چهارشنبه 05 ژانویه 11 | 14:58

واقعا حمید رسایی در دفتر هیئت رئیسه چه کار کرده است؟

دیگر انتشار یک خبر و تکذیب آن بی‌مزه شده و از همین جهت مدل جدیدی ارائه کرده‌اند به این صورت که بعد از انتشار خبر، خبرِدومی در تایید خبر تکذیب شده اول منتشر می‌شود و پس از آن، تکذیبیه دوم صادر می‌شود. بعد خبر سوم در تایید خبر اول یا دوم و سپس تکذیبیه سوم و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند


تریبون مستضعفین – این روزها بازار «خبر» و «تکذیب خبر» رونق قابل توجهی پیدا کرده است. اخیرا تجربه‌ی جدیدی در این نوع اخبار در بین مسئولین و رسانه‌ها پیدا شده است و آن هم این‌که دیگر انتشار یک خبر و تکذیب آن بی‌مزه شده و از همین جهت مدل جدیدی ارائه کرده‌اند به این صورت که بعد از انتشار خبر، خبرِدومی در تایید خبر تکذیب شده اول منتشر می‌شود و پس از آن، تکذیبیه دوم صادر می‌شود. بعد خبر سوم در تایید خبر اول یا دوم و سپس تکذیبیه سوم و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند تا یا سازندگان اخبار روی‌شان کم شود یا خسته شوند، و یا تکذیب کنندگان، و یا این که این روند آن‌قدر طولانی شود که خبرسازان، تکذیب کنندگان، رسانه‌ها و مردم یادشان برود اصل ماجرا چه بوده است.

تجربه موفق این مدل در خبر انتصاب «خانم ترکستانی» به عنوان «رئیس سازمان ملی جوانان» اتفاق افتاد، که نمونه‌ای موفق در نوع خودش بود و با شرط دوم یعنی خسته شدن تکذیب کننده (مصاحبه در سی‌سی‌یو) پایان یافت.

امروز هم نمونه‌ی جالب دیگری از این مدل اخبار منتشر شد یعنی خبر تحصن حمید رسایی در دفتر هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی (+). هر چند در ظاهر این گونه اخبار و تکذیبیه‌‌های‌شان ممکن است عجیب به نظر برسند. مثلا با خود فکر کنید «بالاخره یا ترکستانی رئیس سازمان جوانان ‌شده یا نه، این که جای تکذیب ندارد باید رفت از خودش پرسید!» و یا مثلا بگویید «خب یا حمید رسایی در دفتر هیئت رئیسه تحصن کرده است یا نه و دیگر جایی برای تکذیب باقی نمی‌ماند!». اما باید توجه داشت درست است که در ابتدا این امور خیلی ساده و معمولی به نظر می‌رسند اما پیچیدگی‌هایی دارند که دور از دید مخاطبان خبر قرار می‌گیرد.

مثلا برای همین تحصن جناب رسایی در مجلس می‌توان حالت‌های مختلفی را در نظر گرفت تا بهتر درک کرد که هر دوطرف «خبر دهنده» و «تکذیب کننده» ممکن است راست بگویند. عرض می‌کنم خدمت‌تان.

داستان از این قراراست که آقای «کاظم دلخوش» که دکترای بصیرت دارند در جلسه علنی به حمید رسایی گفته‌اند که تو در دادگاه ویژه روحانیت پرونده داری. این اظهار نظر قطعا اهمیت زیادی دارد. چون علاوه بر این که در مورد شخص مهمی یبان شده است، گوینده‌ی مهمی نیز دارد. آقای دلخوش با ذکاوت مثال زدنی بار قبل نیز توانسته بود مجلس را از معضلی جدی برهاند. آن‌جایی که در جلسه علنی فرمود دانشجویانی که به وقف دانشگاه آزاد اعتراض داشتند توسط دولت با مینی‌بوس و به صرف آبمیوه و ناهار به جلوی مجلس آورده شده‌اند. و همین نکته‌ی اساسی تمام برنامه‌های «دانشجونماها» برای گول زدن مجلس را نقش بر آب کرد. (+)

او این بار هم با بیان این نکته اساسی در مورد رسایی، کمک شایانی به مجلس شورا انجام داد. رسایی نیز که دستش رو شده است خواسته به زعم خود جواب او را بدهد که آقای لاریجانی با ذکاوت مثال زدنی مانع این کار شده‌اند و وقت نداده‌اند تا صحبت کند. رسایی اعتراض می‌کند و وقی به او توجه نمی‌کنند می‌رود و در دفتر هیئت رئیسه تحصن می‌کند. حالا امروز از اول صبح او می‌گوید تحصن کرده‌ام و هیئت رئیسه می‌گویند نخیر تحصن نکرده‌ای. او هی خبر تولید می‌کند آن‌ها هم هی تکذیب می‌کنند. ببینید اصلا فکر نکنید یکی از دو طرف می‌خواهد خلاف واقع حرف بزند؛ شما باید برای درک این اتفاق شرایط افرادی که خبر را می‌دهند و یا تکذیب می‌کنند در نظر بگیرید. برای هر دو گروه حالت‌های مختلفی وجود دارد.

حالت اول

همان‌طور که خود حمید رسایی گفته است شب تا صبح را در اتاق محبی‌نیا نشسته است (+). همه می‌دانند ساعت اداری تا ۲ است؛ نهایتا تا ۴. معلوم است وقتی رسایی از شب تا صبح در تحصن بوده کسی او را ندیده است و همه اعضای هیئت رئیسه هم خانه بوده‌اند و در خواب. طبیعی است که بی‌خبر باشند و تکذیب کنند. در این حالت اشکال از خود رسایی است.

حالت دوم

حالت بعدی که ممکن است پیش آمده باشد این است که اشکال از رسایی نیست. بلکه رسایی عمدا شب را برای تحصن انتخاب کرده تا لطمه‌ای به وظیفه‌ای که بر عهده دارد وارد نشود. او روزها با شروع کار مجلس روی صندلی خود حاضر می‌شود و نمایندگی می‌کند، و بعد از اتمام ساعت اداری می‌رود به اتاق هیئت رئيسه برای تحصن. این کار خیلی خوب و آموزنده است اما اشکالی که دارد همین است که هیچ کس متوجه نمی‌شود رسایی تحصن کرده است. خوب است یک خبرنگاری عکاسی چیزی یک شب با ایشان باشد تا مشکل حل شود.

حالت سوم

از آن‌جایی که رسایی زیاد به پر و پای «حاج‌علی‌آقا» نمی‌پیچد و اساسا کاری به کار کسی ندارد مگر این که طرف خودش مشکل داشته باشد، به هیئت رئیسه مجلس هم  تا به حال کاری نداشته  و برای همین آدرس اتاق‌شان را بلد نبوده و اشتباهی رفته به یک اتاق دیگر تحصن کرده است. بهتر است هر چه زودتر نمایندگان بفرستند دنبال ایشان تا هم آب وغذایی به او برسانند و هم کمکی کنند به اعضای آن اتاق اشتباهی.

حالت چهارم

همه می‌دانند سر هیئت رئیسه مجلس شلوغ است. خداوکیلی کارشان از همه بیشتر است. طبیعی است وقتی در این شلوغی و برو بیا، بحث‌ها و گفتگوها، رسیدگی شدید به مطالبات مردم و امور مجلس، رسیدگی به کار اراب رجوع و … ، یک نفر برود گوشه‌ای اتاق بنشیند کسی اصلا متوجه او نمی‌شود. اگر رسایی در اتاق هیئت رئیسه تظاهرات کرده بود همه او را می‌دیدند و اصلا این مشکلات به وجود نمی‌آمد و هیچ خبری تکذیب نمی‌شد. اما الان بنده خداها خودشان تقصیری ندارند. او رفته یک گوشه بی سر و صدا تحصن کرده آن‌ها هم که مشغول کارشان بوده اند اصلا متوجه حضورش نشده‌اند.

حالت پنجم

حالت بعدی که احتمال دارد پیش آمده باشد این است که هیئت رئیسه متوجه حضور رسایی شده‌اند و او هم به آن‌ها توضیح داده و گفته است که «آمده‌ام تحصن» اما در آن شلوغی و سر و صدا درست نفهمیده‌اند چه می‌گوید و وقتی حرفش تمام شده فکر کرده‌اند خواسته یک شوخی‌ای کند خستگی همه در برود. (+)

حالت ششم

هیئت رئیسه با هم دست به یکی کرده‌اند، بعد از تحصن رسایی با او درگیر شده، او را بیرون انداخته‌اند. رسایی هم تهدید کرده خبر را به رسانه‌ها می‌گویم. آن‌ها هم داد و بیداد که برو هر کار می‌خواهی بکن ما هم تکذیب می‌کنیم و این طور شده که امروز وضع اخبار این گونه است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.