پنج‌شنبه 19 آگوست 10 | 02:04

نصرالله عملیات استشهادی را چگونه توصیف می‌کند؟+فیلم

“ما می‌شنویم که مردمان مسلمان با خوشحالی، خرسندی و لبخندزنان به سوی مرگ می‌شتابند. آقای نصرالله، این مسئله را برای غربی‌هایی چون من چگونه توضیح می‌دهید؟”


سید کمال‌الدین دعائی «رابرت فیسک» (Robert Fisk) ژورنالیست کهنه‌کار بریتانیایی و خبرنگار بخش خاورمیانه در روزنامه‌ی The Independent است که بیش از 30سال به طور مستمر در حوزه‌ی ژئوپلیتیک لبنان فعالیت کرده است. او بیش از هر خبرنگار خارجی جوایز خبرنگاری کسب کرده است و روزنامه‌ی نیویورک تایمز وی را «احتمالا معروف‌ترین خبرنگار خارجی در بریتانیا» لقب داده است.

فیسک پس از کسب مدرک دکترای خود در سال 1968 در رشته‌ی علوم سیاسی، در جریان اتفاقات متعدد سیاسی و در جغرافیای متنوعی به فعالیت خبرنگاری مشغول بوده است. جنگ‌های ایرلند شمالی در دهه‌ی 1970، انقلاب پرتغال در 1974، جنگ داخلی لبنان، انقلاب اسلامی ایران در 1979، نبرد شوروی در افغانستان، جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس و نیز تجاوز آمریکا به عراق از جمله وقایعی است که فیسک در رابطه با خبرنگاری و اطلاع‌رسانی جلب توجه و کسب شهرت کرده است. او هم‌چنین از معدود خبرنگارانی است که موفق به مصاحبه با «اسامة بن‌لادن» در سه مرحله (1993، 1996، 1997) شده است. وی از جمله ناظران سیاسی است که در اکثر موارد، نسبت به سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی ایران موضعی مثبت ابراز کرده است. در جریان بازداشت ملوانان انگلیسی در سال 86، وی این اقدام را «جنگ تحقیر» خواند.

علاوه بر کسب جوایز متعدد روزنامه‌نگاری و خبرنگاری، فیسک تجربه‌ی نگارش چند کتاب و ساخت یک فیلم مستند را نیز در کارنامه‌ی خود دارد. «از بیروت تا بوسنی» (From Beirut to Bosnia) مستندی است که او در سال 1993 و در سه قسمت منتشر کرد و آن را به عنوان جستجویی برای «فهم چرایی افزایش مسلمانانی که از غرب متنفر می‌شوند» معرفی کرد. این مستند به کارگردانی Mike Dutfiled و با حمایت شبکه‌ی تلویزیونی Discovery Channel تهیه شده است. اگرچه که پس از اعتراض بعضی مجامع رسانه‌ای حامی رژیم اسرائیل مانند CAMERA، این شبکه از پخش مجدد این مجموعه خودداری کرد.

اپیزود اول این مستند با عنوان «لبخند شهادت‌طلب» (The Martyr’s Smile) به حضور فرهنگی و نظامی «حزب‌الله» در کشور لبنان و هم‌چنین بازتاب و واکنش شهروندان لبنانی نسبت به تجاوز و توسعه‌طلبی رژیم اسرائیل در جنوب لبنان می‌پردازد. اگرچه اکنون مدت زیادی از ساخت این مجموعه می‌گذرد، اما نگاه عمیق و در عین حال بی‌طرفانه و همه‌جانبه‌ی فیسک در تهیه‌ی این مستند، بازبینی چندباره‌ی این مجموعه‌ی مستند را لازم و مفید می‌‌نماید.

در سال‌های 1992-1993 که این مستند تهیه شده است، نیروی مقاومت حزب‌الله  و به تبع آن جامعه‌ی لبنان در موقعیت اجتماعی و سیاسی خاص خود قرار دارد. از سویی چند سالی از فوت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و جانشینی آیت‌الله خامنه‌ای نمی‌گذرد و از سوی دیگر «سید حسن نصرالله» پس از شهادت سید عباس موسوی در ابتدای راه پر فراز و نشیب رهبری حزب‌الله لبنان قرار دارد و فیسک این فضای اجتماعی و سیاسی را به خوبی به تصویر کشیده است.

در قسمتی از اپیزود لبنان، رابرت فیسک بعد از حضور در یک مراسم که از سوی حزب‌الله لبنان و در بزرگ‌داشت مرحوم امام‌ خمینی تدارک دیده شده است، به دیدار «سید حسن نصرالله» می‌رود و از نصرالله جوان که اکنون به نوعی پیشوای شهادت‌طلبان است از مفهوم «شهادت طلبی» سوال می‌کند. تعبیر نصرالله در پاسخ به او جالب نظر است: «کاکتیل یخ و موسیقی کلاسیک، بعد از سونای داغ!»

پس از آن‌که نصرالله به رابرت فیسک می‌گوید: “حتی اگر تمام دنیا تصمیم بگیرند دولتی را به نام «اسرائیل» به رسمیت بشناسند، ما هیچ‌گاه چنین دولتی با نام «اسرائیل» را به رسمیت نخواهیم شناخت، چرا که دولتی است که بر بنای غصب و تعرض به کشور دیگران تأسیس شده است.” فیسک از وی می‌پرسد: “ما می‌شنویم که مردمان مسلمان با خوشحالی، خرسندی و لبخندزنان به سوی مرگ می‌شتابند. آقای نصرالله، این مسئله را برای غربی‌هایی چون من چگونه توضیح می‌دهید؟”

نصرالله در توضیح شهادت‌طلبی می‌گوید: “این‌ها کیفیاتی است که رزمندگان ما واجد هستند، مانند شخصی که به قول شما کامیون‌ش را به سمت مواضع نظامی دشمن حرکت می‌دهد و با انفجار آن باعث شهادت خود می‌شود در حالی که قلبا خوش‌حال است و لبخند می‌زند و راضی است چرا که می‌داند به دنیایی دیگر منتقل خواهد شد. به باور ما، مرگ فنا نیست، انتهای چیزی نیست، بلکه آغاز یک زندگی حقیقی است. به‌ترین استعاره‌ای که می‌توانم برای تفهیم این حقیقت به یک انسان غربی به کار ببرم این است که شخصی را در نظر بگیرید که برای مدت طولانی در یک سونای بخار بوده است و بعد از ساعات طولانی که خسته و گرمازده و تشنه است و از اثرات حرارت بالا در رنج است، سپس به او گفته شود که اگر در را باز کنی به اتاقی آرام و راحتی وارد خواهی شد که در آن‌جا نوشیدنی بسیار خنکی در انتظار اوست تا بنوشد و موسیقی کلاسیک زیبایی بشنود. در این حال، او بدون درنگ در را باز خواهد کرد و با خوش‌حالی و خرسندی وارد خواهد شد و در نظر دارد که آن‌چه پشت سر گذاشته در برابر آن‌چه به دست آورده، ارزشی ندارد و چیزی بسیار با ارزش در انتظار اوست… من واقعا نمی‌توانم مثال دیگری برای توضیح این ایده به یک انسان غربی بیابم!”

تصاویر این بخش از مستند را در قسمت زیر می‌توانید مشاهده کنید و یا ازایــن جــا (لینک دوم ) (لینک کمکی) دانلود کنید:

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.