دوشنبه 29 نوامبر 10 | 11:23

تكليف ما با طلبه سيرجاني چيست؟

مي‌توانست ده‌ها تشكل مردمي و دانشجويي و هنري و دانشگاهي پيرامون مطالبه ضدفساد ايجاد كند، مي‌توانست برگ زرين و ماندگاري از سلامت و صلابت علماي حق‌طلب باشد و خلاصه اينكه كار ده‌ها هزار مقاله و سخنراني را بكند


داستان پرمعنا و دنباله‌دار اعتراض‌هاي حجت‌الاسلام جهانشاهي به وضعيت زمين‌خواري در سيرجان تازه نيست. از نظر حرفه‌اي‌ها ارزش خبري ندارد. اما روز به روز بر ارزش تحليلي آن افزوده مي‌شود و مي‌توان از زواياي نو، بدان پرداخت.

1. كار طلبه سيرجاني از يك جهت ارزش الگوشدن دارد: اعتراض جدي و قانوني عليه جريان فسادهاي مستند. عناصر مهم اين جمله كوتاه را تكرار مي‌كنم: اول جديت اعتراض (نه يك توصيه منبري بلكه پرداخت هزينه از مال و آبرو)، دوم قانوني بودن اعتراض (انتخاب روشهايي كه او را متهم به نقض قانون نمي‌كند)، سوم اعتراض به جريان فساد در شهر (نه مقابله با يك فرد خاص: همين بس كه كسي نام فردي را از ايشان نشنيده است) و چهارم اقدام عليه فسادهاي روشن و قابل استناد (نه شايعات بي‌مبنا كه قابليت پيگيري قضايي ندارد). در زمانه‌اي كه به اتكاء شواهد مبهم از روشهاي غيرقانوني براي اعتراض استفاده مي‌شود، اين هوشمندي و تقوي خود غنيمتي است.

2. كار طلبه سيرجاني بدون عيب و نقص نيست مثل انتخاب روش او در مقابله با فساد اقتصادي كه عنصر اثربخشي در آن ضعيف و از اساس غيرتشكيلاتي است. اگر شخصيت‌ها و رسانه جبهه فرهنگي انقلاب به مدد او نمي‌آمدند، ايشان ناشناخته مانده بود و شايد از زندان خلاصي نداشت. همين الان هم مي‌تواند سالها در جوار عبدالعظيم حسني (رحمت خدا بر او) مورد بي‌‌اعتنايي قرار گيرد. البته شايد وي تلاش براي قيام مثني داشته اما چون موفق نشده، فرادي قيام كرده است.

3. كار او از يك جهت ديگر هم انسان را به تحسين وا مي‌دارد و آن سبقت و اول بودن در ميان صنف خود است. به بيان ديگر ارزش مضاعف كار وي زماني است كه بدانيم با كسوت روحاني و عليرغم هزار توصيه مصلحتي و هزار هشدار امنيتي انجام شده است. سنت پياده‌روي يا بست‌نشيني اعتراضي در ميان علماي شيعه سنتي ديرپاست و مصاديق تاريخي بزرگ و موثري دارد. اما با پيروزي انقلاب و برپايي حكومت اسلامي، مناسبات حوزه و حكومت در ايران وارد مرحله متفاوتي گرديد كه در آن، شيوه‌ و زبان ديگري براي رساندن نارضايتي حوزه به حكومت متولد شد، هرچند توقع از بزرگان حوزه در دفاع از اين حركت بيشتر بود. جهانشاهي از اين جهت جزء سابقون است كه احياگر زبان ديگري در رساندن اعتراض‌هاي روحانيت به شمار مي‌رود، البته اعتراضي مخلصانه و با حفظ تمام مباني نظام.

4. روزي همسرم از من پرسيد كه آيا طلبه سيرجاني گمان مي‌كند با اين رفتارش مي‌تواند فسادهاي اقتصادي آن شهر را تغيير دهد؟ پاسخ دادم كاش از هر شهر يك روحاني عالم و عامل چنين سيره‌اي در پيش مي‌گرفت، اين جريان بزرگ اگر نمي‌توانست مفاسد را تغيير دهد قطعا مي‌توانست در ديدگاه بخشي از جامعه نسبت به عدالتخواهي روحانيت انقلاب ايجاد كند، بي‌شك مي‌توانست شبهه تسامح حكومت اسلامي در قبال فقر و فساد را از اذهان جوانان بزدايد، حتما مي‌توانست پتانسيل‌هاي نهفته در نهاد حوزه را از قيد مصلحت‌سازي آزاد نمايد، مي‌توانست ده‌ها تشكل مردمي و دانشجويي و هنري و دانشگاهي پيرامون مطالبه ضدفساد ايجاد كند، مي‌توانست برگ زرين و ماندگاري از سلامت و صلابت علماي حق‌طلب باشد و خلاصه اينكه كار ده‌ها هزار مقاله و سخنراني را بكند… و مگر اينها دستاورد كوچكي است؟ از اين زاويه جهانشاهي فرصتي براي نظام و روحانيت است نه تهديد.

5. بالاخره نظام مي‌خواهد با طلبه سيرجاني چه كند؟ اگر با تطميع و تهديد از راهش باز نگردد چه؟ آيا قرار است آنقدر او را معطل نگه دارند تا خود پشيمان شود؟ آيا با دستگيري دو سه نفر از زمين‌خواران سيرجان غائله خاتمه مي‌يابد؟ آيا زمين‌خواران او را بي‌صدا از صحنه محو مي‌كنند؟ آيا طي دستوري او به كفايت شرعي و ماجور بودن قانع مي‌شود؟ نمي‌دانيم. اما تكليف خود را در قبال اين پديده مي‌دانيم و مي‌دانيم كه رسانه‌ها كوتاهي مي‌كنند و ديگران نيز. اگر آقاي «آملي لاريجاني» در ادعاي مبارزه خود «صادق» است، بايد از اين موج‌ها به نفع اهداف نظام استفاده و ارتش فرهنگي و رسانه‌اي براي خود فراهم نمايد. اميدواريم ايشان به دست خويش فرصت‌سوزي نكند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.