امر به معروف و نهی از منکر از زبان شهید مطهری
انسان وقتی که رجوع میکند به توصیهها و بیانهائی که در آثار مقدس دینی راجع به امر به معروف و نهی از منکر رسیده و آنهمه فوائد و آثاری که برای این اصل مقدس ذکر شده ، مثلا میبیند در قرآن کریم میفرماید : « و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم »( توبه،۷۱ ) .
یعنی مردان مؤمن و زنان مؤمنه دوستان یکدیگرند و بین آنها رابطه و صله مودت و عواطف محبتآمیز حکمفرما است ، امر به معروف و نهی از منکر میکنند ، نماز را بپا میدارند ، زکات را ادا مینمایند ، خدا و پیغمبر را اطاعت میکنند اینها هستند که البته رحمت الهی شامل حالشان میشود . خداوند غالب و حکیم است
در این آیه کریمه قسمتهائی به طور علت و معلول و سبب و مسبب مترتب بر یکدیگر ذکر شده است : لازمه ایمان حقیقی و واقعی – نه ایمان تقلیدی و تلقینی – رابطه وداد و علاقه به سرنوشت یکدیگر است .
و لازمه این محبت و علاقه ، امر به معروف و نهی از منکر است . لازمه امر به معروف و نهی از منکر ، قیام بندگان است به وظیفه عبادت و خضوع نسبت به پروردگار یعنی نماز ، و قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقرا یعنی زکات ، و بالاخره لازمه امر به معروف و نهی از منکر اطاعت خدا و رسول و زنده شدن همه دستورهای دینی است . لازمه همه اینها این است که رحمتهای بیپایان خداوند قادر غالب که کارهای خود را بر سنت حکیمانه اجرا میکند شامل حال میگردد
در حدیث است که امام باقر ( ع ) درباره امر به معروف و نهی از منکر میفرماید : « بها تقام الفرائض ، و تأمن المذاهب و تحل المکاسب ، و ترد المظالم ، و تعمر الارض ، و ینتصف من الاعداء ، و یستقیم الامر » (فروع کافی، ج ۵، ص ۵۶)
یعنی به وسیله این اصل ، سایر دستورها زنده میشود ، راهها امن میگردد ، کسبها حلال میشود ، مظالم به صاحبان اصلی برگردانده میشود ، زمین آباد میگردد ، از دشمنان انتقام گرفته میشود ، کارها رو به راه میشود
وقتی انسان از طرفی به این دستورها و راهنمائیها رجوع میکند و از طرفی هم میبیند در یک دورههائی کم و بیش مسلمین عمل کرده و استفاده کردهاند ، و از طرف دیگر وضع حاضر خودمان را میبیند، بینهایت دچار تأسف میشود
من نمیگویم که آنچه در گذشته به نام دائره حسبه بوده یک چیز بیعیب و نقصی بوده و منظور شارع اسلام را کاملا تأمین میکرده . من گذشته را با امروز مقایسه میکنم و میبینم که چقدر ما عقب رفتهایم.
امروز گذشته از اینکه چنین قدرتی به هیچ شکلی برای امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد ، اساسا آنچه بیشتر جای تاسف است اینست که این فکرها به کلی از دماغ مسلمین خارج شده ، آن چیزهائی را که آنروز جزء وظیفه حسبه میدانستهاند و به نام حسبه امر به معروف و نهی از منکر ، امور اجتماعی خود را اصلاح میکردند اساسا جزء امور دینی شمرده نمیشود ، و اگر احیانا کسی در فکر امر به معروف و نهی از منکر بیفتد فکر نمیکند که آن اصلاحات هم جزء این وظیفه و تکلیف است ، یعنی معروف و منکر آن معنای وسیع خود را از دست داده و محدود شدهاند به یک سلسله مسائل عبادی که بدبختانه آن هم عملی نمیشود
اگر در منطق اسلام امر به معروف و نهی از منکر آن اندازه توسعه نمیداشت به ما نمیگفتند که : « بها تقام الفرائض ، و تأمن المذاهب ، و تحل المکاسب ، و ترد المظالم ، و تعمر الارض ، و ینتصف من الاعداء ، و یستقیم الامر ، » زیرا این فکر کوچک و محدود که فعلا در مغز ماها به نام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد هر اندازه هم که لباس عمل بپوشد ممکن نیست اینهمه آثار نیک ببار آورد
علت بیتفاوتی مردم در اصلاحات
و چون فکر امر به معروف و نهی از منکر در نظر مردم محدود شده و مردم از جنبه امر به معروف و نهی از منکر توجهی به اصلاحات امور زندگی اجتماعی خود ندارند نتیجه این شده که اگر احیانا شهرداری مثلا یک قدم اصلاحی در مورد ارزاق و خواربار بخواهد بردارد و یا یک قدم در مورد نظافت شهر بخواهد بردارد ، بخواهند جلو گرانفروشی را بگیرند ، و یا اینکه بخواهند مقررات خوبی برای عبور و مرور اتومبیلها معین کنند مردم احساس نمیکنند که پای یک امر مذهبی در میان است ، زیرا حس نمیکنند که این هم از جنبه دینی یک وظیفه است ، و حال آنکه به قول صاحب جواهر : به هر وسیله و هر طریق هست باید کاری کرد که معروف تقویت و منکر ریشه کن شود .
Sorry. No data so far.