خبرهایی كه از دانشگاه علامه طباطبایی به بیرون سرازیر میشد خبرهای خوشی نبود؛ در افتادن بسیجدانشجویی برخی از دانشكدهها با ریاست، كه او هم یك روحانی بود با عمامهای سیاه …
بسیجدانشجویی دانشگاه علامه علیالقاعده میبایست كه ویژگیهای خاصی را در خود جمع كند. این ویژگیهای خاص، به ویژگیهای خاص «دانشگاه علامه» برمیگردد. دانشگاه علامهطباطبایی(ره) به سیاسی بودن شهرت داشته و دارد؛ خصوصاً دانشكده علوم اجتماعیاش، كه امّالقرایی برای دانشكدههای پراكنده بزرگترین دانشگاه علوم انسانی كشور بود. فضای سیاستزده –و نه سیاسی- دانشگاه و دانشكدهها، هیئات علمی، فضای فكری و فرهنگی، مناسبات، زمینه رفتاری و… همه قطعات یك پازل را شكل میدادند. پازلی كه در نهایت به شكلگیری این تصویر میانجامید كه دانشگاه علامه نقطه ثقل دعوایی است اساسی به نام علوم انسانی.
ریاست دانشگاه علامه هم به همین منوال میبایست كه ویژگیهای خاصی را در خود جمع كند. انتظارات «انقلاباسلامی» از نهادی به نام «دانشگاه» نهتنها به تعویق افتاده بود، كه حتی به جهت حاكمیت دولتهای سازندگی و اصلاحات، این نهاد در جهت تقابل با انقلاب و آرمانهایش حركت میكرد. در علوم انسانی حتی كار به جایی رسانده شده بود كه دانشگاه حیات خود را در این تقابل میدید. و اینها همه ضرورت تحول را ایجاب میكرد و ضرورت تحولخواهی را.
بنابراین خبرهایی كه از میانه راه دولت عدالتشعار نهم، از دانشگاه علامه به بیرون سرازیر میشد خبرهای خوشی نبود. درگیری بسیجدانشجویی با ریاست دانشگاه كه او هم یك روحانی بود با عمامهای سیاه…
بهراستی واقعیت ماجرا چه بود؟ ریاست قدم در راه نادرستی گذاشته بود یا بسیجدانشجویی به موارد غیر اولویتدار میپرداخت؟
به سراغ بسیجدانشجویی كه میرفتی، عدهای معضل علوم انسانی را در دانشگاه مادر علوم انسانی بزرگترین مسئله میدانستند و محوریت كاری خود را در آنجا قرار داده بودند. به سراغ رییس دانشگاه اما كه میرفتی مشغول ساختمانسازی بود و پخش ارزاق و تعلیق و اخراج و در یك كلمه آرام كردن فضا.
دو نگاه وجود داشت: یكی نگاهی كه آرام كردن فضا را نه تنها اولویتِ كاری، كه همه كار خود میدید و اصلاً فلسفه حضور خود در این دانشگاه را همین امر میدانست. و دو دیگر نگاهی كه اولویت را در چالش همهجانبه و تاریخی با علوم انسانی میدید و وجود دعواهای سیاسی را برای منحرف كردن و بازداشتن از طرح دعوی علوم انسانی قلمداد میكرد و شلوغیهای غیر آن را هم كمتر از كف روی آب میدانست.
بسیجدانشجویی فهرستی از اساتید حزباللهی را در اختیار رییس دانشگاه قرار میداد و او بیتوجهی میكرد؛ فهرستی نظیر این را استادی همچون دكتر كچویان هم در اختیار رییس دانشگاه گذاشت و پاسخی بهتر دریافت نكرد؛ بسیجدانشجویی فهرست دیگری اینبار از دانشجویان معتقد و خوشفكر با مدرك كارشناسیارشد برای بورسیه دكترا در اختیار رییس دانشگاه گذاشت و باز همان پاسخ را گرفت؛ بیتوجهی. رییس دانشگاه در ارایه گزارشهای كاری علنی و غیرعلنی دوره مسئولیت خود، ساختمانسازی و پخش ارزاق و ساكت كردن دانشگاه را نقاط برجسته مدیریتی خود میدید و به ذكر آنها میپرداخت و بسیجدانشجویی تكیه بر همینها را نشانه بیكفایتی او میدانست. بسیجدانشجویی پس از حدود دو سال روند مدیریتی ریاست دانشگاه را «فرصتسوزی» و در نتیجه «تكمیل روند مدیریت قبلی در دوره اصلاحات» تشخیص داد و علیه آن دست به اعتراض زد؛ و ریاست دانشگاه برای باز شدن راه خود در برخورد با بسیجیان، آنها را «انجمن حجتیهای» خواند. چند نفر را با بیاخلاقی به كمیته انضباطی كشاند و بعد یكیشان -كه مسئول سابق بسیج دانشجویی یكی از دانشكدهها بود- را با دستكاری در پرونده تحصیلی اخراج كرد. اخراج آن دانشجوی بسیجی با تلاش دیگر بسیجیان و فشار نمایندگان مجلس ملغی شد، اما بلافاصله استاد متدیّن و معتقد و انقلابی دانشگاه، پیش از موعد و غیرقانونی بازنشسته شد؛ جرم او هم انتقاد بود و اعتراض به روند غیرانقلابی اداره دانشگاه. نمایندگان مجلس و دیوان عدالت و رییسجمهور و افراد برجسته به بازگشت آن استاد انقلابی حكم دادند و او برنگشت چرا كه ریاست دانشگاه صلاح را در آن ندید! و…
تعلیق مسئولین و دانشجویان بسیجی، آخرین برگ وقایع دانشگاه علامه تاكنون بوده است. وقتی خبرگزاریها خبر اولیه این تعلیق را مخابره كردند، مسئولان دانشگاه اول دست به انكار بسیجی بودن این دانشجویان زدند؛ و بعد تشكیل جلسه دادند و 6 نفر اولیه را به 3 نفر، از میان همان نفرات و نفرات دیگر تغییر دادند؛ و بعدتر 3 نفر را به یك نفر تقلیل دادند و…
درِ دانشگاه علامه همچنان بر همان پاشنه میچرخد. تعلیق احتمالاً با فشار بسیجیان و برخی مسئولین رفع خواهد شد اما ریاست همچنان همان است و اشكالات همچنان همان. علوم انسانی را در دانشگاه مادر علوم انسانی كسی هست كه دریابد و ضرورت تحول را و… آیا كسی كاری میكند؟
بارک الله به بسیج دانشجویی که بر ممشای خط اصیلش ادای وظیفه می کند. راهی جز فشار دانشجویی به این مسئولین روزمره زده و تسلیم در برابر وضع موجود، نیست. البته من رئیس این دانشگاه را نمیشناسم و منظورم شخص ایشان نیست بلکه آن جنس مسئولی است که در این مقاله توصیف شده است
ای کاش عکس این رییس را در سایتتان میگذاشتید تا او را به چهره بشناسیم
اما در خصوص تعلیق این دانشجویان بگویم که چطور میشود امثال ما(سبزی ها) هر گوشه و کناری که دو نفری بخواهیم چایی بخوریم توسط این ریشوها تعلیق و توقیف و مورد ضرب و شتم قرار میگیریم
اما وقتی که آنها تجمع غیرقانونی در دفتر رییس دانشگاه میکنند و طبق قانون با آنها برخورد میشود مورد ظلم قرار گرفته اند
بد نیست این برادرای بسیجی کمی رو کار خودشون هم دقیق بشن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من هم قبول دارم که باید بیشتر کار میشد ولی …..مشورت ، مشورت ،مشورت با ریشه دوونده ها تو این زمینه بد نیست
من دانشجوي دانشگاه علامه بودم، فكر مي كنم با نويسنده اين مطالب از دو طيف فكري متفاوت هستيم، مي خوام بدونم اخراج 4 دانشجوي ارشد حقوق بشر، بركناري و بازنشستگي اجباري اساتيد، گزينش شديد در امتحانات دكتري براتون كافي نيست؟ واقعن اگر شما هم دانشجوي همين دانشكده ايد به عنوان دو تا دانشجو مي خوام در مورد مفهوم علوم انساني و علوم انساني اسلامي و غير اسلامي با هم بحث كنيم من با هويت خودم
بدون پشتوانه اي كه شما ازش برخورداريد و اون ادعايي كه براي مالكيت دانشگاه داريد چون عضو بسيج هستيد به عنوان يك دانشجو برابر يك دانشجو