برگزاری همایش «گرامیداشت هشتماه نبرد سایبری» سببی فراهم آورد تا چند نکته را که بازگوییاش را ضروری میدانم، قلمی کنم. حاصل اینکه:
۱-اگرچه تلاش برادران و خواهران ارزشی و ارزشمدار در حفظ سنگر مجازی، شایستهی تقدیر و ارج است اما بایستی توجه عزیزان را به این نقطه متوجه سازم که این نبرد و جنگ هشتماهه، قطعا یک جنگ سازماندهیشده و متمرکز نبود، بلکه میتوان آن را از سنخ جنگهای نامنظم قلمداد کرد. جنگ نامنظم در جای خود ضروری است، اما موفقیت در ادامهی جنگ، جز با سازماندهی و ایجاد اتاق فکر و فرماندهی واحد میسر نیست، خصوصا آنکه مقابله از طرف دیگر جنگ، کاملا برنامهریزی شده است.
این اتاق فکر و مرکز فرماندهی را چه کسی تدبیر خواهد کرد؟ قطعا اگر فعالان ارزشی فضای مجازی در انتظار حمایت سازمانهای دولتی یا ارگانهای فرهنگی وابسته به دولت باشند، فرصت به عبث گذراندهاند. به یاد بیاورید حرکت نیروهای مردمی و بسیج جوانان رزمنده در آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق را؛ آیا منتظر حمایت یا سازماندهی دولت وقت نشستند!؟
برگزاری همایشهایی از این دست، فرصت خوبی برای رایزنی جهت بررسی روند تشکیل آن اتاق فکر است.
۲- اگر باور داریم که در حال جنگ هستیم، بایستی خود را در وضعیت جنگی حس کنیم و مطابق شرایط آن رفتار کنیم. درنظر داشته باشید در زمان دفاع مقدس و جنگ «سخت» هشتساله، که تنها خطر جانی و از دستدادن مرزهای فیزیکی در میان بود، مردم غیور ایران بدون انتظار حمایت و در حقیقت بدون حمایت، ماهها خانه و کاشانهی خود را رها و با تمام وجود از حریم کشور دفاع کردند؛ اما اکنون که جنگ نرم در پیش داریم و دیگر خطر جانی در میان نیست،
در انتظار حمایتهای دولتی نشستهایم!؟
صد البته که در جنگ نرم، خطر اضمحلال هویت و فنای مرزهای عقیدتی در پیش است و اهمیت آن بیش از جنگ سخت است، اما اگر گمان ببریم که حرکت محتاطانه و کجدار و مریز فعلی «جنگ» است، در اشتباهیم. جنگ، مرد جنگ میخواهد. آنها که خیال میکنند با انتشار هفتگی یک پست در فلان وبلاگ و ماهانه یک مطلب در بهمان سایت، مشغول «جنگ» در عرصهی «مجازی» و آنهم بهصورت«نرم» هستند، سخت دچار توهم هستند.
۳- فارغ از ضرورت قطعی اتاق فکر واحد برای جهتدهی و نیازسنجی عرصهی اینترنت، تجربه نشان داده که موفقیت و بازدهی حرکتهای اینترنتی بهخصوص وبلاگنویسی، در گرو تشکیل گروهها و حلقههای مجازی است. توجه دوستان را به نمونهای سوق میدهم. «ملکوت» حلقهای اینترنتی است که همت چند تن از اصحاب ادبیات و هنر، موجب تشکیل آن شده و از سال 80 با فراز و فرود به فعالیت خود ادامه داده است.
اگرچه این جریان کاملا در سویی مخالف جریان ارزشی و انقلابی وبلاگستان قرار میگیرد، اما بررسی و دقت در این حلقه و اجزای آن، دوستان ارزشی را در الگوگیری برای چنین هدفی یاری میدهد. نگارنده از مسائل سیاسی یا امنیتی که احتمالا ورای تشکیل این حلقه وجود دارد، اطلاعی ندارد، اما بهفرض آنکه مأموریتی برای تشکیل آن وجود داشته باشد، مانع از تحسین ویژگیهای مثبت و مفید آن نیست. قطعا هدف یا آرمانی در ذهن گردانندگان این حلقه هست که فیلسوف و نقاش و شاعر و موسیقیدان و فیلمساز و روزنامهنگار را از نحلههای مختلف فکری، لیبرالیست و مارکسیست و شیعه و اسماعیلیمذهب و طرفداران سیدحسین نصر و مریدان عبدالکریم سروش، گردهم آورده و فضایی برای تولید محتوای مجازی در راستای هدف خود ایجادکردهاند.
لازم است که وبلاگنویسان ارزشی ضمن تقویت روحیهی تعامل و تحمل، به سمت تشکیل حلقهها و بهنوعی گروهانهای مجازی حرکت کنند.
۴- اما در باب محتوا؛ جملهی معروفی از «النور روزولت» (Eleanor Roosevelt) سیاستمدار و همسر فرانکلین روزولت (رئیسجمهور آمریکا) نقل شده است بدین مضمون که: “انسانهای بزرگ، پیرامون «ایدهها و اندیشهها» بحث میکنند، انسانهای میانحال پیرامون «وقایع و اتفاقات» و انسانهای کوتهنظر پیرامون «افراد» بحث میکنند!”.
اگرچه تأکید بر توجه به «افکار» و نه «صاحبان» آنها در تعالیم دینی ما به وفور دیده میشود، میتوان یکی از نقاط ضعف وبلاگنویسان ارزشی را همین مسئله دانست. اشاراتی از ایندست، معیار نکویی برای سنجش محتوای وبلاگها است.
دقت در چگونگی فعالیت رسانههای مجازی اپوزوسیون طی ماههای گذشته نشان میدهد که این رسانهها در یک تقسیمبندی به دو گروه تقسیم شده بودند. گروهی که اکثریت سطح را تشکیل میدادند، به تولید محتوای جنجالی و چشمفریب مشغول بودند؛ اعم از تولیدات متنی که بیشتر حاوی توهین و افتراء بود یا تولیدات تصویری و صوتی از این قبیل. سایت «بالاترین» منشأ بازپراکنی چنین محتوایی در عرصهی اینترنت بوده و هست. اما گروه دوم که اقلیت عمق را شامل میشوند، مشغول نشر محتواهای کاملا ایدئولوژیک (به معنای مرتبط با حوزهی ایده و اندیشه) بودند و میتوان گفت که نقطهی تمرکز گروه دوم، حمله به مسئلهی «ولایت فقیه» بود، چه اینکه نقطهی نهایی این نبرد، دعوای حکومت دینی و حکومت سکولار بود. تحلیل نگارنده بر این است که نبرد هشتماهی سایبری دوستان ارزشی، از درگیری سطح فراتر نرفت. کلیپی از تصاویر آشوبهای خیابانهای تهران توسط طرف مقابل منتشر میشد، در این سوی سرتاسر وبلاگستان مشغول تحلیل یا تصحیح یا توجیه تصویر منتشره میشوند! و یا در پاسخ تصویری دیگر یا مدرکی دیگر منتشر میکنند. وانگهی وظیفهی وبلاگستان ارزشی، توجیه فعالیت نیروی انتظامی یا دیگر ارگانهای نظامی نیست، این نهادها خود سخنگو دارند. حال اگر در سوی دیگر، بلاگهایی همچون «ایمایان» قرار دارند که هریک بهتنهایی برای شارژ فکری اپوزوسیون مجازی کافی هستند، در این سوی جای چنین منابعی خالی مینماید. وظیفهی وبلاگستان ارزشی، حفظ و تقویت مرزهای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی نه در سطح، که در عمق و آنهم با نگاه حداکثری به دین و نه نگاه حداقلی و نیز پرهیز از آفت «زردنویسی» با صبغهی مذهبی است.
گذشته از این، درگیری افراطی وبلاگستان ارزشی حول مسئلهی «افراد» خصوصا سیاستمداران، همان نقطهی ضعفی است که پرهیز از آن ضروری است. فیلترینگ وبلاگهای سوی مقابل، نهتنها باعث دلسردی آنها نمیشود که آنها را به فعالیت بیشتر تحریک میکند، حال آنکه در این سو فیلترینگ یک وبلاگ، چند روز فضای وبلاگستان ارزشی را دچار بحران میکند!
۵- ضروری است که عرصهی فعالیت مجازی توسط ارزشمداران از نظر مخاطب، به سمت بخشهای خاکستری و خنثی در وب سوق پیدا کند. قدرت مخاطب خاکستری را دستکم نگیرید؛ پیروزی دولت دهم مرهون کسب آراء خاکستری بود. آخر اینکه اقلیت خود و اکثریت طرف مقابل این نبرد سایبری را بهرسمیت بشناسید، اما قدرت اقلیت خود را قدر بدانید. برای یک حرکت آرمانگرایانه، بایستی ابتدا واقعیت را بهدرستی پذیرا باشیم. از بازی در میدان حریف پرهیز کنید. بهطور مثال حضور در نظرسنجیهای سایتهای معارض با نظام، تنها تقویت و تأیید اعتبار این نظرسنجیهاست، همچون نظرسنجی که مدتی پیش در یک سایت بیگانه برای تعیین محبوبترین سیاستمدار در کشورهای گوناگون برگزار شد و نتیجه شد آنچه دیدیم. اپوزوسیون اگر در یک فضا حائز اکثریت و بلکه بهخیال خود بیشمار باشد، همین فضای مجازی است. اما از زبانناصرخسرو خطابشان کنید که:
” یکی ز ما و هزار از شما، اگر چه شما / چو مار و مورچه بسیار و ما نه بسیاریم
سپه نباشد پانصد ستور بر یک مرد / روا بود که شما را سپاه نشماریم”
والسلام
[…] اینجانب در سایت «طلبهبلاگ» و پس از آن در سایت «تریبون»، نویسندهی وبلاگ «ایمایان» در صدد برآمده و با انتشار […]