نادر گنجي فرزند شهید صادق گنجی ديپلمات ايران در پاكستان به مناسبت بيستمين سالگرد شهادت پدر خود طي يادداشتي به فعاليتها و نحوه شهادت وي پرداخته كه از نظر خوانندگان ميگذرد.
* ديپلماتي كه از زمان شهادتش خبر داشت
28 آذرماه سال 1369 شمسي، سالروز شهادت مرد جواني است كه پاكستان هرگز خاطره او را از ياد نخواهد برد. شهيد صادق گنجي حتي انگار ميدانست كه قرار است شهيد شود. چند هفته پيش از شهادت، با اشاره به قبول قطعنامه به سيد بزرگوار شهيد آويني گفت: «براي كساني كه بخواهند هنوز در شهادت باز است» و پس از شهادت، يكي از روزنامههاي پاكستان به نقل از او در يكي از مراسم توديعش نوشت: «هنگام جدايي من از لاهور حادثهاي كوچك رخ خواهد داد» (و البته كه براي ما بزرگ بود). بالاخره با وجود تهديدات فراوان، او در حالي كه از آخرين و پنجاه و پنجمين مراسم توديعي كه از طرف ادبا، شعرا و نويسندگان پاكستان در هتل اينترنشنال لاهور به افتخارش برپا ميشد بيرون ميآمد توسط گروهك سپاه صحابه به ضرب گلوله به شهادت رسيد و لاهور براي هميشه از خون پاكش گلگون شد. صادق كه ترور شد انگار لاهور گيج بود.
* روايت نشريات پاكستاني از شهادت گنجي
بيش از سه هزار نفر از مردم گريان و مبهوت مقابل خانه فرهنگ ايران تجمع كردند و صبح روز بعد، روزنامهها و نشريات پاكستاني خبر شهادتش را با القابي مثل «قلب تپنده لاهور رفت»، «فاتح لاهور به ضرب گلوله كشته شد» و امثالهم تيتر كردند.
حتي عدهاي در پاكستان بعد از ترورش تازه متوجه شده بودند كه او يك ايراني است. شهيد، در كنار زبانهاي انگليسي و عربي، چنان به اردو تسلط داشت كه به اين زبان شعر هم ميگفت. همان اشعاري كه دوستان پاكستانياش در هر بار سفر به ايران با طنين زيبا و سبك خاص اشعار اردو، آنها را برايمان ميخوانند و همان دوستاني كه با وجود تهديدات و فشارهاي سپاه صحابه و وهابيون از پيگيري پرونده مجازات قاتلانش و از دنباله روي راهش دست نكشيدند.
* جوان 23 سالهاي كه ديپلمات شد
صادق گنجي متولد ارديبهشت سال 1342 بود. 8 ساله بود كه پدرش را از دست داد، در دوران انقلاب بسيار فعال بود، در شهرستان مادرياش، دشتستان كلاسهاي درس عقيدتي- سياسي برپا ميكرد و ساعات زيادي را به مباحثه با جوانان ديگر و مخالفان ميگذراند. يكبار نيز بازداشت شد ولي به دليل سن كم به زودي آزاد شد. با آغاز جنگ نيز به عنوان مبلغ بارها به جبهههاي نبرد اعزام شد. طلبه جوان مدرسه عالي شهيد مطهري كه البته بسيار زود مورد توجه آيت الله امامي كاشاني نيز قرار گرفت، برادر كوچكترش شهيد نادر و داماد خانواده يعني شهيد هوشنگ را در همين جبههها از دست داد. تنها پس از شروع اندك زماني از كار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در سن 23 سالگي با عنوان رئيس خانه فرهنگ ايران در لاهور به كشور پاكستان اعزام شد.
در مدت حضور در پاكستان، از او 13 اثر ارزشمند درباره اين كشور با مضاميني نظير مطبوعات پاكستان، مسيحيت در پاكستان، زن در پاكستان، احزاب پاكستان، مراكز فرهنگي در پاكستان و امثالهم به جاي مانده است كه هر كدام سر فصل آشنايي با بخشي از فرهنگ و سياست شبه قاره است.
* گفتوگو با بينظير بوتو به زبانهاي مختلف
شهيد هميشه گشاده رو و البته مهمان نواز بود. گاهي زنگ درب خانه فرهنگ ايران، نيمه شبها هم به صدا در ميآمد و او براي حل اختلافات مردم محلي و حتي زن و شوهرها دفتر كارش را باز ميكرد و در آنجا ساعتها با آنها صحبت ميكرد تا مشكل رفع شود.
شوخ طبع بود و دوست داشتني، تا آنجا كه در حاشيه يكي از كنفرانسها با بي نظير بوتو به گفتوگو ميپردازد و معروف است كه او به هر زباني كه صحبت ميكرده، صادق جواب را به زبان ديگري ميداده است.
پس از شهادتش بسياري از شخصيتهاي علمي، مذهبي، فرهنگي و سياسي پاكستان از او بارها ياد كردند. خطبا و امامان جماعت شيعه و سني پاكستان، او را نماينده جهان اسلام و سياستمداران اين كشور او را سرمايهاي ناميدند كه در قرنها به ندرت تكرار ميشود.
گاهي حتي با لباسهاي محلي در مجامع مخالفان در پاكستان حضور مييافت، حرف آنها را گوش ميداد و با آنها بحث ميكرد تا شناسايي نشود. معروف است كه بعضي شبها پياده در كوچه پس كوچههاي لاهور قدم ميزد و با مردم كوچه سخن ميگفت.
* تلاش براي معرفي مقام معظم رهبري پس از رحلت امام (ره) در پاكستان
پس از رحلت حضرت امام(ره)، براي نشان دادن اتحاد و يكپارچگي ايران و اينكه مسلمين جهان رهبر جديد مدير، مدبر و آگاهي خواهند داشت كه راه امام(ره) را همچون خود او رهبري خواهد كرد، دهها مصاحبه انجام داد تا به پاكستانيهاي مشتاق امام و اندوهگين در غم فراق او نشان دهد كه امام جانشين به حقي خواهد داشت و جاي نگراني وجود نخواهد داشت.
هميشه در هر سفر، يا حاشيه هر كنفرانس، وقتي با نمايندگاني از پاكستان صحبت ميكنم و نام پدرم را ميگويم به گرمي استقبال ميكنند و بارها براي سفر به پاكستان يا كشمير دعوت ميشوم. مدت كوتاهي قبل، وقتي در يكي از ميزگردهاي سازمان ملل متحد با عنوان تروريسم و حقوق بشر از وجود هزاران قرباني تروريسم و جنايتهاي گروهكهاي تروريستي مثل منافقين در ايران سخن گفتم، در بين حضار نظرات متفاوتي وجود داشت، پاكستانيهاي حاضر با آنكه گروهكهاي ايراني را به درستي نميشناختند، با ياد كردن از نام پدر از مظلوميت ملت ايران دفاع كردند و ماهيت و آبشخور گروهكي چون منافقين و ديگر گروههاي تروريستي را همچون سپاه صحابه مطرح كردند.
بعد از آن به زودي مرا به تمام پاكستانيهاي حاضر در آن كنفرانس معرفي كردند و با سخنان گرم آنها ساعات زيادي را در مهمانيشان به بحث نشستيم. افتخار ميكردم كه شهيد گنجي هنوز در يادها هست و اينكه سرمايهاي است كه در كشوري ديگر نيز موجب دلگرميست.
* سرنوشت سپاه صحابه
در كارنامه شهيد صادق گنجي خدمات ارزشمند بسياري به اسلام، ايران و مردم پاكستان به چشم ميخورد. او براي نشان دادن فرهنگ و ادب ايراني، رساندن پيام اسلام ناب محمدي(ص) و رهبري امام خميني (ره) و نهايتاً صلح و دوستي پايدار بين مسلمين جهان تلاش زيادي كرد و به لطف خداوند بسياري از آنها به بار نشست. پيروي از راه حق توسط آزاد مردان همچنان ادامه دارد و هرگز متوقف نخواهد شد، فقط گاهي كمرنگتر و گاهي پررنگتر است. تروريستها ممكن است با مبادرت به كشتن انسانها به اهداف كوتاه مدت خود دست يابند، ولي در بلند مدت قطعاً خود آنها بزرگترين قرباني اين حوادث خواهند بود. امروز ياد شهيد گنجي در قلب مردم پاكستان زنده است و سپاه صحابه كه لكههاي ننگين بسياري را در تاريخ به جاي گذاشته است، به ياري خداوند متلاشي شده است. چه خيال خامي كه ميپندارند با از بين بردن چنين انسانهايي قلب انقلاب از كار خواهد افتاد حال آنكه قطره قطره خون شهدا ريشههاي تنومند انقلاب را در بين تمامي ملتهاي آزادي خواه و ستمديده گسترده تر خواهد كرد.
Sorry. No data so far.