چند هفته پیش توافقنامه همکاری اقتصادی میان ایران و روسیه امضا شد. این توافقنامه در بخشهای مختلف اقتصادی از جمله نیروگاهی،کشاورزی، معدن، هواپیماسازی و … امضا شد. این نوشته تلاش دارد تا نکاتی برای شکل گیری یک همکاری اقتصادی خوب میان ایران و روسیه بیان کند:
- نزدیک به ۴ سال است که تحریمهای غرب علیه ایران شدت یافته و آثار خود را بر اقتصاد ایران نشان داده است، تحریمهایی که مهمترین آن تحریمهای بانکی و نفتی بوده و توانسته حجم قابل توجهی از صادرات نفت خام ایران را کاهش دهد. بدون شک یکی از اهداف تحریم علیه ایران منزوی کردن ایران در حوزه اقتصاد است و اگر این اتفاق رخ دهد برای غرب امتیاز گرفتن از ایران بسیار راحت تر خواهد بود.
از طرف دیگر روسیه نیز در ماه های اخیر به دلیل تحولات اوکراین با تحریمهای غرب مواجه شده است. روسیه در مقابل این تحریمها اقدام به تحریم متقابل کرده و در نتیجه برخی از اقلام مورد نیاز خود را باید از بازارهای غیر اروپا تامین کند. مهمترین این اقلام محصولات باغی و کشاورزی است.
همانطور که مشاهده می شود ایران و روسیه دارای منافع مشترک و به تعبیر دیگر دشمن مشترک در حوزه اقتصاد هستند. بنابراین طبیعی خواهد بود که دو کشور به فکر گسترش همکاری اقتصادی در این مقطع زمانی باشند. دو کشور دلایل بسیاری برای تقویت همکاری میان یکدیگر دارند.
ایران نیازمند فروش نفت خام خود است. مشتریان نفتی ایران با محدودیتهای آمریکا مواجه هستند و حاضر به افزایش حجم خرید خود نیستند. روسیه میتواند مشتری جدیدی برای نفت خام ایران باشد.
روسیه نیز برای تنبیه کشورهای اروپایی به دنبال تامین نیازهای کشاورزی خود از ایران است. همچنین برای روسیه مطلوب است با افزایش تعاملات اقتصادی با ایران و نقشآفرینی در فروش مهمترین محصول صادراتی آن یعنی نفت، رقیب خود در موضوع صادرات گاز را با خود بیشتر همراه کند.
تحلیل وضعیت نشان میدهد که میتواند یک همکاری خوب میان ایران و روسیه رخ دهد، و به عبارتی اراده سیاسی لازم برای این اتفاق وجود دارد.
- هرچند در سطح کلان تحلیل ها حاکی از اراده طرفین برای گسترش همکاری های اقتصادی است اما در سطح پایین تر مشکلات و موانع جدی برای این همکاری وجود دارد.
یکی از موانع مهم در این میان، سابقه بد همکاری میان دولت ایران و دولت روسیه است. این سابقه دارای نقاط تیرهای است که همکاری را سخت میکند. روسیه در اذهان ایرانیان به کشوری شناخته شده است که پروژه ها را بیش از حد طولانی کرده و از این طریق بیشتر از مورد توافقشده پول دریافت میکند. نیروگاه اتمی بوشهر یک مثال مشهود این ادعا است. همچنین ماجرای بدقولی روسها در تحویل S300 های خریداری شده توسط ایران نمونهی دیگری در حوزه همکاریهای نظامی است که روس ها بعد از مدتی معطل کردن در نهایت از تحویل اس ۳۰۰ ها به ایران خودداری کردند.
این سابقه بد از روسیه وقتی بر ذهنیت منفی کارشناسان ایرانی که در دستگاه های دولتی کار می کنند، سوار می شود سد محکمی در پیشرفت همکاری های میان ایران و روسیه می شود. نقل معروفی در میان کارشناسان وجود دارد که بدنه کارشناسی دولتی تمایل بسیار بیشتری برای همکاری با اروپاییان دارد تا همکاری با روسیه.
اما در این میان نکته ای مهم وجود دارد و برخی این نکته عامل ناموفق بودن همکاری های میان ایران و روسیه می دانند. این دسته از افراد معتقدند که مشکل اصلی در میان تصمیم گیران ایرانی است نه طرف های روسی. چرا که کشورهای زیادی با روسیه همکاری می کنند و در این همکاری ها تجارب موفق بسیاری وجود دارد. اما به دلیل ضعف دانش و تجربه در بدنه دولتی ایران و عدم توجه جدی به همکاری های خارجی، قراردادها با دقت و قوت لازم منعقد نمی شود و سبب می شود تا دست طرف مقابل برای بازی کردن باز باشد. یکی از شواهد قابل توجه برای این ادعا توافق صورت گرفته میان ایران و ترکیه است که در ماه های اخیر اجرایی شده و در این توافق نامه علی رغم آنکه ترکیه رقیب اصلی ایران در بازار عراق است، اما ایران برای دسترسی بهتر ترکیه به بازار عراق مسیر ترانزیتی ایجاد کرده است. این اقدام نشان می دهد که تحلیل پیشینی و جدی برای این توافقنامه وجود نداشته است.
- برای آنکه کشوری با کشور دیگری همکاری اقتصادی داشته باشد، لازم است اقدامات اولیه لازمی را انجام دهد تا حداکثر استفاده از همکاری را داشته باشد. لذا منطقی این است که ایران قبل از هرگونه انعقاد همکاری اقتصادی، ظرفیتهای دخلی خود اعم از نیازمدنیها و توانمندیها را شناسایی کند و در گام بعدی فرصتهای موجود در کشور مقابل اعم از نیازمندیها و توانمندیهای آن را بشناسد و سپس پلی میان ظرفیتهای داخلی و فرصتهای خارجی احداث کند. در مورد توافقنامه اخیر با روسیه به نظر میرسد طرف ایرانی توجه چندانی به ظرفیتهای خود و فرصتهای طرف روسی نداشته است. چرا که پیشنهادهای ایران بیشتر مربوط به طرحهایی است که از حدود ۱۵ سال گذشته پروندهاش در ایران باز بوده و هر کدام بنا بر دلایلی به نتیجه مطلوب نرسیده و یا در ادامه مسیر خود نیازمند روسیه است. برای مثال نیروگاه ذغال سنگ طبس که یکی از موارد همکاری در توافقنامه جدید است، از سال ۱۳۸۱ با همکاری شرکت تکنوپروم روسیه که در توافقنامه جدید نیز طرف همکاری معرفی شده است، آغاز شده و قرار بر این بوده که ظرف مدت ۴ سال این نیروگاه به بهرهبرداری برسد. اما بعد از گذشت چند سال و در سال ۱۳۸۹ طرف روسی از این همکاری کنار گذاشته شده و طرف چینی جایگزین شده است. اما این همکاری نیز به سرانجام نرسیده و در نهایت دوباره به سوی همکاری با روسها حرکت شده است. سایر نیروگاههای مورد توافق نیز نیروگاههایی هستند که توسط روسیه طراحی و ساخته شدهاند و کسی غیر از روسها نمیتواند آنها را توسعه بدهند.
این در حالیست که ظرفیتهای دیگری در داخل وجود دارد که در این توافقنامه به آن توجه نشده است. برای مثال صنعت خودرو ایران در بازار روسیه موفق عمل کرد. اما از ۲۰۰۹ با وضع قوانین سختگیرانه زیست محیطی در روسیه صادرات به آن کشور قطع شد. در تیرماه امسال بود که این صادرات از سر گرفته شد. به نظر میتوانست یکی از موارد توافقنامه ایجاد یک چتر حمایتی از صنعت خودرو ایران در روسیه باشد اما این صنعت مورد توجه ایران قرار نگرفت و در توافقنامه جایگاهی نداشت.
- تجربه همکاری با روسیه و عدم تعقل کافی طرف ایرانی در تنظیم قراردادها، ما را به این سمت رهنمون میکند که از همکاریهای میان دولتها به سمت همکاری میان بخشهای خصوصی دو کشور حرکت کنیم. چرا که بخش خصوصی دقت و تدبیر بیشتری به خرج داده و به اصطلاح از پس طرف مقابل برمیآید. هرچند همکاری میان بخشهای خصوصی در مقابل همکاری دولتها از حجم کمتری برخوردار خواهد شد اما میتوان به ادامه و توسعه یافتن آن امیدوار بود.
- دولت ها نیز وظایفی دارند که باید به آنها توجه کنند. برطرف کردن موانع پیش روی بخشهای خصوصی مهم ترین وظیفه دولتهاست. به عبارت دیگر دولتها باید بسترساز تعاملات بخشهای خصوصی باشند.یکی از مشکلات جدی در مقابل همکاری دو کشور، موضوع تحریمهای بانکی ایران است. دولتهای ایران و روسیه میتوانند با عقد پیمان پولی دو جانبه این مشکل را برطرف کنند و این مانع بزرگ را از پیش پای فعالان بخش خصوصی بردارند.
در نتیجه مدل همکاری خصوصی-خصوصی با حمایت های دولت-دولت مدل مناسب همکاری میان دو کشور ایران و روسیه خواهد بود و لازم است جایگزین مدل همکاری دولت-دولت که رویکرد توافق نامه فعلی است، شود.
Sorry. No data so far.