شنبه 13 مارس 10 | 16:57

چگونه مغازه پدرم توسط سبزها به آتش کشیده شد؟

این که عده‌ای معتقدند که سبزها رو به ترور خواهند گذاشت به نظر من بلوفی بیش نیست. آنان خیلی حقیرتر و بی‌عرضه‌تر از این‌ها هستند؛ اما با اهمال‌کاری بی‌عرضگی قوه قضاییه و نهادهای امنیتی محلی بعید نیست عوامل این شرارت‌ها کم‌کم احساس کنند که شهر خلوت است. قوه قضاییه امروز خط مقدم دفاع از تمامیت نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه مدارا و مماشات با این فرقه منحرف و گمراه، باعث ریشه دواندن آنان می‌شود.


پدر 65 ساله‌ام که به قول خودش از 5 سالگی کار می‌کرده است، هنوز به مغازه موتوری‌اش وابسته است و موتورهای مردم را تعمیر می‌کند. پدرم یکی از کسبه معروف، عضو هیأت مدیره صنف تعمیرکار موتور و عضو هیأت امنای مسجد جامع است. دستان زبر و انگشتان ضخیمش نشان از عمری زحمت‌کشی دارد. خانواده ما عموماً حزب‌اللهی و بسیجی هستیم.

سبزهای کثیف که بعد از ریزش عظیم بدنه مردمی‌شان، به شدت از رهبری و انقلاب و حزب‌الله کینه به دل داشتند تلاش کردند تا زیر جنازه منتظری انتقامی از نظام بگیرند، الحمدلله رب‌العالمین این توطئه هم خنثی شد و تیرشان به سنگ خورد. آنان برنامه وسیعی برای قم و نجف‌آباد تدارک دیده بودند تا بتوانند این دو شهر را به آشوب بکشند. با هوشیاری مردم متدین نجف‌آباد و همین‌طور تلاش بسیجیان و حزب‌اللهی‌ها موضوع مرجعیت دینی منتظری از جنبش فتنه‌گرانه سبزها جدا شد. اما تلاش سبزهای لاابالی به متوقف نشد تا بلکه در روز عاشورا به بهانه چهلم آقای منتظری تمام توان خود را در تهران و نجف‌آباد متمرکز کردند. جسارت‌های بی‌سابقه روز عاشورا در تهران به مقدسات و پرچم امام حسین (ع) و اصل ولایت فقیه که کانون توجه رسانه‌ها بود ولی هیچ رسانه‌ای نگفت که در نجف‌آباد چه جدالی بین حق و باطل در جریان بود و چه فتنه‌ای رخ داد.

سبزهای وحشی که بدنه اکثریت آنان را بهاییان و منافقان خلق تشکیل می‌دادند با سر و وضعی تابلو از چند روز قبل از عاشورا از شهرهای مختلف خود را به نجف‌آباد می‌رساندند و با برنامه‌ریزی و سازماندهی میدانی، رسانه‌ای و اجتماعی تلاش وسیعی کردند تا اجتماع ظهر عاشورای مردم عزادار نجف‌آباد را به آشوب و درگیری بکشانند.

در روز عاشورای امسال خشونت‌های بی‌سابقه‌ای در نجف‌آباد رخ داد. وقتی سبزهای نفوذی در یک دسته عزاداری، شروع به شعارهای ضد نظام و ضد ارزش‌های اسلامی کردند، بسیجی‌ها و حزب‌اللهی‌ها به میان آنان رفتند و با شعارهای حسینی و اسلامی، مانع تحرکات آنان شدند. در تراکم جمعیت مردان خداجوی موسوی سلاح‌های سرد خود را به سمت بسیجی‌ها نشانه رفتند تا ثابت کنند که چقدر اصیل و مترقی هستند. ده‌ها نفر از بسیجیان ضربات چاقو و مشت و لگد را نوش جان کردند تا سندی بر مظلومیت این یاران فاطمه زهرا س و امام حسین ع باشند. از جمله حامد برادر عزیزم و خواهرم نیز از کسانی بودند که در راه دفاع از انقلاب و ولایت توسط سبزها ضرب و شتم شدند. درگیری به این‌جا ختم نشد، سبزها یک المک گاز شهری را شکستند تا با آن آتش‌سوزی راه‌بیندازند، نارنجک‌های دست‌ساز خود را به سوی مسجد جامع نجف‌آباد روانه کردند و مردم را تهییج می‌کردند تا به مسجد حمله ببرند. مردم اما خود را کنار کشیدند و کاری نکردند و فقط نظاره گر بودند. یکی از بی‌شرف‌ها به قصد جسارت، نارنجکی به عکس آقای خامنه‌ای که به دیوار مسجد است پرتاب کرد و بقیه هم شروع کردند عقده گشایی کنند، برادرم حامد با همان حال مضروب، به لحاظ قدرت بدنی و شجاعتی که در او الحمدلله وجود دارد، سریع خود را به پشت‌بام مسجد رساند و برای جلوگیری از جسارت بیشتر سبزها به تمثال رهبری، پتویی را روی عکس انداخت.

از آن زمان منافقان کوردلی که نتوانستند مردم متدین و ولایی نجف‌آباد را تسلیم وحشی‌گری خود کنند در پی انتقام از چهره‌های شاخص مردم افتادند از جمله خانواده ما.

آنان در نیمه شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول، که خیابان‌های شهر خالی از رفت و آمد بود، با کوکتل‌ملوتوف به مغازه تعمیرگاه پدرم حمله کردند و آن را به آتش کشیدند تا پیرمرد زحمت‌کش را از عمری جهاد و تلاش در راه اسلام و انقلاب و نظام پشیمان کنند. برادرم حامد را نیز چندین بار تلفنی و در خیابان به طور ناشناس تهدید کردند تا او را از راه دفاع از ولایت منصرف نمایند.

پدرم که توسط یکی از همسایگان از وقوع این حمله خبردار شد، با زحمت توانست با استفاده از کپسول ضد حریق از سوختن همه مغازه جلوگیری کند ولی کلانتری و اطلاعات و سپاه و سایر نیروهای امنیتی و قضایی گویا هیچ اتفاقی نیفتاده و اکنون پس از گذشت حدود ده روز هیچ پیگیری و اقدامی در جهت شناسایی عوامل این حمله و دستگیری آنان نکرده‌اند تا باز هم مظلومیت سربازان ولایت اثبات شود.

این که عده‌ای معتقدند که سبزها رو به ترور خواهند گذاشت به نظر من بلوفی بیش نیست. آنان خیلی حقیرتر و بی‌عرضه‌تر از این‌ها هستند؛ اما با اهمال‌کاری بی‌عرضگی قوه قضاییه و نهادهای امنیتی محلی بعید نیست عوامل این شرارت‌ها کم‌کم احساس کنند که شهر خلوت است. قوه قضاییه امروز خط مقدم دفاع از تمامیت نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه مدارا و مماشات با این فرقه منحرف و گمراه، باعث ریشه دواندن آنان می‌شود.

من به داشتن چنین پدر، برادر و خانواده حزب‌اللهی و به داشتن چنین دشمنان خدانشناسی افتخار می‌کنم و به امریکا، اسراییل، موسوی، کروبی و خاتمی این سران کور فتنه و سبزهای کثیف اعلام می‌کنم که هرگز از قلم زهرآگین و رسواسازی و دفاع جانی و مالی ما از ولایت فقیه و ولایت سیدعلی خامنه‌ای هرگز در امان نخواهند بود.

  1. poya
    28 مارس 2010

    چگونه بيني دوستم كه هيچ خط و ريط سياسي نداره شكست و پنج ميليون خرج عملش شد؟ لطف ميكني يه متن هم واسه اين تيتر من بنويسي؟( البته بچه حزبيا زدنا!)

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.