تریبون مستضعفین– در روزهای اخیر نامهنگاریهایی بین دبیر اول دفتر تحکیم وحدت (آقای میردامادی) و دومین دبیر این اتحادیه (آقای نبوی) صورت گرفته است. این نامهنگاریها از آنجا آغاز شد که در سید عباس نبوی در برنامه “دیروز، امروز، فردا” ابراز تاسف کرد که جریاناتی حاضر به بحث و مناظره نیستند. امید است به زودی شاهد برگزاری این مناظره که هم بسیار داغ خواهد بود و هم اطلاعات مهمی را درباره تاریخ دفتر تحکیم به نمایش خواهد گذاشت، باشیم. متن دو نامهی رد و بدل شده را در زیر مشاهده میکنید:
«بسمه تعالی
جناب آقای حجتالاسلام سید عباس نبوی
با سلام
پنجشنبه مورخ ۱۸/۰۹/۸۹ در برنامه «دیروز، امروز، فردا» که از شبکه سوم صدا و سیما به مناسبت روز دانشجو پخش شد، درباره تحولات پس از انقلاب و چگونگی تشکیل دفتر تحکیم وحدت از همکاری تعدادی از دانشجویان از جمله خود شما و همچنین اینجانب در تشکیل این سازمان سخن گفتید. در بخشی از این سخنان تصریح کردید “افرادی که اکنون دیدگاههای اعتراضی و انتقادی به مسائل روز و به خصوص مسائل اخیر داشته اند حاضر به بحث و مناظره نیستند که دلیل آن مشخص نیست.”
بنده با شناختی که از جنابعالی از همان سالها دارم و شما را فردی منصف می دانم، باور دارم که برداشت شما صحیح نیست و برخلاف این نظر، اطمینان دارم که تمامی شخصیتهای متعهد و منتقد که نام بعضی از آنها در این برنامه برده شده – از جمله دکتر شکوری راد؛ که روز قبل از برنامه به جهت صحبتهایی که در مناظره آخرشان کرده بودند بازداشت شده بودند – کاملاً آماده استفاده از هر فرصتی برای بیان دیدگاهها و انتقادهایشان هستند اما به دلیل محدودیتهای بسیار و بی سابقه ای که برای این افراد ایجاد شده چنین امکانی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز بسیاری دیگر از عرصه های عمومی کشور وجود ندارد.
به عنوان یک مثال اخیر، مطلع شدم که به مناسبت ۱۶ آذر قرار بوده در روز ۱۴ آذر، جنابعالی با مهندس عبدی در دانشگاه علم و صنعت مناظره داشته باشید که علیرغم هماهنگیهای قبلی، در آخرین ساعات با حضور ایشان مخالفت شده است و این چیزی جز یکطرفه به قاضی رفتن از جانب شما نیست.
به هر حال اینجانب آمادگی خود را برای گفتوگو و مناظره با جنابعالی و هر فرد صاحب صلاحیت دیگری در مورد هر مسأله مهم سیاسی کشور و مسائل مختلف دوران سی ساله پس از انقلاب اعلام می کنم و به عنوان فردی که به انقلاب اسلامی و اصول آن اعتقاد داشته و دارم آمادگی دارم در چارچوب همان اصول و ارزشها در همان برنامه صدا و سیما – و یا عرصه های عمومی دیگر اجتماع – مناظره ای داشته باشم.
هرچند درحال حاضر اینجانب بدون ارتکاب هیچ خلافی در زندان هستم و امثال من به دلائلی واهی از همه حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم شده ایم و گرفتار ظلم و محدودیتهای بسیاری هستیم؛ اما درصورت موافقت با این پیشنهاد طبعاً با توجه به تجارب گذشته صدا و سیما و رئیس آن در مورد دیگران، می توانید هماهنگی لازم را با مسئولین زندان اوین به عمل آورید تا برای مدت چند ساعت اینجانب را از زندان به محل مناظره بیاورند.
بی تردید برگزاری چنین برنامه ای گام بلندی در جهت آزاد اندیشی که در برنامه ۱۸/۰۹/۸۹ سیما نیز مورد بحث بود می باشد.
با احترام؛ محسن میردامادی»
و اما پاسخ آقای نبوی:
«جناب آقای دکتر محسن میردامادی
با سلام
نامه جنابعالی مورخ 1/10/89 در مورد اعلام آمادگی برای مناظره با اینجانب را در سایتهای امروز و کلمه رؤیت کردم. اینجانب مراجعه روزمره به این سایتها ندارم و در بررسی هفتگی با نامه جنابعالی مواجه شدم. بیشک بنده از اعلام آمادگی جنابعالی برای مناظره استقبال میکنم و تمام تلاش خود را برای برگزاری آن بکار میبندم، اگرچه به واقع تندبادهای سیاسی اخیر موجب شده این خواسته جنابعالی و سایر همفکران سیاسی شما که در سالهای گذشته به سهولت قابل انجام بود و نسبت به آن غفلت میورزیدید و یا از آن طفره میرفتید، اکنون خیلی زود دیر شده است!
اینجانب در برنامه «دیروز، امروز، فردا» بر دو نکته تأکید ورزیدم که انصاف حکم میکند همزمان به هر دو نکته توجه بنمایید. نکته اول این که همواره مدیران اجرایی و رؤسای دانشگاهها و مسئولان حراستها در دولتهای مختلف در مورد برگزاری این گونه جلسات ملاحظاتی داشته و بعضاً با تنگ نظریهایی همراه بودهاند و این امر اختصاص به این دولت ندارد، اما سیاست اصلی نظام بر تبادل افکار و اندیشهها است. نکته دوم این که جریان منتسب به جنابعالی و همفکران سیاسیتان در مجموع با برگزاری مناظرات صادقانه برخورد نکرده و از آن طفره رفته است و سهم این روش نادرست اگر بیشتر از ملاحظات مدیریتی نباشد، کمتر نبوده است.
بنده برای اثبات ادعای خود شواهد فراوانی دارم، از طفرهها و طعنهها و گریز از مناظره آقای محسن کدیور در سال75 و 76 در دانشگاه امام صادق(ع) گرفته تا رفتار ناجوانمردانه آقای علیرضا یوسفیان در مدیریت جلسه مناظره اینجانب و آقای رحیمپور با آقایان هاشم آقاجری و اکبر گنجی و علیرضا علویتبار در سال 76 در دانشگاه شیراز که بنده را به بهانه مصاحبه مطبوعاتی از جلسه خارج کردند تا در جلسه با حضور بیش از هزار دانشجو، آقای رحیمپور در برابر سه نفر دیگر تنها بماند و هنگامی که بنده به جلسه مراجعت کردم و در انتهای سالن جای گرفتم، آقای یوسفیان در حال اعلام اظهار تأسف از عدم تمایل بنده به ادامه شرکت در جلسه مناظره بود! البته بنده طلبهام و بیتکلف، برخاستم و دروغ ایشان را به دانشجویان گفتم و بدون انتظار برای دعوت، به جمع مناظره کنندگان پیوستم.
در سالهای 80 تا 84 نیز این روشها و حیلهها مکرراً تکرار شد. موارد متعددی را میتوانم شاهد بیاورم که میان بنده و طرف دیگری اعلام مناظره شد و سپس به بنده لغو آن جلسه اعلام شد ولی جلسه با حضور همان شخص به صورت یک طرفه برگزار شد. انجمن اسلامی دانشکده علوم دانشگاه تهران مناظرهای را با دکتر ابراهیم یزدی ترتیب داد ولی در آخرین لحظات نامبرده اعلام کرده بود که بنده را نمیشناسد و جلسه لغو شد، اما رابطین او در انجمن دو ساعت بعد جلسه را یک طرفه با حضور وی برگزار کردند.
دلیل اتخاذ این روشهای خلاف اخلاق و صداقت آن است که همفکران سیاسی و هواداران مشی سیاسی جنابعالی و حزب متبوعتان، به دنبال راههای بسیج دانشجویان در مسیر افکار خود بوده و هستند و لذا نیازمند سخن گفتن یک طرفه با دانشجویانند و تنها برای جلب موافقت و دریافت مصوبه هیأت نظارت بر تشکلهای سیاسی در دانشگاههاست که به اعلام این گونه مناظرات تن میدهند و هنوز هم در بسیاری از موارد وضعیت به همین منوال است.
جناب آقای میردامادی، آنچه بنده در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» گفتم، برداشت بنده از وقایع نیست، بلکه وضعیتی است که همفکران سیاسی و هواداران مشی سیاسی جنابعالی در مورد خود بنده اجرا کردهاند. بگذریم از این که آقایان خاتمی و موسوی و کروبی چنان برج عاجی برای خود تصویر کردهاند که هرگز تن به مناظره درباره مدعیات گسترده خود نمیدهند. جنابعالی شاهد بودید که آقای خاتمی در سخنرانی سال گذشته خود در جماران با جسارت تمام آیه 25 سوره حدید را تفسیری تحریف گونه کرد و در حالی که آیه به صراحت بر تلازم کتاب و آهن (شمشیر و سختی شدید آن) تأکید میکند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید»، مفاد و پیام آیه را «جشن پیروزی کلمه بر شمشیر» معرفی کرد! و هنگامی که چند روز بعد بنده در برنامه قبلی «دیروز، امروز، فردا» متعرض این تحریف شدم و فردای آن روز سایت «عصر ایران» بنده را مورد حمله و توبیخ قرار داد و من توضیح گویا و منطقیای برای آن سایت فرستادم و درخواست مباحثه و مناظره درباره این بحث را کردم و سایت «عصر ایران» فراخوان پاسخگویی به مطالب اینجانب توسط آقای خاتمی و همفکران ایشان اعلام کرد، هیچ پاسخی دریافت نشد!
جناب آقای میردامادی، از این که بنده را به انصاف متصف کردهاید و حسن ظنی که به اینحانب دارید، تشکر میکنم و انصاف حکم میکند که تصریح کنم اینجانب روشهای برخی دست اندرکاران مطبوعات و سایتها را در اتهام زنیهای بی وقفه قبول ندارم، اما در این هنگامه و توفان سیاسی سختی که در جهان برپاست، اصل دعوا بر سر میراث مقدس امام خمینی(ره) در تمامی ابعاد و جوانب آن است و آمد و شد این یا آن دولت در نظام جمهوری اسلامی و نقاط قوت و ضعف دولتها تأثیر چندانی بر اصل مناقشه و دعوای ما با قدرتهای مستکبر و جنایتکار و فاسد ندارد. بنده برای مناظره آمادهام و اگر صدا و سیما یا برخی مراکز دانشگاهی ملاحظاتی در برگزاری مناظره دارند، مطبوعات و سایتها و تشکلهای دانشجویی متعددی وجود دارند که میتوانند نسبت به برگزاری مناظره اقدام نمایند. در صورت اعلام آمادگی هر برگزار کنندهای، اینجانب از هر گونه تلاش برای کسب موافقت مقامات قضایی نسبت به اعطای مرخصی به جنابعالی برای حضور در مناظره مضایقه نخواهم کرد. و ما ارید الاّ الاصلاح ما استطعت.
سید عباس نبوی»
Sorry. No data so far.