دوشنبه 20 دسامبر 10 | 10:25

جنگ قدرت در خاندان آل سعود

انگار كه تاريخ بار ديگر تكرار مي شود و ديدن تصوير ملك عبدالله پادشاه كنوني عربستان كه بر صندلي چرخدار نشسته است، يادآور دوران پادشاه قبلي آن كشور «ملك فهد» است كه با مرگ او جنگ و جدال براي جانشيني اش دوباره در خاندان آل سعود بالا گرفت.


انگار كه تاريخ بار ديگر تكرار مي شود و ديدن تصوير ملك عبدالله پادشاه كنوني عربستان كه بر صندلي چرخدار نشسته است، يادآور دوران پادشاه قبلي آن كشور «ملك فهد» است كه با مرگ او جنگ و جدال براي جانشيني اش دوباره در خاندان آل سعود بالا گرفت.

اختلافات درون خاندان آل سعود براي جانشيني ملك عبدالله، موضوعي است كه شاهزادگان اين كشور نفت خيز، آن را هر روز دامن مي زنند و به راحتي از كنار آن نخواهند گذشت. برادران پادشاه عربستان كه در راس آنها شاهزاده «سلطان بن عبدالعزيز» وليعهد اول و شاهزاده «نايف بن عبدالعزيز» وزير كشور و وليعهد دوم در راس امور قرار دارند، هر كدام يك دو جين فرزند ذكور دارند كه هر كسي براي خود داعيه اي براي رهبري عربستان دارد.

شاهزاده «متعب بن عبدالله بن عبدالعزيز» فرزند پادشاه و رئيس گارد كنوني ملي عربستان و دو فرزند بزرگ امير سلطان و امير نايف در چرخه رقابت اصلي براي جانشيني قرار گرفته اند، اما چه بسا كه خارج از اين بازي قدرت، در صورت پيش آمدن حادثه اي براي پادشاه شاهزاده ديگري از خاندان آل سعود قد علم كرده و ادعاي رهبري و پادشاهي در اين كشور كند.
در اين مقاله تحليلي با اشاره به بيماري پادشاه فرتوت عربستان و جانشينان مريض تر از او، به زواياي پنهان و روشن جنگ قدرت در خاندان آل سعود پرداخته شده است و پيش بيني رخداد يك حادثه غيرمنتظره در عربستان دور از ذهن به نظر نمي رسد.

مشاهده ملك عبدالله بر صندلي چرخدار، يادآور سلف سابق او ملك فهد و آغازي براي جنگ بر سر جانشيني در سايه اختلافاتي است كه بين شاهزادگان آل سعود وجود دارد.
صداي طبل اين اختلافات به قدري بلند شده است كه علاوه بر كشور عربستان و كشورهاي همجوار آن در آمريكا هم شنيده شده است. در عربستان اخيرا در زمينه مسائل داخلي شاهد تحركات غيرعادي سياسي شده است، كه افشاي آنها باعث فرو افتادن طشت رسوايي آل سعود بر اثر اختلافات در خانواده سلطنتي و دربار است.
اين اختلافات و تحولات با طولاني شدن بيماري پادشاه عربستان، حتي بر روابط اين كشور با همسايگانش تأثير گذاشته است.
اين موضوع حتي نگراني كاخ سفيد و سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) را دربر داشته است، به طوري كه سردمداران آمريكايي تلاش فراواني كرده اند كه اين موضوع به افكار عمومي راه نيابد.

بحران جانشيني
بسياري از آگاهان سياسي بحران كنوني در عربستان را كه به اختلافات داخلي در دربار و خاندان سلطنتي براي جانشيني پادشاه كنوني منجر شده است را ناشي از بيماري مرموز و طولاني ملك عبدالله مي دانند. گرچه از داخل خود عربستان، نيز اطلاع رساني در مورد وضعيت جسماني ملك عبدالله به صورت قطره اي انجام مي شود، اما در بسياري از پايتخت كشورهاي همسايه عربستان به خصوص كشورهايي نظير سوريه و لبنان موضوع تحولات آينده در رياض و جانشيني براي پادشاه آن، ذهن سياستمداران را به صورت جدي به خود مشغول كرده است.
در اين كشورها، با تأكيد بر برخي موضوعات، احساس مي شود، كه بحراني واقعي درحال رخ دادن در عربستان است، كه عزيمت ملك عبدالله به ايالات متحده تحت عنوان معالجه و بازگشت سراسيمه شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز برادر پادشاه و وليعهد كنوني عربستان كه خود از سه سال پيش به دليل بيماري صعب العلاج سرطان از صحنه سياسي دور بوده، از جمله آنهاست.

پادشاه عربستان با توجه به علني شدن بيماري اش، در يك اقدام كاملا غيرمنتظره و پيشگيرانه، شاهزاده «متعب» فرزند سوم خود را پيش از ترك رياض به عنوان فرمانده گارد ملي و عضوي از اعضاي كابينه دولت كه خودش رياست آن را برعهده دارد، انتخاب كرد. باز هم تا اين جاي قضيه، اين موضوع از اهميت چنداني در دنياي سياست آن هم در كشوري مانند عربستان برخوردار نيست.
اما بايد دانست كه شاهزاده متعب يك نظامي كاركشته و داراي محبوبيت زيادي در بين گارد ملي (سلطنتي) عربستان است كه مهم ترين نيروي نظامي آماده در آن كشور محسوب مي شود و داراي حداقل 100هزار نفر نيروي حرفه اي براي دفاع از خاندان آل سعود (پادشاه) است. همچنين گارد ملي عربستان روابط ويژه و تنگاتنگي با رؤساي قبايل آن كشور دارد و بسياري از آنها را از لحاظ مالي تامين مي كند و در اين مورد كسي نمي تواند فرماندهي آن را بازخواست كند.

آفتابي شدن بندر بن سلطان
بندربن سلطان سفير سابق عربستان در آمريكا كه پس از 22 سال هدايت ديپلماسي آل سعود در واشنگتن، دو سال پيش به عربستان بازگشت و پس از مدتي به دليل تحركات مشكوكش مورد غصب ملك عبدالله قرار گرفت و از ديده ها پنهان شده با شدت گرفتن بيماري و عزيمت وي به ايالات متحده، دوباره در رياض آفتابي شده است.
بسياري بر اين عقيده هستند كه انتصاب شاهزاده متعب، موضوعي بود كه از مدت ها پيش ذهن ملك عبدالله را در عربستان به خود مشغول كرده بود، اما زمينه را براي اين كار مناسب نمي ديد، تا اينكه، بيماري اش عود كرد و مجبور به علني كردن آن شد.
در واقع از ديد بسياري از ديپلمات هاي مقيم عربستان، انتصاب شاهزاده متعب به عنوان فرمانده گارد ملي و عضو كابينه، به نوعي به درخواست وفاداري از ديگران برمي گردد و پادشاه با اين كار مي خواسته كه ديگران از وي پيروي و وفاداري شان را به او اثبات كنند. شنيده ها در عربستان حكايت از اين موضوع مي كند كه ملك عبدالله با اين اقدام ضمن پيش دستي، تلاش كرده است تا جانشيني را به فرزند خود واگذار كند. به اعتقاد پادشاه عربستان براي حفظ توازن خالد الفيصل مي تواند جانشين مناسبي براي نخست وزير به عنوان معاون دوم وي باشد، تا جلوي نافرماني هاي آينده شاهزاده نايف گرفته شود، كه گمان مي كند وليعهد آينده خواهد شد.
همچنين خالدبن سلطان براي پست وزارت دفاع شخص مناسبي خواهد بود همانطور كه محمدبن نايب وزير كشور و تركي الفيصل وزيرخارجه و بندربن سلطان رئيس تشكيلات امنيتي خواهند شد، اما بيماري شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز وليعهد كنوني و نامشخص بودن وضعيت وي موضوع را به كلي عوض كرده است.
پادشاه بيمار و فرتوت عربستان، همين طور هم دچار گرفتاري و مشكلات عديده اي در بين شاهزادگان سلطنتي است، چه رسد كه فرزندان برادرش با احساس نزديك شدن مرگ وي يا كناره گيري اش از سلطنت به بهانه بيماري به نفع شاهزاده متعب، ناگهان احساس خطر كرده و ادعاي تاج و تخت كنند، كه همين موضوع اكنون در عربستان در حال رخ دادن است.
منابع نزديك به قدرت در عربستان مي گويند، فرزندان شاهزاده سلطان (وليعهد اول) براي به دست گرفتن قدرت و جلوگيري از به قدرت رسيدن عمويشان شاهزاده نايب به صحنه آمده تا در غياب پادشاه نگذارند، به عنوان وليعهد دوم به قدرت برسد.
به گفته اين منابع، هنگامي كه ملك عبدالله قدرت را به بهانه بيماري ملك فهد (پادشاه سابق) در عربستان به دست گرفت، براساس عرف جاري بايد همه مصوبات كابينه كه وي در رأس آن قرار داشت را به تأييد پادشاه مي رساند.
هنگامي كه فرزندان پادشاه متوفي در آن زمان با پيچاندن وي و كارشكني هاي آشكار و پنهان و به بهانه هايي مانند اينكه پادشاه (ملك فهد) در خواب يا بستر بيماري است، از اين كار امتناع مي كردند، ملك عبدالله با ترفندي جديد، «عبدالعزيز بن فهد» را به عنوان يكي از اعضاي كابينه منصوب كرد، تا در پايان هر جلسه دولت، مصوبات را از طريق او به تأييد پدرش برساند.
اما معلوم نيست، در غياب ملك عبدالله اين عرف سنتي يا ترفند سياسي پابرجا باشد و شاهزاده متعب فرزند پادشاه بتواند از عهده اين كار برآيد، يا حتي فرزندان شاهزاده سلطان (وليعهد اول عربستان) اجازه اين كار را به او بدهند، پس اوضاع و احوال چه خواهد شد.

يك كشور و چهار پادشاه
تحولات پيش آمده گرچه پيچيده و غامض است، اما در كليت آن داراي جزئياتي است كه اگر به دقت به آن توجه شود، مي توان به سهولت به كنه اتفاقات در دربار آل سعود پي برد.
عربستان گرچه ازنظر سياسي و جغرافيايي يك كشور به شمار مي رود، اما در حقيقت چهار كشور مجزا در درون يك سرزمين است كه ملك عبدالله فقط يكي از پادشاهان آن است و سه تاي ديگر عبارتند از شاهزاده نايف، شاهزاده سلطان و شاهزاده سلمان است.
اين پادشاهي هاي مجزا گرچه با يكديگر در رقابت هستند، اما باهم، همپيمان هستند و ملك عبدالله را به عنوان ريش سفيد خود در رأس هرم قدرت پذيرفته اند.
گرچه در ميان خاندان آل سعود، نزاع وجود دارد كه اولي جنگ بين فرزندان و نوادگان ملك فهد (پادشاه سابق) برسر قدرت است و ديگري، نبرد در عرصه سياسي است كه معمولاً در بين جناح اصلاح طلب و غرب زده غيرسنتي به رهبري ملك عبدالله و جناح محافظه كار و متعصب به رهبري شاهزاده نايف وجود دارد.
در كنار اين دو بايد به تلاش هاي بي وقفه شاهزاده بندربن سلطان كه مردي فاسد و وابسته به سازمان جاسوسي آمريكا است براي دستيابي به قدرت و گرفتن سكان رهبري در عربستان در كنار نزاع هاي فوق اشاره كرد.
اما بايد در كنار اين اختلافات به اين موضوع برحسب تجارب گذشته اشاره كرد كه خاندان آل سعود، تبحر خاصي براي جمع و جور كردن اختلاف هاي خود و حل آن بدون اينكه به جامعه درز كند دارند.
برحسب عرف و سنت هاي بين خود، آنها ظاهراً احترام به ريش سفيدها را هنوز قبول دارند و طرفداران اين نظريه به دوران فوت شاهزاده محمدبن عبدالعزيز در سال 1988 اشاره مي كنند كه نقش بزرگ خاندان را ايفا مي كرد و حرف او به عنوان مرجعي براي حل اختلاف آل سعود محسوب مي شد، البته بعد از او مسائل اجتماعي و اختلافات خانوادگي (طلاق، ازدواج) و از اين طور مسائل به گردن شاهزاده سلمان افتاد، اما وي نتوانسته است از حل مسائلي بزرگتر از آن فراتر برود.
كارشناسان بر اين عقيده هستند اختلافات درون خاندان آل سعود در سال هاي گذشته از مرزهاي اين كشور پادشاهي فراتر رفته است و بر نقش عربستان در برخي از مسائل و منازعات منطقه اي تأثير منفي گذاشته است كه مسائل عراق، لبنان، ايران و سوريه از آن جمله است.
به هرحال در اين ميانه نقش شاهزاده سلمان نيز، نقشي دوگانه است و اين پيرمرد 74ساله از طرفي خود را دوستدار و طرفدار هنرمندان و تحصيل كردگان نشان مي دهد و از طرف ديگر از هيئت امر به معروف و نهي از منكر به شدت در سركوب مردم و بازداشت هاي گسترده تحت لواي دين حمايت مي كند.
گذشت زمان نشان خواهد داد كه آيا شاهزاده سلمان، شاهزاده نايف و شاهزاده سلطان همچنان به قدرت نمايي خود خواهند پرداخت يا اينكه چاره ديگري در قبال غيبت پادشاه خواهند انديشيد؟

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.