فتنه را معاني متعددي است. از آن، هم به آزمايش و امتحان تعبير شده و هم ممزوج شدن حق و باطل. به هر 2 تفسير آنچه كه سال گذشته بر ايران اسلامي گذشت، به معنای واقعی «فتنه» بود. آزمايشي بود بر خواص. آزموني كه خواص بيبصيرت را مردود كرد و بابصيرت را مقبول. فتنه بود؛ چون حق و باطل و ايمان و نفاق به هم آميخته بود و «عزاداران خداجو» حرمت محرم ميشكستند و به سنت ابنسعد به حسينيان ميتاختند.
لیک این اوضاع چندان نپایید و خورشید آشکار و سحاب محو و حق و باطل و سره و ناسره به محک اسلام تمیز داده شد. در یومالله 9 دی مردم به خیابان آمدند و حماسهای دیگر خلق کردند و نشان دادند، فاصلهشان با سران فتنه از فرش است تا عرش که فتنهگران در اسفلالسافلین سیر میکردند و ملت در اعلیعلیین.
9 دي از آن روي در سپهر تاريخ سياسي ايران ميدرخشد كه فصل حق و باطل است و موعد بيعتي دوباره. 9 دي آمد تا نگذارد سقيفه بنيساعده تكرار و خلافت علي غصب شود. اولين بيعتكنندگان، بيعت شكسته بودند ليك مردم پشت علي ايستادند و بر عهد خويش ماندند و « قالوا بلي» شان را به ثمن بخس ندادند و به اسناد مجعول و دلايل مجهول فتنهگران، دین و زعیم نفروختند. مردم در 9 دي، 2 بيعت كردند. يكي با اسلام و ديگري با رهبرشان. 3 روز پس از هتك حرمت عاشوراي حسيني كه يزيديان و حسينيان به وضوح تميز داده شدند، ملت به صحنه آمدند و بنیاد کفر برانداختند و «كالجبلالراسخ» پشت مولايشان ايستادند. 9 دی نشان داد، خون حسين هنوز هم فصل حق و باطل و نفاق و ايمان است. مردم لشكرياني بيسلاح بودند اما با سينهاي سترگ؛ و آمده بودند تا نگذارند خواص بيسيرت و بيبصيرت، نظام و اسلام را در مسلخ سكوت قرباني كنند. مردم آمدند تا «باطن باطل» فتنهگران را عيان سازند و رداي تزوير از قامت مزوران برگیرند. آنان كه روزي قرآن بر نيزه ميكردند، شال سبز آويخته بودند تا صفين ديگري بسازند و معاويه را به حكومت برسانند. ليك لشكر علي، اينبار مرداني بودند کیّس و ابوموسي اشعريها را در ميانشان جايي نبود. سپاهي چون «بنيان مرصوص» كه كيد و مكر عمروعاصيها را به خودشان بازگرداند كه «والله خيرالماكرين». ای کاش 9 دی را روز ملی خویش میکردیم. 22 بهمن گرچه به غایت مهم است و مقدس، لیک 9 دی از جنس دیگری است. در آن ايام، طاغوت عيان بود و تقابل با خصم آشكار، بسی سهلتر است از تخاصم با دشمني مستتر. لذا 9 دي حماسهاي است متفاوت.
همه پيام 9 دي را درك كردند. آنان كه تا چند صباحي قبل شعار مانور تجمل ميدادند، به همراه عمله و اكله جاهلِ جاهطلبشان مغلوب و مرعوب به كنجي خزيدند. آنان هم كه تا چندي قبل در انزوايي جانفرسا رئال و سوررئال نقاشي ميكردند، باز به عزلت خود بازگشتند و زانوي غم بغل گرفتند و خواب قيلوله به سياست بازي مرجح دانستند.
9 دي نشان داد نميتوان به سنت کودتاچیان با نوچهبازي و به خيابان ريختن شعبان بيمخها و شراره شرارت به اموال بيتالمال كشيدن، نظام اسلامي را گزندي زد. با 9 دي جهانيان دریافتند، سناريوي انقلاب رنگين و کودتای مخملين در ايران جواب نميدهد و هر رنگي در برابر اسلام رنگ ميبازد.
9 دي آمد تا شكمبارههايي كه تير عدالت چشمشان را نشانه گرفته بود، تنعم و تلذذشان را در خطر ديده و لندننشين شوند و نفسهاي متعفنشان را به «سِر»ها و «پرنس»هاي بريتانياي صغير هديه كنند و ايران را هم از شر مشتي سفله سفاك نجات دهند که به تعبير رهبرمان 9 دي تجلي دست خدا بود و يدالله فوق ايديهم.
فتنهگران بيترديد شكوه 9 دي را فراموش نخواهند كرد و ميدانند كه دست از پا خطا كردن همان است و حماسهاي ديگر همان. با اين حال ميدانيم كه هنوز راهزنان و حراميان به كمينند. لیک ملت هم تير بصيرت كمان كرده و صيد را انتظار ميكشد. سران فتنه بدانند كه ملت تاكنون ايوبوار در برابرشان صبر پيشه كرده است. اما بهراسند از روزي كه صبر ايوبي به خروش حسيني بدل شود.
Sorry. No data so far.