۱- جنوب کرمان منطقه ای است با ویژگی های خاص که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. آنچه در نگاه اول به چشم می آید فقر غیر طبیعی است که بر این منطقه حاکم است، اما در کنار آن استعداهای طبیعی و کشاورزی فوق العاده و کم نظیر و بعضاً بی نظیر این منطقه! این که چطور این دو با هم جمع می شوند سوال ما هم می باشد؟ رجوع به سند برنامه های توسعه و تحقیقات انجام گرفته در این زمینه بر عدم وجود امکانات حمل و نقل جاده ای، وجود دلالان و نبود مناطق ویژه اقتصادی جدید دلالت می کند. اما آیا تمام مسأله این است؟
۲-وقتی به بازدید از این مناطق می پردازیم آنچه بیشتر از همه توجه انسان را به خود جلب می کند نبود تلاشی برای بهتر زندگی کردن در میان خود اهالی منطقه است. در اولین پرسش از مشکلات مردم منطقه، همه به صورت واحد یک جواب به پرسشگر می دهند: وضع نامناسبی داریم، کسی به ما کمک نمی کند، کسی محصولات مان را نمی خرد و … . چیزی که مشاهده می شود این است که تمام ساکنین منتظر کمک دیگری هستند و خود تلاشی برای بهتر زندگی کردن نمی کنند. وقتی که به آنها گفته می شود که چرا خود تلاشی برای زندگی خودتان نمی کنید، فقط یک جواب دریافت می کنید و آن اینکه: ما توان نداریم! به عبارتی، بزرگترین مشکل منطقه، عدم مشارکت مردم، نبود روحیه تلاش و خودباوری می باشد و این چیزی است که در اردوی جهادی باید نگاه ها به سمت آن برود.
۳- در نگاه بعد، یک سری از تفکرات نادرست همچون خرافه پرستی و نیز تعصبات قومی و نژادی در میان اهالی منطقه به چشم می خورد. بحث های اعتقادی، احکام، نماز و روزه خیلی ضعیف و آسیب پذیر است. بعضاً مشاهده شده است در بعضی از این مناطق، اصلاً واژه ای به نام قبله تا به حال نشنیده اند! در مناطقی هم مسأله ای به نام محرم و نامحرم مطرح نبوده است! شاید گفتنش درست نباشد ولی باید گفت در بسیاری از این مناطق، خانم ها از مسائل زناشویی و شرعی خود بی خبرند و یا شناخت و آگاهی سطحی دارند. در بعضی از این روستاها، چیزی به نام سرویس بهداشتی یا حمام اصلاً وجود خارجی ندارد و یا بعضاً یک حمام و سرویس بهداشتی چوبی در وسط روستا برای تمام اهالی آن! به جرأت می توان گفت اعتیاد در بین خانواده ها، تقریباً حرف اول را می زند. بنابراین آنچه لازم است به آن توجه ویژه ای شود این است که در این مناطق بیش از آنکه نیاز به کارهای عمرانی وجود داشته باشد، نیاز به کار فرهنگی و تغییر یک سری از افکار نادرست در میان اهالی به چشم می خورد.
۴- آنچه در اردوی جهادی در درجه ی اول اولویت باید باشد کار فرهنگی است. کار عمرانی هم اگر صورت می گیرد در قالب کار فرهنگی انجام شود. اصلاً اردوهای جهادی باید بیایند در این منطقه و دید مردم منطقه را از نظر فرهنگی بالا ببرند. اگر دید مردم باز شد قطعاً در بحث اقتصادی هم پیشرفت می کنند. ایجاد خودباوری در افراد و اینکه نیازی نیست مثل شهرنشینان زندگی کنند خود کار فرهنگی موثر و همه جانبه می طلبد. ایجاد روحیه تلاش هم فقط با تقویت بحث عقیده ای مردم میسر خواهد بود. بنابراین وجود مبلغی که بتواند با اهالی روستا ارتباط بگیرد الزامی می باشد، و اصلاً بدون حضور روحانی و مبلغ، به ویژه مبلغ خانم، تاثیرگذاری فرهنگی چندانی اتفاق نمی افتد.
۵- بیش از آنکه با نام اردوی جهادی موافق باشم با سفر جهادی موافقم. این سفر چندروزه که در محیطی آرام روستایی و به دور از الایش های خاص زندگی شهری برگزار می شود، فرصتی است بس مناسب برای نفرات جهادی که شامل دانشجویان و احیاناً طلاب می شود. دانشجو و طلبه جهادی علاوه بر وقتی که برای اهالی منطقه می گذارد که این خود بزرگترین عبادت است، وقتی هم برای خود و در ارتباط با دیگر نفرات جهادی اختصاص دهد. تمرین برای جهاد اکبر همان چیزی است که در این سفر جهادی می تواند نمود عینی و واقعی داشته باشد. و چه خوب است که نفرات جهادی در این فرصت چندروزه حداقل ظاهری روستایی به خود گیرند و همچنانکه یک روستایی در آنجا زندگی می کند، آنان نیز زندگی کنند.
Sorry. No data so far.