یکشنبه 07 نوامبر 10 | 10:03

انقلاب، هم چنان جاری است

جنبش عدالتخواه دانشجویی همان طور که از نامش بر می آید حول آرمان عدالت شکل گرفته و رسالت اصلی اش را احیای آرمان های انقلاب اسلامی و مطالبه این آرمان ها از مسئولین ذیربط تعریف کرده است. ارتباط دوسویه ای که بین این تشکل و مقام ولایت وجود دارد از اولین نکات برجسته ای است که می توان ذکر کرد.


مطلبی پیرامون جنبش عدالتخواه دانشجویی

این تشکل همان طور که از نامش بر می آید حول آرمان عدالت شکل گرفته و رسالت اصلی اش را احیای آرمان های انقلاب اسلامی و مطالبه این آرمان ها از مسئولین ذیربط تعریف کرده است. ارتباط دوسویه ای که بین این تشکل و مقام ولایت وجود دارد از اولین نکات برجسته ای است که می توان ذکر کرد. این ارتباط دوسویه مستقیم، در قالب رجوع جنبشی ها به رهنمودها و بیانات امام روح الله و رهبری در جمع دانشجویان و جوانان، ارسال پیام از جانب رهبر معظم انقلاب به برخی از نشست های جنبش، حضورجنبشی ها در نشست های دانشجویی مقام معظم رهبری با تشکل ها(ماه رمضان) و ارائه گزارش و تحلیل نسبت به فضای جامعه و دانشگاه که اغلب با استقبال رهبری مواجه می شود وجود دارد.

حساسیت نسبت به درد مردم و دغدغه درمسایل مهم و گلوگاه هایی که جنبش دانشجویی کمتر توجه کرده است
یکی از مهمترین وجه تمایزات جنبش عدالت خواه و سایر تشکل های موجود است. تشکل های دیگر عموما یا درگیر منفعت های حزبی و سیاسی شده اند و یا درگیر مباحثی در خلا که چندان ارتباطی با فضای عینی و واقعی جامعه پیدا نمیکند. در حالی که برخی تشکل ها جلساتی پرمخاطب با موضوعاتی چون فراماسونری و شیطان پرستی و… دارند کوچکترین اطلاعی از بحث خصوصی سازی مدارس یا اصل ۴۴ یا هدفمندکردن یارانه ها و تشخیص نقش خود در این میانه و یا موضوعات حیاتی دیگری که مستقیم با سبک زندگی مردم ارتباط برقرار می کند، ندارند، این چنین است که جنش عدالت خواه تا حدودی توانسته است نقش پیشتازی تشکل دانشجویی در جامعه را بازسازی کند و البته هنوز ره دراز است.

تعیین اولویت ها با نگاه مستقیم به بیانات امام و رهبری و نگاه به واقعیت های جامعه و تشخیص درست بزنگاه ها:
تولد جنبش عدالت خواه با بیانات رهبری و طرح مسئله عدالت از سوی ایشان بوده و ادامه آن نیز با نگاه دقیق و رصد بیانات رهبری خواهد بود. علل مبقیه، همان علل محدثه است. این چنین است که مثلا طرح گفتمان مبارزه با مفاسد اقتصادی شکل می گیرد و بعد از مدتی این گفتمان تغلب پیدا می کند و به مطالبه ای عمومی تبدیل می شود و حتی رئیس جمهور بعدی با همین آرمان و شعار جلو می اید و در مبارزه ای نابرابر موفق می شود. یا تصمیمی که در جنبش عدالت خواه درباره غزه گرفته می شود بر خلاف برخی تشکل ها که حرکت به سمت سفارت خانه ها را در پیش گرفتند جنبشی ها به فرودگاه ها رفتند و خواستار اعزام به غزه شدند و بعد بارها رهبری ازایشان تقدیر کرد. این ااتفاق برخواسته و برخاسته از رصد دقیق فضای گفتمانی رهبری نظام و مسایل عینی جامعه است.

استفاده بی واسطه از اساتید نظری و غیر سیاسی:
برخی تشکل ها ابتدا موضع سیاسی شان را مشخص می کنند و بعد برایش مبناسازی می کنند و لابه لای بیانات رهبری دنبال سندی برای صحت تصمیمشان می گردند. در حالی که در جنبش این حرکت سیر معکوس دارد و ابتدا مبانی مطرح و بررسی می شود تا به موضع گیری برسد. به همین دلیل است که معمولا موضع گیری های جنبشی مورد پسند هیچ یک از طیف چپ و راست قرار نمی گیرد و اکثر افراد مرتبط با جنبش، از قید منفعت سیاسی گذرندگانی رانده و مانده از همه جا و شورشی برهمه جا هستند. به همین دلیل است که در تشکلی فلان مسئول دولت کارگزار، استاد است و در تشکلی دیگر فلان مقام حزب موتلفه. اما در میان اساتید جنبش عموما اساتید مستقل و غیرحزبی اما انقلابی و فعال و در صحنه حضور دارد و اگر جنبشی ها با مقام مسئولی هم جلسه داشته اند از باب مطالبه و نقد و سوال بوده و نه بهره وری از تجارب سیاسی ایشان تا بعد پا بر جای پای ایشان نهند و پله های ترقی را چندتا چندتا طی کنند.

رجوع به منابع دسته اول چون حدیث(الحیات خوانی) و بیانات رهبران نظام(صحیفه امام و بیانات رهبری) بدون هیچ واسطه ی تفسیرگر.
در این شرایط اگر گروهی می گویند انقلاب صرفا برای پیشرفت و سازندگی بود و گروهی انقلاب را صرفا برای آزادی و گروهی انقلاب را شورشی بر مدرنیته و گروهی هم امری عارفانه و شهودی باطنانه تفسیر میکنند، مهم نیست، تفسیر کنند. ما از امام یاد گرفته ایم انقلاب قیام لله بود و شورش علیه ولایت طاغوت و برپایی حکومت الله. و عدالت و آزادی و پیشرفت و خودسازی و… را با هم داشت البته با حفظ ضرایب خودشان.

ارائه گفتمان دین همه دین است:
یقینا جنبش عدالت خواه در تبلیغ و تبیین نقش اجتماعی و جهاد امروز و احیای فریضه ی حیات دهنده و قوام بخش امر به معروف و نهی از منکر خصوصا در مواجهه با حاکمیت و بازتعریف فعالیت انقلابی در دهه چهارم انقلاب و تدوین الگوی نقد درون گفتمانی نقش ویژه ای را ایفا کرده است. برای بررسی صحت و سقم این پاره (اپیزود) به جزوات جنبش مراجعه شود.

توجه به رشد و پرورش نیروهای کیفی:
برای جنبش بیش از آن که سازمان و تشکل مهم بوده آرمان و تفکر موضوعیت داشته و بیش از آن که تعداد تشکل های عضو و افراد حاضر د رجلسات مهم بوده باشد رشد و پرورش نیروهای کیفی و مفید و موثر برای انقلاب اسلامی مد نظر بوده. این چنین است که جنبش کمتر به ایجاد تشکل های مستقل اقدام کرده و بیشتر در همان تشکل های موجود به ارائه تفکر خویش پرداخته مگر این که امکان فعالیت های خاص جنبشی بنا به هر دلیلی(نگاه های انفعالی و غیر انقلابی و محافظه کار و…) د رتشکل های موجود ممکن نبوده است.

استقلال فکری مجموعه در عین بهره بردن از مشورت با اساتید:
این گونه است که حضور اساتید عظام در این مجموعه صرفا جنبه پیشنهاد و مشاوره دارد و هیچ مقام مسئول یا استاد معظمی نقش تصمیم گیر و بخش نامه نویسی برای این مجموعه ندارد و در نهایت همان چند جوان دانشجوی عضو شورای مرکزی به پشتوانه رای و نظر اساتید، فارغ التحصیلان باتجربه و شورای عمومی خود تصمیم می گیرند.

بازسازی قالب های فعالیت های سیاسی و فرهنگی متناسب با محتوای فعالیت ها:
کاریکاتور، تحصن، تجمع، بیانیه های شدید الحن، جلسات پرسش و پاسخ با مسئولین و… عموما درخدمت جریان اپوزوسیون و برای نقد ماهیت و کلیت نظام بوده است و تا قبل از ان کمتر تجمعی علیه برنامه یا تصمیمی از سه قوه دیده شده که مبنای ان، رای و نظرات رهبر انقلاب و زینت بخش ان عکس رهبران نظام باشد.

رویکرد فعال و حمله و نه برخورد منفعلانه:
در این تشکل قرار نیست حزبی خطایی بکند، آمریکا چیزی بگوید، دزدی سنگی بیندازد و… تا تشکل تکانی به خودش بدهد و فعالیتی بکند. حضور دائم در صحنه و رصد فضای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی یکی از ثابتات وظایف شورای مرکزی است. قرار نیست طرح یا لایحه مهمی در مجلس رد یا تصویب بشود، حکمی در قوه قضائیه داده شود یا تبرئه ای صورت بگیرد و دولت قانونی را اجرا کند و جنبش موضعی نداشته باشد. حتی اگر علنی نکند سعی بر این است که در درون خود شورای مرکزی بحثی صورت بگیرد. هم چنین در این تشکل عمل است که اصالت دارد و حتی بخشی از معرفت هم در سایه عمل حاصل می آید.

کاریزما سوزی در عین تبعیت از ولایت فقیه(ملاک تنها حق است):
در جنبش هیچ شخصی ملاک نیست جز ولایت فقیه که آنهم به معنای ولایت فقه است. پس اگر روزی دیده شد استادی تمام ستون های پایگاه اینترنتی جنبش را پر می کند به این معنی نیست که بعدها نامه ای به او نوشته نشود و نقدهایی به وی صورت نگیرد. مهم موضع حق است. شکی نیست که ممکن است جاهایی هم جنبش به خطا رفته باشد اما مهم تلاش برای فهم موضع حق با رجوع به بیانات رهبری و استقامت بر سر حرف حق و قبول اشتباه است که جنبش سعی کرده داشته باشد.

شجاعت ابراز عقیده و نقد و تحمل هزینه بدون منافعی که اغلب فعالیت های تشکلی عادی برای یک دانشجو به ارمغان می آورد.
این چنین است که جنبشی ها مشاور جوان نمی شوند در هیچ دولتی مگر به خاطر تخصص کافی شخصی(بی ارتباط به حضورشان در جنبش ) مسئولیتی نمی گیرند و فعالیت تشکلیشان را وظیفه ای در برابر نظام و انقلاب و مردم می دانند و نه حقی که برایشان رانت و انتفاعی ایجاد کند.

فضای تضارب آرا:
به دلیل هسته مرکزی این تشکل که ارمان عدالت است و احترام به رشد و پرورش فردی نیروهای جنبشی، سلیقه های مختلفی در این تشکل وجود دارد که ضمن قبول حاکمیت دینی و انقلابی در مسائل مختلف مواضع متفاوتی می‌گیرند. طبیعتا فضای تضارب ارا بیش از هر تشکل دیگری در این تشکل وجود دارد و فرصت مواجهه با افکار بیشتری برای اعضای این تشکل فراهم می گردد. و به همین دلیل این تشکل مدام درحال آسیب شناسی و نگاه به درون است و بیشترین نقد را خود اعضای شورای مرکزی به جنبش دارند. این سبب می شود رکود و خمودگی از فضای جنبش به دور باشد.

علیرغم همه ی ویژگی هایی که ذکر شد چندین مشکل وجود دارد که اگر به صورت جدی به آن پرداخته نشود میتواند در آینده مشکل ساز باشد:
در عین همه ی اهتمام جنبش به پرورش نیروهای کیفی اما از آن جا که این مسئله پروسه ای طولانی مدت است در دوره هایی جنبش با کمبود افرادی در خدمت آرمانها مواجه بوده است. مسئله تعمیق معرفت دینی و آموزه های انقلابی که جنبش در مواجهه با نسل جدیدش با ان روبه رو است نیز بحثی جدی است چرا که نسل قدیم خود ساخته تشکل هایی دیگر بودند و برای عملشان جایی را نمی یافتند و حال جنبش خود هم باید علم نیروهایش را تقویت کند و هم بستری برای عمل ایشان فراهم کند. جنبش نیاز دارد که با محرومین در اقصی نقاط کشور بیشتر ارتباط بگیرد که البته موفقیت هایی هم داشته و تشکیل نشست های کشوری در استان هایی چون خوزستان، کرمان و سیستان و بلوچستان ناشی از همین طرز تفکر است تا با واقعیت های زندگی مردم بیش از پیش ارتباط داشته باشد و لحظه ای افتخار تریبونی مستضعفان، صاحبان اصلی انقلاب را از دست ندهد. جنبش نیاز دارد تخصصی تر مقوله عدالت را پیگیری کند و با فساد و ناکارامدی هم زمان و توامان مبارزه کند. همچنین جنبش نیاز دارد که جدی تر عدالت را در فرهنگ و مسایل فرهنگی که ویژه ترین جلوه تمدن اسلامی است پیگیری کند که البته حرکت هایی داشته اما هم چنان باید راند… .

جنبش سرسختانه معتقد است تا تحقق همه ی آرمان های انقلاب اسلامی راه زیادی مانده و تا آن هنگام که پرچم عدالت و معنویت در اقصی نقاط عالم برافراشته شود و ان روز که فقیری یافت نشود(حدیثی از امام صادق (ع)) و مستضعفی نمانده باشد که پیام حق و حقیت گوشش را نواخته باشد آرمان خواهی و انقلاب و مجاهدت ادامه دارد. و اکنون در باشکوه ترین لحظات تاریخ که انقلابی عظیم، پارادایم غالب را تغییر داده و معنویت خواهی و عدالت طلبی به آرمانی عمومی تبدیل شده، بیش از پیش به حضور با بصیرت، مجاهدانه و مخلصانه نیروهای انقلابی و مومن نیاز است. که انقلابی ماندن سخت تر از انقلا ب کردن است.

انتظار دولت عدل مهدوی در گرو منتظر نشدن و دست به کار شدن است و تا انقلاب مهدی، انقلاب خمینی جاری است… انشاالله.

و اما ایمان داریم که… والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

  1. منصوره ازغدی
    9 نوامبر 2010

    خدا خیرتان بدهد.
    ما هم در خدمتیم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.