تریبون مستضعفین – هادی فیروزمندی
قصه این است که روحانیای در ماه مبارک رمضان سال 1386 برای تبلیغ به روستایی در چهارمحال و بختیاری میرود. در مدت سکونت در آنجا از وجود مکانی در کنار روستا آگاه میشود، به نام «کمپ». از سر کنجکاوی به آنجا میرود. آنجا کمپ ترک اعتیاد بود.
«اخراجیها 4» دیگر قصهی افراد نابابی نیست که با حضور در جبهه انسانهای شایستهای میشوند. «اخراجیهای 4» داستان تولدِ دوباره افرادی است که پس از تجربهی روزگاری تیره، امروز در کمپی که پرچم پیروان شهید همت زمین خورده، برای جبران گذشتهی خود، معراجی میشوند. داستان طلوعِ نور بر دلهای پاکی که در جستجوی خدایی رحیماند. خدایی که نه تنها میبخشد، که آنها را تبدیل به نیکیها نیز میکند.
محمد تقی رحمتی درمستندِ 20 دقیقهایِ «اخراجیها 4» که در روز چهارم جشنواره عمار به نمایش درآمد، سعی کرده است از شعار خارج شود وبه روایتزندگی روحانیای بپردازد که پس از مشاهده خلاء وجود روحانی در کمپ ترک اعتیاد و احساس ناامیدی و دوری از خدا در میان معتادین، به میان آنها رفته و برای آنها از خدایی جدید سخن میگوید.
اعضای کمپ او را «حاجآقا» صدا میزنند و حاج آقا نیز برای آنها میگوید: «خدا همین جاست»! فیلم با روایت افرادی شروع میشود که هرکدام از قبل و بعد از آشنایی خود با حاجآقا میگویند. از اینکه روزگاری در جیبشان قمه بوده، اما امروز خودکار است. از کتابخانهی امروز خانهشان.
دوربین، معتادی را نشان میدهد با دستی شکسته که در حال نرمش است و بعد، تصویر زوم میشود به روی بازویِ گچ گرفتهی او. روی گچِ بازو، برچسب عکسهای شهدا است و امام(ره). حاج آقا از زندگی سخت خود در کمپ میگوید. از تلاشش، برای شکستن تضادی که میان این قشر و روحانیت بوده است. این همان بستر اصلی فیلم است.
در روزگاری که لنز دوربین کارگردانهای شبهروشنفکر سینما، به سمتِ نیمههای خالی زندگی و القای روح ناامیدانه و پوچی و تباهی است، کارگردان به زیبایی تلاش افرادی را نشان میدهد برای «توسل» به روح شهیدانی که به قول خودشان شاید یکبار هم به گلزار شهدای شهرشان نرفته بودند!
مستند در عین سادگی و روانی، پرکشش و جذاب است. با وجود زمان کوتاهِ مستند، سوژه خوب پرداخت شده است. شاید نقطه قوت فیلم، سخنان گیرا و شنیدنی اعضای کمپ باشد، که بی هیچ اغراق بیان میشود. تلاش کارگردان برای نمایش روح توکل و توسل مردمی که راه سعادت را در پیمودن راه دین و شهدا یافتهاند، ستودنی است. شاید این همان زبانِ مردم در بیان عمار باشد.
Sorry. No data so far.