شنبه 08 ژانویه 11 | 09:24

نگاهی به محرم در افغانستان

جز شبکه های تلویزیونی تمدن و نور که تلویزیونهای حزب اللهی شیعه و سنی افغانستان هستند، تلویزیونهای دیگر را هم آنچنان جو عزاداری محرم گرفته که تلویزیون طلوع متعلق به رابرت مرداک، آهنگران پخش می کند و شبکه سون که شبانه روز فیلم هندی و آمریکایی پخش می کرده، این روزها روز واقعه و سفیر پخش می کنند.


«وقتی می بینم بالای مناره ها أشهد أن علی ولی الله می گویند و توي همه چوكها – ميادين – بیرق امام حسین بلنده، فکر می کنم خواب می بینم» کربلایی این را گفت و ادامه داد : پدرم جزو اولین مؤذنان شیعه کابل بود که نام امام علی(ع) را دراذان می گفت. با کربلایی، راننده کرولا ازخیابانهای تنگ و غبارآلود کابل عبور می کنیم. کربلایی ادامه می دهد. روزی را یادم می آید که توی این کشور جنازه شیعه راهم نجس می دانستند. بعد رو به ما مي گويد : “من خوابم یا بیدار؟ “

کربلایی بیدار بود. چند روز قبل که وارد کابل می شوم، اولین تصویری که توجهم را جلب می کند؛ نشانه هاي عزاداری درهمه میادین و بسیاری ازخیابانهای کابل است. لحظه ای فکر می کنم دریکی ازخیابانهای مشهد یا قم هستم. جالب تر ازمیادین، داربست های پذیرایی است که دربیشتر خیابانهای محلات شیعه یا اهل تسنن کابل، چای و بیشتر شیرداغ بین رهگذران توزیع می کنند. نقطه مشترک بیشتر این داربستها نوحه کویتی پور یا آهنگران است که ازآنها پخش می شود. هرچه به عاشورا نزدیک می شویم، برتعداد و شور و حال مراسمات افزوده می شود.

وحدت حسینی

فردا عاشوراست. کل یوم عاشورا. اما امسال بهتر می فهمم که اين جمله دنباله اي دارد؛ کل ارض کربلا. یکی ازدوستان خبر ازبرگزاری مراسمی مشترک بین شیعيان و اهل تسنن می دهد. به اتفاق به منطقه شهدای انصار کابل می رویم. راهی خاکی ازمیان قبرستانی بزرگ درسیاهی شب مارا به زیارت گاهی بسیار شبیه امام زادگان شیعیان درایران، می رساند. مایکی ازخیل عزادارانی هستیم که با اتوموبیل یا پای پیاده، بطرف مراسم درحرکتند. مردم عقیده دارند که اینها شهدایی از سلاله سادات هستند. جلوی زیارت گاه، چند نفر آفتابه هایی با آب گرم می فروشند و کامیونی، غذای نذری سفارت ایران برای عزاداران حسینی را توزیع می کند. درکنار امام زاده، حسینیه ای متعلق به اهل سنت، پذیرای ما درشب عاشوراست. حسینیه بسیار شلوغ است. سخنرانی که ازشلوغی به داخل محراب پناه برده، با روشی خاص درحال خواندن است. ردیفی ازدوربین ها که بیشتر نورهایی سیار برفراز دارند می بینیم. به سختی ازلابلای جمعیت جای پایی گیر می آورم و خود را به کنار دوربینها می رسانم. جلوی محراب، سخنران و عده ای ازشیوخ مجلس نشسته اند و جلوی آنها، دوسینی بزرگ پرازشکلات و نقل متبرک چشمک می زند. جوانی نزدیک یکی ازسینیها، چند لحظه يك بار به آرامی یکی ازنقلها را توی دهان می گذارد، اما به هرکس که تقاضای نقل می کند، وعده بعد ازمراسم را می دهد. لحظاتی بعد، سخنرانی تمام می شود. مشغول تصویر برداری درکنار نقلها هستم. مداحی بلندگو را دراختیار می گیرد و شروع به خواندن شعری با آهنگی خاص درباره حوادث کربلا می کند. مرحله به مرحله،‌داستاني و بسيارجانسوز و حماسي. با این خواندن و پس ازرسیدن به ریتمی خاص، يكدفعه جمعيت شروع به تكان دادن سرها و هو هو گفتن به روش خاص صوفیان مي كنند. ناگهان توي هوا معلق مي شوم. چيزي به پشت پايم خورده و مرا به عقب پرت مي كند. برمي گردم. نفر پشت سر كه باسر متحركش مرا انداخته با قيافه اي حق به جانب كه يعني برو مزاحم كارم نشو،‌نگاه مي كند. به چهره اش نگاه می کنم. جوانی با موهای ژولیده و ژل زده امروزی است. – جمعیت بیشتر جوان و با قیافه های متفاوت اند –عقب می آیم و پشت یکی ازدوربینها جایی برای خود دست و پا می کنم که باطری دوربین تمام می شود. عقب می آیم و دل به مراسم می سپارم. ازکربلایی می پرسم این مراسم تا کی ادامه دارد؟ می گوید تا اذان صبح! وتازه بعد ازنماز و صبحانه، تا اذان ظهر!!

عاشورای افغانی

منطقه ای شیعه نشین که درآمارهای آشفته افغانستان، جمعیت آنرا بیش ازیک ونیم میلیون نفر تخمین می زنند. منطقه ای فقیر نشین، درست مثل ضاحیه بیروت، با نام امروزیِ خیابان شهید مزاری. دشت برچی کابل. نرسیده به میدان شهید مزاری، پرچم فروشها جشنواره ای عاشورایی ازرنگ و جملات آشنا بوجود آورده اند. يا مهدي، يا حسين و … وارد بولوار طولانی شهید مزاری می شویم. اینجا واقعاً قطعه ای ازکربلای جهانی شیعه است. مردم درپهنه خیابان، پیاده عبور می کنندو ازداربستهای آشنای ما چای و شیر، می نوشند. مقصد ما حسینیه الزهراء دشت برچی است. جلوی حسینیه جمعیت زیادی جمع شده اند. برفراز حسنیه، زیر گلدسته ها بنری بزرگ نصب شده ” تدارك جمهوري تركيه به مناسبت روز عاشورا براي مردم برادر و دوست افغانستان ” نیرو های امنیتیِ جلوی حسینیه، با سربازی که ردیفی ازگلوله های آر پی جی روی دوش دارد، شرایط امنیتی و حضور مقامات کشوری دراین حسینیه را تذکر می دهد. جلوی در، تلاشی – تفتیش – می شویم. حسینیه دردو طبقه بالا مخصوص آقایان و زیر زمین متعلق به خانم هاست. آقای محقق نماینده ولسی جرگه – پارلمان –  و رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس درحال سخنرانی است. عباراتی عمیق و پرمغزدرباره امام حسین و قیام کربلاکه درانتها به مقتل خوانی جان سوزی ختم می شود. شیعیان با اقوام و چهره های مختلف سوزناک گریه می کنند. عزاداری تمام می شود. منتظر اقامه نماز ظهر هستم. اما چنین رسمی هنوز درافغانستان جا نیفتاده است. سریع سفره ها را می اندازند. دیسی برنج زرد رنگ و بسیارچرب که گلوله ای گوشت گوسفند بسیار خوشمزه روی آن گذاشته و دو قاشق برای دو نفری که قرار است ازاین دیس بطور مشترک غذا بخورند. همزمان با همه این کارها، گوینده ای تبلیغاتی، با صدایی کر کننده، ازهمه حتی گنجشکها تشکر می کند. کنار دیسها برای هرنفردو پیاله یکبار مصرف، از نوعی فرنی قهوه های رنگ قرار دارد که داخلش لوبیا، نخود، انجیر و بادام ریخته اند. گوینده اعلام می کند که درکنار غذا ازآش ترکی سفارت ترکیه هم ميل كنيد. درمراسم، مسؤولانی ازسفارت ایران نیز حضور دارند. گوینده اعلام می کند ازمشارکت سفارت ایران درتأمین غذای عزاداران حسینی تشکر می کنیم. پس ازنهاردرپناه حصار امنیتی جلوی حسینیه بیرون می آییم. مردم، موتورسوارهای با پرچمهای حسینی، ماشینهای با رنگ نوشته های حسینی و… همچنان درحال رفت و آمدند.

رسانه های حسینی

شب با هدف، رسانه های افغانستان را دور می زنم. جز شبکه های تلویزیونی تمدن و نور که تلویزیونهای حزب اللهی شیعه و سنی افغانستان هستند، تلویزیونهای دیگر را هم آنچنان جو عزاداری محرم گرفته که تلویزیون طلوع متعلق به رابرت مرداک، آهنگران پخش می کند و شبکه 7 – سون – که شبانه روز فیلم هندی و آمریکایی پخش می کرده، این روزها روز واقعه و سفیر پخش می کنند. دررفت و آمد بین شبکه ها به یک سخنرانی شگفت انگیز برمی خورم. یکی ازمقامات سیاسی افغانستان – که به دلیل عدم ترور خواهران و برادران محترم آمریکایی ازگفتن نامش معذورم – درحال صحبت درباره فلسفه قیام ابا عبدالله و کاربردش درزمانه فعلی افغانستان است. چنان پرشور و عمیق که بدون اغراق بیاد سخنرانی سال 1348 شهید مطهری می افتم. با همان حرارت و همان کاربرد سیاسی – اجتماعی.

و اين همه درصداو سيماي خواب مانده ما كه دفتر و دستكي دربهترين محله كابل دارد، هيچ بازتابي نمي يابد!!

بادیدن این صحنه ها درمحرم امسال، استراتژی جدید دفاعی آمریکا درافغانستان را بهتر درک می کنم. جلو انداختن سه سالۀ شروع خروج نیروهای آمریکایی ازافغانستان، حاصل گفتمان فرهنگی نوین جامعه افغانستان است. شرایطی که ماندن و رفتنش هردو به ضررآمریکاییهاست.

ساير عكسهاي مربوط را در فتوبلاگ زمبور ببينيد.

  1. دخترافغان
    7 نوامبر 2013

    خیلی خوب بودممنون…اگه میشه درمورد مراسم های خاص افغانی درمحرم مطلب بزارید.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.