دوشنبه 13 سپتامبر 10 | 16:56

آیا کوروش همان «ذوالقرنین» مطرح شده در قرآن است؟

به احتمال زیاد ذوالقرنين همان كوروش يكى از پادشاهان هخامنشى در ایران است كه سال‌ها بر ایران سلطنت داشته است و شايد بتوان گفت يكي از افتخارات ما ايرانيان داشتن پادشاهي است كه در قرآن از او به نيكي ياد شده است.


تریبون مستضعفین – خداوند در قرآن كریم در سوره‌ی كهف‌، آیات 83 تا 98 از شخصی ملقب به «ذوالقرنین» یاد كرده است كه البته در مورد نام واقعی این فرد، میان مفسران و محققان اختلاف است.

درمورد شأن نزول این آیات از ظاهر اسلوب آیات این برداشت می‌شود كه شخصی از پیامبر (ص) از ذوالقرنین سؤال کرده است و این آیات در پاسخ سؤال ان فرد نازل شده است. اما هویت «ذوالقرنین» در قرآن بحث مهمی درباره‌ی یكی از مسائل تاریخی است كه محققان قدیم و جدید در آن متحیر بوده‌اند.

در مورد خصایص ذوالقرنین در قرآن آمده است:

۱- قرآن از قول سؤال کنندگان لقب ذوالقرنین را مطرح کرده است؛ یعنی این نام یا لقب را قرآن از خود وضع نكرده بلكه آنان كه درباره‌ی این شخص از پیامبر (ص) سؤال کرده بودند این لقب را بر او نسبت داده‌اند؛ « ویسئلونك عن ذی القرنین »

۲- خداوند او را ملك و اسباب فرمانروایی بخشیده و غلبه برای او مهیا كرده بود.

۳- فتوحاتی که وی در جنگ‌های عظیم خویش بدست آورده بود از سه جهت توصیف شده است: اول از سمت غربی تا جایگاهی بوده است که در آنجا خورشید گویی در چشمه‌ای فرو می‌رفت. دوم از سمت شرقی تا جایگاهی بوده است که به سرزمینی می‌رسید كه آبادانی نبوده و در آن قبایل بدوی سكونت داشته‌اند. سوم به جایگاهی رسیده بود كه در آن تنگنای كوهی بوده است و از پشت كوه گروهی موسوم به یاجوج و ماجوج ساكن بوده‌اند كه بر اهالی این سرزمین از هر سو می‌تاختند و به غارت می‌پرداختند و آنان مردمی وحشی و محروم از مدنیت و خرد بوده‌اند‌.

۴- پادشاه در تنگنای كوه برای حفظ مردم از دستبرد و غارت یاجوج و ماجوج سدی بنیان نهاد.

۵- این سد تنها از سنگ و آجر ساخته نشد بلكه در آن آهن و مس نیز به كار رفته بوده و به همین خاطر سدی بلند درست شده بود بطوریکه كه غارتگران از دستبرد بدان عاجز آمدند.

۶- این پادشاه به خدا و به آخرت ایمان داشته است.

۷- پادشاهی دادگر بود و نسبت به رعیت عطوفت داشت و هنگام كشورگشایی كینه ورز و قتال نبوده است و از این رو زمانی كه بر قومی در غرب چیره شده است مردم گمان کرده‌اند كه او هم مانند دیگر كشورگشایان خونریزی را آغاز خواهد كرد ولی او این کار را نکرده است بلكه به آنان گفته است: پاكان شما هیچ‌گونه بیمی در دل راه ندهند و هر یك از شما كه عملی نیكو كند پاداش آنرا خواهد دید. با آنكه آن قوم بی یاور و دادرسی در چنگال قدرت او بودند با ایشان شفقت كرد وبه دادگری و نیكوكاری دل آنان را بدست آورد.

۸- به مال آزمند نبوده است زیرا هنگامی كه برای ساخت سد، مردم خواستند به جمع آوری مال بپردازند از قبول آن امتناع كرد و گفت آنچه را خدای به من ارزانی داشته مرا از اموال شما بی‌نیاز می‌کند لیكن مرا به قوت بازو یاری دهید تا برای شما سدی آهنین بسازم.

اما آنچه مهم است این است که این پادشاه كه بوده و در كجا ظهور كرده و چرا بدین لقب شگفت‌انگیز ملقب شده است؟ آیا براستی پادشاهی كه بدین لقب نامیده شده وجود داشته است یا كلمه‌ی خرافی و یكی از اساطیر اولین است؟ این مسائل و بسیاری از پرسش‌های دیگر پیرامون این مسئله هست و در طی قرون و اعصار گذشته خاطر دانشمندان و محققان را به خود مشغول كرده است. لیكن هیچ پاسخ مقنعی بدان نداده‌اند.

در مورد اسم و هویت ذوالقرنین اسامی مختلفی در روایات توسط بزرگان و مفسران ذکر شده است. در این روایات از افرادی همچون «عیاش» ، «اسكندر مقدونی» ، «مرز یابن مرز به یونانى» ، «مصعب بن عبدالله بن قحطان» ، «صعب بن ذى المراثد» ، «شین هوانك تی‌» ، «عبدالله بن ضحاك» ، «کوروش کبیر» و … نام برده شده است. هر یك از این بزرگان هم كوشیده‌اند تا ویژگی‌های قرآنی ذکر شده را با او تطبیق دهند.

در این میان کسانی هم بوده‌اند که با دلیل و مدرک این افراد منتسب به ذوالقرنین را رد کرده‌اند. به عنوان مثال فخر رازى در تفسیر خود اصرار دارد كه ذوالقرنین را همان اسكندر مقدونى معرفی کند، و در این باره گفتارى دارد كه خلاصه‌اش این است:
قرآن دلالت مى‌كند كه قلمرو حكومت ذوالقرنین تا به آخر غرب و شرق و سمت شمال رسید و بنابر شهرت تاریخى كسى كه حكومتش به این حد رسید، جز اسكندر شخص دیگرى نیست ، چه آنكه اسكندر بر تمام كشورها مسلط شد سپس به مصر رفت اسكندریه را ساخت و سپس وارد شام شد و هر جا قدم مى نهاد آنجا را فتح مى كرد، بر ایران و هند و چین و… تسلط یافت ، وقتى كه قرآن ذوالقرنین را چنین معرفى مى كند كه بر همه جا تسلط یافت و در تاریخ ثابت شده كه اسكندر قاف تا فاف عالم را گرفت پس ‍ ذوالقرنین همان اسكندر است.

در میان هم کسانی بوده‌اند که  مصداق اسکندر را برای ذوالقرنین نامناسب دانسته‌اند و در گفتار فخر رازى چند اشكال وارد دانسته‌اند:
نخست اینكه كسى كه از نظر تاریخ بر مشرق و مغرب و شمال و جنوب تسلط یافته باشد، تنها اسكندر نیست ، بلكه افرادى نیز مثل كورش ، بخت النصر و… چنین استیلاء پیدا كردند.
دوم اینكه قرآن، ذوالقرنین را مؤ من به خدا و روز قیامت و یگانه پرست معرفى مى‌كند، در صورتى كه اسكندر از ستاره پرستان بود و نقل كرده‌اند كه حیوانى را براى ستاره مشترى ذبح نمود.
سوم اینكه در هیچیك از تواریخ ذكر نشده كه اسكندر مقدونى سد یأجوج و مأجوج را ساخته باشد.
چهارم اینكه اسكندر در راه كشورگشائى، افراد بسیارى را كشت و خونریزى درعالم بپا كرد، در صورتى كه قرآن، ذوالقرنین را عادل و مهربان و مخالف ظلم معرفى كرده است … ا

با همه مصادیقی که برای ذوالقرنین در کتب روایی و تاریخی مطرح شده است نظرعلامه طباطبایی‌، آیة‌الله مكارم شیرازی‌ و … محتمل‌الصدق است و آن این است كه ذوالقرنین همان كورش كبیر پادشاه هخامنشی است‌.

همچنین مولانا ابوكلام آزاد – وزیر فرهنگ هند در دولت مهاتما گاندی – در كتاب فوق‌العاده مفیدی كه تحت عنوان «ذوالقرنین یا كوروش كبیر» نگاشته است و دكتر ابراهیم باستانی پاریزی آنرا به فارسی برگردانده است، با برهان‌هایی انكارناپذیر اثبات می‌كند كه تنها كسی كه می‌تواند مقصود قرآن از «ذوالقرنین» باشد كوروش كبیر است ولاغیر.

آنچه قرآن از وصف ذوالقرنين آورده با اين پادشاه عظيم تطبيق مى‌شود، زيرا اگر ذوالقرنين مذكور در قرآن مردى مؤمن به خدا و به دين توحيد بوده كورش نيز بوده است. اگر او پادشاهى عادل و رعيت‌پرور و داراى سيره رفق و رأفت و احسان بوده کوروش هم اینگونه بوده است. اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردى سياستمدار بوده او نيز بوده و اگر خدا به اواز هرچيزى سببى داده به اين نيز داده است. اگر ميان دين وعقل وفضائل اخلاقى و عده وعده و ثروت وشوكت وانقياد اسباب براى اوجمع كرده براى کوروش هم نيز جمع كرده بود.
همانطور كه قرآن كريم فرموده است كورش نيز سفرى به سوى مغرب كرده حتى بر ليديا و پيرامون آن نيز مستولى شده بود و بار ديگر به سوى مشرق سفر كرده تا به مطلع آفتاب برسيد و در آنجا مردمى ديد صحرانشين و وحشى كه در بيابان‌ها زندگى مى‌كردند. همچنين كورش سدى بنا كرده كه به طورى كه شواهد نشان مى‌دهد سد بنا شده در تنگه داريال ميان كوه‌هاى قفقاز ونزديكي‌هاى شهر تفليس است.

آقاى علامه طباطبائى نیز این سخنان را قابل انطباق‌تر از اقوال دیگر با قرآن و قابل قبول‌تر مى دانند. بنابراین به احتمال زیاد ذوالقرنين همان كوروش يكى از پادشاهان هخامنشى در ایران است كه در سالهاى 539 – 560 بر ایران سلطنت داشته است و شايد بتوان گفت يكي از افتخارات ما ايرانيان داشتن پادشاهي است كه درقرآن از او به نيكي ياد شده است.

  1. روزنوشت
    13 سپتامبر 2010

    این تنها یک احتمال هست.

    منشور کوروش که در کلیت قابل احترام هست، دو سطر با ادیان توحیدی تعارض دارد. ( این البته برداشت و نظریه من است)

    * خط ۳۳. هم چنین پیکرهٔ خدایان سومر و اَکـَّد را که نـَبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود؛ به خشنودی مَردوک به شادی و خرمی،
    * خط ۳۴. به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم، بشود که دل‌ها شاد گردد. بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین شان بازگرداندم،

    این سنت پیامبران نبوده که بت ها را احیا کنند. بلکه همیشه پیامبران بت ها را شکسته اند.

    • مینا
      28 سپتامبر 2013

      میتونم بهتون ثابت کنم که کوروش بزرگ یه فرد موحد و برگزیده خدا هست به شرط آنکه منطقی بپذیرید
      در ضمن کوروش که یکتاپرست هست در مورد بابل وقتی که فتح کرد برای آنکه به مردمانش احترام بگذارد از خدایان انها به احترام یاد کرد و…

  2. علی الف
    13 سپتامبر 2010

    واقعا پرداختن به کوروش در این شرایط چه اهمیتی دارد؟

  3. حسین
    14 سپتامبر 2010

    آیت ا… طباطبائی در المیزان، دو احتمال را در مورد ذوالقرنین بیان نموده، و سپس هر دو را رد می‌کند. یکی اسکندر و دیگری کوروش. حالا نمی‌دانم چه شده است که همه می‌گویند: علامه طباطبائی گفته ذوالقرنین همان کوروش است!
    لطفاً خودتان به متن المیزان مراجعه کرده و قضاوت کنید.

  4. احسان
    14 سپتامبر 2010

    ذوالقرنین ع در زمان حضرت ابراهیم میزیسته است یعنی بیش از 4000 سال پیش. در حالیکه کوروش حدود 2500 سال پیش است…

    • مینا
      28 سپتامبر 2013

      از کجا میدونی که ذولقرنین برای 4000 سال پیش بوده؟

    • دشمن تعصب وتحجروباستانی پرستی
      27 فوریه 2015

      جناب عزیز آقامحسن یهود یک دین برای فقط نژاد بنی اسراییل هست یه کم قبل ازنظردادن مطالعه کن

  5. ایرانی از نسل کوروش ذوالقرنین
    20 سپتامبر 2010

    با سلام می خواستم چند نکته در مورد منشور حقوق بشر عرض کنم شاید ابهامها در مورد کوروش برطرف شود
    اولا باید عرض کنم که این منشور نوشته روحانیون بابل است برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به سایت زیر که مصاحبه با عبدالمجيد ارفعي، استاد زبان هاي باستاني و مترجم منشور كورش انجام داده است :
    http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2031805
    بیشتر قسمتهای این منشور لیست کارهایی است که کوروش بعد از فتح بابل انجام داده است اما بعضی از قسمتهای این منشور نمی تواند درست باشد نظیر گرامی داشتن بل و نبو (بتهای بابل). زیرا در کتاب اشعیای نبی از مجموعه کتب عهد عتیق و در باب 45 این کتاب کوروش به صراحت برگزیده خداوند ذکر شده و در فراز 5 از همین باب خداوند می فرماید که من خداوند هستم و غیر از من خدایی نیست و خلاصه باب 46 همین کتاب این است که بل و نبو دو بت بابل که مردم انها را زمانی می پرستیدند اکنون اسیر شده اند و قادر نیستند که خود را نجات دهند .
    همچنین در کتاب ارمیای نبی به امدن منجی یهود (کوروش )بشارت داده شده است ودر کتاب عزرای نبی به وقایع تاریخی بعد از فتح بابل اشاره شده است و در باب یک ان امده است که در سال اول سلطنت کوروش ، پادشاه پارس ،خداوند آنچه را آه توسط ارميای نبی فرمودهبود، به انجام رساند. خداوند کوروش را بر آن داشت تا فرمانی صادر آند و آن را نوشته به سراسر سرزمين پهناورش بفرستد. اين است متن آن فرمان :
    من ، کورش پادشاه پارس ، اعلام می دارم که خداوند، خدای آسمانها، تمام ممالک جهان را به من بخشيده است و به من امر فرموده است که برای او
    در شهر اورشیم که در يهودا است خانه ای بسازم .
    حالا من یک سوال دارم که چگونه ممکن است که کوروش که برگزیده خداست و موظف به اجرای امر خدا می باشد بیایدو بت پرستی را رواج دهد؟
    حال ممکن است بعضی ها سوال کنند که مجموعه کتاب عهد عتیق تحریف شده اند پس چگونه شما به ان استناد می کنید ؟
    در پاسخ عرض کنم که این کتاب ها به فرمایش قران کریم تحریف شده و شکی در ان نیست اما تحریف ان به این صورت نیست که کلا این کتابها زیر و رو شده باشد و برای یک شخص مقدس سازی کذایی شود مثلا یهود با ان همه تعصبی که دارد چه دلیلی دارد که یک نفر غیر یهودی مانند کوروش را مورد تکریم قرار دهند بلکه تحریف ان به این صورت است است که بعضی از مطالب خرافی را به ان اضافه کرده اند و یا بعضی از حقایق ان را پنهان کرده اند برای روشن شدن بیشتر مطلب لینک دانلود کتاب مقدس را برایتون می گذارم که مطالب ذکر شده بالا بیشتر روشن شود (شایان ذکر است که اگر این کتب را با قران کریم مقایسه کنیم متوجه بخشهای تحریف شده انها می شویم):
    http://pdf.tarikhema.ir/PDF/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%B9%D9%87%D8%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%D8%B9%D8%AA%DB%8C%D9%82-%D8%AA%D9%88
    ابوریحان بیرونی (قرن 4 هجری) و غیاث الدین خواند میر (قرن 6 هجری در کتاب حبیب السیر، جلد یک، صفحه 136) از او بعنوان بانی بیت المقدس و مسجد الاقصی (یا همان قبله نخست مسلمانان) نام می برند.
    در تفسیر قرآن ابوالفتح رازی آمده است: که خدای تعالی بر زبان بعضی پیغمبران امر کرد پادشاهی از پادشاهان پارس را نام او کورش و او مردی بود مومن.

    مسعودي در کتاب مروج الذهب،صفحه606 می نویسد :
    اين خبر در انجيل هست كه كورش پادشاه، ستاره را كه هنگام مولود عيسی مسيح طالع شده بود،ديده بود…وما تفصيل اين قصه را با آنچه مجوس ونصاري در باره ي آن گفته اند…در كتاب«اخبارالزمان» آورده ايم.

    و در ضمن کوروش کبیر ذوالقرنین قران است برای اطلاع بیشتر کتاب های زیر را دانلود کرده و یا در صورت عدم وجود لینک دانلود ان ها را از کتابفروشی ها تهیه کرده تا بهتر متوجه موضوع شوید:
    1-کتاب کوروش و ذوالقرنین تالیف ابوالکلام ازاد ترجمه باستانی پاریزی . اینم لینک دانلود :
    http://tarikhema.ir/books/story/Koroshe%20Kabir%20-%20Bastani%20Parizi.pdf
    2-کتاب کوروش کبیر در قران و عهد عتیق نوشته دکتر فریدون بدره ای . از صفحه زیر می تونید دانلودش کنید:
    http://www.aryapdf.com/article-50–0-0.html
    3-کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی دکتر علی شریعتی . که از صفحه زیر می تونید خرید کنید:
    http://www.bekhan.com/main/index.php?page=30&bi=1108918
    4-کتاب تاکیدی بر یگانگی کوروش و ذوالقرنین نوشته محمد کاظم توانگر زمین . که از صفحه زیر می تونید خرید کنید:
    http://www.110book.tk/Book.aspx?Title=%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%20%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%20%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4&Id_Book=1372804
    5-تفسر المیزان جلد 13 -تفسیر سوره مبارکه کهف ایات مربوط به ذوالقرنین . اینم صفحه دانلود کل تفسیر المیزان :
    http://www.ghadir.ca/content/view/201/96/
    در پایان :
    نام نیک رفتگان ضایع مکن گر بخواهی نام نیکت پایدار

  6. ایرانی
    8 اکتبر 2010

    سلام بر همگی
    در پاسخ به حسین اقا بگوییم که کی گفته که علامه طباطبایی نظریه ذوالقرنین بودن کوروش را رد کرده ایشان این نظریه را از همه نظریه ها قابل قبولتر می دانند لطفا مراجعه کنید به تفسیر المیزان جلد 13
    لطفا بدون سند حرفی نزنید

  7. امیر
    27 آگوست 2011

    بعضی ها چرا اینقدر بدبخت شدند که هویت توحیدی و فرهنگ عظیم باستانشون رو انکار می کنند؟!! یونانی ها و غربی ها از اسکندر یه بت ساختن اونوقت حضرات، کوروش کبیر ما رو که یک جهان شیفته ی عدالت ورزی و عظمتش هست رو کافر و ظالم میدونن و به قول مشایی از اسمش هم می ترسن!!

  8. عرفان
    10 آوریل 2013

    من با این که بعضی میگویند کوروش همان ذوالقرنین است موافقم زیرا همان صفت های کوروش کبی در قران امده است

  9. سمیرا
    25 آوریل 2014

    دوست عزیز(ایرانی از نسل کوروش ذوالقرنین)واقعا ممنون از راهنمایی های خوبت.من که خیلی استفاده کردم.

  10. ناشناس
    4 می 2014

    کوروش مثله باقی پادشاهان ظالم بوده.
    البته پادشاهان خوبه دیگه ای داشتیم.

    • سرباز
      12 جولای 2014

      شما خودت با خودت تناقض داری.
      اول می گی کوروش کبیر مثل بقیه پادشاهان ظالم بوده.که معنیش اینه که همه پادشاهان ظالم بودند بعد می گی ولی پادشاه خوب هم داشتیم؟؟؟؟

    • ناشناس
      21 ژانویه 2015

      تو یک ایرانی نیستی بلکه یه خارجی بیشعوری که پادشاهی که ما ایرانی ها دوستش داریمو ظالم میخونی هرکس کوروش رو بعنوان ذوالقرنین قبول نداره از ایران گمشه بره بیرون

  11. میثم
    4 می 2014

    پادشاهی به نام کوروش تهت نفوذ یهودیت واقع شد و موجب ظلم ستم به مردم ایران و دیگر انسان ها شد.
    در باره ی 13 فروردین (13به در) و نفوذ یهودیت به هخامنشیان که اصلا ایرانی نبودند، و با حیله به سلطنت رسیدند تحقیق کنید.
    در کل تاریخ خیلی مبهمه نمیشه شخصی بی خودی بزرگش کرد. ما شخصیت های بزرگ قطعی دیگه زیاد داریم

    • محسن
      10 آگوست 2014

      اگر ايشان يهودي شده پس يكتا پرست بوده چون در آن زمان آخرين دين الهي يهوديت بوده اقا ميثم تحت اينجوريه

  12. وحید
    26 اکتبر 2014

    خیلی متاسفم رای اون کسانی ک ب راحتی میگن کوروش همان ذوالقرنین قران است بخدا این کفر ب قران است ک ندانسته بر اساس حاصل فکر خودشان ک کوروش اینطور مردی بوده پس همان ذوالقرنین است.اگه کوروش چنین مردی بوده بر مادها ک حکومتی خوبی داشتن شورش نمیکرد و اونهارو نمیکشت پادشاهان ان زمان خونریزی بیش نبودن

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.