آیا سخن گفتن از داستان غمناک مزار شهدا و انتقاد از تخریب آن، تنها افسوس خوردن بر گذشته است؟ یا برعکس، پیگیری این بحث سودی به حال مان خواهد داشت؟ واقعیت این است که بحث مزار شهدا، برای امروز و فردای ما برکات و فوایدی دارد، از جمله این که:
۱- آگاه سازی:
این پیگیری بهانه بسیار خوبی برای آگاه سازی عمومی درباره اقدامات فرهنگی بی قاعده است. تخریب مزار شهدا نمونه روشنی از اقدامات مدیریت فرهنگی دولتی است که بدون توجه به ارزش های فرهنگی، مبانی علمی و عقبه مردمی انجام می گیرند. بازشدن داستان تخریب مزار شهدا و نقد فرایند برنامه ریزی و مدیریتی ای که به چنین فجایعی می انجامد، نیروهای انقلابی و خانواده شهدا را نسبت به نظارت بر فضای فرهنگی کشور، بیش از پیش حساس و آگاه خواهد کرد.
۲- انسجام:
این پیگیری بهانه بسیار خوبی است برای گرد هم آمدن و همراهی عملی بین فعالان فرهنگی دفاع مقدس، خانواده شهدا و مسئولان دلسوزی که معتقدند اهداف و آرمان های انقلابی را نمی توان بدون احیای همگی ظرفیت های مردمی و انسجام و همراهی بین آنان پیگیری کرد.
۳- توقف:
تخریب مزار شهدا هنوز در بسیاری از نقاط کشور اتفاق نیفتاده است. مثلاً شهر طرقبه که بحمدالله موج یکسان سازی از مشهد به آن نرسیده است. اعتراضات و مطالبات در موضوع تخریب مزار شهدا، مانع تکرار این خیانت فرهنگی در این نقاط دست نخورده خواهد شد.
۴- معاقبه:
همان طور که مفاسد یا اشتباهات مدیریتی در عرصه های اقتصادی و سیاسی قابلیت پیگیری مطالبه گرانه و حتی حقوقی و جزایی دارند، اقدام غلط اندر غلطی همچون تخریب مزار شهدا به بهانه ساماندهی آن نیز باید زیر ذره بین قرار گیرد و مقصران و خاطیان آن شناسایی شوند. راه پیگیری قانونی نیز برای خانواده شهدا باز است و هرچند یافتن و مجازات مقصران، شاید این مشکل را حل نکند، اما می تواند موجب پیشگیری از تکرار بسیاری از خطاهای اینچنینی گردد. به هر صورت ما در حال سخن گفتن از یک پدیده متاخر هستیم، نه یک پدیده ی به تاریخ پیوسته.
۵- عدم تکرار:
پیگیری این ماجرا می تواند مانع تخریب مضاعف مزار شهدا شود. چه به خاطر اعتراضات و چه فارغ از آن، مسئولان امر ممکن است دوباره هوس کنند گلزارها را به سبک دلخواه خود و کارشناسانشان، بهسازی کنند! مثلاً الآن در مشهد بحث بازسازی مجدد مطرح شده. اگر این دور بازسازی هم بخواهد همان فرایند غلط قبلی را تکرار کند باز ما با مشکلات مواجه خواهیم شد. بنابراین از حداقل فواید پیگیری مردمی این بحث، جلوگیری از بازسازی غلط دوباره است.
۶- بازیابی:
گرچه سنگ ها و ویترین های مزار شهدا از بین رفته اند، اما تصاویر و خاطرات زیادی از آن ها به جا مانده است. این بهترین فرصت است برای تبیین اهمیت این میراث ها و جمع آوری، ثبت و بازخوانی آن ها. هر کسی از این سنگ مزارها و حجله ها، چیزی از قبیل عکس، فیلم، خاطره و … دارد، باید آن را سند مهمی در عرصه تاریخ نگاری انقلاب و جنگ و مردمشناسی دفاع مقدس به حساب بیاورد. تجمیع و تحلیل علمی این اسناد نیز رسالت متولیان و پژوهشگران این حوزه است.
۷- بهره برداری:
مناطق شهری و روستایی ای از قبیل همان طرقبه که هنوز دست نخورده باقی مانده اند، باید مورد حراست و سپس بهره برداری فرهنگی قرار گیرند. می توانیم نامش را بگذاریم منطقه حفاظت شده روایتگری. چه اردوهایی که با هدف روایت کردن دفاع مقدس برای جوان ها برگزار می شود و چه پژوهش ها و تأملات پژوهشی در حوزه تاریخ و مردمشناسی جنگ با رویکردهای مختلف –از معرفتی گرفته تا گرافیکی- باید بر این مزارهای باقیمانده متمرکز شوند. شاید این گونه، آخرین گلزارهای زنده ی انقلاب و جنگ، نقطه توجه همیشگی دلدادگان به اسلام و انقلاب بمانند.
Sorry. No data so far.