شنبه 13 فوریه 10 | 23:07

این حماسه همه ز یمن تو بود / گرچه از آن مردمش خواندی

مجموعه ی شعرهای زیر توسط یکی از دانشجویان دانشگاه ضنعتی امیرکبیر از اشعاری که پس از انتخابات گفته شده است، انتخاب شده است تا در دست نوشته ها و پلاکاردها مورد استفاده قرار گیرد.


مجموعه ی شعرهای زیر توسط یکی از دانشجویان دانشگاه ضنعتی امیرکبیر از اشعاری که پس از انتخابات گفته شده است، انتخاب شده است تا در دست نوشته ها و پلاکاردها مورد استفاده قرار گیرد.

نه سازش نه تسلیم

نه سازش نه تسلیم

شعر های پراکنده:

  1. به قول دشمن پیمان دوست بشکستی / ببین که از که بریدی و با که پیوستی
  2. این گردبادهای به غیرت در آمده / تسلیم رهبرند که طوفان نمی کنند
  3. ای رهبرا به پای دفاع از حریمتان/ مردم دریغ از سر و از جان نمی‌کنند
  4. مردم همیشه عاقبت شب، به خیر نیست/ امروز روز «طلحه» و روز «زبیر» نیست
  5. آن روز دیده بودم این «فتنه‌ها» که برخاست / کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی
  6. شهر ما هر طرفش نام شهیدی است ولی / کوچه های دل ما نیست به نام شهدا
  7. (برای یار خراسانی عزیز و صبورم:)
    نه هر درخت تحمل کند جفای خزان / غلام همت سروم که این قدم دارد
  8. ما یوسف خود نمی فروشیم / تو سیم سیاه خود نگه دار
  9. مرگا به من! که با پر طاووس عالمی / یک موی گربه ی وطنم را عوض کنم
  10. ما ز یاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آن چه می پنداشتیم

محمد صادق باطنی: (طنز، سران سبز):

  1. ای کاش میر میدید، انبوه عاشقان را / تا بی خبر نمیرد، از درد خود پرستی
  2. جانباز شیمیایی، با شیخ گفت: «جانا! / با کافران چه کارت؟ گر بت نمی پرستی»
  3. دندان گرگها را، هر کودکی ببیند / ای پیر انقلابی! چشمت چرا تو بستی؟
  4. عاشق شو ارنه روزی، این صبر هم سرآید / اذن ولی نباشد، پنداشتی که جستی؟
  5. یارب شکسته حالان، طاقت دگر ندارند / تا کی کنند اجانب، چندین دراز دستی

علی محمد مودب (فضای فتنه):

  1. فتنه مه نیست که برخیزد و خود بنشیند/ ناخدا باید تا کشتی و دریا بیند
  2. شیخ ها در تله ی شاید و اما ماندند/ مطربان پیشتر از شیخ، سخن ها راندند
  3. خیلی از آن طرف آب، شناها کردند / که شنا در طرف غفلت ماها کردند

علیرضا قزوه

  1. بگو بلند شود موج غیرت دریا / چنان که باز شود مشت هر حباب فروش
  2. سلام بر همه الا به قلب مغلوبان / سلام بر همه الا به انقلاب فروش
  3. شما که خون دل خلق را پیاله شدید / شرور شهر شمایید یا شراب فروش؟
  4. می خواست تا شراب طهوری دهد به ما / جوشید آنقدر که به آب عنب رسید
  5. صفین و نهروان و جمل نوش جانشان / این کوفیان که مِهر علی شان به سب رسید
  6. هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود / هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید
  7. با غرب و شرق مسخره بازان یکی شدند / نوبت به ریشخند سران عرب رسید
  8. چیزی نبود حاصل شان از هجوم وهم / جز مشت ریسمان که به کام حطب رسید
  9. خاموشی ام مبین که در این آتش نفاق / روحم به چشم آمد و جانم به لب رسید

محمد مهدی سیار

  1. خیل پیاده ایم، کجا بازگو کنیم؟ / رنجی که برده ایم ز شطرنج بازها
  2. ماییم و زخم خنجر و دست برادران / ماییم و میزبانیِ این ترک تازها
  3. در پیش چشمِ کوخ نشینان غریب نیست / از کاه، کوه ساختنِ کاخ سازها
  4. قرآن به نیزه رفت، خدایا مخواه باز / بر نیزه ها طلوع سرِ سرفرازها

سید حسین شهرستانی

  1. از این مسیر سبز سلیمان انقلاب / آسیمه با نشانه انگشتر آمده
  2. معلوم نیست شیفته یا تشنه از چه روست؟ / با پای رفته بود ولی با سر آمده
  3. ایران من! بشارت آزادی ات رسید!!! /بار دگر ز باختر اسکندر آمده
  4. در اردویی که رنگ سیادت لوای اوست / در حیرتم ز شام چرا لشکر آمده؟!
  5. هر چند آشناست نمی دانمش چرا / با اجنبی به معرکه همسنگر آمده؟!
  6. این لیلة المبیت و دم امتحان ماست / از هر قبیله توطئه را خنجر آمده

علی معلم دامغانی

  1. شگفتا كور و كافر قاتلانت جمله بسم الله می گویند
    محمد را كه جد تست با حرمت رسول الله می گویند
    هم از كوثر هم از حیدر هم از قرآن و پیغمبر خبر دارند.
    و از ابتر خبر دارند
  2. بپرس از هر كه خواهی: «سبط اكبر كیست؟»
    می داند
    بگو: «جان پیمبر كیست» می  داند

قادر طهماسبی:

  1. ز چشم بسته هلا مُهر خواب بردارید / به دفع فتنه، قدم با شتاب بردارید
  2. سپاه تفرقه بر طبل اتحاد زده ست / ز پیش چشم جهان بین حجاب بردارید
  3. به نور بینش خورشید رهبری آنک / ز چهره های منافق نقاب بردارید

جواد محمد زمانی: (باید کنار هر یک از این قطعه ها عکس آقا هم باشد.)

  1. چشم بد دور، عمرتان بسیار / کس نبیند ملالتان آقا!
    ما نمردیم خون دل بخوری / تخت باشد خیالتان آقا!
  2. هست خاموشی‌ات پر از فریاد / در تو آرامشی است طوفانی
    «الذی انزل السکینه» تو را
    / کرده سرشار از فراوانی
  3. این حماسه همه ز یمن تو بود / گرچه از آن مردمش خواندی
    رهبرا! تا ابد ولی محبوب / در دل عاشقان خود ماندی
  4. نسل سوم چو نسل اول هست / با شعف با شعور با باور
    جاری است انقلاب چون کوثر / هان! «فصل لربک وانحر»
  5. جان ایران! چه شد که جانت را / جان ناقابلی گمان کردی؟!
    آبروی همه مسلمانان / اشک ما را چرا درآوردی؟!
  6. جسم تو کامل است، ناقص نیست / می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
    دستت اما حکایتی دارد… / رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس!

میلاد عرفان پور

  1. نه! امیدی به شما نیست، حقارت، آزاد / هرچه خواهید بگویید، جسارت، آزاد
  2. آبروی وطنم یوسف بازار شده ست / ثمن بخس ، فراوان و تجارت ، آزاد
  3. شیختان با همه شیرینی و شهرآشوبی / فتویِ فتنه فرستاد : شرارت ، آزاد
  4. راه بر مشت گره کرده ی مردم بستید / تا به دشمن شود انگشت اشارت، آزاد
  5. حرم از دست حرامی نگرفتیم که باز / پیک و پیغام فرستید که غارت، آزاد

پژمان دیری

  1. دشمن ولی از جنگ به جنگی دگر آمد / هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد

محمد علی مودب

  1. صدای “هل من ناصر ” از همه شبکه ها پخش می شود / و پسران نوح‌ها بر قله‌ها غرق می‌شوند در اوج! بر قله‌ها!
  2. جوان‌هایی که دوستشان داشتیم / پیرمردهای خوبی از کار در نیامدند

محمدعلی مهران فر

  1. دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمــده است / با علی لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است
  2. فـاش پیـداست کـه از غیـظ برافـروختـه اند / و چه کیـن ها که در انبان دل اندوخته اند
  3. ظـــاهـــرا  غصــهء میراث پـیـمـبـــر  دارنـــد / تــا علــی را مـگـر از مسنـد دیـن بـر دارنـد
  4. پس چه در خانه نشستیم؟ علی تنها ماند / منتظــر بهـر چـه هستیم؟ علـی تنهـا مـاند
  5. با ولـی باش مگـو راه ولایـت سخــت اسـت / آنکــه هـم پـای ولایـت نـرود بـدبخــت اسـت
  6. این چه فتنه است که آفت زده ایمــان ها را / “ایـن عمــار” کـه روشـن بکنــد جــان هـا را
  7. “ایـن عمــار” کــه تـبـیـیــن حقــایق بکند / “ایـن عمــار” کــه از دسـت شمــا دق بکند؟
  8. خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند / نکـنــد بــاز تــو را فـتـنــه زمـیــن گـیــر کـنــد
  9. نکـنــد بــا شـتـــر مـعــرکــه هـمـــراه شـوی / نکـنـــد مـثـل “بنی ساعده” گـمــراه شـوی
  10. خـصــم خـصــم است ولو یار نمــاید خود را / در پــس دیــن تــو انـکــار نـمـــایـد خـــود را
  11. دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهـد بـرد / آنکه اهلست به این شعبده پی خواهدبرد
  12. نـیــزه نـیــزه اسـت ولـو بـر ســر او قـرآن هـا / کفر کفری است که بر خواستـه از ایمان ها
روح الله شاهد باش با سید علی ماندیم

روح الله شاهد باش ما با علی ماندیم

  1. علی اصغر
    16 فوریه 2010

    با سلام بر دوست عزیز و سایر کاربران گرامی

    سید خراسانی نشانه ای بزرگ از نزدیک بودن ظهور!

    سید خراسانی کیست و در هنگام ظهور چه می کند ؟

    آیا مقام معظم رهبری(مدظله) از سید خراسانی بودن خویش آگاه است؟!

    آقا بارها و بارها در مراسم رسمی و خصوصی با عبارت سید خراسانی مورد خطاب قرار گرفتند ولی سکوت کرده و واکنشی نشان ندادند. آیا سکوت ایشان نشانه تایید نیست؟!

    آیا مقام معظم رهبری(مدظله) در صورت نادرست بودن این مباحث نمی بایست از این انحرافات جلوگیری کند ؟

    آیت الله بها الدینی چند سال قبل از رهبری آقا: رهبری بعدی منتظری نیست ، رهبر بعدی سید خراسانی است

    استاد پناهیان :

    برای بنده یقینی است که سید خراسانی مقام معظم رهبری(مدظله) میباشد

  2. بی نام
    16 فوریه 2010

    با شعر خوش باشید، زمان مناظره‌ها و حرف‌های منطقی این اسم‌ها رو ردیف کنید ببینید چند نفرشون می‌تونن از موضعشون دفاع کنند. البته دفاع می‌کنید با دروغ با تهمت با آبرو بردن و مایه گذاشتن از دین

  3. سید عمار
    17 فوریه 2010

    سلام
    بخش های لو رفته ای از وصیت نامه ی میر حسین موسوی

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.