون نهادها و موسسات ضد باربي تشكيل شده است. اين كارشناسان معتقدند هم زيستي با باربي، باعث بلوغ زودرس و افزايش تمايلات هم جنس گرايي در دختران مي‌شود.

آنچه آمد، مروري سريع بر شماري از انيميشن‌هاي بسيار معروف بود كه متأسفانه بارها از رسانه ملي نيز پخش شده‌اند و به راحتي، در دسترس كودكان ما نيز قرار مي‌گيرند. در اين بخش، نمی خواستيم تا اين انيميشن ها را نقد كنيم، چراكه اگر چنين بود، قطعا براي هر يك بايد به موضوعات بسيار بيشتري مي‌پرداختيم؛ بنابراین، در اينجا به همين اندك و تنها در حد اشاره‌اي بسنده مي‌كنيم.

آنچه مسلم است، علاوه بر موضوعات فوق خشونت و پرخاش هديه اصلي بسياري از انيميشن‌هاي موجود در بازار است كه مدام در معرض استفاده كودكانمان قرار مي‌گيرد. جا دارد به دوبله بسيار بد و آكنده از جملات ركيك برخي از شركت ها هم اشاره شود كه گويي، هيچ نظارتي بر آنها نيست. همين طور شركتهايي كه در قالب بسته‌هاي شانسي اين محصولات را بدون هيچ نظارتي در قالب هديه و شانس به كودكان می دهند.

سخن پایانی
سال هاست بازار انيميشن‌هاي هاليوودي در ايران داغ شده است. اين انيميشن‌ها به سرعت و با سطحي نگري بسيار دوبله و به راحتي از رسانه ملي پخش مي‌شوند، بدون هيچ نظارتي. آنچه گفتيم، به اين معني نيست كه انيميشن خوبي در آن سوي مرزها توليد نمي‌شود، بلكه همسويي همه جانبه متوليان فرهنگي كشور با برجسته شدن تعداد خاصي از اين محصولات است كه پرسش برانگيز است و اينكه چرا در اين همه سالها و با بروز و ظهور تكنولوژي‌هاي پيشرفته وارداتي در كشور، هنوز شاهد رشد صنعت انيميشن در ايران نشده ايم؟!

در عوض به نظر مي‌رسد در عرصه توليدات كودك عقبگرد كرده و سير نزولي يافته ايم! هنوز بزرگتر‌هاي ما « علي كوچولو»، «زهره و زهرا»، «هادي و هدي»، «هشيار و بيدار»، «آفتاب و مهتاب»، «خونه مادر بزرگه» را از ياد نبرده‌اند.
مگر همين «مدرسه موش ها» نبود كه كشور ژاپن با افتخار آن را از ما خريد؟‌!
مگر همين «كلاه قرمزي و پسرخاله» نبود كه در جامعه آن همه موج ايجاد كرد؟!
ما را چه شده كه امروز آن همه نبوغ را فراموش كرده ايم و به جاي توجه به هنرمندان با ذوق و توانايمان دنبال آثار مبتذل غربي مي‌گرديم؟!

آنچه كودك امروز ايراني نياز دارد، نه «فوتباليست ها»ست و نه «سند باد» جعلي غربي‌ها. كودك ايراني به فيلمها و انيميشن هاي پر محتوايي نياز دارد كه بر پایه داستان هاي جذاب و غرور آفرين ملي و آموزه‌هاي اسلامي توليد شده باشد؛ «رستم و سهراب» و «آرش» چه اشكالي دارند كه دست به دامن «سوپرمن» و «پسر جهنمي» شده ايم؟!
«بوعلي»، پسر داناي ايراني چه ايرادي دارد كه «اي كيو سان» بايد نماد دانايي براي كودك ما باشد و در نهايت كجاي فرهنگ اسلامي ما ناقص است كه بايد كودك ما را همسو با برنامه ريزي صهيونيسم جهاني به سوي بوديسم سوق دهيم ؟!

* كارشناس رسانه

————————————–
فهرست منابع و مأخذ:
1- محمد حسين فرج نژاد- اسطوره‌هاي صهيونيستي سينما ـ موسسه فرهنگي موعود عصر-1388
2- عبد الكريم اردستاني ـ يهوديت ـ انجمن معارف اسلامي ايران ـ 1382
3- سيد جواد ميرخليلي ـ نقش صهيونيسم در رسانه‌هاي جمعي (مقاله) باشگاه‌ انديشه ـ 1384
4- فاطمه ناظم زاده ـ سلطه صهيونيسم در دنياي كودكان ـ موسسه تبيان
5- عبدالهي ناطقي ـ صهيونيسم وبرنامه‌هاي كودكان ـ 1387
6- افلاطون ـ جمهور ـ ترجمه فواد روحاني ـ بنگاه ترجمه و نشر كتاب ـ 1355
7- علي طلوعي ـ جهاني‌سازي و رسانه‌هاي محلي ـ جام جم – 1385

  1. بهار
    24 آگوست 2010

    ممنون از مطلب ارزنده و جالبتون
    اما کو گوش شنوا

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.