سه‌شنبه 30 دسامبر 14 | 12:53

شعر: مرد با هر چه سِتم، هر چه بلا می‌ماند

می‌رسیم آخر و افسانۀ واماندنِ ما | همچو داغی به ‌دل حادثه‌ها می‌ماند || بی‌صداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش | نعرۀ ماست که در گوش شما می‌ماند


مقام استاد محمدعلی بهمنی به عنوان یکی از برترین غزل‎سرایان معاصر و همچنین محبوب‎ترین شاعران این روزگار بر عام و خاص پوشیده نیست. از مجموعه آثار ماندگار ایشان می‎توان به «گاهی دلم برای خودم تنگ می‎شود» و «شاعر شنیدنی است» اشاره کرد. «غزل زندگی کنیم» نیز گزیده‎ای از شعرهای ایشان است که در سال ۹۲ منتشر شد.

دو سال پیش، در شب سالروز حماسۀ ۹دی نخستین «شب‎های شعر انقلاب» با همت و ایدۀ موسسۀ شهرستان ادب و همکاری چند نهاد دیگر در تهران، اصفهان و شیراز برگزار شد. فیلم و متنی که در ادامه می‎آید، شعرخوانی و متن یکی از شعرهایی است که استاد بهمنی شب ۹دی در این نشست فرهنگی اجرا کردند.

محمد علی بهمنی

 

نتوان گفت که این قافله وا‌می‌ماند

خسته و خُفته از این خیل جدا می‌ماند

این رَهی نیست که از خاطره‌اش یاد کنی

این سفر همرَهِ تاریخ به‌جا می‌ماند

دانه و دام در این راه فراوان اما

مرغ دل، ‌سیر زِ هر دام رها می‌ماند

می‌رسیم آخر و افسانۀ واماندنِ ما

همچو داغی به ‌دل حادثه‌ها می‌ماند

بی‌صداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش

نعرۀ ماست که در گوش شما می‌ماند

بروید ای دلتان نیمه! که در شیوۀ ما

مرد با هر چه سِتم، هر چه بلا می‌ماند

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.