پنج‌شنبه 04 مارس 10 | 14:52

جدال تاریخی بین دو اسلام

انقلاب اسلامی، انقلابی علیه سرمایه‌داری، استکبار، التقاط و تحجر و در یک جمله جدال بین اسلام ناب و اسلام امریکایی بوده‌است، غفلت از هر کدام از مؤلفه‌های انقلاب در نهایت موجب انحراف انقلاب از مسیر اصلی خود خواهد شد. براستی آیا ما هم مانند امام از خطر تحجر برای آینده انقلاب بیم داریم؟ آیا ما هم مانند امام مبارزه با تحجر را وظیفه انقلابی و شرعی خود می‌دانیم؟


ia19(1)1.

«البته بدان معنا نیست که ما از همه‌ی روحانیون دفاع کنیم، چرا که روحانیون وابسته و مقدس‌نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه‌های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده‌ای با ژست تقدس‌مآبی چنان تیشه به ریشه‌ی دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان احمق درحوزه‌های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط‌و‌خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام امریکایی‌اند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»

2.

سوم اسفند سال 1367 حضرت امام خمینی پیامی را خطاب به علما و روحانیون سراسر کشور صادر کردند که بعدها منشور روحانیت نامیده شد. متأسفانه این پیام آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت و خیلی زود مانند بسیاری دیگر از پیام‌ها و سخنرانی‌های ایشان به تاریخ سپرده شد. امام در این پیام به تبیین استراتژی آینده حوزه‌ها می‌پردازد و خطراتی را که در آینده سلامت حوزه‌ها وتداوم انقلاب را تهدید می‌کنند، گوشزد می‌کند. اکنون این سؤال مطرح است که تاکنون چه اندازه به این پیام توجه شده‌است؟ علما و روحانیون و حوزه‌های علمیه چقدر این پیام را جدی گرفته‌اند و چه کارنامه‌ای را از خود در عمل کردن به رهنمودهای امام به جای گذاشته‌اند؟

3.

امام در این پیام گوشه‌ای از خاطرات تلخ گذشته را یادآور می‌شود و مطالبی را بیان می‌کند که شاید قبل از آن هیچ گاه از آنها سخن نگفته‌بود. امام از گذشته می‌گوید از زمانی که جو حاکم بر حوزه‌ها جو تحجرگرایی  و مقدس‌نمایی بود و امام و معدود یارانش در تنهایی و غربت به سر می‌بردند. «در شروع مبارزات اسلامی اگر می‌خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می‌شنیدی که شاه شیعه است! عده‌ای مقدس‌نمای واپسگرا همه چیز را حرام می‌دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته‌ی متحجر خورده‌است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده‌است.»

حضرت امام به بیان خاطره از گذشته اکتفا نمی‌کند و به تحلیل شرایط آن روز حوزه‌های علمیه نیز می‌پردازد. امام خطری را که آن روز حوزه‌ها را تهدید می‌کرد بسیار جدی توصیف می‌کند. «تردید ندارم اگر همین روند ادامه می‌یافت، وضع روحانیت و حوزه‌ها، وضع کلیسای قرون وسطی می‌شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‌ها را حفظ نمود.» شاید اگر این حرف را کس دیگری غیر از امام زده‌بود به ضدیت با روحانیت و کسروی زمان بودن محکوم می‌شد. شاید امام به این دلیل سه ماه قبل از رحلتش این مطالب را بیان کرد که هیچ کس دیگر جز او توان پرداختن به این مسائل را نداشت. آری تنها امام جرأت درافتادن با متحجران و مقدس‌نمایانی که در حوزه‌ها نفوذ کرده‌بودند را داشت.

4.

نکته‌ی مهمی که امام در این پیام بر آن تاکید دارد آن است که خط تحجر و مقدس‌مآبی بعد از انقلاب اسلامی کاملاً از بین نرفته بلکه هنوز هم وجود دارد. امام صراحتاً هشدار می‌دهد و خطر نفوذ این تفکر را در نظام اسلامی بیان می‌کند. امام از آینده احساس خطر می‌کند. احساس خطر از حاکم شدن دوباره این تفکر بر حوزه‌های علمیه و منحرف کردن انقلاب از مسیر اصلی خود. «البته هنوز حوزه‌ها به هر دو تفکر آمیخته‌اند و باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایه‌های تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند.»

5.

خط تحجر همچنان ادامه دارد اما به شیوه‌های جدید و در قالب‌های نو. حضرت امام برای شناساندن تفکر واپسگرا در زمان  حاضر نشانه‌هایی ارائه می‌کند که ما را در جهت شناختن این تفکر در عصر حاضر کمک می‌کند. «ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه‌ی مقدس‌مآبی و دین‌فروشی عوض شده‌است… دیروز مقد‌س‌نماهای بیشعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‌اند! تا دیروز مشروب‌فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان -ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد، فریاد «وااسلاما» سر می‌دهند! دیروز «حجتیه‌ای» ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه‌ی مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شده‌اند!… راستی اتهام امریکایی و روسی و التقاطی، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می‌شود؟» به راستی این اتهامات از سوی چه کسانی صادر می‌شود؟ مقصود امام از این جملات چه کسانی و چه جریاناتی است؟ چرا تاکنون هیچ حرکتی برای شناختن مصادیق حملات تند و بی‌پرده‌ی امام انجام نشده‌است؟ اگر ما ادعای انقلابی بودن و خط امامی بودن را داریم و اگر خود را مخاطب هشدارها و انذارهای حضرت امام می‌دانیم باید به دنبال پیدا کردن مصادیق این جملات باشیم. شناخت اشخاص ملاک نیست؛ شناخت تفکر و راه ملاک است. ما باید بفهمیم که  منظور امام دقیقاً چه تفکرات و جریاناتی بوده‌اند و جلوی نفوذ آن جریانات را در مصادر حوزه‌های علمیه و پست‌های کلیدی نظام بگیریم.

6.

امام دو خط و جناح را درون روحانیت معرفی می‌کند. که جدال بین این دو جناح  از  صدر اسلام تاکنون وجود داشته‌است دسته‌ی اول علمای متعهد اسلام و دسته‌ی دوم روحانی‌نمایان مقدس‌مآب و متحجر. «آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما  ضربه خورده‌است، از هیچ قشر دیگر نخورده‌است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که در تاریخ روشن است.»

این تقسیم‌بندی حضرت امام ذیل گفتمان اسلام ناب و اسلام امریکایی معنایی واضح‌تر و مبسوط‌تر پیدا می‌كند. در واقع علمای متعهد اسلام در طول تاریخ مدافعان و مروجان اسلام ناب و روحانی‌نمایان مروج اسلام امریکایی بوده‌اند. همان طور که امام برای اسلام ناب و اسلام امریکایی مؤلفه‌هایی ذکر می‌کند برای این دو گروه روحانیت هم مؤلفه‌هایی را بیان می‌کند که به مهمترین آنها بر اساس آنچه که در پیام منشور روحانیت آمده اشاره می‌شود.

ویژگی‌های علمای متعهد اسلام:

– هرگز زیر بار سرمایه‌داران و پول‌پرستان و خوانین نرفته‌اند.

– به خون سرمایه‌داران زالوصفت تشنه‌اند و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهند داشت.

– به شیوه‌ی زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کرده‌اند.

– عدم وابستگی به قدرتها و سرمایه‌ی پول‌پرستان و ثروتمندان.

– احساس مسئولیت در برابر توده‌ها و تکیه‌گاه محرومان بودن.

– ایستادگی در برابر نفوذ اجانب.

ویژگی‌های روحانی‌نمایان:

– وابسته، مقدس‌نما، تحجرگرا، رفاه‌طلب، بی‌درد، بی‌عرضه، فرصت‌طلب و نق‌زن.

– معتقد به جدایی دین از سیاست.

– بی‌تفاوتی نسبت به حوادث و مشكلات انقلاب و جنگ و اداره‌ی كشور و با خیالی راحت و آسوده سرگرم بودن به درس و مباحثه.

7.

«مسأله دیگر اینکه امروز مقابله و تجزیه روحانیت انقلابی به سود کیست؟ دشمنان از دیرباز برای اختلاف‌افکنی میان روحانیون آماده شده‌اند. غفلت از آن، همه چیز را بر باد می‌دهد. حال اختلاف به هر شکلی باشد، بدبینی شدید نسبت به مسئولین بالا باشد یا مرزبندی فقه سنتی و پویا و امثال آن. اگر طلاب و مدرسین حوزه علمیه با یکدیگر هماهنگ نباشند، نمی‌توان پیش‌بینی نمود که موفقیت از آن کیست و اگر بر فرض محال حاکمیت فکری از آن روحانی‌نماها و متحجرین گردد روحانیت انقلابی جواب خدا ومردم را چه می‌دهد.»

8.

«یکی از مسائلی که باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و ساده‌لوحان بیسواد، عده‌ای کمر همت بسته‌اند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته‌اند.» امام به دنبال آن بود که تجربیات گذشته به نسل‌های بعدی حوزه‌ها منتقل شود تا از نفوذ دوباره دشمن در حوزه‌ها و حاکم شدن همان وضع اسفبار قبل از انقلاب بر حوزه‌ها جلوگیری شود. امام در نامه خود خطاب به ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی یکی از وظایف تدوین‌کنندگان تاریخ انقلاب را همین می‌داند. «شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ‌آباد تحجر و تقدس‌مآبی چه ظلم‌ها بر عده‌ای روحانی پاکباخته رفت. چه ناله‌های دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بی‌دینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم وخرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز -ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش- پیروز شدند.» باید از مسئولان حوزه‌های علمیه و مرکز مدیریت حوزه علمیه سؤال شود که در این 17 سال گذشته چه قدمی برای عمل به این فرموده‌ی حضرت امام  برداشته‌اند؟ آیا این سخن امام را جدی گرفته‌اند؟ آیا آنها هم مانند امام به این نتیجه رسیده‌اند که مرزبندی بین روحانیون متعد اسلام را با روحانی‌نماها برای طلاب جوان مشخص کنند یا نه؟ بی‌تردید یکی از موضوعاتی که باید از سوی طلاب انقلابی از مسئولین حوزه‌ها و کسانی که مسئولیت تدوین تاریخ انقلاب را بر عهده دارند، مطالبه شود همین مسأله است.

9.

به هر حال اگر معتقدیم که انقلاب اسلامی، انقلابی علیه سرمایه‌داری، استکبار، التقاط و تحجر و در یک جمله جدال بین اسلام ناب و اسلام امریکایی بوده‌است، غفلت از هر کدام از مؤلفه‌های انقلاب در نهایت موجب انحراف انقلاب از مسیر اصلی خود خواهد شد. براستی آیا ما هم مانند امام از خطر تحجر برای آینده انقلاب بیم داریم؟ جریاناتی که امام به صراحت از آنها یاد می‌کند الان کجا هستند و تا کجا نفوذ کرده‌اند؟ آیا برای شناخت مصادیق آن در زمان خود کاری کرده‌ایم؟ آیا ما هم مانند امام مبارزه با تحجر را وظیفه انقلابی و شرعی خود می‌دانیم؟ حوزه‌های ما و روحانیت ما چقدر این خطر را جدی گرفته‌اند؟ آیا تشکل‌ها و گروه‌هایی که در تقسیم‌بندی امام جزء روحانیون انقلابی قرار گرفته‌اند برای حفظ وحدت و الفت بین خود تلاشی را که منظور نظر امام بوده انجام داده‌اند؟ آیا سردادن شعار مبارزه با تحجر برای تخریب دولت جدید از سوی عده‌ای که 16 سال در برابر تحجر عملی و نظری سکوت کرده‌اند، بهانه‌ای برای وارد نشدن نیروهای انقلاب به این عرصه از ترس سوءاستفاده‌ی آنها خواهد شد؟ این سؤالات و سؤالات و نقاط مبهم بسیار دیگری 17 سال پس از صدور پیام منشور روحانیت از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره شریف) ذهن هر انسان انقلابی را به خود مشغول می دارند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.