تریبون مستضعفین – مصطفی دولو
1) موسوی که در مصاحبه ها و بیانیه هایش از خیل عظیم مردم سبز ( هواداران خویش) سخن می گوید و مدام جمعیت 25 خرداد را از حامیان سبز می داند و اغتشاشاتگران روز عاشورا را ملت خداجو می نامد، با موج سواری بر اغتشاشات سال گذشته، هواداران و جنبش! سبز را زنده و در عین حال خط امامی معرفی می کند، اما شواهد زیر شکاف عمیقی میان سبزها نشان می دهد.
2) یکی از این سبزها و معترضین به انتخابات ریاست جمهوری آقای جامی مدیر و سردبیر رادیو زمانه ( که منابع مالی شان از پارلمان هلند تامین می شود) است. وی طی ژوئن ۲۰۰۶ تا اکتبر ۲۰۰۸ در این سمت بود تا اینکه به دلیل مدیریت ضعیف از این سمت برکنار شد. او در سال ۲۰۱۰ با همراه تنی چند اقدام به راه اندازی بنیاد ایران ندا کرد. حال بشنوید درگیری این یار سبز آقای موسوی را با آقای نیک آهنگ کوثر (کارتونیست، روزنامهنگار فراری که در نشریات اصلاح طلب آفتاب امروز، صبح امروز، بنیان، دوران امروز، حیات نو، مشارکت، نوروز و همبستگی فعالیت می کرد) که هم اکنون سایت ضد انقلاب خودنویس را مدیریت می کند.
سر سپردگی مالی مخالفان نظام
3) آقای جامی با اشاره به یکی از کارتون های آقای نیک آهنگ کوثر( در مورد 22 بهمن سال گذشته) که اشاره دارد به حمایت مالی آمریکا از فتنه گران می گوید: آیا خود او میتواند بگوید که از دلارهای سبز آمریکایی منزه و بینیاز بوده است؟
در حالی که آقای جامی، آقای نیک آهنگ کوثر را وابسته به دلارهای آمریکایی می داند که امیر فرشاد ابراهیمی (فراری ضدانقلاب که در آمریکا به سر میبرد) هم پستی در مورد منش آقای جامی نوشته است :
«حدود یکسال از گزارش روزنامه چپگرای فولکس کرانت در هلند درباره رادیو زمانه و آنچه که با بودجه اعطایی اش از سوی پارلمان هلند می کند گذشته است ، از همان زمان آقای جامی بجای جوابگویی منطقی به انتقادها و خدشه هایی که بر اندیشه تاسیس این رادیو بر اثر مدیریت نابخردانه اش افتاده بود به فحاشی و دروغگویی ادامه داده تا بدین روز وی منتقدانش را افرادی دروغگو و ترسو معرفی کرد و آنها را از جنس قماشی خواند که دلشان می خواهد رادیوهای فارسی زبان فقط فحشهای رکیک به رهبران ایران بدهند و انتقاداتشان از جنس نقد نیست که در پی انتقام صرف از جمهوری اسلامی ایران هستند !
بیش از یکسال است که آقای جامی و اعوان و انصارش در رادیو زمانه و بواسطه آن بودجه های اعطایی وکیل های فراوانی استخدام نمودند و هر گونه انتقادی را با شکایت و تهدید و ارعاب پاسخ داده اند ، یانی کرون و آنیکه کرانن برگ گزارشگران کذایی روزنامه فولکس کرانت را که از جمله فعالان بنام و روزنامه نگاران مستقل هلندی هستند را به دادگاه کشاندند و دیگر منتقدان را نیز تهدید به شکایت نمودند »
حمایت جانانه پارلمان هلند از رادیو زمانه
«تلاشهای جانانه نمایندگان پارلمان هلند و از جمله خانم فرح کریمی برای اختصاص دادن بودجه ای در جهت تقویت دموکراسی و تلاش برای ایجاد رسانه های آزاد و فراگیر فارسی زبان با این شیطنت ها مخدوش شود و این گام مهم دولت هلند به بن بست کشیده شود »
توهین فعال رسانهای سبز! به فرهنگ ایران
4) آقای جامی معتقد است که مدیر سایت خودنویس علیرغم ادعای بی طرفی خود در روزنامه نگاری کاملا دیدگاه خاصی دارد و سیاست های اعلانی خودنویس با سیاست های اعمالی اش مغایر است. آقای جامی در این زمینه می گوید: بین سخن آقای نیک آهنگ کوثر در مورد بی طرفی در انتشار اخبار و عمل او تفاوت چشمگیر وجود دارد .آقای جامی می گوید: مقایسه آنچه نیکان از بیطرفی تبلیغ میکند با آنچه عمل میکند زاویه انحراف سایت و سردبیری را از اصول اعلام شدهاش نشان میدهد. از این بابت به نظرم خودنویس نمونهای از نوعی اخلاق ایرانی است که وقتی ایده را روی کاغذ میآورد آرمانگرا و کمالطلب و قانونمند است اما در عمل راه دیگری میرود.
ما بیشماریم البته در تعداد اسمی مستعار
5) آقای جامی در ادامه انتقادات هایش به نیک آهنگ کوثر در مورد نحوه مدیریت سایت خودنویس می افزاید: «خودنویس اصولا عدم شفافیت را به یک ساختار کاری تبدیل میکند و بنای روزنامهنگاری خود را بر نام مستعار میگذارد. یعنی به جز مدیر سایت، ما کمتر نویسندهای در خودنویس را میشناسیم به بیان دقیقتر، مخاطبان کسی از نویسندگان خودنویس را که به این سایت شخصیت داده نمیشناسد. اینجا هم باز سوالهایی کلیدی مطرح است: چه ضرورتی وجود دارد که نویسندگان خودنویس را وا میدارد از نام مستعار استفاده کنند؟ آیا آنها تحت خطرند؟ آیا کسانی هستند که در رسانههای دیگر در ایران یا خارج از ایران جا و مقام و موقعیتی دارند و نمیخواهند دیدگاههای اصلیشان شناخته شود؟
به زبان روشنتر، گاهی نام مستعار پوششی است برای اینکه تحریریه کوچک و کم تعداد خود را بزرگ و پرتعداد نشان دهیم. بنا بر این یک نویسنده ممکن است با چندین نام مستعار بنویسد
بی ثباتی در جناح مخالفان نظام
6) «مدیر مسئول سابق رادیو زمانه می گوید : طیف سیاسی ضدنظام ولایی دچار عدم شفافیت هستند. این طیف میتواند به موسوی و کروبی و رهنورد و خاتمی و هاشمی حمله کند؛ اما خودش رهبری ندارد. این طیف میتواند بگوید قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصلا خود اسلام را قبول ندارد، اما نمیتواند بگوید چه چیزی را قبول دارد. در یک نگاه کلان، خودنویس رسانه آدمهای بیچهرهای است که برای حمله به چهرهها و ایجاد تردید در نیت و جهت مشخص سیاسی آنها عمل میکند»
7) این در حالی است که سایت خودنویس طرف دیگر دعوا معتقد است آقای جامی احتمالا خودنویس را با رسانههای سبز و سبزاندیش که همه دنیا را با عینک سبز رنگشان میبینند اشتباه گرفتهاند. ایشان نمیدانند و شاید هم نمیخواهند ما بدانیم که دراین دنیا همه سبز نیستند و نباید هم باشند. اگر قرار بود همه سبز باشند و هرکس که غیر سبز بود نکوهیده و مذموم است پس همه باید یکپارچه به استقبال «فاشیسم سبز» برویم.
شعارهای ضد انقلاب تناقض در اندیشه آقای موسوی و حامیانش
در حالیکه آقای موسوی از امام خمینی و ولایت فقیه و قانون اساسی سخن می گوید، خودنویس نمایی دیگر از سبزها در برابر آقای جامی نشان می دهد و می گوید: «چرا از نظر شما همه تظاهرکنندگان سال گذشته سبز طرفدار آقای موسوی بودند، آیا شعار های، «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران، مرگ بر اصل ولایت فقیه ، استقلال ، آزادی، جمهوری ایرانی» از شعارهای طرفداران آقای موسوی بود.
پدر ندا آقا سلطان یکی از سمبل های قیام مردم ایران که جهانی شد در مصاحبهای اعلام کرد که ندا و خانواده او سبز نبوده و نیستند.
پس مانند ندا که سبز آقای موسوی نیستند بسیار وجود دارند. آیا از نظر شما حق ندارند در مقابل دهها رسانه سبز که مثل قارچ در خارج سبز شدهاند، یک رسانه داشته باشند
شما که دهها رسانه سبز در اختیار دارید و رسانههای که هم با پول دولتها مانند، بی.بی.سی، صدای آمریکا،رادیو فردا، و…….میگردند نیز در اختیار شماست، چرا یک رسانه خودنویس را به اقلیت مخالف ( به گفته شما) روا نمیدارید.»
البته این دعواها اولین بار نیست که اتفاق میافتد و در طول یک سال گذشته بارها و بارها مخالفان نظام جمهوری اسلامی به یکدیگر حملات شدیدی انجام داده اند. اما روند پیش رو حکایت از گستردگی این اختلافات و چندگانگیها دارد.
الهم اشغل ظالمین بالظالمین.