شنبه 04 سپتامبر 10 | 12:40

درباره آنچه در منزل کروبی رخ داد

در چنین شرایطی قطعا برای او بهترین و پرفایده‌ترین عمل همین چیزی است که پنجشنبه شب رخ داد. تا شاید کمی مورد توجه قرار گیرد و خوراک تبلیغاتی برای رسانه‌های حامی این جریان فراهم شود. واقعا چه فکر و اندیشه‌ای باعث بروز چنین رفتاری شد؟


تریبون مستضعفین – علی اللهیاری – پنجشنبه شب اتفاقاتی در منزل آقای کروبی رخ داد. اتفاقاتی که حجم و کیفیتش قطعا بسیار متفاوت با آن چیزی است که رسانه‌های شانتاژگر و دروغ پیشه جریان خاص (از بی‌بی‌سی تا اذناب داخالی‌شان) گزارش می‌کنند. بی‌شک بخش زیادی از آنچه منتشر می‌کنند برای مظلوم‌نمایی بیشتر و تحریک احساسات مجموعه نیروهای آن جریان است. ولی فارغ از غلو این رسانه‌ها به هر حال اتفاقی افتاده است. اتفاقی زاید، غیر ضروری و البته با هزینه‌ی اضافی.

بی‌شک نوع اقدامات آقای کروبی در سال گذشته آن‌قدر بد و کثیف بوده است که خشم ملت ایران از او کاملا طبیعی و مناسب است. خشمی که خود را در اعتراض‌های مردمی به حضور این عنصر خائن در جمع‌های عمومی نشان می‌دهد. اعتراض‌هایی که وجودشان خوب و ادامه‌شان ضروری است. و اگر چتر حمایتی و ترحم آمیز جمهوری اسلامی در حمایت از او و برخی افراد دیگر نبود، خیلی زودتر از اینها مردم آنها را به اندکی از سزای کارهاشان می‌رساندند. اما این اعتراض‌های مردمی متفاوت است با اتفاقی که پنجشنبه افتاد. اینکه وقتی کروبی سعی در خروج از اوضاع فلاکت‌بار و انزوای شدید خود داشته باشد و به میان مردم بیاید و با اعتراض آنها مواجه شود، نکته‌ای است و اینکه عده‌ای بخواهند اقدامات خلاف عرف مردم در خانه‌ی او انجام دهند نکته‌ای دیگر.

واقعیت آن است که کروبی در این سال‌های اخیر، همواره آدم حاشیه‌ای دیده می‌شده است. هر چند با اخلاق تندخو و لجاجت‌های خود معمولا سعی کرده است خود را مهم جلوه بدهد. ولی از همان هنگام ریاست مجلس، نیز حتی دوم‌خردادی‌ها او را جدی نمی‌گرفتند. میزان فحاشی‌ها و نیش و کنایه‌ها به او در میان دوم خردادی‌ها و عقبه‌ی دانشجویی‌شان فراموش نمی‌کنم. این فرایند در انتخابات 84 هم تکرار شد. و او جدی گرفته نشد از سوی هیچ طرف. و البته سعی می‌کرد با داد و بیداد و اقدامات عجیب و غریب کمی جلب توجه کند. همین رویه در زمان حزب اعتماد ملی، نیز اتفاق می‌افتاد.

در سال 88 هم همین بی‌اهمیت بودن او وجود داشت. و اتفاقا دوم‌خردادی‌ها برای کنترل کارهای عجیب و غریب او آدم‌های اصلی ستاد او را از کسانی انتخاب کردند که بتوانند علاوه بر کنترل او، از فضای ایجاد شده توسط بی‌خردی‌ها و شاید هم سادگی‌های او دست به اقدامات و شعارهای هنجار شکن زده و از طرف دیگر از امکانات و نیروها برای برنامه‌ی بعدی خودشان استفاده کنند. حضور کرباسچی و دیگران به همین نیت بود. نیتی که خود را در رای دادن کرباسچی به موسوی و فعالیت و دادن رای کلی از ستادهای کروبی به موسوی، نمایان شد.

پس از شکست مفتضحانه و علی‌رغم هزینه‌های فراوان مادی و معنوی در انتخابا 88 از سوی جریان خاص، آنها پروژه‌ی جایگزین خود و آشوب‌ها را سامان دادند. در این فضا نیز کروبی نقشش فرقی با قبل انتخابات نداشت. او توسط عده‌ای از آدم‌ها مدیریت می‌شد تا حرف‌ها و اقدامات غیر قابل باوری را طرح و انجام دهد که هیچ کس دیگر در شان و آبروی خود نمی‌دید. دروغ‌هایی چون ترانه موسوی و تجاوزها و … . در تمام این دوران او بازیچه‌ی دست عده‌ای بود. البته این از بار خیانت‌های او کم نخواهد. خیانت‌هایی که نمی‌دانم آیا شعبان جعفری به گرد او می‌رسید؟

مخلص کلام آنکه در آن هنگام که کروبی در توهم مهم بودن داشت انقلاب را مورد هجمه قرار می‌داد، یک بازیچه‌ای در پازل دیگران بود. بازیچه‌ای که به دلیل اخلاق تندخو و نداشتن فهم سیاسی، سنگ‌هایی که می‌انداخت در راه نظام را 10 عاقل هم به زحمت می‌توانستند جمع کنند. لذا بنده از همان ایام با اصرار فراوان می‌گفتم که به او سر فتنه نگوییم اگر حتی به موسوی بگوییم. سران فتنه را تقلیل ندهیم به این آدم‌های سطحی و بازیچه. سران فتنه کسان دیگری بودند و هستند.

او و جریان حامی‌اش در شرایط اسفناکی قرار دارند. برای کوچکترین توجهی به هزاران ادا و اصول احمقانه و سخیف حتی حمایت از زناکار قاتل دست می‌زنند. کسانی که تمام امکاناتشان را چند ماه تمام جمع کردند تا 25 خرداد کاری کنند که آن افتضاح برایشان پیش آمد. اینها نیاز دارند تا خبرسازی کنند. برای همین است هر هفته کروبی و موسوی با هم دیدار می‌کنند و حرف‌های تکراری خود را دو باره طرح می‌کنند و دوباره سایت‌های خودشان این خاله‌بازی‌ها را منعکس می‌کنند. آنقدر ترحم انگیز است این صحنه‌های فلاکت‌بار که دل آدم برایشان می‌سوزد!

در چنین شرایطی قطعا برای او بهترین و پرفایده‌ترین عمل همین چیزی است که پنجشنبه شب رخ داد. تا شاید کمی مورد توجه قرار گیرد و خوراک تبلیغاتی برای رسانه‌های حامی این جریان فراهم شود. واقعا چه فکر و اندیشه‌ای باعث بروز چنین رفتاری شد؟ چه تحلیلی داشتند؟ سود سیاسی این اتفاق برای چه کسی بود؟ من در بهترین شرایط این را بازی خورده توسط جریان کودتاچی سبز می‌دانم که احتمالا توسط تیم اطلاعاتی آنها بازی خورده‌اند. چه یک تحلیل ساده نشان می‌دهد که سود این ماجرا کاملا به نفع آن جریان است. و مهم آنکه علاوه بر مظلوم نمایی و جوسازی‌های دروغین، ماجرای مهم حمله‌ی طرفداران آقای دستغیب به مردم را هم تحت شعاع قرار دادند.
باور کنیم که کروبی خیلی بی‌اهمیت‌تر از آن است که بخواهیم برایش این چنین وقتمان را تلف کنیم.

برچسب‌ها:
  1. سامان
    4 سپتامبر 2010

    چرا هیچ صحبتی از کوتاهی قوه قضاییه در محاکمه فتنه گران نمی شود؟
    اگر این قوه به وظیفه خودش عمل کرده بود و کودتاگران را محاکمه می کرد و یا حبس های کوتاه مدت با تفریح! برای آنان نمی برید؛ مردم اینقدر خشمگین نمی شدند.
    خوب است به نقش قوه قضاییه در این حس بی عدالتی از سوی مردم بپردازید.

  2. علی اللهیاری
    4 سپتامبر 2010

    آقای سامان!
    اتفاقا من نیز با شما موافقم. چرا باید این چنین مسامحه بشود که محافظان این بی آبرو اجازه‌ی شلیک پیدا کنند به روی مردم؟
    قطعا اصلی ترین اشکال در قوه قضاییه و محافظه کاری آن است

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.