يكي از مهمانان هفته گذشته برنامه «راز»، بيژن نوباوه خبرنگار و جانباز شيميايي دوران دفاع مقدس بود. وي از مهر 1359 به عنوان خبرنگار صدا و سيما در منطقه جنگي فعاليت خود را آغاز كرد و تا پايان 8 سال دفاع مقدس در مناطق جنگي حضور داشت.
نوباوه پس از جنگ به عنوان نماينده صدا و سيما در نيويورك، انگلستان و پاكستان فعاليت داشت و در سال 1384 دچار عارضه شيميايي شد. وي اكنون نماينده مردم تهران و عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي ايران است.
مشروح گفتوگوي نادر طالبزاده و بيژن نوباوه در برنامه «راز» را بخوانيد:
طالبزاده: تجربه نمايندگي مجلس چه فرقي با رزمندگي 20 سال پيش دارد؟
ـ نوباوه: هر دو تجربه، به نوعي مطالبه است يعني اگر صادق و خالص باشد، حقي را به اثبات ميرساند. خبرنگاري تلاش براي رساندن مجهول به معلوم يا حل مشكلي از مردم است و نمايندگي نيز فرصت خوبي است براي اينكه تلاشها به جايي برسد؛ نمايندگي خدمت خالصي است اگر انسان بتواند خوب كار كند.
طالبزاده: شما در كميسيون فرهنگي هم عضو هستيد، كل مجلس شوراي اسلامي به چه ميزان فرهنگي است؟
ـ نوباوه: متأسفانه از فرهنگ بسيار غفلت كرديم؛ هر چند كه من اعتقاد دارم ملت ما فرهنگيترين ملتهاست.
مصاديقش هم قابل بيان است، ما هيچ چيز از دنيا كم نداريم اما اينكه اكنون چگونه بايد از طريق فرهنگ خودمان را معرفي كنيم، غفلت كردهايم. دنيا هم از ايدئولوژي، ادب، فرهنگ و تمدن ما ميترسد. ما اوايل انقلاب خيلي تمدن باستاني خود را مطرح نميكرديم اما يك ايرانشناس در مصاحبهاي گفته بود آن وقتي كه شما در تپههاي سيلك با قاشق و چنگال، روي ميز و صندلي غذا ميخورديد، اصلاً چيزي به نام تمدن بشري در مغرب وجود نداشت يا در تاريخ علم و تكنولوژي، نخستين توجه به حقوق بشر در ايران اتفاق افتاد. اولين لوح حقوق بشر در ايران تدوين شده است، بعد هم به تاريخ اسلام ميرسيم كه اوج تمدن ايراني ـ اسلامي است.
طالبزاده: ارتقاي فرهنگ، امروز خيلي كار مهمي است، شما هميشه با يك هيجاني در گزارشهايتان خبر، تفسير و تحليل ارائه ميكرديد، از چه روزي وارد صدا و سيما شديد؟
ـ نوباوه: در سالهاي پرتلاطم اول انقلاب، 31 شهريور 1359 دقيقاً روزي كه ارتش بعث عراق با هواپيماهايش به ايران حمله كرد، روز ورود من به صدا و سيما بود.
طالبزاده: وقتي تصاوير خبرنگاري خود در جنگ را ميبيند، نخستين چيزي كه به يادتان ميآيد، چيست؟
ـ نوباوه: اين تصاوير زندگي من هستند؛ لطف خدا بود، روحيهاي بود كه امام خميني (ره) ايجاد كرد وگرنه ما جوانهاي معمولي بوديم، اگر فرماندهان شهيد ما الآن نيز حضور داشتند در جبهه سازندگي حرف اول را ميزدند؛ براي من فرقي نميكند، الآن هم اگر خداي ناكرده اتفاقي براي كشورمان بيفتد، من با اين ناتوانياي كه دارم، با همان روحياتم ميتوانم بجنگم. سال 62، برخي مخالف جنگ بودند و ميگفتند صلح كنيم، يكي از دوستان به من گفت آيا كار ما واقعاً درست است كه ميجنگيم؟ نظر شما چيست؟ من گفتم وقتي به حضرت علي (ع) گفتند چرا زره شما پشت ندارد؟ فرمودند من اصلاً پشت به دشمن نميكنم، نيازي به زره پشت ندارم.
خُب اين يك استعاره است؛ يعني من در مقابل دشمن ميايستم و از عقيده و آرمان خود فرار نميكنم. من ميدانستم انقلاب بر حق است، آن ايده را اكنون هم دارم؛ اين عقيده من شايد هزاران برابر بيشتر شده است.
30 سال از انقلاب گذشته و دشمنيها آشكار شده است. اصلاً براي من فرق نكرده و اعتقاد دارم اكنون هم در كارم بايد با همان قدرت بجنگم.
طالبزاده: فكر نميكنيد اكنون كه در مجلس هستيد، كارهاي اصلي كه آموختهايد را كمتر ميتوانيد انجام دهيد؟
ـ نوباوه: در يك سفري كه در سالگرد واقعه طبس با آقاي لاريجاني به آنجا رفته بوديم، عكاسي ميكردم. نتيجهاش 200 عكس بود كه از يك امامزاده در طبس و از مردم گرفتم. من در نمايندگي هم سعي ميكنم همان مطالبات را حتي گاهي اوقات با نويسندگي پيگيري كنم.
فرقي نميكند، يك پزشك حزباللهي، يك خياط حزباللهي و يك نانواي حزباللهي ايدهشان وقتي كنار هم قرار ميگيرد، مشترك است.
طالبزاده: شما ارتباطات و روابط عمومي بسيار قوي هم داريد، در رسانه هميشه در موقعيتهاي حساس حضور داشتيد. چه در جنگ و چه در سالهاي بعد از جنگ كه در نيويورك يا در كشورهاي ديگر بوديد، اين روابط عمومي قوي شما باعث شد، ماهيت انقلاب و حقيقتي را كه انسان احساس ميكند و آن شوروي كه مثل آتشفشاني است كه هرچه زمان ميگذرد بزرگتر ميشود انتقال دهيد.
رقيب نيز حس كرده است كه اين خاموش شدني نيست. بعضي زبان گوياي اين جريان و سوزش هستند، شما نيز با اينكه دچار عارضه شيميايي شديد ولي اين شور در شما كم نشد چون بر اساس يك حقيقت و واقعيتي بود كه خاموش نشدني است.
ـ نوباوه: همه افراد هم عقيده ما اين ايده را در خود به صورت بسيار زنده دارند؛ اين حس در همه ما هست؛ هرچه جلوتر ميرويم آگاهتر ميشويم؛ زمان را درك ميكنيم؛ شما در كارهايتان به مسئله آخرالزمان اهميت ميدهيد، اين شناخت حساسيت زمان است.
شما در مورد تاريخ كه فكر ميكنيد پيامبران و ائمه ما تاريخساز بودند يا به عنوان مثال گاندي بوديسم، انسان قدرتمندي بود زيرا انديشه داشت؛ در كشور ما نيز كارهاي مهم بسياري انجام شده، ما برگههاي تاريخ را به سختي و سنگيني بر ميگردانيم اما خودمان متوجه نيستيم، درصد كمي از مردم جامعه درك ميكردند كه انسانهاي تاثيرگذار تاريخ در زمان خودشان واقعاً چه ميكنند؟ همه شواهد نشان ميدهد كه تاريخ تمدن وارد مرحله جديدي ميشود.
حدود 30 سال پس از گذشت انقلاب، ميبينيم كه دنيا چطور به ما هجمه ميكند. علت آن چيست؟ چرا قدرتمندان دنيا با ما مخالفت ميكنند؟ ظاهراً ما يك حرف تازهاي زدهايم.به نظر من حرف ما از سيره رسول اكرم (ص) و ائمه هدي (ع) آغاز شده است و امروز به نتيجه ميرسد، در دوران تاريخ تمدن، مسئلهاي به عنوان تاريخ انسانهاي مبارز مطرح ميشود. چند شب پيش گزارش روز قدس را از نيجريه پخش ميكردند، فردي با تعبير «مولايم» در مورد حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري صحبت ميكرد. ما خودمان چقدر اين تعبير را در مورد امام راحل به كار بردهايم؟ در نيجريه، در آمريكا، در قلب اروپا اين احساس و اين تحول تاريخي ايجاد شده است.
طالبزاده: در آستانه سالگرد 11 سپتامبر هستيم، انقلاب اسلامي حفظ شده است و صهيونيسم به عنوان رقيب اين انقلاب و تشيع، به شدت با آن سر جدل دارد، آنچه اكنون در دنيا اتفاق ميافتد بر اساس اين رقابت است. دو خبرنگار خيلي مهم در همين يك ماه اخير در آمريكا از كار بر كنار شدهاند. يكي از آنها «هلن تامس» 90 ساله، خبرنگار ارشد كاخ سفيد بود و به خاطر اينكه در مصاحبه با يك دانشجوي ژورناليسم اسرائيل را نقد كرد و در پاسخ به اين سؤال كه به نظر شما يهوديها در فلسطين بايد چه كنند؟ با يك عبارت محاورهاي گفت «گورشان را گم كنند، برگردند به همان جايي كه آمدند» ميپرسد «كجا؟» تامس ميگويد «نميدانم! آلمان، لهستان، آمريكا، برگردند به همان جايي كه بودند؛ از فلسطين بيرون بروند».
اين ديالوگ از كجا آمده است؟ چه چيزي باعث شده است كه هلن تامس، خبرنگار ارشد كاخ سفيد اين طور بگويد؟ چه فرهنگ و چه معارضهاي در جهان به وجود آمده كه او اينطور ميگويد و صحبتش روي يوتيوب ميرود و يك ساعت بعد اين آدم حذف ميشود؟
خبرنگار ديگر «اكتاويا نصر» خبرنگار CNN هم به خاطر اينكه براي فوت علامه شيخ فضلالله تسليت گفته بود، بركنار شد. اين تقابل و تعارض با انقلاب و اسلام از كجا آمده است؟
MSNBC صبح امروز (سهشنبه) آمار داد كه 16 درصد از مردم آمريكا اعتقاد دارند كه 11 سپتامبر كار القاعده بوده است و بقيه باور دارند كه تقلبي شده و حُقهاي بوده است وگرنه آن اتفاق با آن خصوصيات نميافتاد و بعد چرا به عراق و افغانستان حمله كردند؟ اين تعارض آنها با انقلاب ادامه دارد.
ـ نوباوه: من 11 سپتامبر در آمريكا بودم. چون در آن زمان آثار هانتيگتون و فوكوياما، كتاب پايان تاريخ را مطالعه كرده بودم، يقين ميدانستم اين كار، كار آمريكاست. آنها وقتي جنگ كلاسيك را پايان يافته دانسته و جنگ تمدنها را مطرح كردند، هدفشان در مورد اسلام اين بود كه اسلام را القاعده معرفي كنند. بنلادن كه نيروي خودشان بود به عنوان اسلام معارض انتخاب كردند كه بعد هم نابودش كنند. براي ورود به عرصه مقابله با اسلام، اين عمل شنيع را طراحي كردند. يكي از دلايل اينكه جان. اف كندي را كشتند اين بود كه او در 3 نوبت با اين سياست كه آمريكاييها ميخواستند هواپيماي مسافربري خود را نابود كرده و كوباييها را مسئول اين كار اعلام كنند، مخالفت كرد. اين موضوع را يكي از ديپلماتهاي آمريكايي سازمان ملل كه اكنون خبرنگار است، تأييد كرد و گفت «يكي از دلايل قتل او، اين بود كه نخواست با نظام سلطه همراهي كند».
آنها براي ورود به عرصه مبارزه با اسلام، در داخل كشورهاي اسلامي سعي ميكنند ملتها را به جان دولتهايشان بيندازند؛ آمريكاييها به اين نتيجه رسيدهاند كه محكوم به زوال و شكست هستند. من يك سؤال مطرح ميكنم آيا شما يك مورد را پيدا ميكنيد طي 30 سال گذشته كه آمريكا در صحنه مخاصمه با ايران، در يك ميدان پيروز شده باشد؟
ما از نظر آنها واپسگرا و شترسواريم، در نشنال جئوگرافي سال 2001 يا 2002 عكسي از ايران چاپ شده است؛ پسري روي چهارگوشي با شلوار گشاد نشسته و خانمي با يك چادر و در زمينه عكس يك گنبد شيخيه و چند چاه نفت و در ذيل آن نيز توضيحات بسيار ضعيفي در مورد ايران كه هيچ كس با خواندن آن نميتواند بفهمد ايران كجا هست، مشاهده ميشود. كشوري كه از همه تاريخ تمدن عقب است، اينگونه ايران را معرفي كرده و سالهاست اين كار را ميكنند اما اكنون گفته ميشود ايران ميخواهد وارد كلوپ هستهاي شود، اين براي مردم كشورهاي غربي پارادوكس است. ايران در نانوتكنولوژي، هاي تكنولوژي و هوا ـ فضا حرف براي گفتن دارد. با كدام علمي كه دولتهاي غربي هيچگاه قبولش ندارند؟ 30 سال در مورد ما دروغ گفتند.
اخيراً عكسي روي يك بنر بزرگ 50 متري از آقاي احمدينژاد ساخته بودند كه سر وي روي لباس هيتلر بود. آقاي غرقي از يك آمريكايي پرسيد فكر ميكنيد اين عكس را چرا درست كردهاند؟ وي در پاسخ گفت: آمريكاييها با هر كس كه مشكل دارند و از او ميترسند اين كار را ميكنند.
به عنوان مثال در مورد ايجاد يك احياي روحي و اخلاقي در مردم، زماني كه «مايكل مور» در مورد 11 سپتامبر مستند ساخت حدود 20 درصد در آمريكا حرفهاي وي را باور كردند و 80 درصد حرف دولت آمريكا را قبول داشتند، اما اكنون پس از گذشت 9 سال اين برعكس شده و بر اساس آمار MSNBC، شانزده درصد روايت رسمي دولت آمريكا را باور دارند كه القاعده اين كار را انجام داده است.
آمريكاييها براي اثبات خود، از بهترين و زيباترين هنرپيشهها در هاليوود استفاده ميكنند براي اينكه بگويند ما برترين و بهترين هستيم. علاوه بر آن خودشان را نيز به عنوان قدرت برتر مطرح كردند. آنها القاي قدرت كرده و روي ايران تبليغ كردند؛ اما امروز ميگويند ايرانيها پرقدرت هستند،در هر معادلهاي ايرانيها حرف براي گفتن دارند، طوري شده است كه حساسيت مردم آمريكا براي كسب اطلاعات در مورد ما بالا رفته است.
اكنون دو كد از 4چهار روز پيش ذكر ميكنم؛ يكي از كدها مربوط به «هيلاري كلينتون» وزير امور خارجه آمريكا و ديگري مربوط به «نتانياهو» نخستوزير رژيم صهيونيستي است.
اينكه رفتند مذاكرات سازش را كردند خيلي مهم است. جان بولتون، فاشيست صهيونيست گفت «اينها وقتي ميگويند مذاكره دور بعدي آغاز ميشود يعني به هيچ نتيجهاي نرسيدند.» هيلاري كلينتون گفت «اگر در اين مذاكره با هم به نتيجه نرسيد، اين طرف قضيه ايران است كه سلطه سياسي پيدا ميكند». نتانياهو ديروز در صحبتهاي خود اعلام كرد «ما در قضيه لبنان و غزه عقب نشستيم، ايرانيها جاي ما را گرفتند، در كرانه باختري هم اگر اهمال كنيم، ايرانيها جاي ما را مي گيرند». اينها كساني بودند كه اينقدر فاشيست هستند، همه چيز را متعلق به خودشان ميدانستند؛ آمريكا يك عمليات ميكند ميگويد زيتون طلايي، كبوتر سفيد، يك ظاهر حقوق بشري به آن ميدهد، اسرائيل به قدري فاشيست است كه وقتي عملياتي انجام ميدهد ميگويد مشت آهنين، سرب گداخته و منظور او اين است كه اطمينان دارد پيروز ميشود. اين اسرائيل، اين رژيم صهيونيستي، امروز ميگويد ايران جاي ما را در همه جا گرفته است. خيلي براي آنها سخت است. اين نقش ما را دنيا پذيرفته است. ما قدرتمند هستيم و به همين خاطر دنيا 30 سال است به ما حمله ميكند. اما با اين حملات از بين نخواهيم رفت زيرا آنها منشأ قدرت ما را نشناختند.
طالب زاده: در مورد 11 سپتامبر فشار زيادي روي مردم آمده چرا كه پس از گذشت 8 سال فهميدهاند به آنها دروغ گفته شده، دولت آمريكا براي پوشاندن اين دروغ يك عمليات ايزايي تبليغاتي طراحي كرده است كه صبح امروز من اين را ضبط كردم. يك كليسا در ايالت فلوريدا گفته است: ما ميخواهيم 11 سپتامبر قرآنسوزي كنيم. هدف آنها اين است كه توجه مردم را از 11 سپتامبر منحرف كنند.
3 سال پيش 40 درصد ميگفتند جريان 11 سپتامبر كار داخلي است ولي امروز همه فهميدند جريان 11 سپتامبر يك حيله و فريب ايزايي بود. آنها براي دور كردن تمركزها و حواسها از 11 سپتامبر موضوع را به يك كليسا انتقال دادند. اين قضيه يك نقشه است تا حواسها از اينكه چه كسي مرتكب 11 سپتامبر شد منحرف شود.
CNN نيز تبليغات پررنگي در اين زمينه انجام ميدهد.
ـ نوباوه: هراسي هم ندارد كه حساسيت مسلمانان را تحريك كند.
طالبزاده: بله، اين شبكه مهم ميخواهد به طريقي حواسها را از اينكه چرا ما وارد اين جنگ شديم، منحرف شود. انقلاب اسلامي تلألويي دارد كه درخشش،جوشش، انفجار و تمام اين عكسالعملها را پيش آورده است. همه ميدانند كه اكنون آمريكا بالاي 15 تريليون دلار بدهكار است و در يك تحليل علمي گفته شده است فروپاشي هر امپراتوري با بدهكاري رخ ميدهد.
ـ نوباوه: يك برنامه راديويي صهيونيستي به نام 199 هميشه درباره ايران با هجمه صحبت ميكرد. يكي از معاونان وزارت خارجه آمريكا را دعوت كرده بود، ديالوگي كه بين اينها مطرح ميشد خيلي عجيب بود. خودشان فهميدهاند چقدر عقب هستند. مجري گفت: جري آيا ما «آمريكاييها» خيلي احمق هستيم يا ايرانيها اين قدر باهوش هستند؟ گفت: منظورت را نميفهمم! گفت: منظورم اين است كه شما فردي مثل صدام را كه هم بالقوه، هم بالفعل بالاترين خدمات را به شما ارائه داده و بزرگترين جنايتكار است؛ در حمله به كويت تهييج و پشتيباني كرديد بعد او را اينگونه نابود كرده مثل موش از سوراخ بيرون كشيده و تحويل شيعيان داديد و كشوري كه 60 درصد آن شيعه است، شيعيان در آنجا حاكم شدند.
از آن طرف براي كنترل انقلاب اسلامي، يك حكومت مثل خودش، حكومت فكري و بنيادگراي طالبان را تجهيز كرديد كه ايران را تهديد كند و بعد با سياستهاي غلط خودتان كار را به جايي رسانديد كه در غارهاي تاراگوراي افغانستان دنبال بن لادن بگرديد و خودتان با دست خودتان طالبان را نابود كنيد. اكنون شما 4 طرف ايران را محاصره كرديد؛ اين هوش و سياست پرقدرت ايرانيهاست، شما با پول و خون آمريكايي به جيب ايرانيها امتياز ريختيد. اين حرف راديوي صهيونيستي است.
«كاندوليزا رايس» وزير خارجه سابق و استاد دانشگاه سمپورت در آمريكا در سخنراني خود در مطرح كردن نقش ايران ميگويد: نگاه ديگر در مورد ايران،در ابتدا آمريكا را مطرح ميكند و ميگويد: آمريكا به تنهايي 40 درصد سرمايههاي جاري دنيا را در اختيار دارد، بزرگترين ارتش دنيا را دارد، بودجه دفاعي آن برابر با بودجه دفاعي 140 كشور دنياست و همه سازمانهاي بينالمللي را تحت سيطره دارد. از اين طرف ايران كشوري است كه يك درصد سرمايههاي دنيا را در اختيار دارد و جمعيت آن هم 70 ميليون است. حالا قياس كنيم هنوز آمريكا با اين پتانسيل در حل معادلات بينالمللي و دخالت در امور جاري بينالملل داراي سهم برابر با ايران نيست. ميگويد ما قدرتمند هستيم و همه كار ميكنيم، ولي قدرت ايران بيشتر است. اين معادله عجيبي است. او ميگويد قدرت ايران در كجا نهفته است؟
كلينتون چند سال پيش ميگفت در اين شعار ايرانيها كه ميگويند: «مهدي بيا، مهدي بيا» اين مهدي كيست؟ به او گفتند: مهدي امام آخرالزمان است. گفت: پس خميني كيست؟ گفتند: خميني فرزند مهدي است. گفته بود: اگر اين فرزندش است؛ پس پدرش كيست؟! اينها دنبال عقبه ما هستند. كدام كشوري در دنيا ميتواند اين تحريمها را تحمل كند؟ يا اينكه بعد از جنگ دوم جهاني جنگ تحميلي بزرگترين جنگ عليه ما بود. آنها به اين نتيجه رسيدهاند ما يك مباني فكري خاصي داريم. آمريكاييها ايده ما را خوب فهميدهاند. الان آمريكاييها براي ملت خودشان ايدهاي ندارند و اين بزرگترين چالش آمريكاست.
همه ديپلماتها در مورد ايران بيان ميكنند كه حرف تازه اي براي دنيا دارد. مگر رئيس جمهور ما چه امتيازي نسبت به آدمهاي ديگر دارد؟ چطور محبوبترين فرد در دنياي عرب است و در كنار سيدحسن نصرالله و رئيس جمهور سوريه قرار ميگيرد؟ اينها نشان ميدهد كه حرف ما حرفي است كه دنيا آن را ميپذيرد و قبول ميكند. آقاي طالب زاده شما چطور نگاه مي كنيد؟
طالب زاده: همه ما شاگرد يك جريان هستيم. من خيلي خوشحال هستم كه در اين عصر زندگي ميكنم. اين عصر، عصر خاصي است. چنين فرصتي در تاريخ نبود. من هنوز شاگرد اين انقلاب هستم و خدمت ميكنم. اعتقاد دارم اين مسيري است كه خداوند قرنها صبر كرده كه اتفاق بيفتد. خداوند يك نقشهاي دارد و اجراي اين نقشه با آدمهاست. خداوند انسانهايي را بيدار كرده است. مثلا يك آدم، سواد و مدركي ندارد ولي در وجود وي مجاهده و حكمت ديده ميشود و اين فرد به واسطه مجاهدتش،حكيم شده است. مجاهدت در جهان منتشر شده است كه ديده ميشود يك يهودي با اسرائيل ميجنگد.
ما بايد تصوير كلي را نشان دهيم. اين كه مقام معظم رهبري ميفرمايند «بصيرت»، اين همان تصوير كلي است كه بدانيم كجا ميرويم. وظيفه رسانه اين است كه اين نور را تحليل و تفسير كند. انقلاب اسلامي نور خدا بود و اكنون منتشر شده است و كار به جايي رسيده كه در جهان مجاهدت ميكنند تا حق و باطل را روشن كنند.
«لورن بوت» خواهرزاده توني بلر كه در بيبيسي و پرستيوي مجري است و فعال سياسي هم است، در راهپيمايي روز قدس تهران شركت كرده بود و در نامهاي به توني بلر ديروز نوشته بود: «اسلام آن چيزي نيست كه شما فكر ميكنيد» چه اتفاقي ميافتد كه لورن بوت، مجري يكي از برنامههاي پرس تيوي ميشود؟ يا «جرج گالوي» كه در پارلمان انگليس نماينده بوده، آدم بسيار عجيبي است و كلي سر و صدا كرده در پرس تيوي برنامه گرفته و فعاليت ميكند. جهان منقلب شده است. اين آدمها به صحنه آمدهاند. لورن بوت ضداسرائيلي است و دائم توني بلر را مسخره ميكند و ميگويد: «تو قافيه را باختي و نميداني در دنيا چه خبر است» اين دنياي امروز ماست.
ـ نوباوه: در جنگ بوسني و هرزگوين سر بريدن صربها در قلب تمدن، ناشي از اسلامهراسي آنها بود و سعي ميكنند اين را ترويج كنند. اينها اسلام را دين برتر ميدانند، اروپا شديداً از رشد اسلام در هراس است.
آنها ميگويند همه چيز در اختيار ماست و ما متمدن هستيم. صربها در جنايتشان در بوسني دنبال چه هدفي بودند؟
طالبزاده: شما فكر ميكنيد ماجراي بوسني هرزگوين و اسلام در قلب اروپا حل شده است؟ آتش زير خاكستر است.
چند شب پيش آقاي عباسيان ميگفت گراژده وسط صربها قرار گرفته بود و دول غربي طوري آن را چيدهاند كه هميشه آماده انفجار باشد و مسلمين را به جان صربها بيندازند. خوب است كه در اين چند شب پرونده بوسني و هرزگوين يادآوري شد. يك بار اروپا لو رفت كه چه برخوردي با مسلمين داشتهاست.
اين مسئله كه در صلح ديتون حلش كردند، آتش زير خاكستر است و روزي منفجر ميشود. در همه جاي دنيا هر جا كه مسلماني هست، بيدار شده و با جرقههاي انقلاب اسلامي به حال آمده است. استكبار اين شور و مجاهدتهايي كه انجام ميشود، درك مي كند.
ـ نوباوه: اكنون مسئوليت ما سنگين است، چه بايد بكنيم؟
طالبزاده: ما چند كار را بايد انجام دهيم. يكي تربيت نيروهاي جوان است. بايد ببينيم صدا و سيما چقدر خبرنگار و فيلمساز مستند بينالمللي تربيت كرده است؟ چند نفر مستندساز، فيلمساز و تحليلگر مسلط به زبان خارجي تربيت كردهايم. دوم اينكه رسانه بايد اخبار را برساند، دل انسانهاي مؤمن و مجاهد را قوي كند تا افراد ضعيفي كه قصد ايجاد تزلزل دارند خود به خود به كنار بروند. طرف مقابل به صحنه آمده و ميخواهد صفآرايي كند.
Sorry. No data so far.