دوشنبه 23 آگوست 10 | 17:07

متن سخنان نمايندگان تشكل‌های دانشجويی در ديدار با رهبر انقلاب

در دیدار صمیمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاهها با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که 3 ساعت به طول انجامید 12 نفر از نمایندگان گروهها و تشكلهای مختلف دانشجویی، دیدگاههای خود را با حضرت آیت الله خامنه ای درمیان گذاشتند.


متن سخنان نماينده جنبش عدالتخواه دانشجويي ( مسعود براتی )

سلام علیکم

از بابت وقتی که در اختیار جنبش عدالتخواه دانشجویی گذاشته شده است تشکر می نمایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
انقلاب اسلامی به رهبری حضرت روح الله (ره) و ایستادگی مردم سرآغاز، تحولات جهانی به نفع مستضعفین جهان بوده است. اکنون با افزایش سرعت این تحولات ، نیاز بیشتری به حضور فعالتر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای خارجی به منظور تقویت و گسترش جبهه ضد استکباری، احساس می گردد. خوشبختانه ریاست محترم جمهوری در دیپلماسی عمومی فعال ظاهر شدند که جای تقدیر و تشکر دارد. امسال جنبش عدالتخواه با اعزام گروه سه نفره ای به کنفرانسي مردمی در کشور بولیوی ، توانست موضوعات ضد استکباری و ضد صهیونیستی را در آنجا مطرح نماید که مورد استقبال شرکت کنندگان واقع گردید در اين سفر شوق و عطش ملت‌هاي مستضعف براي شنيدن آرمان های انقلاب اسلامي نمایان شد. همچنين معلوم شد علي‌رغم تلاش‌هاي انجام شده فاصله تا وضع مطلوب بسيار است. احساس می شود نهادهای مسئول در این امر درگیر فرایندهای بروکراتیک هستند که آنها را از اهداف خود دور می نماید. لذا باید، جریان دانشجویی و مسئولین توجه جدی تری به مقوله صدور انقلاب داشته باشد و نقش خود را در اين زمينه پيدا کند. نقشي که در اوايل انقلاب اسلامي براي آن تجربيات موفقي وجود دارد.

موضوع دیگری که دغدغه قدیمی جنبش دانشجویی بوده است و همچنین بر وجهه جمهوری اسلامی در میان کشورهای اسلامی تاثیر گذار است، بحث تحریم کالاهای شرکت های حامی رژیم صهیونیستی است. متاسفانه علی رغم وجود قانون صریح در این مورد ، به دلیل عدم انسجام و اراده کافی در میان مسئولین اجرایی این مساله روی زمین مانده است.
مطالبی هم در مورد مسایل داخلی بیان می شود:

در فضای رسانه ای کشور شاهد دعواهای بی مورد و سیاسی هستیم که مسایل کم اولویت را به عنوان مساله اصلی کشور مطرح می نمایند. و تنها نتیجه آنها نیز به حاشیه رفتن مسایل و مشکلات اصلی انقلاب و مردم است. در ادامه برخی از مسایل را که در فضای عمومی کشور کمتر به آنها توجه می شود را بیان می نماییم:

الف) مورد اول بحث خصوصی سازی است .اشتیاق زاید الوصف برخی از مسئولین برای خصوصی سازی همه چیزاست. بحث خصوصی سازی آموزش و پروش و بهداشت است که توسط مسئولین مطرح گردیده، به نظر ما این دو مقوله در ذیل اصل 43 قانون اساسی قرار دارد و نباید نگاه اقتصادی به آنها داشت. و نگرانی بیشتر در مورد نتایج و آثار فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی این عمل بر قشر محروم جامعه است. جنبش عدالتخواه دانشجویی علی رغم دعوت از مسئولین این دو حوزه برای برگزاری جلسه پاسخگویی، اما با پاسخی از سوی مسئولین مواجه نشد.

ب ) مورد دوم مقوله تحقق عدالت در جامعه است.که با مبارزه با فقر و فساد و تبعیض حاصل می شود. در اینجا باید از فعالیت های انجام شده برای رفع فقر تشکر نمود، هر چند که در مبارزه با فقر و مفاسد اقتصادی انتظارات جنبش دانشجویی برآورده نشد. اما آنچه که برای مردم گزنده تر است ، و موجب ایجاد فاصله میان مردم و مسئولین می شود و زمینه سو استفاده دشمن را فراهم می کند ، تبعیض می باشد. متاسفانه به بحث تبعیض آن طور که لازمه تحقق عدالت است ، پرداخته نشده است. تبعیض در مبارزه با مفاسد اقتصادی ، تبعیض در تخصیص امکانات شهری ، تبعیض در رسیدگی به شکایات مردم ، سخت شدن ورود اقشار مستضعف به دانشگاه ، فروش مدرک دانشگاه های معتبر یا همان دانشجوی پولی- که در پیش نویس برنامه پنجم توسعه تکرار شده است – چند مورد از تبعیض های موجود است.

یکی از موارد آشکار تبعیض فعالیت های صدا و سیما است. محور نبودن مستضعفین و کوخ نشینان در تولید برنامه های خبری و هنری است. به عنوان مثال مسایل کوچک کلان شهرها از مسایل حیاتی شهرستان ها اهمیت بیشتری پیدا می کند. حقوق800 ميليوني يک نفر ساعت‌ها موضوع برنامه مي‌شود اما مشکلات کوره دهات‌ها نه.

نکته ای دیگر، عدم استفاده صدا و سیما از فعالین و متفکرین انقلابی در برنامه ها می باشد. ما در مقطعی شاهد حضور ایشان در صدا وسیما بودیم که با استقبال مخاطبان نیز مواجه گردید که نوید بخش مطرح شدن اصول و آرمان های انقلاب در صدا وسیما بود، اما متاسفانه این روند ادامه پیدا نکرد، که این را ناشی از نگاه محافظه کارانه مدیران صداو سیما می دانیم.

حذف شدن جریان دانشجویی و فعالیت های سیاسی و اجتماعی این قشر در برنامه های صدا و سیما از دیگر نقاط ضعف این مجموعه می باشد. سفر بولیوی ، فعالیت جریان دانشجویی در زمان جنگ غزه ، اعتراضات صورت گرفته در زمان حمله به کشتی آزادی ؛ از نمونه هایی است که در صدا وسیما انعکاسی نیافت.

البته سایر مسئولین نیز تعامل مناسبی با جریان دانشجویی ندارند، عدم پاسخگویی به جنبش دانشجویی، برگزاری جلسات گزینشی برای ظاهر سازی، حاکی از عدم اهمیت دادن به جنبش دانشجویی است و متاسفانه از نحوه تعامل حضرتعالی با جنیش دانشجویی نیز الگو نمی گیرند.

در سطح دانشگاه مسایلی که قابل بیان است، درگیر شدن جریان دانشجویی در بازی های سیاسی و غافل شدن از مسایل اصلی مردم ، تقلیل جنگ نرم به جنگ روانی ، و همچنین وجود جریانات فکری و فرهنگی مانند غرب شناسی های افراطی و انتزاعی نفی کننده دست آوردهای تکنیکی غرب است که سبب تغییر اولویت های ذهنی دانشجویان می گردد و نتیجه ی آن بی توجهی به مسایل عینی و پیش روی انقلاب است .
در انتها مناسب است ، تعدادی از مطالبات جنبش عدالتخواه در سالهای گذشته که هنوز تحقق کامل نیافته است، باز خوانی شود : عدم تدوین سازو کارهای قانونی برای اجرای اصل 8 قانون اساسی، اجرایی نشدن قانون بررسی اموال مسئولین و بستگان آنها قبل و بعد از مسئولیت، اشتیاق پیوستن به سازمان تجارت جهانی در میان برخی مسئولین ، مبارزه با طاغوت فرهنگی و جریانات انجمن حجتیه ای خصوصا در عرصه فرهنگ.

کلام آخر، از مولایمان امیرالمومنین آموخته ایم که در مقابله با دشمنان اینگونه باشیم:
“كوهها از جاي كنده مي شوند، تو پابرجا باش! دندان هايت را به هم بفشار . كاسه سرت را به خدا بسپار.قدمهايت را بر زمين استوار كن. چشم به آخرين صفوف دشمن بدوز و از برق سلاحهايشان ترس به دل راه مده. و بدان كه پيروزي از سوي خداي سبحان است.
والسلام علیکم و رحمه الله

متن سخنان نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل (محمد افکانه)

آقای خامنه ایی سلام، می خواهیم برای یکبار هم شده همانگونه که می خواهید صدایتان کنیم. همانگونه که در نجوای شبانه مان حضورتان را تا ظهور طلب می کنیم.
گفتمان انقلاب اسلامی بر مدار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که در تعریف تازه و عمومی از انسان ، تمدن و حیات سعادتمند فردی و جمعی ریشه دارد، علاوه بر به چالش کشاندن گفتمان های ماتریالیستی شرق و غرب، فصل نوینی را در احیای تمدن اسلامی – ایرانی و رشد بیداری مذهبی در میان جوامع اسلامی پدید آورد و در مقابل اضمحلال دولتهای فاشیستی شرق و پلیارشیک غرب با طرح حکومت مردم سالاری دینی، گام نخست از مراحل 5 گانه تحقق اهداف نهضت اسلامی را برداشت، گام دوم یعنی هندسه عمومی جامعه اسلامی نیز با تحقق اهداف نهضت اسلامی و ایجاد ساختارهای آن پی ریزی گردید و سبب شد که امروز با محوریت ایدئولوژیک گفتمان مهدوی و گفتمان صهیونیستی، دو جبهه معارض و معاند، شامل انقلاب اسلامی و استکبار در پهنای گیتی صف بندی نمایند، که از ابتدای انقلاب نیز جریان معارض، با استراتژی هایی چون فروپاشی سخت افزاری در گام نخست و بعد با استحاله نرم افزاری و سپس با جلو گیری از اقتدار ملی، امروز با ایستادگی، نظامی مردمی روبروست که با ایمان به وعده صادق الهی “ان تنصرو و الله ینصرکم” هر روز مصمم تر، مسیر صعود و پیشرفت را می پیمایند و هر لحظه عرصه را بر غرب و استکبار تنگ تر می کنند و اینک پس از گذشت سی سال هم چنان مهمترین رسالت و مسئولیت نظام، عینیت بخشیدن به ا یده مردم سالاری دینی در زندگی مردم است تا ضمن استحکام پایه های نظری نظام در داخل، جایگزینی جدی برای زندگی انسان ها در برابر نظام های لیبرال، به جهان بریده از سرمایه داری عرضه نماید تا ان شا الله گام سوم یعنی دولت سلامی نیز محقق گردد.

اما شوربختانه نزدیک به 16 سال از عمر نظام در راستایی سپری شد که چندان با اهداف اولیه سازگاری نداشت، توجه به مدل های توسعه غربی در سطح کلان، پیامد های مهمی با خود داشت که نباید تصور نمود که آثار آن به همان 16 سال محدود می شود برتری ارزش های مادی بر ارزش های معنوی، به حاشیه رفتن ارزش های محوری مانند عدالت، رشد فرد گرایی و منفعت محوری، رشد گرایشات سکولار در محیط های نخبگانی و… و در یک کلام تحول در ارزشهای اساسی جامعه به نفع غربی شدن در فکر و اندیشه و به انزوا رفتن فکر و مدل اسلامی از مهمترین پیامد های الگوی غربی در آن سال هاست .

نتایج انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری تنها صحنه پیروزی یک فرد نبود، بلکه عرصه پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی و راهبرد بازگشت به خویشتن و تحقق شعار خود باورانه “می شود، می توانیم” و تبلور خواست و اراده ی مردم، در رای، به حاکم شدن پارادایم عدالت بر ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور و غلبه جمهوری عدالت بر دیکتاتوری فساد بود و اینک که عدالت در عرصه ی اجتماعی؛ مطالبه مردم و در عرصه سیاسی؛ شعار دولت است با چالش هایی در عرصه نظر و بایسته هایی در حوزه عمل روبرو است.

چالش های نظری :
نخست : عدم رجحان عدالت بر سایر ارزش ها : اگر نظام مردم سالاری دینی و مدل پیشرفت اسلامی – ایرانی را به مثابه یک گفتمان در نظر بگیریم عدالت در حکم ارزش مرکزی و ارزش برتر این گفتمان است و سایر مفاهیم در ارتباط با آن معنا می شوند، در تبیین و توضیح بر مبنای آن صورت بندی می گردند. عدالت در نظام سیاسی اسلامی ایران بر خلاف نظام های لیبرال دمکراسی اساس مشروعیت و حقانیت و پایه ی کار آمدی و توسعه یافتگی است .
عدالت به عنوان جوهر ارزش های فردی و اجتماعی انسان و بخش تفکیک نا پذیر آزادی ، پیشرفت؛ توسعه و استقلال در نگاه دینی با دو مفهوم دیگر در هم تنیده است یکی عقلانیت و دیگری معنویت .
عقلانیت از این رو که اگرعقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار نرود ، نتیجه اش اشتباه و گمراهی در عمل است و البته در این معنا عقلا نیتی مورد توجه است که با تحول و تغییر در تضاد نباشد بلکه تابع خرد بودن، باید منشا تحول و مبدا حرکت باشدو معنویت به معنای پرهیز از دنیا زدگی و ارزش زدایی ، تلاش برای توسعه براساس معیار های دینی در عرصه اجتماعی از ملزومات تحقق این مهم است . که تجربه ی تلخ دوره پس از جنگ تحمیلی در مدیران عصر کارگزاران و 8 ساله معطوف به آن- موسوم به اصلاحات- خود از ضرورت های نوسازی معنوی برای یک باز تعریف تئوریک مفهوم عدالت است.

دوم ؛ عدم نگاه تک ساحتی به عدالت :
شاخصه اصلی عدالت، جامعیت و فراگیری آن است که ریشه در متون دینی و سلوک پیشوایان شیعی خصوصا عدالت علوی دارد که در این ماه در محراب کوفه به خون می نشیند. و در آن تاکید بر توزیع متناسب و عادلانه ثروت و قدرت و منزلت مورد توجه بوده است .
اصولا محدود کردن ظرفیت جامع و همه جانبه عدالت به عدالت اقتصادی و فرو گذاری از ابعاد فرهنگی، حقوقی و رسانه ای عدالت در واقع محدود کردن خود عدالت است که این مسئله ضمن منافات با روح عدالت سبب ایجاد نابرابری های اجتماعی درعرصه حیات جمعی می گردد، که کشورهای سوسیالیستی قبل از فروپاشی شوروی نمونه ای از این تلقی ازاین عدالت هستند.

بایسته های عملی
1-قوه ی مجریه باید کانون عدالت گستری و مبارزه با مظاهر بی عدالتی باشد.
در جمهوری اسلامی علیرغم تفکیک قوای نسبی، قوه مجریه به دلیل تمرکز فرصت ها و انباشت امکانات و به سبب برخورداری ازظرفیت اجرایی وتوانمندیِ تصمیم گیریِ راهبردی، در حوزه ی فرهنگ، اقتصاد و سیاست مرکز ثقل کارآمدی نظام است و با نقش آفرینی بی بدیل در توزیع قدرت وثروت و منزلت ازمجموع قوای مقننه و قضائیه درگسترش عدالت و تغییر در شکاف های اجتماعی- سیاسی توانایی بیشتری دارد. اگرچه بیشتر از سایر قوا می تواند بسترساز فساد و تبعیض باشد، فزون تر نیز، قدرت منزه کردن چهره کشور از آلودگی ها را دارد وخوشبختانه امروز با تلاش دلسوزان انقلاب و خواست مردم، دولتی بر سر کار است که شعارش عدالتخواهی است و قاطبه سیاست ها، روندها وکارگزارانش در نظر و عمل همسو با این شعار هستند. اما چه کنیم، که دلمان از، دست چپ و راست رئیس جمهور خون است. آخر مگرمی شود از عدالت، مبارزه با اشرافی گری، ویژه خواری و زیاده خواهی دم زد، اما به افرادی با سوابق نه چندان روشنِ قضائی وحتی دارای برخی جرائم ثابت شده اعتماد نمود و بالاترین ظرفیت های اجرایی را به آنان سپرد. و حتی بنا بر اخبار واصله تمام قد جلوی بررسی پرونده اش درمقابل دستگاه قضائی ایستادگی نمود! و یا تمام اعتبار و حیثیت خو را به پای کسی ریخت که مکرراً با طرح مسائل شاذ، نا بجا و عموماً خرد گریز، در متن مسائل مهم داخلی و بین المللی حاشیه هایی هزینه زا و پررنگ تر از متن پدید می آورد و نابخردانه سبب اختلاف و سر خوردگی میان حامیان نظام میشود .

جناب آقای احمدی نژاد بدانند، فراز بلند 2خرداد76 وحماسه های سوم تیر 84 و22خرداد 88 ثابت نموده است که ملت با کسی عهد اخوت دائمی نبسته است. و از ایشان خواستاریم برای پاسداشت عدالت و در اوج ماندن این گفتمان با حل مسایل فوق ، غبار را از دولت بزدایند و بدانند که هم چون گذشته، پشتوانه وآرای مردمی روسای جمهوری تا زمانی پابرجاست که در خط امام ،گفتمان انقلاب ومنویات ولایت فقیه حرکت کنند.

2- مردمی کردن دولت، نه دولتی کردن مردم
در مقایسه ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی، ملت ایران در بعد سیاسی و امنیتی پیشرفته تر از سایر ابعاد است، بطوریکه در این عرصه ها قدرت نخست در منطقه می باشیم. که بی شک مردمی بودن این وجوه با مظاهری چون 30 انتخابات کشور با مشارکت تا نصاب 85 درصد و پیروزی دفاعی در بزرگترین چالش پس از انقلاب در صحنه دفاع مقدس، دلیل عمده این پیشرفت هاست، اما در عرصه اقتصاد که از کارآمدی کمتری برخورداریم مشارکت مردم در آن حداقلی است. انقلاب اقتصادی، یعنی ابلاغ سیاست های اصل 44 قانون اساسی زمینه مهمّی است که تا کنون از آن به نحو احسن بهره مند نشده ایم. و البته هدفمند کردن یارانه ها به عنوان رویکردی در همین راستا، ضرورت به شناسایی بیشتر، در افکار عمومی و دقت فراوان در اجرا دارد که می تواند اقدامی استراتژیک برای تحقق عدالت توزیعی، در کشور گردد و مقوله ای است که نیاز جدی به انسجام درونی کشور برای اجرای آن وجود دارد.

3- زمینه سازی برای عدالت رسانه ای :
داوری افکار عمومی یک ملاک جدی برای تحقق عدالت در حکومت، میزان رضایت عمومی محور قضاوت درباره موقعیت نظام در زدودن چهره ی زشت تبعیض، فساد و ویژه طلبی است. بدین ترتیب افکار عمومی به مثابه نبض عدالت نقش اساسی در پایدار ماندن گفتمان عدالت دارد، ذائقه سازی برای افکار عمومی در راستای گفتمان عدالت، کارویژه اصلی رسانه ها بخصوص رسانه ی ملی است. ارائه تصویری دقیق از سراسر کشور بر صحنه تلویزیون و نه تصویری تهرانیزه و شمیرانیزه شده، طرح مطالبات مستضعفین جامعه و حامیان اصلی انقلاب، ساخت فیلم ها و سریال ها با مضمون عدالت که به جرات می توان گفت که در پنج سال اخیر به تعداد انگشتان دست نیز شاهد تولید چنین آثاری نبوده ایم. فرهنگ کردن سبک زندگی اسلامی- ایرانی مبتنی بر انگاره های دینی و جلوگیری از به حاشیه رفتن مطالبات اصلی مردم که به طور مثال تمرکز بیش از حد رسانه ملی بر مسائلی چون فوتبال که خود عاملی برای هدر رفت منافع ملی و تقویت شکاف فقر و غنا در کشور است، می باشد.
از دیگر مسائل در حیطه فرهنگ رسوخ نوعی لیبرالیزم و وادادگی فرهنگی در راهبران حوزه ی سینما و تئاتر است، که با ظرفیت سازی برای جریان معارضِ جبهه فرهنگی انقلاب، سرعت نوسازی در این عرصه را به شدت کُند کرده است، که به تعبیر ما دلیل اصلی این موضوع، تفاوت نوع نگاه سیاست گذاران این عرصه در دولت، با گفتمان انقلاب و نظام در اثر بخشی هنر می باشد و به نظر می رسد اعتقاد به توانمندی جبهه فرهنگی انقلاب و تولید آثاری چون سریال یوسف پیامبر (علیه السلام) که اثری با ظرفیت های بین المللی بالا و تمام ویژگی های هنر اسلامی است، در میان آقایان وجود ندارد.

4- تقویت و روزآمد کردن نهادهای نظارتی درون سیستمی:
یکی از راهکارهای اصلی تحقق عدالت مبارزه ی بی امان قاطع و همه جانبه با ریشه ها و مظاهر فساد اقتصادی و سیاسی از سوی حاکمیت است.که این امر مستلزم عزم جدی مسئولین و روزآمد کردن و تقویت سازوکارهای نظارتی در مجلس و قوه ی قضائیه می باشد. امر مقدس عدالت گستری و ریشه کنی مظاهر تبعیض و فساد توام با دشمنی ها و سختی های فراوانی است و از سمت باندهای قدرت و ثروت هزینه های سیاسی واجتماعی و حتی انسانی بسیاری بر کسانی که در این عرصه نه تهدید و تطمیع می شوند و نه در تحمل دشواری ها شانه خالی می کنند تحمیل می شود. بنابرین در دستگاه قضا افرادی بایست رسالت این امر خطیر رابپذیرند که از عزم و اراده ی پولادین و استقامت پایان ناپذیر و شجاعت و قاطعیت برخوردار باشند وگرنه تلاش ها و کوشش ها در این عرصه رنگ می بازد، که بی شک بخشی از ضعف در تحقق عدالت ناشی از ضعف در اراده و رویارویی شجاعانه با این مسئله است.
یقینا با اعمال مدیریت قوی در بدنه قوه قضاییه و به کارگیری همه حوزه ها در راستای اهداف این قوه برای محقق کردن عدالت و در جهت شتاب بخشیدن به اقدامات مثبت صورت گرفته در سال گذشته و با ایجاد ساخت هایی نو و استفاده از تمام ظرفیت ها می توان بعضی از ایرادات مطروحه در مورد دستگاه قضا از جمله :
1 ) عدم وجود اراده ی جدی برای برخورد با مفاسد در برخی از بدنه این قوه،
2 ) وجود دلال مآبی افراد سود جو و پیوند خورده با باند های ثروت و قدرت ،
3 ) تاثیر پذیری از گروه ها و جریان های سیاسی ،
4 ) ضعف تخصص و بنیه علمی ناکافی در برخی قضات
را به سرعت مرتفع نمود.

5- انسجام درونی در اجزای نظام
حرکت به سمت مدل بومی توسعه و عدالت با سمت و سوی متفاوت از گذشته نیاز به تحولی جدید و اساسی دارد. از آنجایی که پیش نیاز هر تحولی وحدت درونی است لذا یکی از ارکان مدل پیشرفت و عدالت “انسجام درونی ” بر مبنای فکر اسلامی است. انسجام درونی به این معنا که، همه مسولین حل مسائل اصلی کشور را، فارغ از دسته بندی های سیاسی اولویت خود قرار دهند. سران قوا بجای آنکه اختلاف دیدگاه و احیاناً سیاسیت های خود را در تریبون های رسمی و در بطن جامعه طرح کنند از طریق مجاری پیش بینی شده قانونی و یا در جلسات مشترک حل و فصل نمایند.
و متاسفانه شاهدیم که برخی مسولین کشوری با عدم درک فرصت تاریخی که امروز در شرایط حساس داخلی و بین المللی در اختیار آنان قرار گرفته و به جای آنکه مردم، خواسته ها و تقاضاهایِ آنان را مدار حرکت و نقطه ثقل افکار و افعال خویش قرار دهند ، از همینک ماراتن انتخاباتی 3 ساله را آغاز نموده اند که این رویکرد آفتی بزرگ به اعتماد رهبری و مردم است. افرادی که چنین رفتار می کنند بدانند که با دست قاهر اللهی، ملت اجازه نخواهند داد که آنان به اهداف خویش برسند.

6- عمل کردن جنبش دانشجویی به وظیفه خویش
نهال انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه های کشور، با درایت و دورنگری امام بزرگوار در حساسترین لحظات انقلاب ریشه دوانید و به ثمر رسید، و در طول سالهای متمادی با توصیه های حکیمانه ی جنابعالی آبیاری شد. امروز با گذشت بیش ازسه دهه از آن دوران، ارزش این نهال انقلابی، اسلامی و دانشجویی، همچنان پا برجاست. جنبش دانشجویی مسلمان به عنوان نماینده دانشگاهیان، یعنی موتور محرک و پیشرانه عرصه علم و معرفت که با اعتقاد راسخ به حاکمیت، در مقابل حکومت گفتمان انتقادی را صورت می بخشد. با حل پارادوکس های ظاهری بین آرمان گرایی _ مصلحت سنجی و نظریه پردازی و عمل گرایی – با گوهره ی استقلال خویش که به سبب دور بودن از روابط اقتصادی و مناسبات سیاسی قدرت، جهت گیری اش به منافع ملی نزدیک تر و صادقانه تر است. با رصد به هنگام فضا با تکیه بر تکلیف محوری خویش، فریاد حق طلبی و عدالتخواهی سر می دهد و در بزنگاه های تاریخی از تمام ظرفیت سیاسی اجتماعی خود سود می برد. از این رو جریان های سیاسی مشکوک که با انحرافی آشکار از خط امام و رهبری وگفتمان اصولگرایی سعی دارند هم چون دوره اصلاحات از گرده جنبش دانشجویی سواری بگیرند بدانند که این یک خیال خام است.
جنبش دانشجویی در سال گذشته تحصیلی همیّت، استقلال، آرمان خواهی و درایت خود را در مطالبه عدالت به بلوغ رسانید، که مصادیق آن در گذار از، پس لرزه های جریان فتنه در دانشگاه ها و به ثمر رساندن ماراتن دانشگاه آزاد، بر کسی پوشیده نیست. لیکن کوته نظری و بی انصافی عده ای قلیل در بدنه قوای مقننه و قضاییه در واکنش به تجمع حماسی1 تیر، مقابل مجلس از سوی جنبش دانشجویی قابل گذشت نیست. نمایندگانی که گستاخ و دریده گو خواندن منتقدین را از رئیس خود به خوبی آموخته بودند، وقاحت را به اوج رسانیده و خواستار بررسی اصالت خانوادگی تجمع کنندگان شدند. قانون دانان، قانون شکنی در قوه قضاییه که سعی کردند خشم خود را با انتصاب این حرکت صادق، قانونی و خودجوش به جریانی انحرافی از بدنه دولت، فرونشانند، تا به خیال خام خود با ارعاب و احضار دانشجویان به دادگاه، ایشان را در مسیر پرهزینه مطالبه عدالت، سست کنند و چه خیال باطلی که ما تا آخر ایستاده ایم.
در سال همت مضاعف ، کار مضاعف دانشجویان می خواهند بدانند متولیان اموزش عالی در کشور، شامل وزارتین علوم و بهداشت، که عَلَم پیشرفت را در دهه عدالت و پیشرفت بر دوش دارند، برای اسلامی کردن علوم و علی الخصوص علوم انسانی چه اندیشیده اند؟ جهت گیری های غیر اسلامی در محتوای علوم انسانی و غیر انقلابی در در انتقال دهندگان این مفاهیم، ظرفیت حداقلی را در جهت بهره برداری نظام از علوم انسانی پدید آورده است که متاسفانه حرکت جامعی در حل این معضل مشاهده نشده است.

در پایان خالصانه اعلام میداریم:
ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند.‌
بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج)، و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما.

حضرت آقا، از آخرین دیدار فرزندانتان، اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور با مولایشان نزدیک به 6 سال می گذرد. خواهشمند است جمع اعضای این اتحادیه را به حضور خود بپذیرید تا کلامتان جانمان از سستی و رخوت بشوید تا انشالله با توان و اثری مضاعف پرچم دار ولایت در صحن مقدس دانشگاه باشیم.

والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل
دانشگاه های سراسر کشور

متن سخنان نماینده دفتر تحکیم وحدت (رامین محمدی)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین اِن مَکنّاهم فی الارض اقامو الصلاة و اتو الزکات و امرو بالمعروف و نَهو عن المنکر و لله عاقبتُ الامور

حوزه سیاست:
همانگونه که در مورد وقایع سال گذشته فرمودید فتنه سال گذشته آزمونی بزرگ برای بسیاری از نخبگان، مسئولین و عموم مردم بود. متاسفانه شاهد هستیم که حجم گسترده ای از تخریبها و اهانتها علیه افرادی که در سال گذشته از آزمون سرنوشت ساز فتنه سربلند بیرون آمدند و به ندای این عمار حضرتعالی لبیک گفتند از سوی جریان فتنه و برخی افراد بی بصیرت صورت میگیرد. در مقابل برخی افراد شاخصی که در اثر غفلت یا لغزشها در دام جریان فتنه افتاده بودند و پس از فرونشستن غبارها و روشن شدن حقایق سعی در جبران خطا و بازگشت به دامان نظام را دارند از سوی دیکتاتوری رسانه ای جریان فتنه به شدت آماج توهین و تحقیر قرار می‌گیرند.
همچنین متاسفانه در فضای سیاسی کشور شاهد مصادیق گوناگونی از بداخلاقی هستیم. علی‌رغم تأکیدات مکرر حضرتعالی مبنی بر رعایت انصاف در موضع‌گیری‌ها، افراد مختلف اعم از سیاسیون و برخی از مسئولین به جای نقد منصفانه‌ی‌ مواضع مخالف، به تخریب، فحاشی و توهین می پردازند و اجازه نقد کارشناسانه نظرات را در فضایی عادلانه و به دور از جنجال‌های سیاسی نمی دهند. در چنین شرایطی فضای آزادی اندیشه و بیان مخدوش گردیده و هر مسأله کوچکی به دستاویزی برای زیر پا گذاشتن وحدت میان مسئولین و به تبع آن خدشه در وحدت ملی تبدیل می گردد.
به علاوه با توجه به مواضع اخیر حضرتعالی درباره ضرورت حفظ وحدت، این سوال مطرح است که این وحدت با چه کسانی و با چه شاخصه هایی باید انجام گیرد؟ مصادیق افرادی که قابلیت وحدت با آنان وجود دارد چیست؟ آیا وحدت با کسانی که در فتنه سال گذشته آشکارا مرزهای جمهوریت و اسلامیت نظام را زیر پا گذاشتند هم میتواند در دستور کار قرار بگیرد؟ با چه شرایطی؟ یا آنکه منظور از طرح این بحث، وحدت میان پایبندان و معتقدان به نظام است؟

در حوزه اقتصادی، متأسفانه در آستانه اجرایی شدن طرح تحول اقتصادی و علی‌رغم وجود اجماع حداکثری کارشناسان و صاحب‌نظران مبنی بر ضرورت اجرای آن متأسفانه برخی جریان های سیاسی به جای یاری دولت در اجرایی کردن این طرح و حرکت در جهت منافع ملی، در راستای ناکارآمد جلوه دادن دولت قدم برداشته و با بهره‌گیری از عقبه سرمایه‌داری خود اقدام به تشکیل ستادهایی در بازار برای زمین زدن این طرح از رهگذر نوسان شدید قیمت های کالاهای ضروری مردم نموده اند که این قبیل اقدامات مذبوحانه در گذشته نیز سابقه داشته و علاوه بر تزریق بدبینی و یأس در جامعه مانع پیشبرد بسیاری از اهداف اصلاحی مسئولین نیز می گردد.

بعلاوه علی رغم تذکرات متعدد مسئولین مربوطه، سوء استفاده برخی سودجویان و ویژه خواران از تسهیلات اقتصادی همچنان ادامه داشته و این افراد با توجه به برخورداری از پشتوانه حمایتی جریان های سیاسی با قلدری هر چه تمام‌تر از پرداخت معوقه های بانکی خود امتناع می ورزند.
بدون شک تنها، برخورد قاطع قضایی و قطع نمودن دست این مفسدان اقتصادی و سیاسی و غارت‌گران بیت المال به دور از هر نوع مصلحت اندیشی و عافیت طلبی خواسته‌ی‌‌ برحق مردم شریف و کوتاه کننده دستان ناپاک این مفسدان است.

در حیطه فرهنگ :
اگر بر این باور باشیم که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بوده است و روح آن در میان اقشار مختلف جامعه نفوذ کرده است؛ جا دارد که امروز مقوله فرهنگ را جزء اولویت های اول نظام بدانیم و تمامی سیاست ها و برنامه های نظام را از دریچه فرهنگ مورد بررسی قرار دهیم.
باید به این باور برسیم که اگر از عدالت و اجرای سیاست‌های عدالتخواهانه سخن به میان می‌آوریم زمانی می‌توانیم کشوری عدالت‌خواه داشته‌باشیم که فرهنگ عدالت‌خواهی را به کام مردم و جامعه اسلامی خویش بچشانیم. طبیعی است که اگر مطالبات به حق انقلاب، در جامعه تبدیل به یک فرهنگ جامع نشود، با ورود افراد مختلف در عرصه مدیریت سیاسی و با تغییر اندیشه اشخاص و تداوم حاکمیت سلیقه‌محوری، ثبات فرهنگی کشور مورد خدشه قرار می گیرد. در این شرایط است که در مسیر کلی حرکت جامعه چالش‌هایی شکل می‌گیرد.
بدون تردید، ظهور دولت نهم و دهم با شعار عدالت را در پرتو اندیشه‌های رهبر انقلاب می‌دانیم و شروع آن را مربوط به اشاعه این اندیشه‌ها در اوایل دهه هفتاد؛
اما سوال اینجاست که علی‌رغم ایجاد این موج، آیا برای ادامه آن برنامه‌ای ریخته شد!؟ چرا سخنان رهبر انقلاب و دستورات و پیشنهادات ایشان مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد؟ و چرا بعضاً به صورت شعار باقی می‌ماند!؟ علت را می‌توان در چالش پیش روی برنامه ریزی و نگاه مدیران جست.
طبیعتاً اگر مدیران سیاسی، اقتصادی، اجتماعی به جای سیاستِ گزارش محور در انجام کارها، برنامه های خود را به صورت فرهنگ محور انجام می دادند، دامنه اثربخشی و تاثیر گذاری آنها را تا سال های سال شاهد بودیم.

در زمینه گفتمان عدالتخواهی نیز وضعیت بر همین منوال است. معمولا با حادث شدن وقایع بزرگ و تاثیرگذار در هر جامعه ای، آثار فرهنگی آن در جامعه تا سال های سال رسوخ می کند. سوال اینجاست که با گذشت 5 سال از روی کار آمدن دولتی با شعار عدالت، کدام کالا و محصول فرهنگی در راستای ترویج فرهنگ عدالتخواهی ساخته شده است که مطالبه‌گری را از دریچه اندیشه های ناب اسلامی به مردم معرفی نماید؟
همین سوال را می توان در زمینه نام‌گذاری دهه چهارم انقلاب اسلامی مطرح نمود که با ورود به دهه چهارم و نام‌گذاری بجا و مدبرانه دهه چهارم به عنوان دهه‌ی پیشرفت و عدالت، چرا تاکنون کالا و محصول مؤثر و مرتبط با این سیاست‌گذاری تولید نشده است؟ آیا جا ندارد که به جای رواج ابتذال در سینما و رسانه های تصویری و اختصاص آن به قشر خاص اشراف و بالا نشینان با سیاستگذاری صحیح و جامع، این ابزارها را در خدمت جهت‌گیری صحیح فرهنگی درآورده و از این رهگذر، مؤلفه های صحیح فرهنگی را به نسل جدید منتقل نمایید؟
آیا وقت آن نرسیده‌است که زاویه نگاه به فرهنگ ایرانی- اسلامی را از توسعه محوری غربزده در شهرهای بزرگ به سمت احیاء سرچشمه های زلال و ناب فرهنگی در جای جای ایران اسلامی تغییر دهیم؟

بی شک تحقق تمامی گفته های فوق را می توان معطوف به نقشه جامع فرهنگی و تهیه چشم انداز فرهنگی کشور دانست. چشم اندازی که سعی نداشته‌باشد فرهنگ ایرانی اصیل را در تقابل با فرهنگ ناب اسلامی جلوه دهد و تابوهای فرهنگ جاهلیتی را یک به یک بر هم ریزد. چشم‌اندازی که در دل آن مصوبات فرهنگی صرفاً در راستای طرح های عمرانی نباشد و چشم‌اندازی که اگر بنا بر شناسایی مقصر اصلی در ضعف فرهنگ عمومی کشور را دارد، با نگاهی واقع بینانه، هم مدارس دینی و هم دانشگاه ها را مقصران این بی برنامگی معرفی نماید و گامی در جهت اصلاح ذائقه فرهنگی کنونی کشور که متأسفانه زیبنده ملت ایران نیست بر دارد تا انشاء الله همانطور که شاهد شروع تحول در حوزه اقتصاد هستیم در حوزه فرهنگ نیز شاهد تحولات اساسی باشیم.

در بحث دانشگاه :
متأسفانه با گذشت 5 سال از روی کار آمدن دولت اصولگرا، با وجود تلاش در احیای معیارهای انقلابی و اسلامی در گزینش اساتید و مدیران دانشگاهی و تا حدودی در جلوگیری از ورود تفکرات لیبرالی و سکولار در بدنه مدیریتی دانشگاه‌ها، آنچه در شرایط کنونی شاهد آن هستیم عملکرد ضعیف در این حوزه و به تبع آن حضور کمرنگ نیروهای متعهد و تداوم حضور بدنه‌ی زاویه دار از نظام و انقلاب اسلامی در اعضای هیئت های علمی دانشگاه ها می باشد.

شاید یکی از دلایل عدم توفیق در پذیرش اساتید و کارگزاران متعهد در دانشگاه حلقه‌ی بسته‌ی سازوکار گزینش است. در حالیکه یک رژیم خودمختار در درون دانشگاهها شکل گرفته که بی تاثیر از تغییر دولتها و سیاستها همچنان سعی در حفظ رویکردهای غربی دارد در عین حالی که بازنشستگی اساتید را در بوق و کرنا می کنند خود با اِعمال نوعی آپارتاید علمی، معدود اساتید معتقد و جوانان نخبه انقلابی را از دستیابی به کرسی های دانشگاهی محروم می سازند. این مسئله معلول تعریف معیارهای نامناسب برای ارتقای مدارج دانشگاهی نیز می باشد، معیارهایی همچون مقالات ISI، تحصیل در دانشگاه‌های خارج از کشور، شرکت در کنفرانس های خارجی و … .

در سال های اخیر در سایه رهنمودها و حمایت های شخص رهبری شاهد پیشرفت های بی‌بدیل در حوزه های مختلف علمی مانند نانو، هسته ای، زیست فناوری و سلولهای بنیادی بوده ایم که دل هر ایرانی آزاده‌ای را در سراسر جهان شاد می‌کند. اما سئوال اینجاست که چقدر عملکرد مدیران و کارگزاران در تبعیت از بیانات رهبری و بکارگیری پتانسیل بالای نخبگان ایران مطلوب بوده است؟
شاید اگر حمایت‌های بی شائبه شخص ایشان در حوزه های فوق نبود، دانشمندان ایرانی هرگز وارد حوزه های تولید فناوری نمی شدند. به طوری که هم اکنون دانشگاه ها نسبت به طرحها و تولیدات علمی دانشجویان رویکرد مناسبی ندارند و بعضاً طرحها را تخطئه می کنند.
در کل با در نظر گرفتن جوانب باید گفت که امروز ظرفیت برای پیشرفت در دانشگاه ها ده‌ها برابر آن چیزیست که دولت و صنایع از آن بهره می‌برند و برای آنکه توقع بجای رهبر انقلاب برآورده شود، بازشناسی نقش دانشگاه چه در حوزه علوم انسانی و چه در حوزه فناوری ضروریست.
علاوه بر این‌ها آنچه که امروز در فضای جامعه شاهد هستیم ارتباط و درک متقابل دانشجویان و جوانان ایران اسلامی با شخص رهبر فرزانه انقلاب اسلامیست و افسوس آنکه مدیران و مسئولان هرگز آن دغدغه مندی را که مقام معظم رهبری دارند، نداشته و متأسفانه نه تنها مشی ایشان در تعامل با جوانان و نخبگان به صورت الگو در نیامده بلکه در مواردی حتی خلاف این مشی از سوی برخی مسئولین میانی سر می زند.

یکی از مؤثرترین راه کارها در ایجاد ارتباط بین نخبگان دانشگاهی به ویژه دانشجویان با تنوع فکری سازنده و فعال توجه به کرسی های آزاداندیشی است که در سایه تحقق آن می توان سامان‌دهی و تقابل نرم را در برابر تئوری‌پردازی های پوسیده غرب شاهد بود و پیروزی تفکر ایرانی اسلامی را در آن به نظاره نشست.
مانع‌تراشی مدیران محافظه‌کار و مصلحت‌اندیش در راه‌اندازی کرسی‌های آزاداندیشی و جلوگیری از فعالیت تشکل‌های دانشجویی، بعد از اتفاقات صورت گرفته در سال گذشته و ایجاد فضای رکود که خواسته فطری جریان ضد انقلاب در کشور است، یکی از موانع عمده در تحقق این امر می‌باشد که عزم انقلابی مسئولین دانشگاهی و وزارت علوم را برای برطرف کردن آن می‌طلبد.

و اما سیاست خارجی:
سیاستمداران غرب به هیچ وجه گمان نمی بردند که بعد از واقعه سهمگین فتنه سال گذشته در داخل کشور و همچنین هجمه گسترده و بی امان دولت‌های متبوعشان از خارج، و با وجود همه فشارها و تحریم‌ها، نظام اسلامی با پشتوانه مردم مؤمن و انقلابی حماسه های بزرگی چون 9 دی و 22 بهمن را بیافریند و امروز در برابر تمامی فشارها و تحریم‌ها گامی بلند در جهت تحقق ایران هسته ای بردارد. همانگونه که امام عزیز ما در وصیتنامه گهربار خود که نقشه راه جمهوری اسلامی در همه دوران‌ها و اعصار است فرمود: “تحریم اقتصادی تحفه ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم” بر این باوریم که خصومت‌ها، لجاجت‌ها و دشمنی های غرب نتیجه ای جز خودکفایی بیش از پیش کشور و اعتلای ایرانِ عزیزِ اسلامی در مسیر پیشرفت و عدالت دربر نخواهد داشت.
در پایان جریانات و گروه‌های سیاسی را به وحدت کلمه در سایه تکلیف‌مداری و پرهیز از قدرت‌طلبی و منافع جناحی و جریانی دعوت می نماید که این مهم تنها با بازگشت به خط راستین امام روح الله و تبعیت بی‌چون و چرا از ادامه دهنده راه ایشان و ولی فقیه زمان محقق خواهد شد.
دفتر تحکیم وحدت ضمن تاکید بر این مهم مفتخر است که خود را پیرو راستین خط امام (ره) و تابع حقیقی ولی فقیه زمان می داند و با تجدید بیعت با ولی فقیه زمان خویش، آمادگی خود را برای انجام وظیفه تحت پرچم ولایت اعلام می‌دارد، باشد که دعای حضرتعالی یاریگر ما در زمینه‌سازی برای تحقق حکومت جهانی قلب عالم امکان حضرت بقیه الله باشد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور
دفترتحکیم وحدت

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.