جنبش عدالتخواه دانشجویی در ادامه جلسات هفتگی خود 5شنبه این هفته با حضور رضا زاده محمدی از اعضای هیأت تحریریه سوره، راه و پنجره به بررسی نقاط قوت وضعف صدا و سیما پرداخته شد. در ادامه قسمتهایی از سخنان رضا زاده محمدی در این جلسه می آید:
چون صدا و سیما خیلی کارهای متنوعی انجام میدهد نقد آن خیلی آسان نیست.
به خاطر اتفاقاتی که در پس از انتخابات صورت گرفت شاهد تحولاتی در برخی عرصه های صدا و سیما بوده ایم. اما این تغییرات و تحولات بیشتر در عرصه برنامه های خبری و نه در دیگر قالب های برنامه های صدا و سیما گفتگو محور بوده است. در این مدت کارهای خوبی هم انجام شد اما این برنامه ها نتیجه یک ساز و کار نبوده است بلکه این دغدغه های فردی بوده است که کارهای اینچنینی را تولید کرده است.
اثرهایی هم که ایجاد شده قائم به اشخاص بوده است و اینگونه نبوده است که در ساختار صدا و سیما تغییری رخ داده باشد که خروجی اش و نتیجه اش آن برنامه ها بشود. برای مثال میتوان برنامه راز را که آقای طالب زاده تولید کردند نام برد.
نیروی اصلی داخل صدا و سیما نیرویهای خنثی هستند. و لذا نمیتوانند یک تحول جدی ایجاد بدهند. البته به علت اینکه در سازمان بوده است برخی از چیزها را فرا گرفته اند. نظیر اینکه دشمنی با اسرائیل و امریکا را مطرح میکنند اما این مقدار برای ایجاد تحول کافی نیست و همانند کاری که یک فرد حزب اللهی دغدغه مند میتواند انجام دهد نخواهد بود.
در صدا و سیما یک معاونت سیاسی داریم که خبرها و برخی برنامه های گفتگو محور زیر نظر این معاونت است. و در سطوح پایین تر بعدی بدنه عمومی است که اکثر فیلم ها و سریالها را تهیه میکند. این بدنه یک بدنه خنثی است.
ما باید جوری نقد کنیم که نشان بدهیم از همین شرایط موجود میتوان به شرایط بهتر رسید. میتوانیم برای مثال با مشاهده خبر ۲۱ و مقایسه با اخبار سایر تلکسها بگوییم که این اخبار هم میتوانسته پوشش بدهد و پوشش نداده است. یا در حوزه های دیگری نظیر اندیشه حضرت امام و سخنان پخش نشده امام و … لذاست که ایجاد تحول در بخش های خبری و گفتگویی خیلی زودتر و سریعتر میتواند رخ بدهد.
به نظر من یکی از انتقادات ریشه ای که ما داریم میگوییم صدا و سیما انقلابی نیست. و این را مطرح میکنیم که امام خمینی(ره) گفته است صدا و سیما دانشگاه است و باید در تمام برنامه ها معارف اسلام و انقلاب مطرح بشود.در حالی که مسئولان و مدیران میگویند که هدف این رسانه سرگرمی و جذب مخاطب است. و با استناد به آمار جذب مخاطب میگویند که برنامه ما خوب بوده است
به نظر من امروز باید بگوییم که یکی از اهداف صدا و سیما سرگرمی هم میباشد. اما باید در حین این برنامه اهداف انقلاب و اسلام هم پرداخته شد. همانند رمانها و دیگر داستانها که زمانی جذاب میشوند که به آرمانها بپردازند و یا سیاسی باشند. اتفاقا در همین مورد میبینیم که رمانهایی مورد استقبال قرار گرفته اند که مفاهیم و آرمانهای والا یا مسائل مهمی را مطرح میکننند. برای مثال بینوایان که فقر را نشان میدهد یا جنایت و مکافات که به برخی مسائل دیگر میپردازد.پس ما اگر انتقاد میکنیم نباید با رویکرد نفی سرگرمی باشد. بلکه باید همه اینها با جهت انقلابی و اسلامی باشد.
فوریترین قسمتی که میشود ارتقا پیدا کند قسمت اخبار و گفتگوهای سیاسی نسبت به سایر قسمتهای صدا و سیما است. یکی از ایراداتی که به تلکس اخبار صدا و سیما وارد است این میباشد که بیشتر تلکس خبری خبرگزاری های خارجی است و تولید خبرهای داخلی در آن نسبت به خبرهای خارجی کم میباشد. مشکل دیگری که با توجه به این رویکرد به وجود می آید این است که ما از اخباری که در دنیا است و اتفاقات دنیا کم اطلاع هستیم و بازگو کننده خبرهای خبرگزاری خارجی هستیم.
نباید اینگونه نشان داده شود که مسابقات ساختارشان هم لائیک است. برای مثال فیلم میلیونر زاغه نشین که نشان دهنده یک مسابقه تلویزیونی در هند میباشد، ترویج کننده ارمانهای امریکا میشود.
امروز در برخی از برنامه های خبری نقدهای خیلی سطحی به وزرا و یا حتی رئیس جمهور مطرح میکنند. یا مثلا افتادن خودکار یک مسئول را سوژه ای برای نقد مطرح میکنند.
در صدا و سیما تنها انقلابی بودن یک مدیر کفایت نمیکند بلکه باید علاوه بر انقلابی بودن مهارتهای فنی نیز داشته باشد و از بدنه صداوسیما به رده های بالاتر رسیده باشد.
هیچ سریال و فیلمی پرفروش نمیشود مگر اینکه حداقل یک نکته مثبت داشته باشد. مثلا یک انتقادی که به اخراجی ها مطرح میکنند این است که این فیلم به علت ابتذال مخاطب را جذب کرد. این در حالی است که پس از آن سریالهای مبتذل زیادی درست شد که اصلا مورد استقبال مخاطب قرار نگرفت.
یک جریان در صدا و سیما وجود دارد که دوست دارد به افراد ضد انقلاب پروبال بدهد. برخی به این سیاست سیاست جذب میگویند در حالی که به نظر بنده این سیاست فراتر از جذب است. انگار دوست دارند با آوردن افراد منتقد انقلاب اسلامی و یا ضد انقلاب برای خود مشروعیت درست کنند. که نمود آن را در برنامه های نقد سینمایی به وضوح مشاهده میشود. این در حالی است که این افراد پولهایشان و مناصبشان را از همین نظام کسب کردند و حال می آیند به انقلاب اسلامی متلک می اندازند. این گرایش شاید از روی خیانت نباشد اما نتیجه اش کمتر از آن هم نیست.
مزکر پژوهشها و قسمت نظارت هیچگونه تأثیری در صدا و سیما ندارد. شورای نظارت تنها تأثیری که دارد این است که در حد مباحثی نظیر آنچه که در مناظرات صدا و سیما به برخی از شخصیت های سیاسی توهین شد و یا اتهامی زده شد وارد میشود. و میتوان گفت که اصلا تأثیری در برنامه های روتین صدا و سیما ندارد.
تلویزیون به مخاطب حزب اللهی هیچ خوراکی نمیدهد. انگار حزب اللهی فقط باید کیهان بخواند. در حالی که باید گفت مخاطبی که ماهواره نگاه میکند هیچ وقت آن برنامه را به برنامه های صدا و سیما عوض نمیکند. چرا که برنامه هایی که او در ماهواره به دنبال ان است هیچ گاه نمیشود در صدا و سیما مطرح شود.
یک بحث دیگر در کنار سایر انقادات بحث خیلی مهم اقتدار صدا و سیما است. صدا و سیما پرنفوذترین و قدرتمندترین رسانه در کشور است. رقیبهای ما قوی هستند اما صدا و سیما از این قویتر است. و سادده ترین برنامه های داخلی ما از بسیاری برنامه های فارسی وان بیشتر بازدید کننده دارد.
Sorry. No data so far.