حجت الاسلام علیرضا پناهیان – اگر فکر کنیم سیاسی بودن یعنی معترض بودن و خود را بر همگان نمایان ساختن و نشان دادن رفتارهای رنگارنگی که برخی از خود نشان میدهند، خیر، شهدا اینگونه نبودهاند. آنها افرادی سیاسی بودند و میدانستند که چگونه رفتار کنند، کجا صحبت کنند، کجا سکوت کنند، و همیشه اولویتها را در نظر داشتند.
در آغاز انقلاب مردم سیادت و رهبری امام خمینی را پذیرفتند اما بحث ولایت فقیه خیلی خوب برای آنان جا نیفتاده بود و دفاع مقدس این کار را کرد و این ابتدا برای خود رزمندگان و بعد برای مردم ولایت فقیه را روشن کرد.
قبل یا بعد از عملیات والفجر۱ بود که شنیدم مرحوم آیت الله منتظری در گفت و گویی که با رزمندگان داشتند، گفته بودند چه معنی دارد که مدام میگویید برای ما دعا کنید شهید شویم ، چرا شما باید شهید شوید؟ مملکت ما به جوانانی مثل شما نیاز دارد.
حجت الاسلام پناهیان ادامه داد: آیت الله منتظری در بین ما حرمت داشت و از شخصیت های سیاسی مملکت بودند. اما ما نمیدانستیم با برخی حرفها و صحبتهای ایشان باید چه کنیم!
درست است که رزمندگان علاقه داشتند شهید شوند، اما با کمی تأمل میبینیم که امام علی (ع) هم با این که خود مستجاب الدعوه بودند اما ۴۰ سال طول کشید که به شهادت برسند. درخواستهای شهدا هم اینگونه نبود که تا بخواهند شهید شوند و بلافاصله با اصابت گلولهای به سرشان جان خود را از دست دهند، آنان عاشق شهادت بودند اما خدا تا کسی مسئله شهادت برایش حل نمیشد، اجازه شهادت را به او نمیداد.
پناهیان با اشاره به روشنگریهای امام خمینی در آن برهه زمانی گفت: وقتی امام خمینی در سخنان خود میگفتند که ای مردم ببینید جوانان ما به جایی رسیدهاند که آرزوی شهادت میکنند، ما اینجا میفهمیدیم که راهی که انتخاب کردهایم اشتباه نبوده است و تمامی شهدای ما افرادی ولایتمدار بودند.
وی ادامه داد: شهدای روحانی و یا شهدایی که از خانوادههای روحانیون بودند، بیشترین تعداد شهدا را در زمان جنگ تشکیل میدهند که در واقع این تعداد ۶ برابر شهدای دیگر صنفها بودند و شهدای دانشجو نیز در رتبه دوم قرار داشتند.
پناهیان با بیان اینکه سطح سواد رزمندگان ما بسیار بالا بوده گفت: بسیاری از شهدای ما از نخبگان بودند. اصلا باید شهادت را با نخبگی تعریف کرد و ما در طول جنگ نخبگی و فرزانگی و استعدادهای بالا را در میان فرماندهان و شهدا ملاحظه میکنیم.
وی با اشاره به جانفشانی های رزمندگان اسلام برای امام خمینی (ره) اظهار داشت: بسیاری از شهدای ما از جمله شهید زینالدین بارها اعلام کرده بودند یک جان که سهل است، کاش صدها جان داشتیم تا در راه اماممان فدا میکردیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر شهدای ما میگفتند ایران، ایران را برای اسلام میخواستند و انتهای تمام صحبتهایشان فداکاری در راه امام بود اما اگر مروری بر صحبتهای مهدی بازرگان داشته باشیم، اینگونه میخوانیم که در خاطر اکثر انقلابیون ملیّون و نخست وزیر ایران خدمت به ایران جای گرفتهاست و در خاطر روحانیون و نزدیکان به امام خدمت به اسلام جای گرفته است ،اما هدف من خدمت به ایران از طریق اسلام بود.
وی توضیح داد: در مقابل این صحبتهای بازرگان امام بارها گفتند ایران ما فدای اسلام باد. در این هشت سال دفاع مقدس نیز آشکار شد که کسانی که ایران را برای اسلام میخواهند ،ایران را بهتر حفظ میکنند. اما کسانی که از طریق اسلام به دنبال ایران هستند، به راحتی ایران را میفروشند.
پناهیان با اشاره به خط مشی فکری شهدا، اظهار داشت: اگر امروز کسی بر اساس مفاهیمی که در وصیتنامههای شهدا وجود دارد، بیندیشد و بنویسد، به او افراطی میگویند، اما جالب اینجاست که همین افراطیون بودند که مملکت ما را نجات دادند، و ما امروز به راحتی در مقابل گرگها ایستادهایم اگر غیر از این بود شرایطی مثل کشور عراق داشتیم. شما دانشجویان شرایط عراق را از روی اخبار صدا و سیما درک نکنید بلکه واقعا بروید و ببینید که عراق چگونه است و چه چیزی در آنجا جاری است. تعدی به زنان، آدم فروشی، و هزار و یک فاجعه دیگر و همین اسلام برای ایرانخواهها، داشتند کشور ما را به سمت شرایط عراق کنونی سوق میدادند.
وی اظهار داشت: ما همه عزت و اقتداری که داریم از دفاع مقدس است. بروید ببینید چه کسانی در خط مقدم جبهه رفتند. دانشجویان سیاسی که با خلوص تمام جنگ را وظیفه شرعی خود دانستند و به کارزار رفتند. اما نکته اینجاست که کسان دیگری که در خطوط دیگر بودند آبروی دفاع مقدس را به خود نبندند و هم اکنون نیز میبینیم که کسانی که از احزاب سیاسی آمدند و از دفاع مقدس گفتند، هیچگاه به آنان اطمینان نشد.
پناهیان ادامه داد: اگر در آن زمان بحث پیروزی را وسط میکشیدیم جبهه از هم پاشیده میشد چرا که ما از لحاظ سلاح و مهمات کمتر بودیم و همیشه سلاح دشمن چندین برابر بود، اما رزمندگان ما آنقدر سیاسی بودند که جدای از تمام این مسایل جنگ را وظیفه شرعی خود میدانستند و در تمام صحنهها حضور داشتند.
وی با اشاره به سخنان شهید کاوه اظهار داشت: شهید کاوه در سخنانی به رابطه انقلاب اسلامی ایران و مسلمانان جهان اشاره میکند و اگر انقلاب ما پیروز شود مسلمانان جهان نیز عزت مییابند و اگر خدشهای به این انقلاب وارد شود، کار آنان نیز ساخته است. اینجا میبینید که چگونه یک رزمنده دغدغه تمام مسلمانان جهان را دارد اما امروز چند نفر از سیاسیون ما این موضوع را میفهمند؟
این استاد دانشگاه در خاتمه با اشاره به اهمیت بعد سیاسی شخصیت شهدا، خاطرنشان کرد: شما دانشجویان باید بعد سیاسی شهدا را نگاه کنید و منش سیاسی آنان را در نظر داشته باشید و بدانید که اگر کسی امروز بخواهد مثل شهدا سیاسی باشد، به او لقب افراطی میدهیم.
من معتقدم جامعهی ما هیچگاه مثل جامعه امیرالمومنین (ع) نخواهد شد. ما تردید نداریم که شهدای ما جزو بهترینهای ما بودند اما اکنون رفتهاند ولی نباید اینگونه باشد که خدای ناکرده از شهدایمان کم بگذاریم.
حجت الاسلام پناهیان ادامه داد: یک روند خوب تبلیغات در کشور ما وجود ندارد. ما ناتوانی جدی دربیان حقایق دفاع مقدس از لحاظ فرهنگی و سیاسی داریم. میبینیم مسئول تبلیغات جنگ دردورهی جنگ کسی است که در این دوره معلوم میشود که به بسیاری از مفاهیم موردقبول حضرت امام و شهدا اعتقاد نداشته است. ما درعرصهی فرهنگ و سیاست احساس امنیت و سلامت درانتقال پیام دفاع مقدس نمیکنیم. البته ماانتظار نداریم همهی کسانی که در عرصه فرهنگ کار میکنند ژرفای پیام دفاع مقدس را درک کنند.
ممکن است بعضی ها چیزهایی شنیده باشند اما قرار نیست هرکس هرچه شنید قدرت تحلیل و تبیین آن را داشته باشد؛ بنابراین ما به سهولت میگوییم که در عرصه دفاع مقدس اثر فرهنگی چندانی به جامعه عرضه نشده است در صورتی که جامعه جهانی درانتظار آن است. طالبان امروزمشکل فقط مسلمانان نیست، مشکل جهانیان است زیرا که اجازه نداده جهانی که تشنهی حقایق ناب دینی است آن را بشنود حقایقی که در دفاع مقدس تجلی پیدا کرد. گناه این عرضه نشدن را من میخواهم بر گردن فرهنگی کارها و فرهیختگان جامعه خودمان بیندازم. ما که اسوه داشتیم الگو داشتیم اگر اینها به جهان عرضه میشدند نوبت نمیرسید به آنها که شهادت طلبی جوانان ما را با انتحارگری طالبانیسم جابه جا کرده و به خورد مردم عالم بدهند. ما الله اکبرهای خودراعرضه نکردیم و طالبان الله اکبرهای خود راعرضه کرد و مردم را با شنیدن این شعار به یاد وحشیگریهای خود انداخت و ما هنوز هم عاجزیم از ساختن یک فیلم حماسی، تاریخی شدن دفاع مقدس اگرچه امکان تحریف آن را به وجود آوردهاست اما تقریبا محال است، به دلیل وجود اسناد و مدارک زیادی که از آن دوران وجود دارد که آنها امکان تحلیل و بررسی دفاع مقدس را امروز فراهم آورده.
اندکی از غربتهای مربوط به دفاع مقدس اینست که امروز به هر که میگویی شهید یاد سیاست نمیافتد! میگویی رزمنده یاد تحلیلگر سیاسی نمیافتد میگویی رزمندهی شهید یاد مسائل عمیق سیاسی نمیافتد. افرادی که درجنگ کانون عشق و همدلی بودند همه سیاسی بودند و اگر در جایی این بروز نیافته است به این علت است که در جنگ جای گفتگوی سیاسی نبود جای تبعیت و پیروی بود و یک سیاستمدار وقتی در جنگ قرار می گیرد میداند که الا ن باید سکوت کند و جنگ را پیش ببرد.
به وصیتهای شهدا مراجعه کنید. شهدا وصایای خود را درست مینوشتند، صادقانه مینوشتند و هر آنچه میفهمیدند مینوشتند زیرا میبایست لحظاتی بعد پاسخگوی نوشتههای خود میبودند ؛عموما وصایای آنها درست در آستانه شهادتشان نوشته میشد. اوج سیاسی بودن را اگر به وصایای آنها مراجعه کنید درک خواهید کرد، منتها نباید فکر کنید سیاسی بودن یعنی همیشه معترض بودن همیشه خودنمایی کردن در بیانیههای رنگارنگ دادن و رفتارهایی که برخی دارند. آنها چون سیاسی بودند میفهمیدند که کجا باید سکوت کنند و تحمل، چون سیاسی بودند الویتها را خوب در ک میکردند . آماری که از وصایای شهدا گرفته شده حاکی از آن است که آنها به طور متوسط در هروصیت نامه 4 بار از ولایت فقیه و امام حرف زدند آنها کورکورانه اینها را نمی گفتند با نهایت درایت و فهم آنها را می گفتند. حال بعضیها میگویند که آنها برای وطن رفتند! ایراد ندارد اما مهم اینست که این حرف چقدر باواقعیت انطباق دارد، و دقت داشت که چه چیز جبههها راگرم میکرد…
Sorry. No data so far.