امروزه یکی از اصلیترین و البته موثرترین راههای انتقال مفاهیم و مطالب، محصولات رسانهای از قبیل فیلم، سریال و انیمیشن و … میباشد. چرا که دسترسی همگانی و از همه سنین به رسانه، آن را به یکی از ابزارهای اثرگذار در دنیای کنونی تبدیل کرده است.
سینما به عنوان یک نمود رسانهای شاخص، یکی از اصلیترین ابزارهای رسانهای میباشد که به نوعی معرفی کننده فرهنگها و یک زبان عمومی برای انتقال مفاهیم فرهنگی به سایر جهانیان به حساب میآید.
دنیای غرب با استفاده از ابزار رسانه، همواره سعی داشته و دارد مفاهیم اصلی فرهنگ (ضد فرهنگ!) خود را از طریق نفوذ فرهنگی و با ساخت فیلمهای متنوع و با استفاده از جذابیتهای مصنوعی به سایر ملتها صادر (و البته تحمیل) کند و از دنیای ویرانه خود، دنیایی آرمانی بسازد و بقیه جهان را عقب افتاده نشان دهد.
هر ملتی نیز در حد توان و امکان خود سعی دارد در مقابل هجمه رسانهای غرب بایستد تا هم فرهنگ خود را حفظ کرده و هم سرزمین خود را از طریق محصولات رسانهای خودش به جهانیان بشناساند.
و اینهمه در حالیست که در کشور ما عده قلیلی که در تولید محصولات رسانهای دستی دارند از روی غفلت و ناآگاهی و یا…، نه تنها با استفاده از آثار خود به دفاع در مقابل این هجمه رسانهای و تهاجم فرهنگی نمیپردازند، بلکه گاهی حتی دستیاران داخلی (نفوذی!) دشمنان میشوند؛ و به جای اینکه از فرهنگ و سرزمین خود دفاع کنند، هم صدا و هم ساز با دشمنان به تخریب و سیاه نمایی پرداخته و به خودزنی فرهنگی روی میآورند. آثاری که از دید جهانیان، به نوعی نماینده فرهنگ و ملت سازنده اثر نیز به حساب میآید.
حمایت دشمنان فرهنگی از این آثار بعضا سخیف و بیارزش از طریق بعضی جشنوارههای کوچک و بزرگ بین المللی نیز نشان از اسقبال دشمنان از اینگونه آثار دارد چرا که بدون پرداخت هزینهای خاص آنها را به اهداف خود نزدیک کرده است. برگزیده شدن فیلمهای ضد اسلامی و ضد ایرانی که حتی جنبه هنری مناسبی هم ندارند، در برخی از همین جشنوارهها و یا اعطای جایزه به سازندگان آنها، بخشی از حمایت آشکار دشمنان فرهنگی از آثاریست که که وجه مشترکشان معمولا همان ضد اسلام و ضد ایران بودن است.
در سالهای بعد از انقلاب افت و خیزهای فراوانی در عرصه آثار فرهنگی از قبیل سینما و… وجود داشته است، اما همواره عدهای یا جریانی، آگاهانه و یا ناآگاهانه، حضور داشته که اقدام به ساخت آثار نامناسب فرهنگی مینموده که خوراک مناسبی برای دشمنان فراهم میکرده است؛ آثاری برای به انحراف کشاندن جامعه داخلی یا تخریب چهره سرزمین و فرهنگ اسلامی و ایرانی در نزد سایر جهانیان.
عدم حضور کمی و کیفی متخصصان فرهنگی که آشنایی کافی با فرهنگ اسلامی و ایرانی داشته باشند و گاهی عدم توجه کافی به عرصههای فرهنگی از سوی مسئولین، بعضا موجب جهت گیری نامناسب فضای آثار فرهنگی و حتی نمایش چهره نامناسب از فرهنگ و سرزمین ایرانی در آثار صادراتی شده است؛ تاکید مسئولین بلندپایه نظام و نخبگان فرهنگی بر اهمیت عرصه فرهنگ نیز نشانگر حساسیت و اهمیت بسیار زیاد این عرصه میباشد.
در کشوری اسلامی که از فرهنگی بسیار غنی برخوردار است، نه تنها باید به دفاع فرهنگی پرداخت بلکه باید با عرضه آثار فرهنگی مناسب و قوی، عرصه را برای جولان آثار ضدفرهنگی داخلی و وارداتی تنگ کرد.
Sorry. No data so far.