یکشنبه 26 سپتامبر 10 | 17:17

مصاحبه خواندنی با همسر شهید برونسی

همسر شهید برونسی با اشاره به نحوه آشنایی اش با شهید گفت: وقتی به خواستگاری آمدند چون از نظر مالی ضعیف بودند همه مخالفت کردند جز پدرم که خودش هم طلبه بود و گفت من نمازهای شب او را با دنیا معامله نمی‌کنم.


کودکی‌ را که‌ عصر روز بیست‌ و سوم‌ شهریور ماه‌ هزار و سیصد وبیست‌ و یک‌ صدای‌ گریه‌اش‌ در گلبوی‌(کدکن) پیچید، عبدالحسین‌ نام‌ نهادند. وقتی‌ در لباس‌ سربازی‌ به‌ روستا آمد مردم‌ از خوشحالی‌ در پوست‌ خود نمی‌گنجیدند. ورود مأمورین‌ اصلاحات‌ ارضی‌ شاه‌ و عدم‌ قبول‌ آب‌ و ملک‌ باعث‌مهاجرتش‌ به‌ شهر مشهد شد.
پس از چندی با هدفی مقدس، به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی می آورد و رفته رفته، در کنار کار، مشغول خواندن دروس حوزه نیز می شود. بعدها به علت شدت یافتن مبارزات ضدطاغوتی اش و زندان رفتن های پی در پی و شکنجه های وحشیانه ساواک و نیز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران از این مهم باز می ماند.

با ارشادات‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ با مسایل‌ سیاسی‌ آشنا شد و پا در رکاب‌ مبارزه‌ با رژیم‌ پهلوی‌ گذاشت‌ و مأمورین‌ ساواک‌ در زیر شکنجه‌ دندانهایش ‌را شکستند.
انقلاب‌ که‌ پیروز شد جزو اولین‌ افراد اعزامی‌ به‌ کردستان‌ بود. عرصه‌های‌ نبرد حق‌ علیه‌ باطل‌ بستر مناسبی‌ بود که‌ استعداد بالقوه‌ او به‌ فعل‌ در آید و از فرماندهی‌ گروهان‌، به‌ فرماندهی‌ تیپ‌ هجدهم جوادالائمه‌برسد و دراین‌ سال ها رشادت‌ و ایثارگری‌ او زبانزد خاص‌ و عام‌ بود تا آنجا که‌دشمن‌ چنان‌ هراسی‌ از برونسی‌ داشت‌ که‌ برای‌ سرش‌ جایزه‌ تعیین‌ کرد.

این‌ سردار سرفراز بعد از زیارت‌ خانه‌ خدا به‌ مرحله‌ای‌ از شهود رسیده‌ بود که‌ زمان‌ و مکان‌ شهادت‌ خودش‌ را می‌دید و سرانجام‌ در عملیات‌ بدر، پس‌ از رشادت‌ بسیار در چهار راه‌ خندق‌ در 25 اسفند1363 به‌ شهادت‌ رسید.

به بهانه هفته دفاع مقدس با همسر این سردار شهید به گفت و گو می‌نشینیم؛

نحوه آشنایی تان چگونه بود؟
من نوه خاله ایشان بودم و تا حدودی آشنایی داشتم، وقتی به خواستگاری آمدند چون از نظر مالی ضعیف بودند همه مخالفت کردند جز پدرم که خودش هم طلبه بود و گفت من نمازهای شب او را با دنیا معامله نمی کنم. بعد از ازدواج و شهادت همسرم نیز هیچ گاه در زندگی دین را با دنیا معامله نکرده ام .

شیرین ترین و تلخ ترین خاطراتتان چیست؟
شیرین ترین خاطره ام از زندگی با شهید مربوط به زمان ورود امام به ایران است که شهید برونسی در خیابان مراقب بودند برخی حرکات ناموزون و افراط ها به بهانه شادی صورت نگیرد چرا که خوب می دانستند امام با این کارها مخالف است.

تلخ ترین خاطره هم به روز شهادت دکتر بهشتی و پیش از آن شهادت سیدمصطفی خمینی برمی گردد که شهید مدام اشک می ریخت و آرزو می کرد خودش جای ایشان شهید می شد این نارحاتی و تأثر شهید روی ما هم تأثیر گذاشته بود.

نسبت به ولایت چقدر حساسیت داشتند؟
بسیار برایشان اهمیت داشت و کسی جرأت نداشت جلوی ایشان از امام بدگویی کند، همیشه پشتیبان ولایت بود و به بچه ها سفارش می کرد ولی فقیه را تنها نگذارید، نتیجه این شده است که اکنون همه فرزندانم پشتیبان ولایت و در خط انقلاب هستند.

نقش همسران شهدا را در دفاع مقدس چگونه می بینید؟
مسلما پشت هر مرد موفقی یک زن موفق ایستاده است؛ اگر خانواده آرام نمی بود شهدا چگونه می توانستند با خیال آسوده در مقابل دشمن بایستند؟ وقتی شهید برونسی با هشت فرزند به جبهه می رود قطعا فکرش از بابت نگهداری و تربیت آن ها از سوی من راحت است.

بزرگ ترین مشکلتان پس از شهادت ایشان چه بوده است؟
بعد از شهادت همسرم، چون بچه ها در حال رشد بودند و محل زندگی مان به لحاظ اجتماعی مناسب نبود، با وجود همه خاطراتی که از آن خانه داشتم و یادگار شهید بود به خاطر تربیت صحیح فرزندانم بلافاصله خانه را تغییر دادم و بحمدلله اکنون همه تحصیلکرده و به لحاظ اخلاقی سالم هستند. دل کندن از خانه ای که شهید آجر به آجرش را خودش بناکرده بود از همه مشکلات برایم سنگین تر بود.

ارتباطتان با شهید چگونه است؟
ایشان را بسیار در خواب می بینم و راهنمایی ام می کنند؛ حتی برای پذیرش میهمان ها با اجازه شهید عمل می کنم. ازدواج همه بچه ها نیز با رضایت ایشان بوده است.

اگر به گذشته برگردید و بخواهید دوباره ازدواج کنید آیا باز هم عبدالحسین برونسی را انتخاب می کنید؟
بله حتما چون در راه خداست.

طلبه های امروز چگونه می توانند راه شهدا را ادامه دهند؟

شهید برونسی بسیار به مال حلال، رسیدگی به محرومان، اطاعت از رهبری اهمیت می داد، به لحظا علمی هم تا جایی که برایش ممکن بود به طلاب پایه های پاییین تر درس می داد.

رسا ـ به عنوان یک مادر دلسوز از نسل امروز چه انتظاری دارید؟
شهدا برای حفظ دین رفتند و اصل هم ادامه راه شهید است لذا از همه جوانان می خواهم با حفظ پاکی و عفت و حجاب خود راه آنان را ادامه دهند.

برچسب‌ها:

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.